بخشی از مقاله
مطالعه تطبيقي هنر منبت معاصر در مراکز مهم منبت کاري ايران
چکيده
اين مقاله با مطالعه منبت در دوران اسلامي به لحاظ ويژگي هاي فني و هنري آغاز مي شود و در قالب شيوه هاي منبت کاري در پنج گروه تخت ، محدب ، مقعر، شبکه و حجم ادامه مي يابد. اين تقسيم بندي در تطبيق اين هنر با فلزکاري ، نگارگري و گچبري صورت گرفته است . هنر منبت در دوران معاصر از فنون و نقوش متنوعي بهره گرفته و پيشينه فرهنگي ، هنري و اقليمي در اين مناطق بارز و آشکار است . در اصفهان نقش بومي و هويت ملي شامل طرح هاي صفوي و قاجاري و نيز به تبع توريستي بودن آن ، تأثير جهانگردان درطول زمان انکارناپذير است .
در جوار آن ، عناصر ريزنقش گلپايگان با استفاده از عناصر محلي ، نقوش ساده و گياهان استيليزه شده بر زمينه بافت دار و گل ها با طراحي قاجاري و ابزاري ساده منبت شده اند. تأثير اقليم سنندج با جنگل هاي گردو و گلابي با کنده کاري درشت تر و انتخابي عالي با نگرشي ذوقي و هنري از نقوشي که ساخته و پرداخته طبيعت است ، ديده مي شود. تنوع هنر منبت ايراني در کنده کاري نرم ، روان و مليح آباده با گل سرخ ، گل نرگس و برگ بيد که از نقوش اصلي اين خطه است ، با شيوة نيش هم آوا شده است . عناصر بومي و نمادهاي فرهنگي شيراز عموماً با طراحي هاي هنرمندان شيرازي هم چون لطف علي صورتگر نمايان است ، ضمن اين که از تأثيرگذاري شهر آباده در اين خصوص نمي توان صرف نظر کرد. استفاده از ابزار و نقش هاي متنوع با نوع شيوة منبت کاري هماهنگ شده و توانسته است گوياي هنري سنتي در اين مراکز باشد.
در اين مناطق نقوش ، شيوه هاي به کار گرفته شده ، ابزار، مصالح رايج و نوآوري ها دسته بندي شده و مورد بحث قرار گرفته است که عناصر مورد مطالعه در جداول جداگانه مقايسه مي شود. با توجه به تکمتغيربودن تحقيق ، سؤالات اصلي پيرامون سبکهاي مختلف منبت کاري ، هماهنگي فرم و تکنيک و هم چنين اصالت طرح هاي هر منطقه است .
روش کلي تحقيق توصيفي و تحليلي - تطبيقي است . از نظر کاربرد، بنيادي و به لحاظ رويکرد کيفي است . شيوه جمع آوري اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه اي و به خصوص پژوهش هاي ميداني شامل مصاحبه ، پرسش نامه و تهيه عکس توسط نگارندگان بوده است . ميدان تحقيق کارگاه هاي داراي تجربه و مهارت مناسب و کافي در شهرهاي اصفهان و شيراز و تمامي کارگاه هاي فعال در شهرهاي آباده ، گلپايگان و سنندج است .
کليدواژه ها: هنرهاي چوبي ، منبت ، اصفهان ، گلپايگان ، آباده ، شيراز، سنندج
مقدمه
هنر منبت از هنرهاي اصيل ايراني است که هنوز هويت و ويژگي هاي محلي خود را حفظ کرده است . و در مکان هاي گوناگون به شيو هاي مختلفي اجرا مي شود. عدم معرفي ويژگي هاي هنري و فني در مناطق مختلف ايران ، آشنانبودن مردم با هنر و فرهنگ خود، محوشدن هنرهاي سنتي که ريشه در فرهنگ و آداب اين مرزوبوم دارد و نيز ورود منبت با نقش فرنگي بدون هيچ زيربنايي اين هنر را به حاشيه راند و درنتيجه آن اشيا بسيار زيبايي علاوه بر تمدن عظيم هنري و فرهنگي که پشتوانه آن است ، از کارکرد عملي و حظ بصري برکنار ماند.
به همين دليل ، هنر منبت کاري روي چوب بايد بيشتر مورد تأمل قرار گيرد و به معرفي روش هاي منبت کاري در اعصار مختلف و توصيف آن در مناطق شاخص ايران پرداخته شود. در عصر حاضر، آشنايي با اين هنر بستري براي مشاهده هويت منبت کاري و نقوش سنتي ايراني فراهم مي آورد که با تلاش و پيگيري مي توانيم رسم امانت داري گذشتگان را به درستي بجا آوريم و اين هنر را به آيندگان انتقال دهيم .
پيشينه تحقيق
درخصوص هنر منبت کاري معاصر در ايران منبع مدوني وجود ندارد. کيانمهر (۱۳۸۳) در رساله دکتري خود با عنوان «زيبايي شناسي منبت دورة صفوي » به منبت عصر صفوي و تأثير عوامل اجتماعي و اقتصادي در آن دوره پرداخته و ويژگي ها و عناصر زيبايي شناسي را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است . شجاع نوري (۱۳۷۷) و پاکياري (۱۳۸۲) در مقطع کارشناسي ارشد با عناوين «بررسي منبت ايران تا دوره صفويه » و «بررسي سير تحول منبت در اصفهان از قرن چهارم تا دوازدهم ه .ق .» به بررسي تاريخي اين هنر در دوران اسلامي پرداخته اند. در اين مقاله درکنار بررسي تاريخي اين هنر به تبيين عناصر هنري و فني آثار در اين حوزه از سال ۱۳۰۰ هجري خورشيدي تاکنون پرداخته مي شود.
روش تحقيق
روش کلي تحقيق توصيفي -تحليلي -تطبيقي بارويکردي کيفـي اسـت . شيـوه هاي دست يابـي به اطلاعـات براسـاس مطالعـات کتابخـانه اي و پژوهـش هـاي ميـداني (مصاحبـه ، پرسش نامـه و تهيه عکـس ) استـوار است . لازم ه ذکـر اسـت عکس ها توسط نگارندگان جمع آوري شده است .
شيوه هاي منبت کاري
طبق اسناد و مدارک مکتوب و بررسي هاي به عمل آمده ،شيو هاي منبت کاري را درمجموع مي توان در پنج گروه : تخت ، محدب ، مقعر، شبکه و حجم دسته بندي کرد. شيوه تخت ۱ تا اوايل دورة سلجوقي بيشترين رواج را داشته و به دليل بعضي مسائل اخلاقي از حجم سازي استفاده نشده است . روسازي و پرداخت آثار به صورت مسطح اجرا شده است . نقوش بيشتر از دورة ساساني الهام گرفته و به صورت ساده استفاده شده است . در اوايل خط کوفي و سپس خط نسخ به کار رفته است .
در شيوه محدب نقوش و عناصر طراحي به صورت برآمده و محدب پرداخت شده که اين روش از اواخر دورة سلجوقي شروع شده و اوج آن با توجه به ديگر هنرها به خصوص هنرفلزکاري و گچبري در عصر ايلخاني بوده ؛ اگر چه اين شکل از کار در دوره هاي بعد هم استفاده شده است .
استفاده از شيوه مقعر در دوره هاي مختلف تاريخي (از دورة تيموري تا اواخر دوره قاجار) مرسوم بود و پرداخت متفاوت آن ها در سه زيرگروه نيش ، تيج و جست ۲ مورد بررسي قرار گرفته است . بنابراين ، منبت با پرداخت مقعر بسيار کم و ملايم (برجستگي خفيف ) که عمق زمينه اثر تا ۱.۵ ميلي متر و از دورة قاجار رواج يافته باشد، در قالب شيوة نيش معرفي مي شود. واژة تيج (کم برجسته ) براي منبتي با روسازي مقعر و اندکي برجسته تر از شيوة قبلي به کار مي رود. اين شيوه در اواخر دورة تيموري و عهد صفوي بيشترين کاربرد را دارد، عمق زمينه منفي آن ۷-۲ ميلي متر و از خصوصيات اواخر دوره صفوي است . در دوره تيموري کارهايي با پرداخت مقعر به عمق ۷-۲ ميلي متر و عمق زمينه منفي ۲۰-۸ ميلي متر رواج مي يابد که براي اين شيوه ، واژة جست (نيم برجسته ) انتخاب شده است . از دلايل برجستگي شيوه هاي جست و تيج در ادوار مختلف ، تعداد سطوحي است که در يک اثر منبت مي شده است .
شيوة شبکه را عموماً مي توان به نوعي منبت نسبت داد که عناصر طرح در آن درشت ، عمق در آثار زياد و اغلب با شبکه بري همراه است . اين روش اگرچه از قرن هشتم هجري در ايران مرسوم شد، کاربرد وسيع آن از دوران قاجار با ورود مبلمان به ايران آغاز و رفته رفته بر گسترش آن افزوده شد.
«در اين عصر منبت کاران به دليل تماس بيشتر با غرب و آشنايي با شيوه هاي استادان اروپايي از تأثير آنها برکنار نماندند و اين تأثير ازطريق منبت کاران ايتاليايي و فرانسوي بر هنرمندان عهد قاجار مشهود است » (صنيعي ، ۱۳۵۱: ۶۵).
هم چنين ، حسين صنايع پرور مي گويد: «افرادي چون موسي آقايان که تحصيل کردة آلمان بود، در رواج منبت با نقش فرنگي نقشي بسزا داشته اند» (شيخي ، مرداد ۱۳۸۶ الف ).
شيوة حجم اگرچه در دوره هاي مختلف به صورت محدود ديده مي شود، از دورة قاجار با توجه به توسعه روابط در قالب هاي طبيعي و ساده شده فراگير شد. با ورود مبلمان ، حجم جايگاه ويژه اي پيدا کرد. اين سير در عهد پهلوي و بعد از آن به صورت تزئيني يا کاربردي در صنعت مبلمان به کار گرفته شد.
اصفهان
از اوايل عهد پهلوي ، مهاجرت برخي هنرمندان منبت کار آباده از يک سو و از سوي ديگر رابطه اي که اصفهان با هنر منبت پيش از اين داشت و تاکنون نيز دارد، زمينه ساز شکوفايي و رونق بيشتر منبت کاري در اصفهان شد. در همين ايام هنرستان هنرهاي زيبا شکل مي گيرد و هنرمندان حرف مختلف براي آموزش و خلق آثار گرد هم مي آيند و نقوش سنتي ايراني راروي وسايل جديدمنبت کاري مي کنند.
استادان عيسي بهادري ، احمد امامي ، اصغر صنيعي و در طراحي سنتي و اجراي منبت مشغول و تعدادي به تهران دعوت مي شوند و در کارگاه منبت وزارت فرهنگ و هنر سابق به خلق آثار يا مرمت در کاخ ها مي پردازند. در بين استادان هنرستان نام کساني چون حسن داوران پور هم ديده مي شود که دست ساخته هاي ايشان بر استفادة درست از نقش چوب در کار يا توجه ويژه به بالابودن کيفيت چوب تکيه داشته است . در کنار اين گروه ، استادان ديگري نيز با سبک و سياق متفاوت مشغول به کار بودند. استادحسين صنايع پرور مي گويد: «موسي آقايان که تحصيل کردة آلمان بود، پس از جنگ جهاني اول به اصفهان مي آيد و به کمک من و آقاي چايچي به راه اندازي کارگاه مبل سازي با طرح و نقش جديد دست مي زند. انواع فرم هاي پيچک، گل فرنگ و برگ چدني با عمق زياد يا ترکيب نقوش سنتي با فرنگي و عمق کم روي آثار منبت مي شدند» (همان ). «يکي از مشکلاتي که هنرستان هنرهاي زيبا براي منبت کاري ايراني ايجاد کرد، اجراي طرح هاي فرنگي در منبت کاري و مبل سازي بود» (همان ، ۱۳۸۷). کم کم هنرمندان به اين سمت وسو گرايش پيدا کردند و هنرهاي ظريفي که در هنرستان توليد مي شد، مورد بي مهري (به دليل زمان و هزينه ) قرار گرفت و فعاليت اغلب کارگاه ها به ساخت وسايل بزرگ و منبت درشت روي آنها منعطف شد.
هم اکنـون نقوش مورد استفاده طـرح هاي خارجـي ، آثار طراحي و نگارگري استادان اصفهان يا تلفيق عناصر سنتي و فرنگي است . با افزايش بازار تقاضا و به تبع آن افزايش توليد و استفاده از دستگاه هاي صنعتي ، اکثر کارگاه ها به حومه يا خارج از شهر مثل هفتون ، جي و دولت آباد منتقل شد و توليدات پس از آماده شدن به فروشگاه هاي سطح شهر، به خصوص دروازه شيراز، انتقال مي يابد. درکنار اين بحث جا دارد به قلمکارسازي اصفهان نيز ه عنوان يک شيوة تخت ساده اشاره شود که روي چوب گلابي ، چنار يا زالزالک انجام مي شود.
طرح و نقش (جدول ١)
نقش هايي که در اصفهان روي چوب منبت مي شوند، به پنج دسته قابل تقسيم است :
دسته اول طراحي هاي سنتي است .نوع طراحي اين گونه به شيوة صفويه و قاجاريه نزديک است . هم چنين ، از طرح هاي هخامنشي نيز استفاده مي شود. دسته دوم نقش هاي فرنگي است مثل گل فرنگ ، برگ چدني و ؛ طي پنجاه سال اخير مقدار زيادي از نقوش سبک هاي هنري باروک و روکوکو اجرا شده است . دسته سوم ترکيب نقش ايراني و فرنگي است .
دسته چهارم تصاوير حيوانات و پرندگان به صورت طبيعي يا ساده شده است و در دسته پنجم ، نقش و بافت چوب در ساخت اشيا مد نظر است .
گلپايگان
گلپايگان همان که در مآخذ اسلامي «جرباذقان » ناميده شده است (جعفري ، ۱۳۷۹: ۱۱۰۲)، به لحاظ ويژگي هاي طبيعي محل زندگي برخي حيوانات وحشي است که تأثيراين مطلب در منبت کاري اين شهر واضح است . «در اين منطقه جعبه هاي زردرنگ مي سازند که داراي نقش برجسته است و جنگ حيوانات را نشان مي دهد» (دالماني ، ۱۳۳۵: ۳۷۳).
شرکت تعاوني منبت کاران در آذر سال ۱۳۵۰ به منظور بهبود وضع صنعتگران ، تأمين مواد اوليه و فراهم آوردن امکانات لازم جهت فروش تأسيس مي شود. منبت کاري در اين منطقه هنوز تقريباً طبق همان روال سنتي انجام مي شود. استادعلي مختاري به عنوان يکي از استادان اين شهر پس از عزيمت به تهران در سال ۱۳۰۲ شمسي با نظر مساعد کمال الملک منبت را براي اولين بار به صورت رسمي در مدرسه صنايع مستظرفه تهران تدريس مي کند. اشيا ارزنده اي که زماني در جاي جاي زندگي مردم کاربري داشت ، کم کم رونق خود را از دست داد و اين در حالي است که اکنون فقط سه کارگاه در اين شهر مشغول فعاليت است .
طرح و نقش (جدول ٢)
طرح و نقش روي اشيا ساخته شده را مي توان به چهار گـروه طبقه بندي کرد: دسته اول طـرح هاي سنتـي شامـل نگـاره هاي گيـاهي تـا انـدازه اي استيليـزه شـده ، اسليمي و گل ومرغ است که فرم گل ها به دورة قاجاريه نزديکاست . گل گرد سادة متداخل از نقوش بومي محسوب و به شيوه مقعر (تيـج ) روسازي مي شود. دسته دوم تصاويـر شخصيـت هاي علمي ، ادبي يا تصاوير روايي است که زندگي روزانه مردم را به نمايش مي گذارد و اطراف اين نقوش با ريسه بته اي تزئين مي شود. دسته سوم حيوانات بومي منطقه و جدال شير و اژدها است که به صورت مجسمه يا در لابه لاي گياهان ظاهر مي شود. نقـوش گياهـي بـه کاررفتـه در گلپايگـان خلاصـه و استيليزه شده که منحصربه فرد است ، اگرچه اين نقوش به لحاظ اجرا تا اندازه اي زمخت تر اجرا مي شوند، همين حالت پريميتيو۳ بودن آن ، حال وهوايي خاص بدان مي دهد و هويت ويژه اي را آشکار مي کند. عموم اين کارها در کادر مستطيل ارائه مي شود که داراي حاشيه اي از طرح ختايي يا فاقد آن است و دسته چهارم ، خط به همراهي گل وبوته است .
آباده
منبت کاري چوب در آباده ، که يکي از صنايع اصيل محلي به شمارمي رود،ازچنان رونقي برخورداربوده است که مسافران در گذر از اين شهر نمونه هاي متعددي از اين محصولات را به عنوان سوغات خريداري مي کردند. از دست ساختـه هاي عالـي ايـن منطقـه در سفرنامـه ها و خاطـرات توريست هايي که به ايران آمده اند، به نيکي ياد شده است . «منبـت کاري آبـاده از زمـان شاه عبـاس اول با مهاجـرت منبت کاران از شهرستان بوانات آغاز مي شود» (شيخي ، ۱۳۸۷).
«منبت کاري آباده شهرت جهانـي داشته و نمونه هاي آن زينت بخش موزه هاست » (شريف ، ۱۳۴۵: ۱۷). قاشق سازي يا همان قاشق شربت خوري آباده خودنمايي بيشتري دارد.
اين قاشق ها که چندتکه و بسيار کم وزن است ، در اوج ظرافت هستند. «منبت آباده هنري است که اغلب مردم با آن آشنا بوده و کمابيش کار مي کنند و مي توان آن را هنر بومي آباده برشمرد» (شيخي ، تير ۱۳۸۶ پ). وسايل ساخته شده در تمام شئون زندگي مردم به خصوص مراسم جشن و سرور کاربرد زيادي داشت که هويتي اصيل و انکارناپذير به آن مي بخشيد.
منبت کاران اين ديار هنوز از وسايل بسيار ابتدايي استفاده مي کنند و نقوش اصيل و سادة آن از صفاي دل هنرمندان خبر مي دهد. اگرچه تعداد کارگاه هاي منبت اين شهر در حال حاضر به تعداد انگشتان يک دست هم نمي رسد، اين هنر براي مردم آباده خودماني است و بويي آشنا دارد.
طرح و نقش (جدول ٣)
نقوش اين منطقه در سه دسته قابل تقسيم است : دسته اول شامل گل و گياهان بومي ازجمله گل سرخ ، گل نرگس و برگ بيد است . گياهان و گل ها در فرم هاي حلزوني و درختان با برگ هاي ساده طرح و اجرا شده اند. نقوش گياهي به کاررفته در منبت کاري آبـاده به نقوش ختـايي نزديک تر هستنـد و کمتـر در آنهـا از نقـوش فرنـگي استفـاده شـده است . دسته دوم ، تصاوير انساني در قالب نگارگري ، نقوش هخامنشي و است که عموماً در کنج اشيايي چون تخته شطرنج به کار مي رود و دسته سوم ، خط شامل نسخ و ثلث است که بر رحل و جعبه قرآن نقش مي بندد.
شيراز
اين شهر در زمينه منبت قدمت زيادي ندارد و رواج اين هنر به اواخر دهه پنجاه برمي گردد. پس از مهاجرت استاداني چون استاد بهرام منبتي استعداد بالقوه اين هنر در شهر شيـراز رو به شکوفـاشدن مي نهد. اگرچه تعـداد کارگاه هاي فعال زياد نيست ، با خلاقيت هايي که در زمينه منبت انجام شده است ، استفاده از چاقوهاي دودم و طرح هاي زيبا آثار هنرمندان شيرازي را در رديف کارهاي برتر قرار داده است .
طرح و نقش (جدول ٤)
نقوش به کاررفته به پنج دسته تقسيم مي شود: دسته اول ، طرح سنتي ملهم از نقوش سنتي و بومي آباده . دسته دوم ، طرح گل ومرغ ، تخت جمشيد و نگارگري است . گل ومرغ از طرح هاي هنرمندان شيرازي مثل لطفعلي صورتگر انتخاب مي شوند. دسته سوم خطوط نسخ و نستعليق است که در لابه لاي ديگر نقوش به کار مي روند. دسته چهارم ، گل و گياهان طبيعي و بومي منطقه به خصوص گل نرگس است که به صورت دسته گل يا تم ام زمينه با گل نرگس و با روسازي مقعـر (تيـج ) و بسيار ظريـف اجرا مي شود و آخرين گـروه نمادهاي خاص شيراز مثل نگاره هاي تخت جمشيد، مقبرة حافظ و سعدي ، درخت سرو و است که المان هاي فرهنگي شيراز را بيان مي کند و از نظر ترکيب بندي معمولاً در وسط اثر اجرا مي شود و دورتادور با نقوش گل وگياه آباده و يا گل نرگس کامل مي شود.
سنندج
ساخت فرآورده هاي چوبي در شهر سنندج زبانزد خاص و عام است . نازککاري چوب حدود ۱۲۰ سال است که در اين منطقه رواج دارد. براساس آمار سازمان صنايع دستي ايران در سال ۱۳۵۳ «شهـر سننـدج دوميـن مرکز توليـد تخته نـرد است ». سنندج چون «در ميـان جنگل هاي انبـوه گـردو، گلابـي و کيکـم قـرار گرفتـه ، از ديربـاز بـه ساخـت مصنوعات چوبي شهرت داشته است » (بيگي ، ۱۳۶۳: ۶۵).
نقـش هاي ابـرماننـد، مواج و گـره هاي چـوب گردو بهترين پذيراي تعبير هنري مورد نظر هنرمندان است . طبق نظر اهل فن ، خاندان نعمتيان رواج دهندة اين هنر بوده اند. اکنون علاوه بر شيوة تخت ، از ساير شيوه هاي منبت کاري با نقش گل وبرگ نيز استفاده مي شود. کارگاه هاي مرتبط با اين هنر همگي در محدودة موزة ملک سنندج واقع شده است .
طرح و نقش (جدول ٥)
نقوش در اين منطقه به چهار دسته قابل تقسيم است : دسته اول ، به کارگيري طرح و نقش چوب است که هنرمند با توجه به ذوق و سليقه و با درنظرگرفتن عناصر تجسمي چوب را انتخاب مي کند. ترکيب بندي در اين سري از آثار براساس نقوش طبيعي چوب و با نظرگرفتن زيبايي هاي بصري که با رشد درخت در شرايط خاص اقليمي پديد آمده است ، انتخاب مي شود. اين گروه عمده آثار سنندج را تشکيل مي دهد که هنرمندان سنندجي با نبوغ هنري خود توانسته اند با استفاده مناسب از اين خارق عادت بودن طبيعت ، آن ها را در آثاري ارزنده در قالب هنرهاي چوبي متفاوتي ارائه کنند. هم چنين ، در ساخت آثار زيادي نيز با نگاهي عميق به چوب از ويژگي هاي رنگي و نقش چوب استفاده کرده اند. دسته دوم گل وبرگ ساده است که عموماً گل در مرکـز طـرح و برگ ها به صـورت چندلپـي هستنـد.
دسته سوم تصاوير روايي و نگارگري است . دسته چهارم ، انسان هاي در حال کار، پرندگان و حيوانات باطرح واقعي اند که در قالب حجم ارائه مي شوند.
در نازک کاري ، پس از انتخاب چوب و نوع چيدمان آن ، چوب با ضخامت دو تا سه ميلي متر برش مي خورد و از دو طرف روي چوب پايه نصب مي شود. درواقع ، سه لايه چوب در اين گروه از اشياء به همديگر پرس شده اند و در ساير اشياء مراحل کار شامل چسباندن طرح ، دوربري ، زمينه درآوري و زيـروروانـدازي نقـش و درنهايـت روسـازي ، پرداخـت و رنگ کاري شئ است (متن آثار يا همان زمينه منفي بافت دار مي شود تا ناهمواري و کاستي اثر، کمتر ديده شود).
بررسي و تطبيق
در اين قسمت به بررسي و تطبيق هنر منبت کاري در شهرستان هاي آباده ، شيراز، اصفهان ، گلپايگان و سنندج پرداخته مي شود.
هريک از جداول به عنوان جداگانه اي مربوط مي شود که در سير هنر منبت کاري تأثيرگذار است . مطالعه هريک از اين فاکتورها در اماکن مختلف ، ديدي کلي و وجوه افتراق و اشتراکات آن را در نواحي مختلف به دست مي دهد. سعي بر اين است که موضوع مدنظر در هر شهرستان مختصر و موجز بيان شود تا امکان بررسي و مقايسه آن با ديگر شهرها به آساني صورت پذيرد.