بخشی از مقاله
ارزيابي و انتخاب تامين کنندگان در زنجيره تامين سبز با رويکرد تصميم گيري چند معياره
چکيده :
انتخاب تامين کنندگان يکي از کليديترين تصميمات در زنجيره تامين است که تاثير به سزايي بر هزينه هاي توليد محصول خواهد داشت . از سويي اهميت حفظ محيط زيست ، توجه دولتها، مشتريان و سازمانها را به خود جلب نموده و منجر به اهميت يافتن رعايت الزامات زيست - محيطي در توليد محصولات گشته است . از آنجا که بخش عمده اي از مواد و اجزاء تشکيل دهنده محصولات از تامين کنندگان بيروني تامين ميشوند، توجه به معيارهاي زيست محيطي در فرآيند تامين مهم مينمايد. در اين تحقيق ، با رويکردي چند معياره و با توجه به معيارهاي کيفيت ، زمان تحويل ، قيمت و معيارهاي زيست محيطي شامل وضعيت سيستم مديريت محيط زيست ، طراحي سبز، داشتن سيستم بازيافت محصول و خريد مواد و تکنولوژي دوستدار محيط زيست ، چارچوبي براي ارزيابي تامين کنندگان ارائه ميگردد. در اين چارچوب پس از تعيين سلسله مراتب معيارها، وزن دهي به معيارها با استفاده از روش AHP١ و رتبه بندي گزينه ها توسط روش TOPSIS٢ انجام ميگيرد. در نهايت با يک مثال عددي، کارايي چارچوب ارائه شده نشان داده خواهد شد.
کلمات کليدي: محيط زيست ، ارزيابي تامين کنندگان ، تصميم گيري چند معياره ، TOPSIS،AHP
١- مقدمه
زنجيره تامين شامل کليه فرآيندهايي است که از دريافت مواد اوليه تا رساندن محصول به دست مشتري، درگير هستند. سازمانها تنها در صورتي ميتوانند توان رقابت در رقابتهاي جهاني را بدست آورند که تمامي فرآيندهاي اين زنجيره بصورت يکپارچه طراحي شده و تمرکز کافي بر مديريت جريان مواد صورت پذيرد. در صورتيکه زنجيره تامين را بصورت عمومي شامل تأمين کنندگان ، توليدکنندگان ، توزيع - کنندگان ، خرده فروشان و مشتريان در نظر گيريم ، مديريت تامين کنندگان ، بعنوان يکي از عناصر اصلي زنجيره تامين ، يکي از مهم ترين فرآيندهاي اين زنجيره است (٢٠٠٧ meindl &chopra ;٢٠٠٨ .Ozgen et al).
بطور کلي، انتخاب تامين کنندگان در زنجيره تامين سبز را ميتوان مديريت تامين کنندگان ، محصولات آنها و محيط زيست دانست که حمايت از محيط زيست را در مديريت تامين کنندگان لحاظ مينمايد(٢٠١١ Chuang &Yeh ).
در سالهاي اخير، سازمان ها تمايل زيادي به کاهش تعداد تامين کنندگان خود و افزايش ميزان همکاري با آنها بصورت بلندمدت داشته اند. از اينرو انتخاب تامين کنندگان ، از اهميت ويژه اي برخوردار شده و تلاشهاي بسياري نيز در جهت ايجاد مدلهاي ارزيابي و انتخاب تامين کنندگان انجام شده است (٢٠١٠ .Ho et al).
انتخاب تامين کنندگان ، تقريبا بر کليه تصميمات اتخاذشده در زنجيره تامين اثرگذار بوده و با انتخاب درست تامين کنندگان و تخصيص مناسب سفارشات به آنها، ميتوان امکان کاهش هزينه ها، افزايش کيفيت و انعطاف پذيري، کاهش ضايعات ، افزايش رضايت مشتريان و در نهايت افزايش قدرت رقابت سازمان را فراهم نمود (٢٠٠٨ .Ozgen et al). (٢٠١٠) .H. Che et al-Z. به نقل از Handfield و همکاران در ١٩٩٩، بيان ميدارد که بيش از ٥٠% هزينه محصولات توليدي از قطعات و اقلام خريداريشده ناشي ميشود.
بنابراين واضح است که انتخاب تامين کنندگان که يکي از مهمترين گامهاي فرآيند خريد ميباشد، تا چه اندازه ميتواند بر هزينه هاي توليد محصولات موثر بوده و توان رقابتي شرکتها را افزايش دهد.
همچنين شواهد موجود حاکي از آن است که موضوع محيط زيست در فرآيند خريد، مورد توجه بسياري از سازمانها قرار گرفته است . Min (٢٠٠١) Gale & طي يک نظرسنجي از ٥٢٧ شرکت ، نشان دادند که ٨٤.٤% از آنها فعاليتهايي را در زمينه خريد سبز٣ (خريد با توجه به معيارهاي زيست محيطي) انجام داده اند. اين در حاليست که در تحقيقات مشابه در سال ١٩٩٣، اين عدد از ٤٠% تجاوز نميکرد.
تحقيقات نشان ميدهند که با افزايش آگاهي افراد نسبت به مشکلات محيط زيست و تاثير کالاهاي مصرفي آنها بر محيط زيست ، مصرف - کنندگان هر چه بيشتر بدنبال استفاده از محصولات سبز هستند بطوريکه شرکت هاي بسياري به اين موضوع بعنوان فرصتي براي بازاريابي و جذب مشتريان مينگرند. اما بايد دانست تحقق اهداف زيست محيطي بدون توجه به فعاليتهاي خريد از جمله انتخاب تامين کنندگان ميسر نخواهد بود(٢٠٠١ Gale &Min ). از سويي مشکلات زيست محيطي در قرن حاضر خصوصاً در سالهاي اخير منجر به ايجاد قوانين ملي و فراملي جهت حفظ محيط زيست و کنترل فعاليتهاي آلاينده شده است . از جمله اين قوانين که بر صادرات بسياري از کشورها، که محصولات خود را به قاره اروپا صادر مينمايند، اثرگذاشته است ، قوانيني در خصوص " ضايعات لوازم الکتريکي و الکترونيکي "، (WEEE٤) و "کنترل مواد خطرناک"، RoHS٥ است که در سال ٢٠٠٣ توسط اتحاديه اروپا تصويب و به اجرا گذاشته شده است Yeh) (٢٠١٠ Chuang &. با توجه به اهميت حفظ محيط زيست و پذيرش مسوليتهاي اجتماعي توسط سازمان ها، بکارگيري استاندارد بين المللي سيستم مديريت محيط زيست (١٤٠٠١ ISO) در سازمانها رواج زيادي يافته است . شرکتهايي که گواهينامه استاندارد ISO
١٤٠٠١ را دريافت ميدارند، با توجه به الزامات اين استاندارد، بايد ضمن رعايت قوانين زيست محيطي در داخل سازمان ، فرآيند خريد خود را مطابق با ضوابط زيست محيطي به انجام رسانند. بديهي است ارزيابي تامين کنندگان به عنوان نقطه شروع اين فرآيند نيز از اين قاعده مستثني نخواهد بود(٢٠٠٢ .R. Handfield et al).
در کنار اهدافي چون برآورده سازي الزامات قانوني و حفظ محيط زيست ، تامين مواد و انجام فعاليتها مطابق با الزامات زيست محيطي، ميتواند به کاهش هزينه هاي ضايعات ، هزينه انرژي، سودآوري حاصل از بازيافت مواد و نوسازي قطعات ، جبران کمبود برخي از مواد اوليه از طريق بازيافت ، بهبود تصوير سازمان و جذب مشتريان نيز بيانجامد (٢٠٠٢ .R. Handfield et al).
بر اساس تحقيقات (١٩٩٠) Auster &Hunt ، اولين اقدامات در اين زمينه مربوط به کاهش نشر آلودگي، ضايعات و مصرف انرژي بوده است . همچنين (١٩٩٣) Gouldson &Welford بيان ميدارد که تکنولوژيهاي پاک به همراه برنامه هايي براي کاهش اثرات زيست محيطي فرآيندهاي کليدي توليد در اواخر دهه ١٩٨٠ معرفي شده اند. (١٩٩٥) Franke ميگويد، در اوايل دهه ٩٠، سازمانها شروع به تغيير روشهاي توليد خود نموده و چارچوبي براي ارزيابي زيست محيطي و اصلاح محصولات و خدمات خود ايجاد کردند (٢٠٠٣ .Humphreys et al).
مسئله انتخاب تامين کنندگان ، ذاتاً يک مسئله چند معياره است . از اينرو پرکاربردترين تکنيکهاي بکار رفته براي ارزيابي تامين کنندگان ، تکنيکهاي تصميم گيري چند معياره است . (٢٠١٠) .Ho et al با بررسي مقالات موجود در زمينه ارزيابي تامين کنندگان در بين سالهاي ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٨ معيارهاي مورد استفاده در انتخاب تامين کنندگان را اولويت بندي کرده اند. معيارهاي کيفيت ، زمان تحويل دهي و قيمت به ترتيب پرکاربردترين معيارها هستند.
در اين مقاله از تکنيک AHP و TOPSIS که از تکنيکهاي کاراي تصميم گيري چند معياره هستند، استفاده ميشود. علاوه بر معيارهاي سنتي مذکور، در جهت حفظ محيط زيست ، پذيرش مسئوليتهاي اجتماعي، رعايت قوانين و مقررات زيست محيطي و کاهش هزينه ها، از معيارهاي زيست محيطي شامل وضعيت سيستم مديريت محيط زيست ، طراحي سبز (طراحي براي محيط زيست )، داشتن سيستم بازيافت محصول ، خريد مواد و تکنولوژي دوستدار محيط زيست نيز استفاده ميشود.
ساير بخش هاي اين مقاله ، بدين ترتيب تقسيم بندي شده اند: در بخش ٢، مرور ادبيات موضوع آورده شده است . در بخش ٣، تکنيک AHP و TOPSIS بطور خلاصه مورد بحث قرار گرفته و در بخش ٤، متدولوژي مورد نظر ارائه ميگردد. در بخش ٥، يک مثال عددي براي نشان دادن نحوه کاربرد متدولوژي مذکور، ارائه شده و نهايتاً در بخش ٦، جمع بندي موضوع آورده شده است .
٢- مرور ادبيات موضوع
(١٩٩٧) Noci طي يک مقاله ، براي اولين بار، به ارائه يک مدل مفهومي براي ارزيابي و انتخاب تامين کنندگان بر اساس شاخص هاي زيست محيطي پرداخته است . در اين مقاله وي پيشنهاد ميکند، براي مديريت اثربخش مسائل زيست محيطي، شرکتها بايد به منظور توليد محصولات سبز، روابط يکپارچه اي با تامين کنندگان و مشتريان برقرار نمايند. (١٩٩٧) Gale &Min با بررسي ميداني، مشکلات موجود براي خريد اقلام دوستدار محيط زيست ، عوامل موثر بر تمايل خريداران به خريد اين اقلام را بررسي نموده و آنها را بصورت جدول ١ رتبه بندي نموده اند:
منبع : (١٩٩٧ Gale &Min )
(١٩٩٨ ).Steve V. Walton et al با توجه دادن به تاثير عوامل زيست محيطي بر زنجيره تامين ، اين تاثير را در مورد ٥ شرکت مبلمان سازي که فعاليتهاي دوستدار محيط زيست (EFP٦) را به انجام ميرسانند، بررسي نموده اند. هدف از اين بررسي، درک چگونگي عملکرد مديران اين سازمانها در اجراي فعاليتهاي فوق در زنجيره تامين است . (٢٠٠١) Gale &Min با معرفي خريد سبز، عوامل موثر بر اين نوع خريد را از جمله اندازه شرکت ، کاهش منابع خريد، هزينه ها و درک خريداران از قوانين ، مورد بررسي قرار مي دهند.
نتيجه بررسي نشان ميدهد، شرکتهاي بزرگتر با داشتن منابع مالي بيشتر، امکان استفاده از صرفه جويي حاصل از مقياس و قدرت اعمال نفوذ بر تامين کنندگان ، تمايل بيشتري براي توليد محصولات سبز و انجام خريد سبز دارند. (٢٠٠٢) .R. Handfield et al ابتدا علل گرايش سازمان ها به محيط زيست و به طبع آن به خريد متناسب با محيط زيست را بيان ميکنند. از جمله اين علتها ميتوان به استاندارد ISO ١٤٠٠١ و الزامات آن در خصوص خريد و همچنين کاهش هزينه ها از طريق کاهش ضايعات مانند ضايعات مواد، اشاره نمود. تعريف سازمان آگاه نسبت به محيط زيست (ECE٧) در اين مقاله بصورت "سازماني که مسائل زيست محيطي را با کليه فعاليت هايش يکپارچه مي - کند" ارائه شده است . در انتها روش AHP براي انتخاب تامين کنندگان در سه شرکت مورد استفاده قرار گرفته است .
(٢٠٠٣) .Humphreys et al براي انتخاب تامين کنندگان دو دسته معيار کمي و کيفي پيشنهاد مينمايند. معيارهاي کمي در قالب دو دسته هزينه هاي آلودگي و سرمايه گذاري بهبود، و معيارهاي کيفي در قالب ٥ دسته صلاحيتهاي مديريتي، تصوير سبز، طراحي براي محيط زيست ، سيستم هاي مديريت محيط زيست و صلاحيتهاي زيست محيطي گروه بندي شده اند. براي انتخاب تامين کننندگان ، يک سيستم مديريت دانش ارائه شده که بوسيله روش CBR و آناليز چندحالته MAA٨، نسبت به رتبه بندي و انتخاب تامين کنندگان اقدام مي نمايند.
(٢٠٠٧) .Lu et al با اشاره به اهميت زنجيره تامين سبز با وجود لجستيک معکوس و ايجاد امکان بازيابي ضايعات ، به توضيح اهميت انتخاب تامين کنندگان منطبق با نيازهاي زيست محيطي و قوانين موجود در اين زمينه مي پردازند. انتخاب تامين کنندگان در اين مقاله به صورت چند هدفه و بر مبناي روش AHP انجام شده است . (٢٠٠٨) .Ozgen et al يک مدل رياضي خطي چند هدفه بصورت
possibilistic با ضرايب فازي ارائه نموده اند. اهداف مدل عبارتند از: حداقل نمودن قيمت خريد و نرخ برگشتي و حداکثر نمودن ارزش خريد (خريد از تامين کنندگاني که بيشترين امتياز را از روش AHP کسب نموده اند).
(٢٠٠٩) Hu &C. W. Hsu در مقاله اي ١٩ معيار زيست محيطي را در ٥ گروه مديريت خريد، مديريت تحقيق و توسعه ، مديريت فرآيند، کنترل کيفيت مواد وارده و سيستم مديريت ، در نظر گرفته و سپس تامين کننندگان را بر اساس روش ANP انتخاب مي نمايند. Lee (٢٠٠٩) .et al با توجه به معيارهاي ادبيات و نظر خبرگان ٢٣ معيار را در ٦ گروه دسته بندي کرده اند. با استفاده از متد دلفي و نظرسنجي از خبرگان وزن معيارها بدست آمده و سپس با استفاده از AHP فازي تامين کنندگان مناسب مشخص شده اند. گروه هاي اصلي معيارها عبارتند از: کيفيت ، توانايي تکنولوژيک ، کنترل آلودگي ، مديريت محيط زيست ، محصول سبز (دوستدار محيط زيست )، صلاحيت هاي زيست محيطي. (٢٠١٠) .R. J. Kuo et al چارچوبي را ارائه کرده اند که در آن ابتدا با استفاده از روش دلفي معيارهاي انتخاب از خبرگان گرفته شده و با استفاده از شبکه هاي MLP٩، عملکردها در قالب ابعاد معيارها پيش بيني مي شود. معيارها در ابعاد مختلف دسته بندي شده و براي هر بعد يک شبکه عصبي که وروديهاي آن امتياز معيار است ايجاد مي شود. آموزش شبکه براي يافتن وزنها در شبکه با استفاده از الگوريتم پس انتشار خطا انجام مي شود. وزن معيارها جهت استفاده در مدل DEA با استفاده از روش ANP و تهيه پرسشنامه بدست مي آيد. در نهايت با استفاده از DEA و محاسبه کارايي هر تامين کننده ، تامين کنندگان رتبه بندي مي شوند. معيارهاي مورد استفاده عبارتند از: کيفيت ، زمان تحويل ، هزينه ، مسئوليت هاي اجتماعي بنگاه ، خدمات ، محيط زيست . (٢٠١٠) Chiu &L. Tseng -M. پس از انتخاب ١٨ معيار شامل معيارهاي زيست محيطي، نظرات خبرگان در خصوص معيارها بصورت متغيرهاي زباني را دريافت و توسط تئوري اعداد فازي به عدد قطعي تبديل مي نمايند. سپس ضريب GRA١٠ براي هر گزينه محاسبه شده و بالاترين ضريب بهترين گزينه را بدست مي دهد. مهمترين معيارهاي مورد استفاده ، سيستم مديريت محيط زيست ، سوددهي تامين کننده و نزديکي روابط با تامين کننده است . (٢٠١٠) .Awasthi et al چارچوبي جهت انتخاب تامين کنندگان با استفاده از رويکرد تصميم گيري چندمعياره ارائه کرده است . در قدم اول ١٢ معيار زيست محيطي در انتخاب تامين کنندگان با استفاده از مرور ادبيات ، نظر خبرگان و تجارب نويسندگان مقاله ، انتخاب مي - شوند. در قدم دوم ، بوسيله متغيرهاي زباني وزنهايي به معيارها و امتيازاتي به گزينه ها داده شده است . سپس اين متغيرهاي زباني به اعداد فازي تبديل شده و با استفاده از روش TOPSIS فازي گزينه ها رتبه بندي مي شوند. در قدم سوم ، با استفاده از وزنهاي مختلف آناليز حساسيت روي معيارها انجام مي گيرد. (٢٠١٠) Z. H. Che به مشکلات موجود در انتخاب تامين کنندگان ، توليد و توزيع در زنجيره تامين متوازن و معيوب (نامتوازن ) با در نظر گرفتن استانداردهاي زيست محيطي اتحاديه اروپا (WEEE, RoHS)، پرداخته و براي حل آن مدل رياضي ارائه کرده است . در مدلي که براي انتخاب تامين کنندگان ارائه شده وزن معيارها با استفاده از AHP فازي محاسبه مي شود. در نهايت مدل رياضي با روش PSO١١ حل شده است . (٢٠١١) Chuang &Yeh براي انتخاب تامين کنندگان در حالت چند منبعي با تکيه بر معيارهاي زيست محيطي، يک مدل رياضي چندهدفه غيرخطي مختلط عدد صحيح ارائه داده اند. اهداف موردنظر مدل عبارتند از: حداقل کردن کل هزينه شامل هزينه محصول و حمل و نقل ، حداقل کردن کل زمان شامل زمان مربوط به محصول و زمان حمل ، حداکثر نمودن ميانگين کيفيت محصول ، حداکثر نمودن امتياز زيست محيطي. در نهايت الگوريتم ژنتيک براي حل مدل نهايي استفاده شده و ميزان سفارش تخصيص يافته به هر تامين کننده نيز مشخص شده است .
٣- تکنيک هاي تصميم گيري چندمعياره
٣-١ تکنيک فرآيند تحليل سلسه مراتبي (AHP)
AHP تکنيکي است که در سال ١٩٨٠ توسط Saaty براي حل مسائل تصميم گيري چندمعياره ابداع شد. در اين روش ، در اولين سطح ، معيارها، در سطح دوم (در صورت نياز) زيرمعيارها و در سطح سوم گزينه ها، قرار ميگيرند. تصميم گيرندگان بر اساس ذهنيت خود نسبت به معيارها و گزينه ها امتياز داده و در نهايت گزينه اي که بيشترين امتياز را ازآن خود نمايد به عنوان گزينه برتر انتخاب خواهد شد. AHP ابزاري است که با رويکردي سيستمي، تصميم گيرندگان را در اولويت بندي معيارها ياري مينمايد. يکي از مزاياي AHP در اين است که با توجه به ساختار سلسله مراتبي، تصميم گيرندگان را وادار ميسازد تا مسئله خود را بصورتي ساخت يافته تعريف نمايند ( R. Handfield ٢٠٠٢ .et al).AHP با مقايسات زوجي معيارها و گزينه ها، تصميم گيري را ساده ميسازد اما از سويي اين روش بسيار متکي به ذهنيات افراد بوده و ميتواند وقت گير باشد.
٣-٢ تکنيک TOPSIS
اين تکنيک که يکي از تکنيک هاي تصميم گيري چند معياره است ، اولين بار توسط Yoong و Hwang ارائه شد که مورد استقبال محققين و کاربران مختلف واقع گرديد. در اين روش گزينه ها بر اساس شباهت به حل ايده آل رتبه بندي ميشوند. بدين ترتيب که هر چه يک گزينه شبيه تر به حل ايده آل باشد رتبه بيشتري دارد. حل ايده آل حلي اسـت که از هر جهـت بهترين باشد که غالبا در عمل وجود نداشته و سعي در نزديـک شدن به آن است . اصولاً براي اندازه گيري شباهت يک طرح (يا گزينه ) به حل ايده آل و ضد ايده آل فاصله آن طرح از حل ايده آل و ضد ايده آل در نظر گرفته مي شود (٢٠٠٤ Olson). اين روش از ذهنيات افراد براي انتخاب گزينه ها استفاده نمي کند از اينرو سرعت اجراي آن در عمل بسيار بالاست .
از آنجا که تصميم گيري در خصوص وزن معيارها در عمل کمتر از تصميم گيري در خصوص انتخاب گزينه ها انجام ميشود، لذا جهت ايجاد ساختار مسئله و کمک به تصميم گيرندگان در وزن دهي صحيح به معيارها، چارچوب پيشنهادي اين تحقيق ، در مرحله تعيين اوزان معيارها از روش AHP و به منظور سرعت عمل در تصميم گيري براي انتخاب گزينه ها، که به دفعات در عمل اتفاق ميافتد، از روش سريع TOPSIS استفاده مينمايد.
٤- متدولوژي
٤-١ سلسله مراتب معيارها
شکل ١، سلسله مراتب معيارها را بطور عمومي نشان ميدهد. همانطور که عنوان شد، پرکاربردترين معيارهاي انتخاب تامين کنندگان ، به ترتيب کيفيت ، زمان تحويل دهي و قيمت هستند (٢٠١٠ .Ho et al). لذا در اين مقاله از اين سه معيار به عنوان معيارهاي محصولي استفاده ميگردد. علاوه بر اين ، معيارهاي زيست محيطي شامل وضعيت سيستم مديريت محيط زيست ، طراحي سبز، داشتن سيستم بازيافت محصول ، خريد مواد و تکنولوژي دوستدار محيط زيست نيز که در ادبيات ، بيشترين کاربرد را داشته اند نيز بکار گرفته خواهند شد. تعريف معيارها و دامنه قابل قبول آنها که از ادبيات موضوع و نظرات خبرگان استخراج شده است ، در جدول ٢ آمده است