بخشی از مقاله

قوم وقومیت گرایی درکشورهای جهان سوم ، فرصت یاتهدید (مطالعه موردی: مناطق مرزی ایران)

چکیده

بطورکلی ثابت شده است که قومیت گرایی یکی از آفت های جامعه بشری است که درطول تاریخ رنج و ستم بی شماری را بر انسانها تحمیل کرده است، این پدیده ریشه درخصلت حیوانی انسان داردکه مبتنی برسلطه جویی و افزون طلبی وی است. در این راستا چنین به نظرمی آیدکه باتوجه به انگیزش خواست های قومی و مطرح شدن افراطی مسائل قومیتی گرایی درگستره جهانی و دامن زدن کشورهای سودجوبه این مسئله طولی نخواهدکشیدکه جهان، خصوصاکشورهای چندقومی در جهان سوم به شدت تحت تاثیر پیامدهای ناخوشایند این امر قرارگیرند. ازسوی دیگرموقعیت جغرافیایی خاص کشورایران و قرارگرفتن آن درگذرگاه مهاجرت های بزرگ تاریخی و هجوم اقوام کوچ نشین به این کشور باعث سکونت اقوام گوناگون و پیدایش تنوع زیاد قومی و نژادی درایران شده است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی - تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای بوده است. در پژوهش حاضر ابتدا مسائل مربوط به قوم وقومیت گرایی درکشورهای جهان سوم را بررسی نموده و سپس بصورت موردی آن را درکشور ایران مطالعه و راهکارهایی راجهت جلوگیری از بروز نتایج ناخوشایند قومیت گرایی در ایران ارائه می دهد. نتایج بررسی نشان می دهد که بطورکلی قومیت گرایی و استفاده ابزاری از آن موجبات ناامنی، بحران های خونین انسانی، بی اعتمادی و مانع سرمایه گذاری و موجب فرار نخبگان و سرمایه ها از جامعه می شود و امروزه این مسئله را می توان به راحتی درکشورهای جهان سوم مشاهده کرد. از سویی دیگر در کشور ایران به علت وجود تنوع زیاد قومی و فشارهای بیش ازحد حکام درطول تاریخ به آنها، در صورت عدم توجه به مسائل و مشکلات شان زمینه پیدایش بحران های قومیتی در مناطق مرزی ایران به شدت وجوددارد.

واژههای کلیدی: قوم و قومیت گرایی ،کشورهای جهان سوم، ایران،مناطق مرزی

.1 مقدمه

قوم، قومیت و مفاهیمی از این دست در ادبیات علمی حوزه جامعه شناسی وعلوم سیاسی کاربردزیادی داشته است،درگذشته این مفاهیم به نوعی تداعی گر تفاوت های نژادی و مذهبی گروههای ساکن درجوامع اروپایی و بعدهاآمریکا را تداعی می کرد. معنای این واژه برای نشان دادن گروههای کافر، نجس، سیاهان وغیرمسیحیان و مهاجران به کار برده می شد، اماامروزه معمولااین گونه مفاهیم برای نشان دادن شاخص های زبانی وگاه مذهبی گروههایی ازجامعه به کارمی رودکه از نظراین شاخص ها ودرنتیجه هویت اجتماعی و فرهنگی با دیگر شهروندان آن جامعه دارای تفاوت هایی است(هوشمندوکوه شکاف،1386، .(1 ازسویی دیگردردودهه اخیرو به دنبال فروپاشی نظام کمونیستی شوروی سابق وتجزیه این کشور به پانزده جمهوری تازه استقلال و سپس بروز حرکت های جدایی طلبانه قومی دربرخی ازاین جمهوری های تازه استقلال یافته مانند چین وکشتارفجیع مردم آن منطقه،ابخازی ها و یا تلاش قوم ارامنه ی منطقه قره باغ جهت استقلال و بحران های قومیتی دردیگرنقاط جهان مانند منطقه بوسنی و هرزگوین وجنگ خانمانسوز بین مسلمانان و صرب های این منطقه و جنگ های قبیله ای و قومی درکشورهای جهان سوم مانندکنگو، رواندا ، اریتره و برونئی و..... ، مسئله قوم و قومیت گرایی جایگاه جدیدی را در بین کشورهای دنیا پیداکرده است. در این راستادخالت کشورهای بیگانه خصوصاآمریکاو اروپاییان وسازمان های بین المللی در بحران های قومیتی درکشورهای جهان سوم همگی دلالت برگسترش بحران های قومی وپیچیدگی خاص آن دراقصی نقاط جهان دارد و در یک نگاه کلی همه این شواهد نشان می دهدکه امروزه مسئله قومیت گرایی درسطح بین المللی خصوصا درکشورهای جهان سوم با دارا بودن تنوع زیاد قومی به عنوان یک مسئله حادوگاه جبران ناپذیردر سطوح مختلف جامعه دراین کشورهاخودرانشان داده است.درکشورایران نیزبه علت وجوداقوام مختلف وپراکندگی بیش ازحدآنها،قرارگیری این اقوام درحاشیه مرزهای سیاسی کشورومجاورت باهم زبانان خوددرآن سوی مرزهاودرنتیجه عدم انطباق مرزهای اجتماعی ،فرهنگی وزبانی بامرزهای سیاسی درکشور،شرایط بسیارحساس وخاصی رابرای ایران درسطح منطقه ازنظرقومیت گرایی بوجودآورده است.بنابراین کمی تحقیقات ومنابع علمی درخصوص این مسئله ونقش غیرقابل انکارقومیت گرایی درایجادبحران هاوتنش های ملی ومنطقه ای درکشورها ازدلایل مهم پرداختن به آن می باشد.دراین راستاپژوهش حاضرسعی خواهدداشت بااستفاده ازمنابع معتبرداخلی وخارجی به این بحث مهم درکشورهای جهان سوم و بصورت موردی درکشورایران بپردازد و در نهایت بعد از جمع بندی مطالب، راهکارهایی جهت حل این معضل درکشورایران ارائه نماید.

.2 مروری بر ادبیات موضوع

.1-2 مبانی نظری تحقیق
.1-1-2 مفهوم قوم وقومیت گرایی

ازحیث ریشه شناسی واژه قوم یااتنیک1 از واژه یونانی اتنوس واتنیکوس ریشه گرفته که به معنای کافرکیش و بی دین است درزبان یونانی واژه یادشده مضمونی منفی و مطرود داشته است اما این واژه ازقرن هیجدهم به این سومضمون

 

منفی خود را ازدست داده وبه واژه خنثی وتوصیفی بدل و هم معنا با مفهوم نژاد به کارگرفته شده است. حتی درایالات متحده آمریکا ودرآستانه جنگ جهانی یهودیان وایتالیایی ها وسایراقلیت های دیگردرمقابل اکثریت مردم انگلیسی تبار، یک قوم خوانده می شدند وازآن مقصودی احترام آمیز مراد می کردند (هاتچینسون 1 واسمیت،1996، .(15 البته یوردشاهیان معتقداست دریونان باستان واژه اتنوس به قبایل کوچ کننده ای اطلاق می شدکه در شهرها مستقرشده بودند. قوم را مجموعه ای از افراد گروه های پیوسته گویند که دارای روابط پیشینه ، پیوند خانوادگی سرگرفته از یک تبار بر اثر گسترش یک یا چند خانواده پیوسته باشند، و این مجموعه دارای نژاد ، زبان، فرهنگ و منطقه زیست مشترک هستند (یورد شاهیان،1380، .(12 در فرهنگ بین المللی زبان انگلیسی وبستردو معنابرای واژه قوم ارائه شده است نخست قوم به معنای غیرمسحیان وغیرکلیمیان است مانندکفار و بت پرستانی که مخالف یهودیت و مسیحیت هستند و دوم این واژه ناظر به ویژگی های جسمی وذهنی نژادها یا مربوط به تمیز دادن گروههای نژادی براساس رسوم وویژگی مشترک دانسته شده است (احمدی،1378، .(30 واژه قوم درفرهنگ فارسی معین به معنای گروه مردم(از زن یامرد)می باشد (معین،1384، .(2752 واژه قوم درادبیات فارسی اسم جمع است یعنی دارای شکل ظاهری مفردولی معنای جمع می دهد و قومیت مصدر جعلی قوم است (مصدرنیست ولی معنای مصدرداشتن) و معنای آن قوم بودن می باشد."از واژه قوم و قومیت برداشت های متفاوتی صورت گرفته است شایدتعریف آنتوان اسمیت از قومیت دارای معنا وکاربرد بالایی باشد: قوم عبارت است از یک جمعیت انسانی مشخص با یک افسانه اجداد مشترک، خاطرات مشترک، عناصرفرهنگی، پیوند با یک سرزمین تاریخی و میزانی ازحس منافع و مسئولیت است که عناصرمحوری هویت،اعتقاد،آگاهی و فرهنگ مشترک را دارا است (اسلامی،1385، .(3 دریک جمع بندی کلی می توان بیان کرد که از رهگذر این تغیرات وتعاریف و برداشت های متفاوت قومیت کاربردگسترده ای یافت و برای نامیدن گروههای متمایزفرهنگی،اجتماعی وسیاسی استفاده شد، این واژه را به مهاجرانی که ازکشورخاص آمده انداطلاق می کنند مثلا چینی ها، مکزیکی هاو....درعین حال واژه قومیت برای پیروان مذاهب نیزبه کارمی رود مثلا یهودیان یا مفهوم قومیت گاهی برای مشخص کردن گروههای نژادی نیزبه کارمی رودمانندسیاهان وسرخپوستان و.. ،ونتیجه آنکه مفهوم قومیت همواره بر وجود نوعی مرزهای تمایزدلالت دارد (گیبرناورکس2،1997، .(4

.2-1-2 پیشینه تاریخی واژه قوم و قومیت گرایی
بطورکلی واژه قوم وقومیت گرایی درطول تاریخ از نظرمعناو مفهوم دارای فرازونشیب های فراوانی بوده است ،اصطلاح قومیت3 اول بار در سال 1953 توسط رایزمن به کار رفت. پس از جنگ جهانی دوم نیز در امریکا این اصطلاح درباره اقلیت های مختلفی به کار گرفته شد و از دهه 1960 به بعد قومیت و گروه های قومی ، اصطلاحی رایج در علوم اجتماعی و انسانشناسی شد. گروه قومی در ادبیات انسانشناسی معمولا به جمعیتی اطلاق می شود که دارای خود مختاری زیادی در باز تولید زیستی خود باشد، ارزش های فرهنگی بنیادین مشترکی داشته باشد که درون اشکال فرهنگی با وحدت آشکاری گرد هم آمده باشند و یک میزان ارتباطی و

 

کنش متقابل بسازند، و دارای یک احساس تعلق به یک واقعیت بیرونی باشند که آنها را از دیگران تفکیک کند (فکوهی،1379، .(16 مفاهیم جدید قوم و قومیت در دهه 60 قرن بیستم ظاهر شدند. یعنی پس از موج سوم تشکیل دولت های ملی در کشورهای مستعمره سابق که پس از جنگ جهانی دوم و کاهش قدرت نظامی اروپای غربی به استقلال رسیده و دولت های مستقل خود را تشکیل داده بودند.از لحاظ زمانی جالب است که بدانیم واژه »جهان سوم« هم تفریبا در همین دوره ظاهر شد(برتون1،1387، .(234 واژه های » قومیت « و » قومی « ظاهرا به منظور اشاره به ویژگی های گروه های ساکن در جوامع به اصطلاح کثرت گرا به کار گرفته شد . گروه هایی که از لحاظ فرهنگ ، زبان یا ویژگی های فیزیکی با گروه های اکثریت یا مسلط در این جوامع متفاوت هستند. (احمدی، 1389، .(35

.3-1-2 دیدگاهها، نظریات وگرایش های عمده نظری در مورد قوم و قومیت گرایی
نظریه جامعه شناسی: طبق نظر جامعه شناسان، هر قدر میزان احساس محرومیت در یک قوم بیشتر باشد و آن قوم احساس کند، فرهنگ و زبان و ارزش هایش مورد تعرض و دگرگونی قرار گرفته است، گرایش به حفظ فرهنگ و آداب و رسوم قومی در آن قوم تشدید می شود که در حالت افراطی، این گرایش و تمایل به شکل قوم مداری (قیم،1380، .(213

رقابت بر سر منابع: طرفداران این نظریه معتقدند که کشمکش و اقدام جمعی نژادی و قومی زمانی روی میدهد که دو یا چند گروه قومی بر سر منابع محدود به رقابت بپردازند.در اینجا، ادغام سیاسی گروههای قومی در داخل یک جامعه چارچوبی فراهم ساخته که در آن رقابت بر سر منابع و به ویژه مشاغل دولتی انگیزه تعارض در بین اقوام را فراهم کرده است. نظریه رقابت بر سر منابع بر اساس این ره یافت ادغام سیاسی گروه های قومی در داخل یک دولت
– ملت خاص ، چهارچوبی فراهم می سازد که در آن رقابت بر سر منابع _ به ویژه مشاغل دولتی _ انگیزه عمده ی کشمکش میان قومی را به وجود می آورد. هویت یابی قومی به عنوان اساس اقدام جمعی زمانی تحقق می پذیرد و حفظ می شود که امتیازات آشکاری وجود داشته باشد که با تکیه بر هویت قومی بتوان برای دست یافتن به آن با دیگران رقابت کرد (احمدی ،1389، .(155ماکس وبر در مورد گروه های قومی معتقد است که این گروه های انسانی دارای باوری ذهنی به اجداد مشترک هستند. باوری که دلیل آن می تواند شباهت های فیزیکی ، شباهت در رسوم ، حافظه و خاطرات مشترک باشد که با یکدیگر در کوچ بودند و سکونت داشته اند. اما به عبارت کاملتر اصطلاح قومیت که گاهی مترادف با نژاد به کار میرود اشاره دارد بهگروهی با ویژگیهای فرهنگی بنیادی از قبیل زبان، آداب و رسوم و میراث فرهنگیِ متمایز ازسایر گروههای اجتماعی، که پیوستگی و همبستگی نژادی دارند این گروه اجتماعی از منابع ومنافع مشترک و تجربیات تاریخی تقریباً مشابهی برخوردار است(میرقاسم بنیهاشم،1383، .(89کوهن قومیت گرایی را حاصل تعامل ورقابت سرسختانه گروههای قومی می داند، او معتقداست دردوران استیلای استعمار اروپایی برآفریقا بسیاری از قومیت ها به ظاهرتحت تاثیرسیاست های یکسان سازی ومتمرکزسازی قرارگرفته بودندو به اطاعت از دولت مرکزی که قدرت های استعماری پشتیبان آن بودندتن درداده بودند، درچنان شرایطی به نطرمی آمدکه قومیت ها هویت های رو به زوال اند. اما با خروج قدرتهای استعماری وشکلگیری موازنه

جدید قدرت پس ازاستعمار،هویت های قومی سربرآوردند .به اعتقاد کوهن استعماردرکشورهای آفریقایی معمولا به استیلای نخبگان وابسته به یک قوم وبهره مندی بیشترآن قوم از آموزش، ثروت و قدرت منجرشده است. درفضای پس ازاستعمار نخبگان وابسته به اقوام فرودست، راه دگرگون ساختن موازنه قدرت را احیای دوباره احساسات قومی ازطریق برانگیختن نمادهاوسنتهای قومی یافته اند(کوهن1،1969، .(189-200 ازسویی دیگراحمدی معتقد است دو دیدگاه نظری اساسی درباره قومیت وجود دارد:

الف- اصلیگرایی: اصلگرایان، قومیت را از پیوندها و احساسهای اصیل و حتی ذاتی و طبیعی ناشی میدانند که فراتر از مقاطع زمانی قرار میگیرد و میتوان گفت همواره وجود داشته است.
ب- ابزارگراییدر: این گرایش، قومیت مفهومی ذاتی و طبیعی و حتی لزوماً نوعی اشتراک در باورهای ذهنی در درازمدت به حساب نمیآید، بلکه نوعی وسیله یا ابزاری شمرده میشود که برای دستیابی به هدفهای عمدتاً سیاسی و اقتصادی به کار میرود. این دیدگاه، قومیت را مفهومی جدید به شمار میآورد که همچون

ملّیت ابداع شده است.(احمدی،1389، .(58
.4-1-2 مولفه ها و شاخص های عمده و مهم قوم و قومیت گرایی

شاخص های عمده قومی دردنیا عبارتنداز:خودآگاهی قومی،ربان مادری،درمورد برخی اقوام ویژگی های روانی(حالت های روحی)،شیوه زیستن یاگونه معینی ازسازمانهای اجتماعی سرزمینی یا خواست هاوتمایلات آشکارافراد یک قوم برای برپایی یک سازمان دولتی نیزمی تواند جزو شاخص ها باشد(شیخاوندی،1369، .(276یوردشاهیان معتقداست یک سری ازعوامل درهمگرایی بین اقوام ومسئله قومیت گرایی بسیار مهم می باشد:

الف- نژاد: درگذشته این در بین اقوام بدوی و درقرون وسطی وشاید همین اواخرهم جزوعوامل اصلی همبستگی وهویت ملی اقوام به حساب می آمد ولی درحال حاضر باگسترش ارتباطات واختلاط زیادی که دربین ملل جهان صورت پذیرفته اندکی اهمیت اولیه خودراازدست داده است.

ب- زبان وفرهنگ: این عامل ازارکان اصلی و بیان کننده فرهنگ هرملت و قوم محسوب می گردد.
ج- آداب ورسوم وسنن اجتماعی: سنن اجتماعی ورسوم هرقوم علاوه برانعکاس و فرایندکارکردآن قوم، بلکه عمده ترین عنصرتشخیص دهنده هویت آن قوم به شمار می آید.

د- سرزمین مشترک: اجتماع افراد دریک سرزمین مشترک عامل اصلی ومهم همبستگی آنهابه حساب می آید.

ذ- سرزمین: عنصرسرزمین نیزاگرچه درگذشته نقش بسیارمهمی داشته است اما امروزه با توجه به مهاجرت های زیاد مردم وافزایش ارتباطات وجابجایی ها نمیتوان درآینده برایش نقش پررنگی رامتصور بود.

ر- عامل اقتصادی: این عامل امروزه درهویت گرایی قومی نقشی بسیارتعیین کننده درسطح بین الملل ایفامی کند(یوردشاهیان،1380، .(16
.5-1-2 عوامل مهم شکل گیری ناسیونالیسم قومی یا قومیت گرایی درجوامع چندقومی

بطورکلی عوامل موثر برشکل گیری یا تشدید قومیت گرایی درجوامع چندقومی به اقتضای خاص هرجامعه متعدداست ،ازجمله می توان به مواردزیراشاره کرد:

-1 چگونگی ساختارتوزیع منابع قدرت(اقتصادی،سیاسی وفرهنگی) درجامعه -2 وضعیت خودجنبش ناسیونالیسم باتوجه به سه محورایدئولوژی، سازوکارها وشیوه های پیگیری

مطالبات وپایگاه اجتماعی -3 تجربه تاریخی تعاملات و روابط اقوام که آیا سلطه گروسلطه پذیر یا فدرالی یاخودمختار بوده است

-4 واکنش و حساسیت قدرت های منطقه ای و جهانی به موضوع اقوام دریک کشورخاص -5 شرایط ژئواتنیک یاجغرافیای ترکیب قومی هرجامعه، نسبت جمعیت وسرزمین وهمسانی قومی

باکشورهای همسایه ونوع شکاف های موجوددرجامعه -6 نوع نگرش و میزان گرایش اقوام به هویت ملی و منافع ملی،امنیت ملی ودولت ملی،که آیا بادولت

مرکزی موافقند یا با قوم مرکزی -7 تبعیض که یکی ازعوامل بروز مسائل قومی است (اسلامی،1385، .(3
.6-1-2 پیامدهای قومیت گرایی

"صاحب نظران وسیاست گذارانی که طی دهه ها حوادث جهان را ازمنظرجنگ سرد مشاهده می کردنداکنون شاهد جهانی هستندکه درآن ملی گرایی و تمایلات قومی و قومیت گرایی منبع اولیه درگیری های مسلحانه شده است و فرسایش جهانی قدرت دولت – ملت ها را بدنبال داشته است. ازسال 1945 میلادی تا به حال تخمین زده اند حدود20 میلیون نفردراثرجنگ ها،انقلابات ومبارزات آزادیخواهی و ناآرامی های قومی دردنیاکشته شده اند وشایدحدود 20میلیون نفردیگرهم دراثرمنازعات ودرگیری های قومی آواره وپناهنده شده اند با بررسی های به عمل آمده درسال 1988درمورد منازعات مسلحانه دولت هاازمجموع 111 مورد ستیز دردنیا، 63 موردداخلی و36 مورد به عنوان جنگ رو در روی دولت هاتوصیف شده است یعنی حدود70درصدازآنهاجنگ هاودرگیری های قومی بوده ست ،این یعنی درواقع باکاهش جنگ به شیوه سنتی بین کشورها شاهدرشد روزافزون درگیری های قومی وداخلی هستیم (حق پناه،1381، .(3امروزه درگیری های قومی به نحوی نتایج خونباری درسطح جهان داشته است که حتی درسطح بین المللی هم نگرانی های راموجب شده است."بینش اشاره میکندکه پطرس غالی دبیرکل سازمان ملل درنهم نوامبر1993 میلادی هشداردادکه امنیت جهانی به علت گسترش منازعات قومی وقومیت گرایی پس ازپایان جنگ سرددرمعرض تهدیداست.اودرگزاش خوداعلام نمودکه ازپایان جنگ جهانی دوم تاسال 1993، 127 جنگ رخ داده که بیشترآنهامبنی براختلافات قومی بوده است ومتاسفانه اکثرجوامع درجغرافیای مختلف جهان ازپیامدهای خشونت های ناشی از قومیت گرایی درامان نبوده اند و این حوادث نظم بین المللی را به مخاطره انداخته است (بینش،1392، .(1

.3 پیشینه تحقیق
سیدامامی ( (1385 در مقاله ای تحت عنوان » قومیت ازمنظرسیاست های هویت« به این نتیجه رسیده است که تنوع قومی درایران هم چنان ماندگارخواهد بودوتفاوتهای قومی می توانند تحت شرایط خاصی درخدمت بسیج احساسات گروهی وخلق هویت های واگرا قرارگیرند.آگاهی به شرایط وعواملی که سبب تنش درروابط قومی درایران می شوند می تواند به اتخاذراهکارهایی اجرایی بهتروموثرتر مدد رساند. احمدی پور ودیگران((1389 درمقاله ای

تحت عنوان » تحلیل قومیت وهویت قومی درایران جهت امنیت پایدار« به این نتیجه رسیده است که از مهمترین عواملی که درصورت غفلت حکومت مرکزی می تواند ازطرف اقوام مختلف باعث تهدیدوآسیب پذیری امنیت ملی کشورمطرح شود،وجوداقوام هم آئین درکشورهای همسایه ورابطه آنهابایکدیگر،دخالت عوامل بیگانه و موقعیت مرزی اقوام و...است. اسلامی((1385 درمقاله ای تحت عنوان » قومیت وابعادآن درایران« به این نتیجه رسیده است که باتوجه به انگیزش خواست های قومی درگستره جهانی ودامن زدن به منافع قومی ناسیونالیسم چنین به نظرمی آیدکه دهه آینده کلیه کشورها به نحوی بااین مسئله مواجه خواهندشد.تیلور(1981)1درمقاله خودتحت عنوان آموزش ،قومیت وهمگون شدن فرهنگی درایالات متحده آمریکا به بررسی اثرآموزش وهویت مذهبی وقومیتی برارزشهای فرهنگی پرداخته است .مطالعه تیلورنشان می دهدکه باکنترل سن وجنس وآموزش ،تفاوت مشاهده شده بین گروه های قومی هم چنان پایدارمانده است.


-4 یافته های تحقیق

.1-4 پراکنش قومیت گرایی دردنیا
تعدد و ناهمگونی قومی و فرهنگی در واحد های سیاسی در جهان، امری مرسوم و شناخته شده می باشد. امروزه باوجوداینکه دربعضی از نقاط دنیا اقوام و تیره های قومی گوناگون در کنار هم در یک زیست مسالمت آمیز نهادهای پرقدرت و کلانی چون دولت های ملی را پی ریخته اند و یک کلیت واحدی بنام دولت ملی یاهویت ملی را شکل داده اند.ولی در بعضی مکانهای دیگرکه تعدادشان هم کم نیستتعصّبات قومی و تبعیض نژادی وپیامدآن بحران های قومیتی پدیده شومی است که در طول تاریخ سبب مصیبت های بسیاری برای بشر بوده است و امروزه هم در قرن بیست و یکم، به رغم پیشرفت های علمی و مادی، هنوز دنیاگرفتار و دستخوش جنگ هاوتنش های خونین قومیتی می باشد."کانربایک بررسی که درسال 1970 انجام داده بودمی گویدکه ازمجموع 132 کشور موجوددرآن زمان فقط تعداد12 کشوراز نظر قومی همگن بوده اندو در25 کشوردیگر یک گروه قومی که دراکثریت بوده وجودداشته ودر53 کشورآنهاجمعیت به بیش از 5 گروه مهم وعمده قومی تقسیم شده است. درصورتی که درسال های اخیرتحقیقات نشان می دهدکه تنها14 کشورجهان اقلیت قابل توجهی ندارندو دراین میان تنها4 درصدجمعیت جهان درکشورهایی زندگی می کنندکه دارای یک گروه قومی می باشند"(حق پناه، 1381، .(3
.2-4کشورهای جهان سوم، قومیت گرایی

کشورهای جهان سوم به عنوان یک مجموعه بیش از70درصدکل جمعیت جهان و58 درصدکره زمین راداراهستند(وانگ تی یا،1982، .(4ازسویی دیگر قومیت گرایی در کشورهای جهان سوم جوامع رو به توسعه را باچالشهای متعددی روبرو کرده و میکند. از ابعاد مهم این رویارویی وضعیت بحرانزای اقلیتهای قومی در این جوامع است. بحرانی که میتواند تهدید و یا فرصت تلقی شود.در مجموع استحاله فرهنگی در فرایند یکسان سازی جهانی، بزرگترین خطری است که صاحبنظران برای آینده فرهنگها و خرده فرهنگها پیشبینی میکنند. گذشته

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید