بخشی از مقاله

مدیریت منابع آب در نیشابور کهن


چکیده

دشت نیشابور از شمال به کوه هاي بینالود و از جنوب به کوه سرخ کاشـمر محـدود اسـت. آبهـاي جاري در دره هاي متعدد منتهی به بینالود این امکان را فراهم ساخته که از گذشته هـاي دور در دشـت نیشابور زیستگاه هایی پا به عرصه ي وجود بگذارنـد. آبهـاي جـاري در سـطح زمـین شـیوه ي خـاص مدیریتی و بهره برداري از منابع را ایجاب می کرده اسـت. از جملـه بـا بررسـی متـون، ایـن فرضـیه را می توان مطرح کرد که آب مصرفی جهت کشاورزي و شرب به شـیوه ي سـنتی ماننـد بسـیاري نقـاط دیگر از قنات برداشت نمی شده بلکه آب جاري در دره ها را به طریـق خاصـی در درون نقـب هـا یـا کانالهاي زیرزمینی هدایت می کرده اند. به گونه اي که هر کانال پس از گردش در بافت مسکونی شـهر و تأمین آب آشامیدنی در حاشیه ي شهر ظاهر شده و به سمت زمینهاي کشـاورزي جریـان مـییافتـه است. تعداد آن نقبها بسیار زیاد بوده و بـر چگـونگی احـداث، نگهـداري، لاروبـی و کـاربري آنهـا مدیریت خاص و مدبرانهاي حاکم بوده که در خلال مقاله به آن پرداخته خواهد شد.


کلید واژهها: نیشابور، بینالود، نقب، قنات، کانال، مدیریت تأمین آب


مقدمه

حیات و رونق نیشابور در گذشته هاي دور و نزدیک به دو عامل »راه بـزرگ شـرق« و »رشـته کـوه بینالود« بستگی داشته است. راه بزرگ شرق یا شاهراه خراسان که بعدها به »راه ابریشم« معروف شده، اقصی نقاظ مشرق زمین را در کشور چین به سـرزمینهاي بـین النهـرین و سـواحل مدیترانـه در غـرب ارتباط می داد و نیشابورب ازق ل آن ارتباط بهره می برد امـا بهـرهمنـدي نیشـابور از بینـالود همیشـگی و حیاتی بود و به عبارتی »تمدن قناتی« نیشابور حاصل و نتیجه آن بود (پاپلی یـزدي ـ لبـاف خـانیکی،:1379 ج1، 16ـ.(2 

دشت نیشابور از شمال به رشته کوه بینالود و از جنوب بـه ارتفاعـات کـوه سـرخ کاشـمر محـدود است. بلندترین نقطه در این منطقه قله بینالود با ارتفاع 3400 متر از سطح دریا، شهر نیشابور با ارتفاع

1200 متر و پست ترین نقطه به ارتفاع 1050 متر از سطح دریا در جنوب غربـی دشـت نیشـابور واقـع است بنابراین شیب دشت از شمال به جنوب و جنوب غربی است و همین امر موجب شده اسـت کـه آبهاي جاري از دامنه هاي جنوبی بینالود براي نیشابوریان قابل بهره برداري باشد. در نیشـابور رودخانـه دائمی وجود ندارد و توجبا ه به 274/2 میلیمتر میزان بارندگی سـالیانه (در سـنجش دورة اقلیمـی 30

ساله از سال 1340 تا (1369، آن سرزمین جزو نواحی کم باران بوده و ساکنان شهر نیشابور و آبادیهاي اقماري آن کوشیده اند به شیوه هاي معقول و علمی نهایت استفاده از چشمه هـا و جریانهـاي فصـلی و دایم درههاي بینالود بنمایند.

بر دامنه جنوبی بینالود 9 درة کوچک و بزرگ بر دشت نیشابور اشراف دارد که در حال حاضر هـم آب مصرفی اهالی دشت از آن دره ها تأمین می شود. دره هاي »دیزباد« و »دررود« و »خرو« به ارتفاعات شمال شرق و دره هاي »بوژان«، »فاروب رومان«، »اندراب طاغان«، »بار و »بقیع« به ارتفاعات بینالود در شمال نیشابور منتهی می شوند و در مجموع سالانه 149/5 میلیون متر مکعـب آب بـه دشـت نیشـابور ارزانی می دارند (طاهري: (14 :1384 و سرسبزي و نشاط منطقه را تداوم می بخشند. مسلم اسـت کـه بهره برداري از آبهاي جاري از بینالود سابقه اي دیرینه داشته و همین امر موجب شده اسـت کـه ابـداع قنوات نیشابور را به منوچهر نسبت دهند (الحاکم، ص (124 و زیستگاههایی در دشـت شـکل بگیـرد که تاکنون سه مورد از آنها در تپه بلوچ نزدیک شهر فیروزه متعلق به دوران نوسـنگی سـفالی (هـزارة ششم و پنجم پ.م)، و تپه برج در جنوب قدمگاه نیشابور متعلق به دوران کالکولیتیـک (هـزارة پـنجم پ.م) و منطقه اي در غرب شهر کنونی نیشابور متعلق به دوران برنز (هزارة سوم پ.م) شناسایی شـده است (نقل قول مستقیم از عمران گاراژیان، لباف خانیکی، 44 :1381ـ(36 بهـره بـرداري از آن آبهـا تـا دورة اسلامی وجود داشته که چگونگی بهره برداري و نوع مدیریت شبکههاي آبرسانی اطلاعات کمـی در دست است اما به قرینه می توان چگـونگی بهـره بـرداري از آب در دشـت نیشـابور را حـدس زد.

براساس مطالعات پژوهشگران ایران شناس شوروي ساکنان فلات ایران از گذشته هاي دور بـه آبیـاري مصنوعیمتوس ل می شدند و بدین منظور از رودها و چشمه هاي کوهسـتانی آب را گرفتـه و از طریـق دالانهاي زیرزمینی به شهرها و آبادیها و زمینهاي کشاورزي می رساندند (قربـانی، (49 :1379 و چنـان اقداماتی که منجر به رونق کشاورزي و بهبود زندگی ایرانیان می شده و پشتوانه اعتقادي نیز داشـته، در اوستا تمجید شده است (وندیداد، 25 :1361ـ.(23 در دوران ساسانیان نیز آن شیوة بهرهبـرداري از آب حفظ شده اما مدیریت و نظارت بر ادارة صحیحمقرّرات آبیاري و نگهداشـتن تأسیسـات آبرسـانی و
حقابه ها و گرفتن آب ها دقیق تر و منظم تر شده و در سراسر کشور دیوانی پدید آمـده بـه نـام »دیـوان کست فزود« کهظاهراً خلاصه شدة »کاست افزود« به معنی کاهش و افزایش است و آن دیـوانی بـود که در آن حقابه ها و کاهش و افزایش آن را ثبت می کردند. در ارتباط بـا جایگـاه قـانونی و اجتمـاعی قنوات و کانالهاي آبرسانی نیز در آن دیوان احکامی موجود بود. از جمله هرگاه قناتی خراب مـی شـد دولت آن را تعمیر می کرد (قربانی، همان ص 50 به نقل از انصافپور).

علاوه بر آن »واستریوشان« یا رئیس کشاورزان مسئولیت داشت تا از زمینهاي زراعتی، محصـولات و تأسیسات آبیاري مراقبت کند (کریستن سن، .(183 :1372 در سده هاي سوم تـا ششـم مـیلادي نیـز رساله اي به نام »ماتیکان هزار داستان« نوشته شد که در واقع قطعاتی از قوانین عهد ساسانی در ارتباط با مدیریت کانالهاي آبرسانی و قنوات است. از بندهاي مربوط به آبیاري در ماتیکان می تـوان دریافـت که امر آبیاري در کشاورزي ایران ازاهمی ت زیاد برخـوردار بـوده اسـت. بنـد بیسـت و دوم ماتیکـان مربوط به کانالهاي آبیاري و نحوة مالکیت آنها است. در این بند به مبـاحثی چـون شـرایط اسـتفاده از کانالها، طول کانالها، آسیب دیدن خانه هاي مردم بـه هنگـام حفـر کانالهـا، پرداخـت غرامـت، حقـوق مشترکین،حلّ اختلاف اشخاصی کهمشترکاً اقدام به حفر کانال کرده انـد حـقّو احـداث آسـیاب بـر کانالها اشاره شده است (پیگولوسکایا، 292 :1377، .(171 سند دیگر ترجمه سریانی متنی از مجموعـه قوانین پهلوي است که توسطسراُسقف مطران، بختیشوع ایرانی در زمان خسروانوشیروان به سـریانی ترجمه شده است. اصل این متن که به زبان پهلوي نوشته شده به لحاظ مضمون و محتوا به مجموعـه ماتیکان هزارداستان بسیار نزدیک است و مجموعه قوانین و موازین حقوقی ایـران پـیش از اسـلام در ارتباط با قوانین مدنی بود از جمله فصلهاي 7 تـا 13 آن مـتن شـامل مطـالبی چـون نحـوة پرداخـت دستمزد کارگران، ترتیب استفاده از چاهها و قناتها، تعمیر مرمو ت راهها و پلهـا بـوده اسـت (همـان: 184ـ.(182 نیشابور بعد از سال 31 هجري قمري که توسط مسلمانان فتح شد نیز کماکـان بـه حیـات خود ادامه داد که این امر مستلزم بهره برداري از آبهاي حاصل از دره هاي بینـالود بـود. از اوایـل قـرن سوم هجري قمري که طاهریان نیشابور را مرکز فرمانروایی خود قرار دادند،مور خان و جغرافیانویسان توج ه ویژه اي به آن شهر مبذول داشته و ضمن شرح وقـایع و توصـیف نیشـابور بـه آب و آبیـاري و مدیریت شبکه آبرسانی نیشابور نیز اشاره کرده اند که این امر در زمان طاهریان بسیار چشـمگیر اسـت زیرا آنها بخصوص عبداالله بن طاهر به آب و آبیاري و احداث قناتتوج ه ویژه داشتند که امروزه مردم به قناتهاي کهن »قنات طاهري« میگویند و حفر آن را به طاهر آبشناس نسبت می دهند (اکبـر، :1384 .(292
عبداالله بن طاهر یک میلیون درهم از دارایی خود جهـت سـاخت قنـوات در نیشـابور هزینـه کـرد

(ویلکنسون، 50 :1380؛ اسفزاري، .(185 :1380
قناتهاي نیشابور به جهتکمی ت کیفیو ت معروف بـوده انـد. برخـی تعـداد قنـوات نیشـابور را تـا12/000رشته نوشته اند (گوبلو، 145 :1371؛ باقري اهرنجـانی، 55 :1379؛ مـک گرگـر، 132 :1368 و برخی برتعد د قناتها تأکید کرده اندمؤی؛ د ثابتی، همان: 56؛ لسـترنج، 410 :1364؛ ابـن بطوطـه، :1361 442؛ اسفزاري، 185 :1380؛ ابن حوقل، .(168 :1366 آنچه از منـابع برداشـت مـی شـود اینکـه آب از طریق کانالهاي زیرزمینی در همه محلات و مناطق نیشابور جریان داشـته اسـت. امـاکیفی ـت قناتهـاي نیشابور با قناتهاي معمولی متفاوت بودهاست. قناتهاي معمولی را در زمینهاي شیب دار حفر می کردنـد و با رعایت موازینخاص علمی آنقدر از مظهر به سمت انتهاي قنات پیش می رفتند تا در عمق زمـین به سفره هاي آبهاي زیرزمینی می رسیدند در حالی که قناتهاي نیشابور که به »نقب« معـروف بودنـد بـه گونه اي حفر می شدند که در نهایت از آب جاريدر هها آب برمیداشتند و گاه ممکن بود کـه چنـدین قنات به یک دره منتهی شود و آب جاري آندر ه در درون چند قنات جاري گرددظـاهراً. نهـر »وادي سغاور« پرآب ترین و نزدیک ترین جریان جاري در درة بسـتن قـان یـا فوشـنجان کنـونی بـوده اسـت

(لسترنج، همان: 410؛ استخري، 5ـ204؛ ابن حوقل، .(168 برخی از قناتها جهت شـرب و زراعـت بـه شهر وارد می شده و برخیمستقیماً باغات و زمینهاي کشاورزي را سیراب می کرده اند (الحاکم، همـان: (214 البته آب قناتهایی که در شهر جاري می شدند نیز پس از حرکـت در زیـر خانـه هـا و رفـع نیـاز روزمرة اهالی در خارج شهر ظاهر می شدند و جهت آبیاري باغات و زمینهاي زراعتـی مـورد اسـتفاده قرار میگرفتند (ابنحوقل، همان: 168؛ استخري، 205؛ حدودالعالم، .(89

این شیوة بهره برداري که با هدف حفاظت از آب و پیشگیري از تبخیر آن صورت گرفتـه (بـاقري، همان: (48 منحصر به نیشابور نبوده بلکه در دیگر مناطق نیز متناسب با نیاز اهالی و شرایط زمین اجرا شده است، در بشرویه آب رودخانهکُم» نگار« در نزدیکی فتح آباد را از طریق دو پل آب بر مهار کرده وارد کانال زیرزمینی کرده و کیلومترها بعد از زمان ساسانیان به بعد مورد استفاده قـرار مـی دادنـد. در طبس آب »رود سردر« را وارد کانالهاي زیرزمینی کرده و پس ازطی مسـیري حـدود 30 کیلـومتر در شهر طبس از آن استفاده کرده اند. در کلات نادر آب رودخانه »قره سو« را از طریق یک نقب یـا کانـال زیرزمینی به محوطه باغ عمارت خورشید انتقال داده اند تا از فواره ها فوران کنند. در شیراز آب »تنـگ االله اکبر« را در کانال زیرزمینی بیش از 3 کیلومتر هدایت کرده اند تا آن را به ارگ کـریم خـانی برسـانند (جوان، .(125 :1379
کانالهاي زیرزمینی انتقال آب در دزفولم شقُ« » و شوشـتر بـهت هسفْ »ـ « شـهرت داشـته اسـت و از رودخانه هاي دز و کارون آب می گرفته است (رکنی، (619 :1379 در دامغان هم ایـن شـیوة آبرسـانی وجود داشته است. به نوشته آثارالبلاد: »از عجایب آنجا مقسم ماء کسروي است کـه آن آب از غـاري برمی آید و چون از آنجا به نشیب آید به صدو بیست قسم منقسم می گردد که به صدو بیسـت روسـتا می رود« (ص (121 در همان دامغان آب رودخانه چشمه علی را نیز به کمک ابزار چوبی به نام »بجـن« به نهرهاي مختلف تقسیم می کردند و از طریق کانالهایی به شهر و روستاهاي اطراف هدایت می کردند
(نهچیري، 100 :1370؛ ابودلف، .(82 :1341

ساختار نقب هاي نیشابور: در میان نویسندگانمتعد دي که بـه شـبکه زیرزمینـی انتقـال آب بـه شـهر نیشابور پرداخته اند، تنها الحاکم نیشابوري است که اشارة مختصري به احداث قناتهاي نیشـابور کـرده است به این شرح که: »اول کسی که کاریز کند و به هندسه آب از زیرزمین بر روي زمین اجـرا کـرد، پادشاه منوچهر بود و اجراء قنوات نیشابور از او شد و نیز گویند که بعضی از اوضـاع کـاریز کنـدن و آبها بر بلندیها بردن به دولاب و مثل آن ابی الریحان حکیم خـوارزمی اخـراج کـرد« (الحـاکم، همـان: .(214 گردیزي نیز از منوچهر نام برده است که از فرات جوي بزرگی بریده و به کنـدن کـاریز فرمـان داده و مردمان را به برزگري تشویق کرده است (گردیـزي، .(41 :1363 گردیـزي در نوشـته خـود بـه نبشابور اشاره اي نکرده اما نظریه الحاکم را تأیید کرده است. صرفنظر از مطالب کلی که در ارتباط بـا قنات و کانالهاي زیرزمینی آب نوشته شده،ظاهراً توضیح بیشتري در رابطـه بـا قناتهـا یـا نقـب هـاي آبرسانی نیشابور نداده اند اما مطالعات و کاوشهاي باسـتان شناسـی در نیشـابور تـا حـدودي منجـر بـه شناسایی آن پدیده ها شده و امکان اظهارنظر مقدماتی را فراهم کرده است. مؤیـد ثـابتی در بررسـیهاي خود در نزدیکی نیشابور کهن آثار تونلی را مشاهده کـرده کـه آب رودخانـه را از زیـرزمین بـه شـهر می آورده (مؤید ثابتی، همـان: (56 امـا اشـاره اي بـهماهی ـت آن تونـل نکـرده اسـت. هیـأت مشـترك باستان شناسی ایران و فرانسه در بررسیهاي پیمایشی خود بر روي خرابههاي نیشابور کهن تنبوشههـاي نصب شده در زمین مشاهده کرده است. نحوة اتصال و نصـب آن تنبوشـه هـا بـا دسـتورالعملهایی کـه حاسب کرجی توصیه کرده همخـوانی دارد (کرجـی، 90 :1373ــ .(89 در کاوشـهاي باسـتان شناسـی شادیاخ نیشابور سه مورد از نقب ها مشاهده شده که دو مورد با شکافتن زمین و کول گـذاري احـداث شده و یک مورد همانند قناتهاي معمولی حفر شده و در گوشه یک حیاط سنگفرش چاهی به عمق 4

متر به آن منتهی شده است. نکته جالب توجه اینکه امتداد کانالها همه شمالی یـا جنـوبی نبـوده بلکـه احتمالاً متناسب با نیاز در جهات مختلف ادامه می یافته کما اینکه یک مورد کانال با کول مشاهده شده که در زیر کف یک فضاي معماري در امتداد شرق به غـرب احـداث شـده اسـت. فراوانـی و امتـداد
نقب ها در محوطه باستانی نیشابور با توصیف متون تاریخی هماهنگی دارند به این معنی که کانالهـاي اصلی از شمال به جنوب امتداد یافته و در بافت مسکونی، از زیر خانه ها می گذشتند. در یک مورد هم نقبی کول گذاري شده از زیرسنگفرشِ دروازة شادیاخ عبور کـرده و در کنـار ورودي دروازه از میانـه یک پایاب گذشته است. ایـن سـازة معمـاري بـا اشـارة »حمـداالله مسـتوفی« بـه سـاخت عمـارات و حوضخانه ها در مسیر قناتهـاي نیشـابور مطابقـت دارد (مسـتوفی، همـان: (148 بـر بقایـاي معمـاري قسمتهاي فوقانی بخش غربی کهندژ نیشابور که در حال حاضـر حـدود 10 متـر از زمینهـاي اطـراف ارتفاع دارد نیز تنبوشه هایی نصب است که در آبرسانی بـه درون فضـاهاي معمـاري کـاربرد داشـته و انتقال آب را به نقاط مرتفع که به نوشته الحاکم نیشابوري حاصل محاسبات ابوریحـان بیرونـی بـوده، توجیه می کند (الحاکم، همان: .(214

با توجه به شباهت زیاد نقب هاي نیشابور با قومشهاي دزفول و سفته هاي شوشتر اشاره به سـاختار و نحوة احداث قمش ها شاید بتوانند تصویري ازماهی ت نقبهاي نیشابور نیز به ذهن آورد. قمش شامل دهانه ورودي یامحلّ آبگیر از رودخانه به نام »دم دونی« کوره، میله چاهها،محلّ دسترسی بـه آب در محله هاي شهر موسوم به »سرطاق« و بالأخره مظهر آن معروف به »قمـش سـرکنده« مـی شـده اسـت.

نحوة حفر قمش به این صورت بوده که نخست در نزدیکی رودخانه چاهی حفـر مـی کردنـد و از آن چاه به سمت موردنظر مجرایی افقی و شیبدار ایجاد کرده و به فواصـلمعـی ن چاههـایی نیـز جهـت تأمین نور و هوا و خارج کردن خاك درنظر می گرفتند تا اینکه به مظهر می رسیدند و از مظهر نیز آنـرا به صورت کانال روباز معروف به »قمش سرکنده« ادامه میدادند. گاه رسوباتی در کف قمشها نشسـت می کرد تا جایی که ممکن بود آن را مسدود کند که در این صورتاصـطلاحاً

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید