بخشی از مقاله
چکیده
مبحث بهینه سازی انتخاب تامین کننده یکی از مهمترین و با ارزش ترین مباحث زنجیرهتامین است، به گونه ای که اگر توجه کافی در این زمینه صورت گیرد، منافع زیادی را برای شرکت بدنبال خواهد داشت. ماهیت پیچیده بودن زنجیرهتامین درجه بالایی از عدمقطعیت را بر تصمیمات برنامه ریزی زنجیرهتامین تحمیل می کند و به گونه ای قابل توجه بر عملکرد کل زنجیره اثر می گذارد.
در تحقیق حاضر، ما یک مدل ریاضی چند هدفه فازی برای شناسایی و انتخاب تامین کنندگان توسعه می دهیم و به مقدار بهینه مواد اولیه جدید و نوسازی شده در محصول نهایی سیستم لجستیک معکوس دست می یابیم. همچنین با در نظر گرفتن این موضوع که برخی از پارامترهای مورد بررسی ممکن است با عدمقطعیت همراه باشند، مانند: تقاضا، ظرفیت و محصولات برگشتی بصورت غیر قطعی می باشند، بنابراین آنها را بصورت فازی در نظر گرفته ایم.
اهداف این مدل شامل : حداکثر کردن سود، حداقل کردن مواد اولیه بی کیفیت و معیوب، حداقل کردن مواد اولیه با تاخیر در زمان تحویل، حداقل کردن ریسک تامین کننده و ریسک تولید کننده می باشد. هدف اصلی در این پژوهش، تعیین مقادیر بهینه خرید مواداولیه از تامینکنندگان منتخب شده در سطوح تاکتیکی و استراتژیک است که با استفاده از مجموعههای فازی، عدمقطعیت های موجود در آن مدل در نظر گرفته میشود. مدل مذکور با روش مجموع وزن دهی و با نرم افزار بهینه سازی گمز تجزیه و تحلیل شده است.
مقدمه
جهانی شدن بازار و رقابت پیوسته، تولیدکنندگان1 را برآن داشته است تا برای فراهم کردن مواداولیه، به تامینکنندگان خود اعتماد نموده و بر روی شایستگی های اصلی خودتمرکز نمایند. نقش تامینکنندگان و هماهنگی با آنها در شرایط عدمقطعیت ، حساس و بحرانی است، زیرا که سفارش مواداولیه بر اساس تقاضای بازار در محیط پویا و در شرایط عدمقطعیت صورت می گیرد.
بنابراین یکی از مهمترین تصمیمات زنجیرهتامین در تهیه مواد اولیه، انتخاب تامینکنندگان است. از آنجا که کیفیت محصول نهایی به شدت به مواداولیه آن محصول و کارایی تامینکننده وابسته است، عملکرد مناسب تامینکنندگان ضامن پایداری زنجیرهتامین 2خواهد بود.[1] بطوریکه انتخاب بهترین تامینکننده از میان شمار زیادی تامینکنندگان در صدر برنامه های خریداران قرار دارد. بخصوص در تصمیمگیری پروژه های بزرگ که نیازمند بکارگیری دقت بالا در تصمیمگیری با استفاده از روش ها و ابزارهای خاص برای تحلیل عوامل مختلف مربوطه میباشد
همچنین بازارهای امروزی، نیاز به کالا و خدمات با کیفیت مهیج دارد و تولید این نوع کالاها، وابسته به مواداولیه مناسب و با کیفیت عالی است. سازمانهایی که نوعی به تامینکنندگان خود وابسته اند، سعی می کنند با سازوکارها و روش های خاص و با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به صنعت خود، به انتخاب و ارزیابی و در نتیجه توسعه تامین کنندگان بپردازند.
اهمیت انتخاب تامینکننده از این حقیقت ناشی میشود که آن منابع را متعهد میکند. در حالیکه بطور همزمان بر فعالیتهایی از قبیل مدیریت موجودی، برنامه ریزی، نظارت بر تولید، الزامات جریان وجوه نقد و کیفیت محصول اثر می گذارد. اهمیت این موضوع با توجه به توسعه های اخیر در مدیریت تامینکنندگان بیش از پیش آشکار شده تا جایی که عضویت در زنجیرهتامین بصورت روابط بلند مدت، یک الزام محسوب میشود
از طرفی دیگر از دیدگاه زیست محیطی، بهره برداری اختیاری و بیش از اندازه منابع طبیعی باعث مشکلات عمده ای مانند اتلاف منابع، بروز کمبود در منابع، آلودگی زیست محیطی و .... شده است. همین عوامل باعث شده است که سازمان ها به انتخاب تامینکنندگان در شبکه لجستیک معکوس3 به عنوان یکی از مهمترین بخش از زنجیرهتامین که میتواند صرفه جویی در هزینه ها شود، توجه ویژه ای داشته باشند.
اهمیت موضوع
ادامه حضور یک واحد تولیدی در عرصه رقابت بازار بستگی به شناخت صحیح از نوسانات تقاضای بازار، برگشتی های سیستم، رضایت مشتری، برنامهریزی تاکتیکی و استراتژیکی و حداقل سازی هزینههای سیستم خواهد داشت. مسئله انتخاب تامینکننده، تعیین مقدار بهینه سفارش، تولید محصول جهت برآورده سازی تقاضای مشتری و برنامهریزی محصولات برگشتی و سایر تصمیمات استراتژیک از این دست میباشد که تمامی این تصمیمات به نوعی در ارتباط با یکدیگر بوده و از هم تاثیر می پذیرند. بنابراین بهترین شیوه میتواند چنین باشد که اخذ تصمیم در مورد تصمیمات استراتژیک، تا حد امکان بطور همزمان انجام می گیرد. این تصمیمات دارای تاثیراتی طولانی مدت بر عملکرد زنجیرهتامین هستند و به دلیل ماهیت هزینه بر بودن چنین مواردی، تغییر در آنها به سادگی امکان پذیر نبوده و نیازمند صرف زمان و هزینه بسیار میباشد. بنابر این لازم است اقداماتی در جهت کارایی بهتر زنجیرهتامین صورت گیرد.
لجستیک معکوس بخش عمده از هزینه های لجستیک را تشکیل می دهد. لجستیک معکوس می تواند استفاده های جایگزین از منابع را که مقرون به صرفه باشد توسعه دهد و از نظر زیست محیطی با توسعه چرخه حیات محصول هم راستا است.[5] از آنجا که به دلایل مختلف، جریان مواد و محصولات در جهت عکس زنجیرهتامین، موضوعی اجتناب ناپذیر است، طراحی شبکه لجستیک معکوس کاری ضروری است. اگر این محصولات برگشتی بصورت کارآمد اداره و کنترل نشوند، آنگاه تولیدکنندگان تجهیزات اصلی، متحمل هزینههای بیشتری میشوند. تحلیل ها نشان می دهد که حدود 50 درصد از محصولات در طول فرایند ساخت نیاز به دوباره کاری و اصلاح دارد که مجموع این بازگشت ها، هزینههای سنگینی برای موسسات تولیدی در پی خواهد داشت. با دانستن این موضوع که هزینه پردازش یک محصول مرجوعی ممکن است 2 تا 3 برابر هزینه حمل ونقل بیرونی آن باشد، بیشتر به اهمیت و ضرورت توجه مقوله زنجیرهتامین معکوس در صنایع پی برده میشو.[6] از جمله ضرورت انجام تحقیق شامل موارد ذیل است:
✓ خرید از بهترین تامینکنندگان
✓ توان ایجاد توسعه تامینکنندگان
✓ میزان علاقه همکاری تجاری تامینکننده با شرکت خریدار
✓ بهره مندی از مزایای رقابتی و افزایش سود آوری در فروش
✓ بازگرداندن سریع محصول برگشتی به تولیدکننده برای استفاده دوباره
مرور ادبیات
در کسب و کارهای امروزه توجه به انتخاب تامینکننده یک ضرورت است که می تواند برای شرکت ها مزیت رقابتی کسب نماید. با اینحال در صورتیکه در انتخاب تامینکننده در سیستم لجستیک معکوس بدرستی برنامهریزی نشود نتیجه چیزی جز شکست نخواهد بود. تناسب بین تامینکننده و لجستیک معکوس زنجیره تامین یکی از مسایل بسیار مهم در حیطه مدیریت زنجیره تامین است که عامل موفقیت یا شکست بسیاری از زنجیره های تامین بوده است.
نور محمدی و همکاران در پژوهش خود تحت عنوان انتخاب تامینکننده پایدار و تخصیص مقدار سفارش با در نظر گرفتن تخفیفهای مقداری برخلاف کارهای قبلی، یک مدل برنامه ریزی خطی عدد مختلط چندهدفه توسعه داده شده که مسئله ای یکپارچه انتخاب تامین کننده پایدار و تخصیص مقدار سفارش را با در نظر گرفتن تخفیفهای مقداری ارائه داده اند.
به منظور حل مدل و یافتن جوابهای توافقی از روش برنامه ریزی آرمانی چند گزینه ای اصلاح شده استفاده شده است. بعلاوه، برای ارزیابی مدل و همچنین نشان دادن کاربردهای واقعی آن در زندگی روزمره، یک مطالعه ی موردی در صنعت غذا انجام شده است