بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این مطالعه، طراحی مکانیزمی جهت ارزیابی مدیریت دانش است که سبب بهبود و ارتقای وضعیت آن بطور هدفمند در راستای اهداف و استراتژیهای سازمانی شود. در این تحقیق ابتدا شاخصهای مدیریت دانش با مطالعه منابع مکتوب، تحلیل محتوایی منابع مکتوب و مصاحبه با خبرگان شناسایی شده، و سپس فعالیتهای مرتبط در دو شرکت با زمینه کاری مشابه مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای ارزیابی شاخصها لازم بود ابتدا آنها را دسته بندی نمود که در این مطالعه ازکارت امتیازی متوازن جهت طبقه بندی و هدف گذاری آنها استفاده شد. سپس با استفاده از تحلیل رابطه خاکستری دو شرکت مورد ارزیابی قرار گرفتند. با توجه به امتیازات مکسوبه، مشخص شد که در کدام شرکت سیستم مدیریت دانش به طور مؤثرتری مورد استفاده قرار گرفته است.
مقدمه
امروزه دانش بعنوان منبعی ارزشمند و استراتژیک و نیز یک دارایی مطرح است و ارائه محصولات و خدمات با کیفیت مناسب و اقتصادی، بدون مدیریت و استفاده صحیح از این منبع ارزشمند، امری سخت و بعضاً ناممکن است. دراین نگرش، دانش همچون منبعی ارزشمند در کنار منابع کار، زمین و سرمایه بعنوان دارایی پرمایه مطرح شده است. مدیریت دانش مکانیزمی است که باعث تسهیل در فرایندهای حیاتی سازمان، ارزیابی عملکرد آنها و اجرای راه حل های عملی میشود و همچنین ابزاری برای دستیابی به هوش همکاری و مزیت رقابتی به شمار می رود.
- levett&Guenov,2000 - آگاهی داشتن از سطح عملکرد فعلی، نخستین گام در جهت حرکت به سمت بهبود است، بنابراین سنجش موفقیت پیاده سازی مدیریت دانش می تواند شروع حرکتی در جهت بهبود وضعیت مدیریت دانش و ارتقاء آن باشد.هدف این مطالعه انجام این مهم با یک مکانیزم ترکیبی است. دراین مکانیزم ابتدا عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش در دو شرکت مشابه استخراج گردیده و در قالب کارت امتیازی متوازن و ابعاد چهارگانه اش تقسیم بندی می شود. سپس با استفاده از رابطه تحلیل خاکستری، وضعیت پیاده سازی دو سازمان مورد بررسی قرار می گیرد. حسن قالب کارت امتیازی متوازن دراین است که از این طریق همچنین میتوان وضعیت هرکدام از ابعاد را در هر دوسازمان و برای هرسازمان به طور جداگانه بررسی نمود.
مبانی نظری تحقیق مدیریت دانش چیست؟
با گذر از انقلاب صنعتی و ورود به هزاره جدید، دیگر موتور محرک رشد سازمانها به سرمایه و نیروی انسانی محدود نمی شود و مهمترین متغیر رشد همه جانبه سازمانها وبنگاه های اقتصادی در عصر حاضر دانش است. مدیریت دانش عبارت است از بهرهبرداری و توسعه دارایی های دانشی یک سازمان در جهت تحقق اهداف سازمان، دانشی که مدیریت میشود، شامل هر دو نوع دانش صریح وضمنی است. - Davenport & - Prusale,1998
مزیت رقابتی در قرن آینده تا حد زیادی، با توانایی سازمان در همراستایی مدیریت دانش با فرآیند تدوین استراتژی برای توسعه منابع مختلف سازمان تعیین می شود. تغییر در نقش استراتژیکی سرمایه های فکری در مدیریت کسب و کار، تا حد زیادی مدیران را مجبور می کند که در تصمیم گیری از مدیریت دانش استفاده کنند - محمدی فاتح، سبحانی، محمدی، - 1390 عمده موارد ضرورت مدیریت دانش عبارتند از:
- بخش قابل توجهی از دانش شرکت در اذهان کارکنان نهفته است.
- در شرکت های دانش بر، حفاظت از دارایی فکری، یک وظیفه حیاتی مدیریت است.
- در صورتی که کارکنان کلیدی شرکت را ترک کنند، شکاف هایی به جا میگذارند که پر کردن آنها بسیار مشکل خواهد بود.
- مح یط دانشی که امروزه شرکت ها بایستی در آن عمل کنند، از لحاظ ساختاری خیلی پیچیده تر از محیط چند قرن گذشته است. این امر بیشتر به دلیل سه روند کاملا به هم مرتبط است: نرخ انفجاری رشد دانش، میزان تجزیه دانش - تخصص گرایی - و جهانی شدن فزاینده دانش. از لحاظ کمی، دانش بشر به شکل تصاعدی افزایش یافته است.
- سازمان ها، بایستی اکنون اقدامات مربوط به مدیریت دانش را انجام دهند تا دانشی که در ذهن افراد در معرض بازنشستگی قرار دارد در سازمان نگهداری شود.
- دانش، عامل تعیین کننده رقابت و منبع اصلی درآمد، در بخش دولتی شده است. مدیریت دانش فرایند ایجاد ارزش از دارایی های ناملموس سازمان است. مدیریت دانش چیزی نیست جز مدیریت این سرمایه از ابتدا تا انتهاب دوره حیات آن. به تعبیر واضح تر، مدیریت دانش شامل خلق دانش، کسب دانش، ذخیره سازی دانش، انتشار و به اشتراک گذاری دانش و بالاخره به کار گیری دانش است.
- جعفری، اخوان، اختری، - 1390 در منابع مختلف، عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش به صورتهای مختلفی بیان شده اند که از جمله آنها می توان به استراتژی شغلی، ساختار سازمانی، تیم مدیریت، نقشه مدیریت دانش، فرهنگ سازمانی، آمادگی سازمان، افراد و جامعه، وجود هدف و مسیر تغییر و... اشاره کرد. - عیسایی، افضلی و ضیاء، Tiwana,2000; Beijerse, 2000; 1389 - Mohrman et al., 1995; Soliman & Spooner, 2000 یک چارچوب عملی برای مدیریت دانش بایستی:
- توجه ما را به مشکلات موجود معطوف دارد و در تداوم تسلط بر واقعیت به ما کمک کند.
- برا ی سنجش موفقیت، معیارهایی را توسعه دهد.
- با نظام موجود سازگار باشد و برای یافتن راه حل ها، رویکردهای موجود را انسجام بخشد.
- با یک زبان قابل فهم تدوین شود به طوری که در فعالیت های روزمره شرکت قابلیت کاربرد داشته باشد.
هدف از انجام این مطالعه ارزیابی سیستم مدیریت دانش می باشد. برای ارزیابی و ارتقای مدیریت دانش در سازمان لازم است ابتدا شاخصهایی تعریف شود. در مرحله بعد برای ارزیابی میزان موفقیت پیاده سازی لازم است مدلی معرفی شود. در ادبیات مدیریت دانش روشهای متنوعی برای ارزیابی سازمانها از نظر سطح بلوغ و میزان آمادگی برای به کارگیری دانش وجود دارد که همگی به ارزیابی میزان توسعه یافتگی درون یک سازمان می پردازد که از جمله مهمترین آنها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1 -مدل کلی ساختار نظام های مدیریت دانش: براساس این مدل، نظامهای مدیریت دانش به وسیله استراتژی های سازمان شکل می گیرند و در نتیجه چگونگی تبدیل این استراتژی ها به دانش سازمانی را تسهیل می کنند. در چنین نظامهایی از مدیریت دانش، محتویات و اطلاعاتی که وارد نظام می شود مورد بررسی قرار می گیرد تا از صحت، امنیت و قابلیت دسترسی آنها اطمینان حاصل شود. لذا آخرین خروجی و کاربرد نهایی نظامهای مدیریت دانش، حمایت کارآمد و اثربخش از گروه دانش است. - - Debowski,2006
2 - مدل میلتون: براساس نگرش برقراری ارتباط و جمع کردن به مدیریت دانش شکل گرفته است. - انتظاری، - 1385
3 -مدل مدیریت دانش بنیادی: 1 این مدل از 3 مرحله شناسایی حوزه دانش حیاتی سازمان، مشخص کردن پارامترهای دانش و ایجاد ساختار دانش، تشکیل شده است. - Debowski,2006 -
4 -مدل راهبردی مدیریت دانش: این مدل برعوامل مختلفی در مدیریت دانش تأکید دارد که منطبق بر فلسفه کلی دانش است و بر چهار عنصر اصلی نفوذ دانش، مبانی دانش، کاربردهای دانش و ارتقاء و بازنگری دانش استوار است. - Debowski,2006 -
5 -مدل زنجیره دانش: مدیریت دانش در سازمان، به شکل الگویی از مراحل مختلف نشان داده می شود. - Johnson,1991 - هریک از این مراحل با شناخت یک نیاز - فرصت - دانش آغاز شده و وقتی که این نیاز برطرف شد پایان می یابد. مراحل دانش می توانند مستقل یا وابسته باشند و هریک از این مراحل می تواند مراحل دیگر را تحت تأثیر قرار دهد.