بخشی از مقاله
نگاهی تازه به دکوراسیون داخلی
دکوراسیون داخلی با گستره ای وسیع که هر روز حوضه هایی جدید به آن افزوده میشود در واقع رشته ایست بسیار جامع که اطلاعات زیادی را در شاخه های مختلف میطلبد هنر یکی از اصول دکوراسیون میباشد که برای آراستن یک محیط به آن نیاز داریم با اینحال هنر با تمام وسعت خود تنها بخشی از نیازهای یک پروژه دکوراسیون را پاسخگوست .
شایید برای یک طرح زیبا از دکوراسیون بایست روانشناسی نیز بدانیم . باید بدانیم ه تنها زمانی زیبایی اشیاء به نهایت خود نشان داده میشود و در محیط درک میشود که هر چیز در جای خود قرار گیرد . به طور مثال یک رنگ در محیطی زیبا دیده میشود و در محیطی دیگر ناخوشایند میشود و این حس خوب یا بد نه به ذات رنگ که به قرار گیری و همخوانی با محیط پیرامونش وابسته است . گاهی سیاه زیباترین رنگ است و گاهی سفید زشت ترین رنگ محیط میشود. طراحي داخلي
Interior Design كه به عنوان يك حرفه، يك هنر و يك صنعت در دنيا شناخته شده، بهينه سازي فضاهاي داخلي ساختمان ها به منظور انجام فعاليت هاي روزمره يعني زندگي و كار است. بخش اعظم عمر ما در فضاهاي داخلي بناها سپري مي شود. اين فضاها محيطي را ايجاد مي كنند كه پاسخگوي نيازهاي اساسي ما نظير نياز به سرپناه بوده و بسياري از فعاليت هاي ما در آن صورت مي گيرد. همچنين آنچه به يك بنا روح مي بخشد، فضاي داخلي آن است. بنابراين مي توان گفت
كيفيت فضاي داخلي از يك طرف تاثير مستقيمي بر نحوه انجام فعاليت هاي ما در آن دارد و از طرف ديگر نگرش، احوال و شخصيت ما را تحت تاثير قرار مي دهد. بر اين اساس، هدف طراحي داخلي، بهبود عملكرد فيزيكي و رواني فضا براي راحت سازي زندگي در آن است. فضاي معماري بدون طراحي داخلي يا اصلا قابل استفاده نيست يا در صورت قابل استفاده بودن، كارآيي لازم و بهينه را نخواهد داشت.
همه انسانها در اعماق درون خود خواستار آرامشند. این امر، برای هر فرد، اگر نه در هیچ جای دیگر، حداقل در خانه باید محقق شود. در خانه است که میتوان انرژیهای از دسترفته طی روز را جایگزین کرد. دور هم جمع شدن اعضای خانواده، گپ زدن و چیزهای ساده اینچنینی به ما انسانها کمک میکنند تا خستگیهای روزانه را در جایی بیرون از خانه جا گذاشته و برای فردا
آماده شویم. فضای داخلی خانه میتواند منبع تمامنشدنی نشاط و آرامش باشد به شرطی که بعضی از جزئیات ظریف که بسیار موثر هم هستند رعایت کنیم. گاهی توجه به نکتههای کوچک، نتایج بزرگی به دنبال دارد.
امروزه اهمیت طراحی مناسب فضای داخلی منزل و محیط کار و تاثیر آن در افزایش بهره وری و ایجاد حس آرامش امریست انکار ناپذیر. هرچند استفاده از میلگرد و رابیتس و متعاقب آن گچ یا سیمان سالهاست در کشور ما رواج دارد اما در طول این مدت نحوه طراحی داخلی بویژه طراحی دکوراسیون سقف دستخوش تغییرات زیادی شده است. سابق بر این طرحها همگی یک چهارچوب خاصی داشتند,استفاده از اشکال منظم,چند ضلعی منظم,دایره یا بیضی ویا تلفیقی از این اشکال بسیار متداول بود اما امروزه طراحان داخلی سعی دارند کمتر از قرینه سازی استفاده نمایند و یا به بیان بهتر سبکهای کلاسیک رفته رفته جای خود را به سبکهای مدرن داده اند.
طراحی داخلی مجموعه دانش " فن و هنری است که با عناصر متعلقه و مرتبطش از قبیل فرم رنگ بافت و .... سعی در بهینه سازی فضاها و دست یابی به کارائی و کار کرد مناسب در کنار زیبائی " معانی و معناها میباشد.طراحی داخلی با ایجاد مجموعه ای از بایدها و نبایدها "کثرت ها و کاستی ها "و قرار دادن فرم در برابر فرم و فضا " طبیعت در برابر هندسه ( معماری ارگانیک ) " داخل در برابر خارج و همچنین قدرت و منطق مردانه از یک سو و احساسات زنانه ازسوی دیگر (که در اوج را وجود به تفاهم رسیده اند )می کوشد ارتباط معنائی و فرمال مفهوم بخشد .در واقع
طراحی داخلی به وسیله این ترکیب می خواهد به اهداف مورده نظر خود در طراحی فضا دست یابد در طراحی داخلی با ایجاد ضرب و اهنگ در هندسه می توان احساسات حرکتهای عمودی و افقی ایجاد کرد. ما در معماری با فرکانس های نوری که طول و عرض و ارتفاع را تعریف می کنند، سروکار داریم و موقعی که این سه به
موجزترین شکل واقع شود، شما احساس زیبایی می کنید مجموعه ای از اشکال هندسی، که به صورت مجرد و بی هیچ واسطه ای در فضایی دو بعدی تعین یافته اند. تناسبات، ابعاد، غلظت، تونالیته رنگ های استفاده شده و تحریکات حسی موجود در هر اثر ، بیانگر هماهنگی دقیق در اجزاء است.
انسان به واسطه گرافيك محيطي در کنار طراحی داخلی با محيط پيرامون خود سخن مي گويد ، و با ديگران ارتباط برقرار مي كند. طراحی داخلی در ايجاد فضايي مطلوب و دلنشين براي افراد جامعه نقش موثردارد
محيط مناسب يعني فضايي كه بشر در آن بتواند فارغ از فشارهاي ناخواسته رواني رشد كرده و شكوفا شود و اين از خواسته هاي عقلاني و منطقي هر جامعه است. گرافيك " محيط زيبايي بصري و نظم و هماهنگي مطلوب فضا است.
مقصود از تمام طرح هاي گرافيكي براي محيط داخلي و خارجي ايجاد فضايي براي زندگي پر نشاط و سالم و قانع كننده است مشخص كردن يك مكان از مكاني ديگر ، زيبا سازي ، نظم و انسجام بخشيدن به فضاي و گسترش حيطه فعاليت طراحی داخلی، از اهداف گرافيك محيطي به شمار مي رود.
رنگها حس درونی دکوراسیون
رنگ چیست؟
در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگهای قابل رؤیت تجزیه میشود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگهای دیگر نیست. آزمایشهای بعدی نشان داد که با ترکیب نورها میتوان رنگهای مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود میآورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی میگویند. بعضی از رنگها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی میکنند و نور سفید میسازند. این رنگها را نیز رنگهای مکمّل مینامند.
برای مثال رنگ قرمز توانایی انتقال سلول های انرژی زا شوند و آنها را افزایش دهند. یکی دیگر از ویژگی های این رنگ افزایش نفس برای ورزشکاران و دوندگان است. حالا حتماً علت استفاده از زمین قرمز در بیشتر مسابقات دو و میدانی را متوجه شده اید. اما در مورد رنگ آبی، در مورد این رنگ تحقیقات نشان می دهد که موجب کاهش درد مخصوصاً در بیمارانی که از رماتیسم رنج می برند می شود. چند مورد از خواص رنگ ها را برایتان نوشتیم شما هم خیلی راحت می توانید این رنگ ها را به خانه اضافه کنید و از ویژگی های آن استفاده کنید.
مطالعه درباره ی رنگ ملاحظاتی را در زمینه های فیزیک ، فیزیولوژی و روانشناسی پیش می آورد . علم فیزیک
، توزیع انرژی طیفی نوری را که از یک سطح صادر و یا به وسیله ی آن منعکس می شود ، بررسی می کند ( شاخه ی خاصی از آن به مطالعه ی جنبه های شیمیایی رنگیزه ها و رنگینه ها ، در ارتباط با خواص رنگ سازاین مواد می پردازد ) . فیزیولوژی ، فرایند هایی را که در چشم و مغز به هنگام تحریک ناشی از تجربه ی رنگ اتفاق می افتد ، مورد مطالعه قرار می دهد . روانشناسی در مسائل آگاهی و ذهنیت نسبت به رنگ – همچون عنصری از تجربه ی بصری – بحث می کند .
اشتراک اصطلاحات در این عرصه ها ، غالبا ً بر دشواری درک مفاهیم می افزاید . مطالعه ی هنری رنگ نیز مقوله ای جدا از این ملاحظات نیست ، و به خصوص رویکرد روانشناخ همانگونه که ترکيب صحيحي از نت ها مي تواند آهنگي گوش نواز بيافريند، ترکيبي از رنگ هاي مناسب و هماهنگ نيز مي تواند يک اثر نقاشي و
يا طرح گرافيکي چشم نواز خلق کند. به همين طريق يک طراح داخلي ساختمان نيز، هماهنگي فضاي ساختمان را در هماهنگي رنگها با ساير اجزاي ساختمان جستجو مي کند. شناخت رفتارها، شخصيت ها و توانايي هاي رنگ بسيار پيچيده ولي قانونمند است. تنوع رنگها، سر به ميليون ها مي زند. اما اگر بتوان اين تنوع را دسته بندي و تحليل کرد آنگاه اين مجموعه بي شمار رام تر و قابل دسترس تر مي شود. نکته ديگر آن است که تمامي رنگهاي موجود در طبيعت در واقع از چند رنگ
اصلي به وجود آمده اند که در جاي خود به آن خواهيم پرداخت. ترکيب بندي هاي متفاوتي به صورت تک رنگ منوکروم، دو رنگ ، سه رنگ، و حتي چهار رنگ و ... وجود دارد که شناخت کامل از تمامي اين عوامل طراح را در پيشرو اهدافش ياري مي کند. چرخه رنگ تعداد رنگها قابل شمارش نيست. اما تمامي رنگها از ترکيبي از سه رنگ اصلي آبي، زرد، قرمز و يا از اين سه با يکديگر مي آفريند و يا به وسيله دو رنگ سفيد و سياه، روشن تر و تيره تر، يا زنده تر و مرده تر حاصل ميشود. شوند
از ترکيب مستقيم رنگهاي اصلي درجه اول رنگهاي درجه دوم يعني نارنجي، سبز و بنفش بوجود مي آيند. رنگهاي جديد به مثابه تلاش رنگهاي اصلي براي نزديک شدن به يکديگر از ترکيبهاي غير منظم و نابرابر رنگهاي اصلي، رنگهاي جديدي به وجود مي آيد که رنگهاي درجه سوم خوانده مي شوند. مجموعه اين رنگها، يعني 12 رنگ حاصله دايره رنگ را تشکيل مي دهند که اگر اين مجموعه را بشناسيد مي توانيد با آن از سراسر دنياي رنگ بگذريد و حتي زواياي ناشناخته آن را کشف کنيد.
با توجه به اين که رنگها نقش تعيين کننده اي در انتقال مفاهيم ايفا کنند بنابراين در نمايشگاه ها عناصر رنگي مي توانند توجه اشخاص را به خود جلب کنند از اين رو در اين فضاها به تضاد رنگي شديدي نياز است و به همين خاصر در طراحي آن ها بايد طيف گسترده اي از رنگها و خلوص آن ها در نظر گرفته شود.
در مجموع استفاده از رنگهاي نافذ در نمايشگاه ها بسيار تاثير گذار بوده و عموما رنگهاي قرمز، نارنجي، زرد طبيعتي محرک تر و مهيج تر نسبت به آبي، سبز و بنفش دارند و وقتي که رنگهاي قرمز ، زرد و آبي به نسبت هاي برابر با هم بکار روند قرمز داراي بيشترين نفود و پيش رونده خواهد بود در صورتي که زرد و آبي پس رونده و نفوذ زرد نسبت به آبي بيشتر است.
با استفاده از رنگهاي قوي و روشن که با محيط خود داراي تباين است، مي توان به خلق کانون هاي توجه مبادرت ورزيد ولي در صورتي که زمينه داراي رنگ هاي روشن و قوي باشد مي توان از نوارهاي رنگي يا نورهاي فلورسنت يا حتي ايجاد تضاد سياه و سفيد استفاده کرد. اين نکته بايد هميشه مد نظر قرار گيرد که مهم ترين عامل براي ايجاد کانون توجه تضاد يا تباين رنگ مي باشد که به آن کنتراست نيز مي گويند.
در فضاهاي نمايشگاهي پس از کنتراست دومين عامل ايجاد کانون توجه، نورپردازي مناسب و ايجاد نورهاي رنگي و حرکت دادن آن ها مي باشد .با به کارگيري مناسب رنگها، مي توان قطعات مجزاي يک محصول را به گونه اي رنگ آميزي کرد که از نظر بصري فرمي واحد را براي محصول القاء کند و يا برعکس قطعات را بيش از آنچه که هست مجزاي از يکديگر نشان دهند که با قوت بخشيدن و يا ضعيف کردن خط مرزي بين دو سطح رنگي مي توان به اين نتايج دست يافت. در نمايشگاهها و
فرشگاهها نيز در بعضي موارد هويت سازماني، نقش اصلي را در انتخاب به کارگيري رنگ ايفا مي کند به همين خاصر طراحان و دکورسازان بايد با نمادهاي رنگي مراکز مختلف آشنائي داشته باشند و برمبناي آن طرح هاي خود را ارائه و اجرا نمايند. همانطور که مي دانيم بعضي از فروشگاههاي زنجيره اي پوشاک، مواد غذايي، بهداشتي، صنعتي و ... رنگي خاص را براي معرفي و شناساندن محصولات خود انتخاب مي کنند بعنوان مثال براي جلب نظر مشتري از رنگ قرمز و زرد خالص در محيط فروشگاه استفاده مي شود البته لازم بذکر است که شيوه هاي اصلي ترکيب بندي رنگ در فضاهاي فروشگاهي و نمايشگاهي نيز اعمال شود.
همانطور که در فضاهاي نمايشگاهي نور مي تواند نقش مهم و اساسي ايفا نمايد در فضاهاي فروشگاهي نيز نورپردازي مناسب جلوه گر رنگها و نقشهاي محصولات و محيط خواهد بود .
رنگها اغلب معاني متفاوتي از فرهنگهاي مختلف دارند. با اين وجود امروزه دانشمندان عموما موارد ذيل را در مورد رنگها پذيرفته اند. چنانکه اين مفاهيم کليدي مقبوليت عام يافته است. در ادامه به اجمال راجع به برخي رنگهاي اصلي و خصوصيات آنها می پردازیم. صحبت شده است
سياه:
سياه رنگ اقتدار و توانايي است و در لباس بيشتر مورد استفاده قرار مي گيرد زيرا افراد در لباسهاي سياه لاغرتر به نظر مي رسند. اين رنگ همچنين فرمانبرداري و تبعيت را مي رساند؛ بهمين دليل کشيش ها لباس مشکي مي پوشند تا فرمانبرداري و تسليم خود را نسبت به خدا نمايش دهند. بعضي متخصصين لباس اعتقاد دارند که زني که لباس سياه مي پوشد فرمانبرداري از مرد را به نمايش مي گذارد. لوازم پيرامون محل کار يا منزل اگر مشکي باشد مي تواند بيش از حد اغراق انگيز فرض شده و باعث شود صاحب آن شيطاني يا منزوي به نظر برسد. رنگ سياه، رنگ زرد، نارنجي، قرمز و قهوه اي روشن را بخوبي نمايش مي دهد و براي دکوراسيون مناسب است.
قرمز:
موثرترين رنگ به لحاظ رواني است، رنگ قرمز ضربان قلب را سريعتر و تنفس را شديدتر مي کند. قرمز رنگ عشق است و لباسهاي قرمز بيشتر مورد توجه قرار گرفته و باعث مي شود تا صاحب آن جلب توجه کند. اين رنگ از آنجايي که رنگ تندي است در قالب پوشش و لباس در مذاکرات و مباحثات براي افراد کارا نخواهد بود. دکوراتورها مي گويند از آنجايي که قرمز جلب توجه مي کند استفاده آن در مواردي نياز مي شود.
صورتي:
صورتي که عاشقانه ترين رنگ محسوب مي شود آرامش بخش تر از رنگ قرمز است. تيمهاي ورزشي گاه رخت کن تيم مقابل را به رنگ صورتي روشن در مي آورند تا رقيبشان انرژي خود را از دست بدهد.
: آبي
آبي رنگ آسمان و دريا و يکي از رايج ترين رنگهاست. اين رنگ عکس العملي کاملا عکس قرمز ايجاد مي کند. آبي، صلح آميز و آرام بخش است و باعث مي شود تا بدن مواد شيميايي آرامش بخش توليد کند، بنابراين غالبا در اتاق خواب استفاده ميشود. آبي مي تواند سرد و افسرده کننده نيز باشد.
مشاوران لباش پوشش آبي را براي مصاحبه هاي کاري پيشنهاد مي کنند زيرا که نمايانگر صداقت است. مردم در اتاقهاي آبي کارآتر هستند. مطالعات نشان مي دهد که وزنه بردارن در محيطها آبي وزنه هاي سنگينتري بلند مي کنند.سبز::
در حال حاضر جزء رايج ترين رنگ براي دکوراسيون به شمار مي رود و نشانه طبيعت است. رنگ سبز باعث جلوه گري رنگ چوب مي شود. سبز روشن راحت ترين رنگ براي چشم است و ميتواند ديد را تقويت کند. طيف هاي سبز رنگهايي آرام و نيروزا هستند چنانکه افراد در پشت پرده صحنه هاي تلويزيوني در اتاقهاي سبز منتظمي بيماران از آرامش برخوردار باشند، اغلب از رنگ سبز استفاده مي کنند
زرد:
اولين خصيصه رنگ زرد ايجاد توجه است و تقريبا در تمامي اخطارهاي جاده اي و محيطي به صورت تابلو از زمينه هاي زرد استفاده مي شود. زرد در حاليکه رنگي روشن بينانه تصور مي شود، اما آرام بخش نيست و افراد آرامش خود را در اتاقهاي زرد از دست مي دهند همچنين کودکان در احاطه رنگ زرد بيشتر گريه خواهند کرد. اين رنگ سخت ترين رنگ براي چشم است که مي تواند باعث اذيت گردد. البته زرد تمرکز را تقويت مي کند و متابوليستم بدن را شدت مي بخشد. بخشد
رنگ سفید:
سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است. رنگ سفید القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون ترکیب رنگی در فضا است به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگ تر جلوه می دهد. بنابراین برا
فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است. برای حفظ آرامش
فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.
رنگ های خنثی:
رنگ های خنثی، رنگ هایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جز رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید. همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند. رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال این ها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند. رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ، پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد. اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راه
های ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است. هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها در نظر بگیرید
.
از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید. به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.
نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:
جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشتر کرده است. 1
2تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرم تر و انرژی دارتر. رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جز ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.
به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.
دكوراسيون مدرن
قرن بيستم از آغاز، دوره تغييرات سريع بوده است. تغييرات حاصل در سراسر جهان به دنبال دو جنگ جهانى و پيشرفت هاى چشمگير در تكنولوژى طى اين قرن آهنگ زندگى را سرعت بخشيد. حدود دويست سال پيش ده ها سال طول مى كشيد تا يك سبك دكوراسيونى در ميان كشورهاى اروپايى گسترش يابد و سپس اقيانوس ها را به سوى باقى جهان طى كند.
اما امروز گسترش وسايل ارتباط جمعى كوچكترين تغييرات در مد را ظرف چند روز به اقصى نقاط جهان مى رساند. از اين رو سبك هاى دكوراسيونى تقريباً با سرعت تغييرات مد لباس در حال تغيير و تحول هستند و از آنجا كه مردم قادر به تغيير دادن مبلمان و وسايل منزل و دكوراسيون كلى خانه در زمان هاى كوتاه نيستند امروز اغلب سبك هاى دكوراسيونى دچار تداخل و به عبارتى همپوشانى، حتى در يك خانه واحد، مى شوند.
در کشور ما هنوز رشتهاي مستقل براي اين گرايشی که طراحی داخلی نامیده میشود وجود ندارد. با اين حال معماران، طراحان صنعتي و طراحان صحنه و گاه طراحان گرافيک و نقاشان فعاليتهايي در زمينه طراحي داخلي انجام داده و ميدهند اما از آنجا که مديريت نهايي فضا و مسوليت کار تمام شده، با مهندسان معمار است، گاه طراحي داخلي نيز بر عهده اين گروه قرار ميگيرد.
معماران به خاطر اين ارتباط تنگاتنگ، اغلب در زمينه طراحي صنعتي نيز (تا پيش از ايجاد رشته مربوطه) پيشرو بودهاند و در عمل وظايف طراحان صنعتي امروز را انجام ميدادند. اين وضعيت به ويژه در عصر شکوفايي صنعتي و الزام توليد محصولات نوآورانه، در کشورهاي غربي ديده ميشود. در کشورهاي پيشرفته سالهاست که طراحي صنعتي و طراحي داخلي براي خود رشتههايي مستقلاند.
واقعيت آن است که در کشور ما، هنوز بسياري از مردم گمان ميکنند که طراحي داخلي تخصصي لوکس و تزييني است، در حالي که مقوله طراحی (ديزاين) امروزه کاربردي بسيار وسيع يافته و از اصولي علمي و مهندسي براي ايجاد بيشترين آسايش و ايمني پيروي ميکند. ارگونومي، آکوستيک، شبکههاي کامپيوتري، بهداشت کار، روانشناسي محصول، سيستمهاي الکترونيکي و بيسيم، ايمني، تاسيسات مدرن، استفاده بهينه از فضا و سطح و مانند آن، از مقولاتي هستند که امروزه در طراحي داخلي بسيار مورد توجهاند.
زماني بود که طراحي معماري و دکوراسيون مانند نقاشي، موسيقي و ادبيات از اصول کلاسيک چندصد ساله تبعيت ميکرد و هنرمند به کسي گفته ميشد که بر طرحها و نقشهاي متعلق به سبکهاي گوناگون اشراف داشت؛ اما ذائقه به وجود آمده ناشي از توليد انبوه، نياز به الگوهاي نوين براي زندگي جديد و تحولات بزرگي که در مفهوم سبک به وجود آمد، موجب اشاعه معاني و مفاهيم تازهاي در همه عرصههاي هنري شد و در نتيجه نقد هنري تبديل به کاري دشوار و پيچيده گرديد. ديگر نميشد و نميشود به سادگي درباره ارزشهاي يک اثر هنري سخن گفت. منتقد نيز مانند طراح مجبور به کشف ويژگيهاي اثر هنري است و به ميزان او بايد به جهانبيني و اصول زندگي جديد، حساسيت و آگاهي داشته باشد.
به همين شکل در طراحي داخلي، شايد يافتن يک الگوي عمومي براي آثار امروزي کار دشواري باشد. با اين حال ميتوان طراحي داخلي امروزي را در دو گروه عمده مشاهده کرد: کلاسيک و مدرن.
اگر بخواهیم تعریفی ساده و گویا از طراحی داخلی ارائه دهیم که روند انجام آن را برای ما روشن سازد، میتوانیم بگوییم طراحی داخلی شامل انتخاب عناصر تشکیلدهنده طرح و تنظیم و ترکیب آنها برای ایجاد فضا و کیفیات کارکردی ـ زیباییشناختی مورد نظر طراح و در نهایت دستیابی به کارکرد مناسب، زیبایی و انتقال مفاهیم و معانی است. در طراحی داخلی، وقتی طراح از عناصر مختلف با توجه به رنگ، فرم، بافت، کیفیت و کارآیی هرکدام بهره میگیرد و آنها را در کارش به یکدیگر مربوط میسازد، در واقع بوسیله این ترکیب میخواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی آن فضا دست یابد. به عبارت دیگر، دستیابی به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنیدار و زیبا از عناصر
طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء ترکیب در کارکرد و تأثیر کیفی و معنایی که دارند، به هم متکی و وابسته هستند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سهبعدی فضا دارد.
معماری داخلی به عنوان طراحی هدفمند فضاهای داخلی و ساماندهی آنها به منظور استفاده بهینه كاربران، از زمانهای دور با آدمیهمراه بودهاست…. مصریان باستان همواره توجه ویژهای بهارایه بندی فضاهای داخلی داشتهاند و با استفادهاز نقاشی و تندیسها بر غنای فضای داخلی معابد و مقابر خود میافزودند. از دوران رنسانس نیز كه معماران همراه و همگام با سایر هنرمندان به دنبال تولید فضاهای معماری متفاوت بودند، توجه به فضاهای داخلی اهمیتی كمتر از كلیت بنا نداشتهاست. نقاشیهای میكل آنژ مانند آنچه در سینسیناتی دیدهمیشود از این قبیل طراحیهای داخلی است كه هنرمندی نفاش سعی بر فضا سازی داخلی كردهاست. در ایران نیز توجه به فضاهای داخلی جدای از نماهای خارجی همواره مورد توجه معماران قرار داشتهاست.در مجموعه عظیم تخت جمشید كه برای ساخت آن تمام هنرمندان و صنعتگران خبره دنیا بهایران آورده شدند، حجاریها، جزئی تحكیم كننده در فضاهای داخلی است. كاخهای بزرگ هخامنشی در پاسارگاد، تخت جمشید و شوش علاوه بر اینكه شاهكار معماری هستند از نظر هنرهای تزیینی اهمیت فوقالعاده دارند. حجاری این كاخها در كمال دقت و ظرافت انجام گرفته و كلیه جزییات بر روی سنگ حجاری شدهاست. برای نمونه باید از نقش داریوش بزرگ و خشایارشا بر دیوار بنای
خزانه داریوش در تخت جمشید نام برد.این نقش، داریوش را در حالیكه بر تخت نشسته و گل نیلوفر در دست و دو بخوردان در جلو او قرار دارد نشان میدهد. در مقابل داریوش مردی با لباس مادی ایستاده و دست خود را جلو دهان گرفتهاست. پشت سر داریوش، خشایارشا ولیعهد او ایستاده و در پشت خشایارشا به ترتیب یك سردار پارسی و اسلحه دار مخصوص شاه و بالاخره دو سرباز گارد شاهی ایستادهاند.