بخشی از مقاله

مطالعه تطبیقی پست مدرن کلاسیک گرا و معماری معاصر ایران

 

چکیده

این مقاله به بررسی پست مدرن کلاسیک گرا با نام مخفف »پـومـو« می پردازد که به مرحله تاریخی بعد از مدرن گفته می شود و عقل گرایی مدرن را زیر سؤال می برد. در ادامـه مؤلفه ها و ویژگی های این سبـک در حوزه معماری عنوان می شود. از دهه شصت میلادی، موضوع پست مدرن در معماری به صورت یک سبـک مهم مطرح شد و اعتقادات زیر بنایی به اندیشـه منطق گرا و تکنو مدار معماری مدرن وارد گردید . معماری پست مدرن بیش از پنجاه سال رو درروی معماری مدرن مقاومت کرد و تأثیر بسیار گستـرده ای در سطح جهانی داشت و تا نیمه دهه هشتاد میلادی، به عنوان معمـاری آوانگارد و فراگیر مطرح بود. می توان نسبت هایی از ویژگیهای معمـاری پست مدرن رادر نمونه هایی از کارهای معماران معاصر ایران به عنوان مثال دو کار برجستـه کامران دیبا(موزه هنرهای معاصر و شوشتر نو) و هادی میرمیران (مجموعه فرهنگستان های ایران و مجموعه ورزشی رفسنجان)،که در این مقاله به آن پرداخته شده اشاره کرد. در انتها کیفیت پست مدرن کلاسیک گرا در ایران معاصر و بر خی از آثار شاخص معماران ایرانی بررسی می شود.


واژه های کلیدی: پست مدرن، پومو، کلاسیک گرا، معماری، معماری معاصر ایران


-1 مقدمه

معماری به مثابه اثر هنری ، واقعیت ها یا ارزش های برتر را معین می ســازد. بیانی بصـری از ارزش ها به دست می دهد. ایده هایی که چیزی را برای بشر معنادار می کنند. چرا که به واقعیت سامان می بخشند. (اصغری،محمد،ص.(24 محمود حائـری زاده معماری را آئینه تمام نمای فرهنگ ، جامعه و تمدن بشـری دانسته است. هوشنگ اردلان نیز معماری را؛ آینه شخصیت آدمی می داند که آن را سـاخته است.(معماران ایران،1386،مقدمه). معماری در سرزمینها و زمان های مختلف کلیه آثار معماری را در تحلیلی ژرف به یکدیگر پیوند می دهد و دارای دو ویژگی اصلی اند. اول اینکه در مجموع معماری جهان سیر تکاملی را نشان می دهد و آن حرکت عمومی آثار معماری به موازات حرکت کلی جهان هستی، یعنی حرکت کیفیت مادی به کیفیت روحی و – به بیان معمـارانه- کم کردن ماده و افزایش فضاست. دوم اینکه، در تمامی این آثار وجه مشترکی تحت عنـوان رخ دادن خلاقیت وجود دارد که به دو شکل نظری و فضایی در معمـاری بروز می کند، اولی، مبنـای فکری است که اثر معمـاری بر اساس آن نظریه خود را استوار می سازد و دومی بخش معمـارانه آن است. این دو ویژگی پیوند وسیعی را بین آثار معماری بر قرار می نماید و معماری به طور کلی نوعی کیفیت جهانی (به معنای بی زمان و بی مکان) و هم کیفیت معین زمانی وسرزمینـی پیدا می کند. از آنجا که معمـاری به عنوان یک هنر اصیل نمایانگر فرهنـگ و تمدن هر قوم و ملتی می باشـد. بنابراین جهت فهم کامل بشـریت و عقاید وی، اینکه در گذشتـه باشد یا درحال، به نوعی نیازمنـد بررسـی معمـاری آنها می باشیم. این نوشته با بررسی سبک پست مدرن کلاسیک گرا و روند شکل گیری پست مدرن کلاسـی سیم و اصطلاح مفهوم آن اشاره ای به بیان نظریه پردازان این سبک ازجمله جنکـز که پست مدرن را منعکس کننده، برای محیط پیرامون خود می داند، ،داشته و با نگاهی تطبقی به ورود این سبک در معماری معاصر ایران، همزمان با پیروزی انقلاب اسـلامی ایران می باشددر خصوص گرایشات پست مدرنی در جهان که تأکید بر مفاهیم محتوایی از زمینه های فرهنگی، تاریخی معماری بومی هر منطقه دارد، و مورد توجه معماران ایرانی که از قشر تحصیلکـرده غرب به ایران مدرنیســم قرار گرفت، می پردازد. در انتهـا نگاهی به آثار معماری معاصـر ایران در سبـک پست مدرن کلاسیــک گرا، قبل و بعد از انقلاب از جمله : موزه هنر های معـاصر تهران، شهر شوشتر نو، فرهنگستـان های جمهوری اسـلامی ایران، مجموعه ورزشی رفسنجان، مجتمع فرهنگی هنری دزفول، مسجد حضرت ابراهیم، دانشگاه امام خمینـی قزوین و مهمانسـرای حافظیه ، می پردازد. اما سؤالاتی که مطرح می شود، از جمله پست مدرن کلاسیـک گرا در دنیای غرب چه ویژگی هایی دارد؟در معماری ایران به چه شکل ظهور کرده؟ و همزمان با چه دوره ای در ایران بوده ؟ و سبک پست مدرن که به انتقاد از مدرنیته پرداخته آیا توانسته راه حل ×هایی در این زمینه ارائه دهد؟


-2× تعریف و مفهوم پست مدرن

پست در فارسی به معنای ما بعد، فرا، پس و پسا می باشد. پست مدرن به معنای فرا تجددگرایی، فرانوگرایی و پسا نوگرایی است. پست مدرنیسم مفهومی است متفاوت و ناپایدار که رویکردهای زیبایی شناسـی ویژه ای را در نقد ادبـی، هنری، فیلم، تئاتر و معمـاری داشته است.(بانی مسعـود،ص» .(172اهـاب حسن«، در مقاله ای تحت عنـوان »فرهنگ پسا مدرن«، معتقد است که کلمه پسامدرن نخستیـن ×بار توسط فدریکو دوانیتس در دهه ی1930 به مثابه عکس العملی در برابر مدرنیسم ادبی به کار رفته است .

در نظر فرهنگ پست مدرن دنیا را به مثابه مجموعه ای از »وانموده« یا صورت های مجازی می بیند، دنیایی مملواز نقـل قولها که تحت مکانیزم های مختلفی چون کپی سـازی ها، کنایه ها، ارجاعات، بازسـازی، تکثـرو مجازها و واقعیت مجازی طبقه بندی می شوند. البتـه هیچ کدام از آنها واجد حقیقت نهایی اصالت نمی باشند. آنطور که دریدا »دربارهگراماتولوژی« می گوید، معنای نهایی دال ها مدام دچار ×تعلیق و تعویق می گردد.(مقالات هم اندیشی بارت و دریدا،1386،ص.(167

پست مدرن در حیطه معماری به گرایش های متنوعی اشاره می کند که در صدد گسترش کاربردها و معانی ای از معماری بودند که نو گرایی متعــارف (ارتدوکس) به آنها بها نمی داد و در حال فرو نشاندن آنها بود. از مراجع صرفاً تاریخی گرفته تا فرهنگ عمومی همه از منابع الهـام این مکتب بودند، ولی آن چه همه این تمایلات را به هم پیوند می داد تعهد به کثــرت گرایی در فرم و معنـا بود. به بیانی، پست مدرن در صدد برآمد که مسیر معماری برای رویارویی با فضا، سنـت و جامعه را از نو ترسیم کند.(ملوین،جرمی،ص.(128 عموماًـ عصر پست مدرن را، عصر پیچیدگی، تنــوع و تناقض می شمارند، و شیوه های جدیدی از تفکـر دربـاره خود و امکانات جدیدی بــرای همزیستی با دیگران ارائه می دهد.(بانی مسعود،1389 ،ص.(319 پست مدرنیسم به مکتب فلسفی، فرهنـگی و هنری اشاره دارد که فاقد سلسله مراتب مرکزی با اصول ساخت یافته و مشخص است و نیز در بر گیرنده پیچیدگی مفرط، متناقض ابهام، طنـز، التقاط و تشکیک، تنوع و عدم انسجام درونی و در مجمــوع، مغایر با فلسفه و زیبا شناســی مدور است. واژه پست مدرنیسم به سبـک تعریف پذیر خاصی اشاره ندارد و از این نظر با عنوان های دیگری مانند سبک شینگل و سبک جورجیایی و حتی با سبک بین المللی نیز تفاوت بسیار دارد، سبکی که به رغم مفاهیم و ساختگاه های متعدد آن در معماری، خلال دهه 1950 بر شیوه هایی دلالت می کرد که به سستی پیرامـون آرمان های سیام تعریف می شدند. پست مدرنیسم به هیچ وجه زمینه ای منحصر بفرد یا متحـد از تولید و حتی به معنای پشت پا زدن به مدرنیســم نیز نبود. در حقیقت خانه هایدی وبر لوکوربوزیه (1965)، یکی از آخـرین طرح های او، نشــان می دهد که یک بار دیگر زیباشناسی مدرنیسم را بازاندیشی کند.(د.ک.چینگ،فرانسیس،1387،ص.(846 پست مدرنیســمدر معماری عموماً به عنوان یک پدیده سبک شناسانه درک می شود. از سویی، می توان پست مدرنیسم در معماری را گامی به سوی عامه گرایی زیبایی شناسی به شمار آورد. بنابر این ساختمانهای پست مدرن، مجموعه ای از سبــک های بصری و زبان ها یا رمزهای متفاوتی هستند که همــزمان به سنت های محلی، فرهنگ عامه پسند، مدرنیسم بین اللمللی و تکنولوژی فرامدرن اشــاره دارند و در عین حال، به هیچ یک از این مؤلفــه ها اجازه نمی دهند تا بر مؤلفه های دیگر مسلط شوند. استدلال جنکس این است که معماری رمزگذاری شده متکثر، با این استفـاده آمیختگی و ناهماهنگی، مخاطبان بیشتری پیدا می کند.(ر.ک.به جنکس،.(49-46-1991معماری پست مدرن شکلی از »زیبایی ناموزون«، پر نشاط

و سرزندگی و ابهام و طنز که بر حسب نیازها، سلیقه ها و روحیات گروه های متفاوت اجتماعـی، کارکردهای متفاوتی دارد. این معماری به زبان های زیادی سخن می گوید تا بیشترین مخاطب را جذب کند و همه آنها بتوانند زبان ســاختمان را بر طبق اصول خود بفهمند

و آن را به آگاهی وتجربه خود پیوند دهند. بنابراین معماری پست مدرن عبارت اسـت از »کنار هم قرار دادن« دموکراتیــک سلیقــه ها

و جهان بینی ها و پاسخی به این واقعیت که به قول جنکس، بیشتر در فرهنگ جهانی و کثــرت گرای »گزینش ها« زنــدگی می کنیم تا در فرهنگ یکسانی و یکنواختی تحمیلی.(بانی مسعود،1386،ص.(172


بعد از دهه 80 میلادی، جنبش پست مدرنیسم در معماری، به عنوان جنبش پست مدرن کلاسی سیسم با مخفف "پومو" نامگذاری شد. این نامگذاری بعد از همایش "پست مدرن" با عنوان فرعی "حضور گذشته"، که به سال 1980 میلادی در اروپا برگزار شد، شکل گرفت. یکی از دست آوردهای این همایش، تفاوت قائل شدن بین گرایش پست مدرن کلاسی سیسم -پومو- به شیوه آمریکایی و اروپایی آن بود. جنبش آمریکایی پست مدرن کلاسی سیسم –پومو-دقیقاً گرایش به ایجاد نوعی معماری بود که به راحتی بتوان از آن نسخه برداری کرد، بدون آنکه به ورته پوچی در غلطتد. جنبش پومو بار دیگر عناصر کلاسیک (ستون های نما، سنتوریها و نظایر آن) را به عنوان دکوراسیون وارد نماهای اساساً مدرنیست کرد. این سبک قصد داشت به عامه گرایی جدید تبدیل شود. غنی تر کردن معماری و نزدیک تر و پاسخگوترکردن آن به زندگی انسانی، ازجمله هدف های ستایش انگیز این حرکت بود. کتاب»پیچیدگی و تضاد در معماری« رابرت ونتوری و به دنبال آن کتاب »بازآموزی از لاس و گاس« ، به عنوان بیانی این جنبش قلمداد شدند. از سردمداران

جنبش پومو به شیوه آمریکایی می توان به این شخصیت ها اشاره کرد: رابرت ونتوری، دنیس اسکات براون، چارلز ویلارد مورد، مایکل گریوز و فیلیپ کورتلیو جانسون.

برعکس شاخه پست مدرنیسم کلاسی سیسم –پومو- اروپایی، گرایش امریکایینآ عمدتاً تحت تأثیر لوئی کان و آموزه های دانشگاه پنسلوانیاست. حضور گذشته در کارهای معماران اروپایی، بسیار متفاوت تر و پر رنگ تر از همتای آمریکایی آنان بود و برعکس طرفداران آمریکایی آن که حضور گذشته را بیشتر در حد نماد گرایی و استفاده کردن فرمال از عناصر کلاسیک می دیدند، در شاخه اروپایی آن به خاطر دارا بودن تمدن غنی، تاریخ پر رنگ تر از شاخه آمریکایی آن بود. هدف عمده معماران اروپایی درک و حس فضا، هندسه، روابط انسانی و تأثیر متقابل آن بود و بر همین اساس، کارهای معماران اروپایی به مراتب غنی تر و پیچیده تر از شاخه آمریکایی آن شکل گرفت. از اهم معماران پوموی آمریکایی می توان به مواردی از این دست اشاره کرد: جیمز استرلینگ، هانس هولاین، آرتا ایسوزاکی، ریکاردو بوفیل ، موریس پولات، تری فارل.(بانی مسعود،1386،ص.(172

از مهمترین دغدغه های طرفداران جنبش پست مدرن، بوم محوری آن است و همسو با بوم محوری توجه به بحران های محیط زیست در مطالعات اجتماعی پست مدرن، جایگاه خاصی دارد. در هر دو حوزه، به تلاش هایی در جهت درک تمدن و فرهنگ مدرن و چگونگی دستیابی آن به وضعیت کنونی بر می خوریم. تحقیقاتی که سعی دارد، تا شیوه های جدیدی برای تجربه، تفکر و زیستن خلق کنند. از سوی دیگر، گرایش های بوم شناختی در تبیین جهان اجتماعی و دگر گونی و توسعه جوامع، سازنده تفکر نوینی هستند که مقدم بر هر چیز، با نابرابری های میان انسان و طبیعت و پیامد این نا برابری ها در روندهای اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، سیاسی و جنسیتی، دست به گریبان است.(بانی مسعود،1386،ص.(200

ایده معروف " کمتر، بیشتر" میس و اند روهه، از چهره های شاخص مدرن، مبنا قرار گرفت و در مقابل ایده " کمتر ملال آور است" رابرت ونتوری در کتابش بغرنجی و تناقض در معماری((1966 با حرارت تمام مورد توجه قرار داشت. چارلز جنکز به همراه ونتوری یکی از بنیانگذاران پست مدرنیسم این اصطلاح را در بسیاری از نوشته هایش برای ثبت جدید معماری ابداع کرد. (زبان معماری پست مدرن1977؛ پست مدرنیسم چیست (1984 گرایش جنبش کاملاً صریح و آشکار بود: پیروزی بر و گریز از مفهوم نیهیلیستی، ضد سنت، ضد انسانی مدرن در یک سبک معماری مبتنی بر ارزش های قدیمی، نوعی معماری مملو از تزیینات و رنگ و تقارن کاربرد زند، گزین از فرم ها، ارجاعات تاریخی، هارمونی و صورت بندی های ارزشی تثبیت شده.(کریستیف هوکر،ص.(170 پست مدرنیسم از ابتدا تلفیقی بود از بازنگری ها. به دلیل آنکه معماران منتقدین و تاریخ شناسان معماری تررا واداشته تا موضع خود را به طور مشخص نسبت به ایدئولوژی واپس نگر و ارتجاعی خود آشکار سازند، تأثیری حیاط بخش در معماری امروز داشته است. با این حال از دیدگاه تاریخ

نگاری، حاصل کار نوعی تنگنا را برای فهم اصطلاح پدید آورده است. نقد پست مدرنیسم تند، پرحجم و مستحکم بود. آنچه که بویژه بحث برانگیز می نمود، ایده تجدید نظر در دستاوردهای مدرنیسم بود نزد پست مدرنیست، تلاش برای احیاء مجدد میراث گذشته و به پرسش فندستاوردهای مدرنیسم، کاملاً جدی و عمیق بوده است. تأثیر و نفوذ پست مدرنیسم را می توان در ایالات متحده به وضوح مشاهده کرد. جایی که نئوکلاسی سیسم امروزی بدون وجود پست مدرنیسم غیر قابل تصوراست.(کریستیف هوکر،ص .(172-173

پست مدرنیست می تواند اغلب به عنوان یک نام برای آغاز فصلی جدید بر تفکر و خلق و دالانی از مدرنیته، تفسیر گردد. پست مدرنیسم همچون پدیده ای چند وجهی است که اگر گمراه کننده نباشد، نسبت دادن آن به معنای خاصی مشکل است. بر اساس نظر بسیاری از صاحب نظران، پست مدرنیسم در اساسی ترین شکل خود تحسین و تشویق، تفاوت و سوء ظن، نسبت به اساس و حقایق است. در مورد پست مدرنیسم باید بین دو مفهوم تمایز قائل شد: پست مدرنیسم همچون نظریه ای اجتماعی و پست مدرنیسم به مثابه دوران جدید. پست مدرنیسم به عنوان نظریه اجتماعی، گسترده و تا حد زیادی تلاش برای تحلیل تأثیرات مدرنیته و متضمن فرضیات و استدلال های دوران تغییرات است. همچنین راهی برای تفکر در مورد زندگی معاصر در زمینه های حساسیت و درک پست مدرنیسم به علاوه آلترناتیوهایی برای شیوه های تفکر مدرن نیز می باشد. پست مدرنیسم به عنوان دوره های جدید، مکتب التقاطی متوازنی است که به دقت تفکرات فرا صنعتی، جامعه اطلاعاتی و دوره فرافوردیسم جدید را با یکدیگر پیوند زده است. اگرچه این دیدگاه با دیگاه نظریه احتماعی در برخی شیوه ها مرتبط و در برخی دیگر متفاوت است اما بیشترین تأکید بر تغییراتی است که در اجتماع رخ می دهد. (طبرسی، بهار.(1389 یکی از فریبنده ترین ویژگی های پست مدرنیسم، گرایش به طعنه است. هیچ نوع معماری قبل و بعد از این سبک، برای طراح امکان تجربه کردن نمادهای فرهنگی و تاریخی را در دورانی به آزادی پست مدرنیسم فراهم نکرده بود. نمونه ها عبارتند از: پلازای ایتالیا (نیواورلئان (1975-8، به وسیله چالز مور، ساختمان (1984)AT&T به وسیله فیلیپ جانسون، تالار افتخارات فوتبال دانشگاهی ملی(1967،ساخته نشدن)، به وسیله ونتوری و اسکات براون و ساختمان کراکرهای حیوانی((1976-8 به وسیله استنلی تایگرمن.(فرانسیس،ص.(847 پست مدرنیسم،عمدتا به این دلیل که تعالی را بین مدرنیسم وجهان غرب اعمال کرداز تاثیر عمیقی برجهان غیر غربی برخوردار بود.(فرانسیس،ص.(850

-3 پست مدرنیسم چیست؟

پست مدرنیسم بر آمده از جنبش اعتقادی غرب در هنر و معماری و ناظر بر واکنش های صریح بر ضد استیلای خفقان آور مدرنیسم و خرد گرایی هدفمند و پیشرفت خطی و اندیشه کهنه و منسوخ نخبه گرایی فرهنگی است. شورشی است بر ضد جنبش روشنگری سده هجدهم که می خواست تمامی رفتار و اندیشه های انسانی را در یک برداشت معین از خرد و خردورزی جای دهد. در این میان فرانسه اغلب به عنوان مهد پیدایش و تکامل اندیشه های پست مدرنیته معرفی شده استشارحان. و بنیانگذاران این مطلب عمدتاً فرانسوی بوده اند: چون میشل فوکو، ژان فرانسوالیوتار، ژاک دریدا، ژان بودریا، ژاک لاکان، ژیل دلوز، فلیکس گاتاری و ... ؛ بنابراین به اعتقاد بسیاری از منتقدان، "پست مدرنیته" بیش از هر چیز بیانگر حال و هوای روشنفکری و فضای اندیشگی دو گانه و تا حدی متضاد رمانتیک، ماجراجویانه، لطیف، زنانه، رادیکال، انقلابی، ویرانگر و براندازانه فرانسه سال های دهه 1960 و 1970 است. (طبرسی، بهار.(1389 شکل گیری و گسترش تفکر پست مدرنیستی به منزله طغیان انسان غربی برای پاره کردن قید و بند هایی است که بر پای او بسته شده بود. بی جهت نیست که انگاره های اصلی این تفکر را عقل ستیزی، عدم باور به امور یقینی و نفی قطعیت تشکیل می دهد. دومینگ استریناتی این پدیده را محصول وضع خاص جوامع سرمایه داری و صنعتی غرب می داند که به دلیل مصرف گرایی و

اشباع رسانه ای، ظهور مشاغل طبقه متوسط و ایجاد بازارهای مصرف و زوال هویت های شخصی و جمعی به وجود آمده است.(نوذری،1377،ص.(562-557 بسیاری از نظریه پردازان، منتقدان و شارحان پست مدرنیسم سه دهه پایانی قرن بیستم را به عنوان مقطع زمانی سر برآوردن اندیشه های پست مدرنیستی محسوب می کند. بازتاب اولیه در حوزه هنر به طور عام و معماری به طور خاص می توان مشاهده کرد. پس از آن در حوزه های نقد ادبی، نقد هنر، نقاشی، فیلم و ... نیز می توان نخستین رویکرد های پست مدرن را دید. در تمامی این حوزه ها، رویکرد پست مدرن قبل از هر چیز بیانگر نوعی واکنش علیه مدرنیسم و به تعبیری نوعی حرکت یا انحراف یا گسست و فاصله گرفتن از آن به شمار می رود. در این رابطه هسته و بنیان آن را باید در عدم اعتماد و نا باوری کلی و عمومی نسبت به هر گونه نظریه ها، نفی هر گونه ایدئولوژی ها، اعتقادات و نفی هر گونه روایت های کلام در تمامی عرصه های دانش، شناخت و معرفت بشری دانست.(نوذری، 1379، ص.(183 از سویی پست مدرنیسم را جریانی دانسته اند که در واقع برآمده از دل مدرنیته و تلاشی است برای یافتن پاسخ هایی جهت حل معضلات مدرنیته و خروج از بن بست مدرنیسم. بر این مبنا نباید آن را گسست یا انقطاع از مدرنیته و یا اعتراض و یا نفی آن دانست؛ گو اینکه نباید آن را تداوم یا تکمیل پروژه مدرنیته محسوب کرد، به تعبیر لیوتار پست مدرنیسم عبارت است از"درک مدرنیسم بعلاوه موانع، کاستی ها و بحران های آن" همچنین هابرماس پست مدرنیسم را پروژه ناتمام مدرنیته می داند.(حبیبی، .(1384 پست مدرنیسم را همچنین می توان نمادی دانست بر آمده از دل باران های متعددی از مدرنیته در فرایند تکامل و تحول خود با آنها روبرو بوده است. بحرانهایی چون بحران باز نمایی و از دست دادن مرکزیت، مراد از نفی مرکزیت کلی، جهانشمول و فراگیر در دستور کار آن قرار دارد. در عوض در پی یافتن مرکزیتی است متکثر، چند لایه، جزء گرا و فردی، به تعبیری دیگر پست مدرنیسم با رد هر گونه عینیت، قطعیت و جامعیت و به جای مفاهیم واحد، یک دست، کلی، جامع و جهانشمول یا همگانی بر کثرت، چندگانگی، جزئیت، پراکندگی، عدم انسجام و فردیت مفاهیم تکیه دارد. فهم هرمنوتیکی، تأکید بر زبان، نشانه شناسی، رد حقیقت و گفتمان را می توان به عنوان عمده ترین ویژگی های پست مدرنیسم ذکر کرد.(حبیبی، .(1384

به تعبیر جنکز "پلورالیسم" عمده ترین ایسم در پست مدرنیته به شمار می رود و وضعیتی است که به اعتقاد اکثر معتقدان مشخص کننده دوران پست مدرنیسته است. از ایهاب حسن تا لیوتار، از دیوید لاج تا لاروی از فلسفه تا ادبیات و معماری و جامعه اروپا تا ژاپن درباره این نکته اجماع و اتفاق نظر وجود دارد که پلورالیسم(تکثر گرایی) به عنوان بن مایه اصلی پست مدرنیسم به شمار می رود.

سه نیروی عمده گذر از دوره مدرنیسم به پست مدرنیسم را سبب گشته اند:

1. از کار افتادن تمامی شیوه های اعتقاد و باور که در قرن گذشته رایج بوده است.
2. زایش فرهنگی جهانی، با یک دیدگاه جهانی.

3. ظهور تضاد در مورد ذات واقعیت، حقیقت اجتماعی و معرفت شناختی.
به اعتقاد جنکز این نیروها به قدری قوی عمل کرده اند که هیچ چیز نمی توانست جلوی آنها مقاومت کنند؛ بازگشت به فرهنگ و فرم صنعتی گذشته غیر ممکن است، گام نهادن به سوی پست مدرنیسم بازگشت ناپذیر است. همانطور که اندرسون تأکید می کند در دنیای پست مدرن ما در انتخاب آزادیم؛ آزادی برای انتخاب، برای انجام و برای دیدن به هر شکلی ما را تبدیل به "مصرف کنندگان واقعیت" کرده است. در دوره پست مدرن تکیه کامل بر تنوع فرهنگی و سنتی است. جنکز این ویژگی را پلورالیسم می نامد. پلورالیسم هم مسئله ای بزرگ و هم فرصت بزرگ عصر ماست.( ص.(ziauddin,1998:886

نویسندگان پست مدرن، تفسیر های مشخصی از اینکه موقف ما چیست ارائه نمی کنند، لیوتار خود جامعه ای را پیشنهاد می کند که متحمل، واقع بین، کثرت گرا، آزادی خواه و فاقد حاکمیت یگانه باشد، جامعه ای که دوباره بر تفاوت ها ارج نهد و از معتقدات جزمی

اجتناب ورزد. روایت چنین جامعه ای »محدود و محلی« و دارای ساختار موازی نه ساختار مبتنی بر سلسله مراتب خواهد بود. برای بودریار جهان پست مدرن، جهان تصاویر مشابه است که در آن هیچ تفاوتی بین خود واقعیت و ظاهر آن دیده نمی شود؛شهروندان مدرن مافوق انسان نخواهند بود،بلکه صرفاً مشتریان وسایل ارتباط جمعی در جهان نشانه هایی هستند که هیچ گونه نشان دهنده ای ندارند.(نیچه و مکتب پست مدرن،1380،ص.(46

-4 شهر و معماری شهری

در تفکر پست مدرن، عصر پساصنعتی و جامعه پساصنعتی، فضاهای مکانی و ظرف های زمانی جامعه، ویژگیهای خاصی را با خود به همراه دارند، از جمله پرداختن به ویژگی ها و نمادهای شهر در جامعه پسا صنعتی. شهر در جامعه پساصنعتی چه به لحاظ تکنولوژیک، پیشرفت ، گسترش، ابعاد و مساحت، تعداد جمعیت وفور و انبوهی امکانات و تسهیلات، چه از نظر عوارض و تبعات مخربی که برای محیط زیست در بر داشته است و چه به لحاظ مکان یا عرصه ای پویا و خلاق برای خلق و ارائه مفاهیم و مقولات نظری و ... همواره از سوی نویسندگان و پژوهشگران مورد بررسی و مطالعات چالش برانگیزی قرار گرفته است.(لش،1382،ص.(52
در معماری شهری، پست مدرن واکنشی جدی در برابر عقلانیت مدرن و کارکردگرایی آن صورت می گیرد. اعتراض علیه جریانات کارکردی، خطوط راست و مستقیم و قطعات چهارگوش بلوک ها، منطق سرد و کسل کننده معماری مدرن که در آن کارکرد بر فرم تقدم داشت.در معماری شهر پست مدرن تأکید بر خطوط منحنی، بر امور غیر قابل پیش بینی، تزئین و تقلید هزل آمیز و زیبایی غیر کارکردی استوار است. سطوح شفاف و آئینه وار هزار توهای پیچاپیچ عناصر عمده ای در معماری پست مدرن به شمار می روند پیشتاز سبک پست مدرنیستی را می توان در طرحها و برنامه ها و نظرات رابرت ونتوری دید. (طبرسی، بهار.(1389
اصطلاح پست مدرن برای نخستین بار حدود 1976 در جهان هنرمورد استفاده قرار گرفت و درکل تمایلی را تحت پوشش قرار می دهد.چالز جنکز،معمار، نظریه پردازونویسنده در عرصه هنر، معماری و ادبیات پست مدرن در سال 1975 برای نخستین بار واژه یا اصطلاح»پست مدرن« رادر معماری و به معنای عزیمت ازمدرنیسم به کار برد. در کتاب زبان معماری پست مدرن- مدرن((1977 در مقاله ای تحت عنوان مرگ معماری مدرن ،تاریخ مرگ مدرنیته را ساعت 3:23 بعداز ظهر 15 جولای 1972 اعلام کرد. زمانی که مجموعه آپارتمانی مسکونی پروت ایگو در شهر سنت لوییس آمریکا توسط دینامیک منهدم شد. طرح این مجموعه مدرن و آنچه ساکنان سیاه پوست و نسبتاً فقیر این مجموعه به عنوان خانه قلمداد می کردند بیگانه بود؛ لذا انهدام و نیستی تنها راه چاره برای پایان دادن به رنج ساکنان این ساختمان بود. (قبادیان، 1386، ص .(104 این مجموعه مسکونی به دلیل عدم شناخت فرهنگ ساکنین منجر به محیطی نامناسب و نا امن از لحاظ فرهنگی و آسایشی علت اصلی نارضایتی ساکنان را به وجود آورد. به عقیده جنکز ساختمان های مدرنیتی چیزی جز یکسری اشکال هندسی ساده بیش نیستند - مرکب از شیشه، فولاد و بلوک های سیمانی- فرم و شکل این ساختمان ها بیانگر هیچ معنایی خارج از خود نیست. معماری پست مدرن با قاطعیت تمام این سادگی را نفی می کند. ساختمان های پست مدرن منعکس کننده محیط پیرامون خود بوده و به آن اشاره می کند.

ونتوری و دنیس، اسکات براون راستیون آیزنور، پیامبران معماری پست مدرن محسوب می شوند. مانیسف آنان در سال 1972 تحت عنوان » از لاس و گاس بیاموزیم« منتشر شد. ونتوری، براون و آیزنور به انتقادات جدی علیه مکتب سبک بین الملل و ادعای همگانی بودن یا عام و فراگیر بودن آن روی آوردند و شعار » مرگ بر همگانی« را سر دادند. در مقابل بر فرهنگ مختلط و ترکیبی از، فرهنگ انبوه، تزئینی و تجملاتی، چیزهای پرزرق و برق دار و با ظاهر فریبنده و بکارگیری نشانه های هنر پاپ، آگهی های تبلیغاتی جور واجور،

اشیاء روزمره تجاری ... تأکید کردند. به اعتقاد آنان ساختمان ها باید بیانگر نوعی طنز و کنایه باشند. اسکات لش در همین زمینه اشاره دارد که این نوع معماری حس و نیرومندی از حملیت را به نمایش می گذارد. با این پارادایم پیوندهایی با معماری اجتماع گونه دارد که توسط لوئیز مامفورد و آلدوروسی و جین جیکوبز و »منطقه گرایی انتقادی« تجویز شده است. جنکز در این خصوص و با اشاره به ساختمان AT&T ، شهر نیویورک که طراح آن فیلیپ جانسون است ویژگیهای اساسی زیر را برای معماری پست مدرن قائل است:

-1 معماری پست مدرن، جریان یا سبکی است پلورالیستی و بیش از حد التقاطی.

-2 این التقاط گرایی بهنوعی زیبایی ناهمساز و متناقض، هماهنگی و هارمونی ناموزون، ضد و نقیض و پارادوکس می انجامد. -3 معماری پست مدرن بیانگر شهرنشینی و فرهنگ شهری که به تنهایی قادر به دوام آوردن نیست.

-4 ساختمان های پست مدرنانسان وارانه یا شبیه انسان هستند. تزئینات و گچبریها غالباً بیانگر شکل انسان هستند. -5 نوعی اشتیاق وافر و تمایل درونی بیش از حد بابت مضمون، محتوا و معنا به چشم می خورد.
-6 نوعی رمز گذاری مضاعف یا زبان دوگانه وجود دارد.

-7 ساختمان ها چند بنیادی و چند ارزشی هستند. آنان همزمان می توانند معانی متعددی داشته باشند یا بیانگر معانی بسیاری باشند.
-8 معماری پست مدرنبه تفسیر مجدد سنت می پردازد. صرفاً کپی برداری و تقلید از گذشته نمی پردازد بلکه به تفسیر مجدد آن می اندیشد. (طبرسی،آبادی،بهار.(1389
در مجموع بایستی اشاره کرد که پست مدرنیسم امروزه از قالب یک وضعیت اجتماعی و یک جنبش فرهنگی فراتر رفته و به تعبیر جنکز به صورت جهان بینی درآمده است. دیدگاه های فمنیستی تا جنبش های محیط سبز، شالوده شکنی، ساختارگرایی، پلورالیسم و سکولاریسم همگی وجهی از این جهان بینی هستند.
بنای پست مدرن بنایی است که دست کم خود را در برابر معماران و گروه محدودی از علاقه مندان که به مفاهیم خاص معماری می پردازند و دیگری برای عموم مردم با ساکنان بومی، که به سایر جنبه ها چون آسایش و سنت طریقه زندگی و ... توجه دارند. به این ترتیب معماری پست مدرن دو رگه به نظر می رسد. می توان آن را به جلوه یک معبد کلاسیک یونان تشبیه کرد.(جودت،1384،ص.(84معتقدان مکتب پست مدرن، محیطی با معنا را می طلبند و این اعتقاد و عملکردگرایی که معماری را تا حد تبدیل شرایط اجتماعی و اقتصادی به فرم نزول می یابد انکار می کنند. با انتقادات نیچه از مدرنیته از اواخر قرن 19 در آلمان و توسط اندیشمندانی چون فروید، هایدگر، دریدا، لیوتار و ... مورد بسط و شرح قرار گرفت به این نتیجه منطقی رسید که اگر فلسفه روح زمان و معماری کالبد زمان است با عوض شدن روح زمان، کالبد هم عوض می شود.(قبادیان،1382،ص.(89 بسیاری از معماران و نظریه پردازان معاصر دیدگاه هایدگر مبنی بر اینکه رابطه با طبیعت در غنای تجربه انسانی است، امری حیاتی را مورد استفاده قرار داده اند.(کیت نسبیت،1386،ص.(75 رابرت استرن، رابرت ونتوری و چارلز مور را بنیانگذاران تاریخ گرایی پسامدرن به شمار آورده اند.استرن سه حوزه اصلی توجه این معماران پست مدرن را که جملگی بر تولید معنا مربوطند را بر می شمرد: نما، شهر و ایده »حافظه فرهنگی.« هر سه اصل استرن نقش مهمی رابرای تاریخ در تولید ایجاد معنا در معماری پست مدرن قائل می شوند.(کیت،نسبیت، 1386،ص .(129 پست مدرن به جای دگرگون سازی هویت ساکنان محیط های اجتماعی با هدف سازگار کردن آنها با طرح های عقلانی از پیش تعیین شده می کوشد به محیط اجتماعی جنبه انسانی ببخشدو در عین حال حداکثر استفاده از مواد و مصالح و پیشرفت های حاصله در عرصه مدرن در زمینه تکنیک های ساخت و ساز به عمل آورد.(مالپاس،1386،ص.(8 یکی از مشخصاتی که پست مدرنیست ها برای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید