بخشی از مقاله

چکیده

در مقاله حاضر جایگاه بوم گرایی در معماری پست مدرن بررسی شده است. توضیحاتی در مورد معماری بومی، سنتی، مدرن و پست مدرن ارائه شده. و ارتباط و تقابل آنها بررسی شده است. معماری بومی از بطن جامعه برخواسته و متعلق به تمام بومیان جهان می باشد. معماری سنتی توانسته در عین سادگی تکنولوژی های پیچیده را به نحوی ساده در خود جای دهد. معماری مدرن نوعی گسست از گذشته و در مقابل نگاه سنتی قرار دارد. پست مدرنیسم هیچ سبک یا مکتب واقعی ندارد و نگاه نقد گرایانه به معماری مدرن می باشد. به عقیده پست مدرنیست ها در سبک مدرن هویت و پیشینه تاریخی نادیده گرفته شده است.

.1 مقدمه و هدف

1B1 مدرنیزه شدن چه تاثیری در فرهنگ و توسعه جوامع سنتی داشت؟ 2B1 رابطه هویت با معماری مدرن پس از مدرنیزه شدن جوامع چگونه بود؟ 3B1 ورود سبک پست مدرن به معماری ایران چگونه بود؟ با پایان جنگ جهانی و نیاز شدید به ترمیم خرابی های جنگ و تولید انبوه ساختمان ، گرایش به سمت معماری مدرن افزایش یافت . لذا استفاده از تکنولوژی روز ، مصالح مدرن ، پیش ساختگی ، عملکرد گرایی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاریخی مورد توجه قرار گرفت.

در این دوره معماری مدرن به عنوان تنها سبک مهم و آوانگارد در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن به صورت یک سبک جهانی در اقصا نقاط گیتی گسترش یافت. با ورود فرهنگ مدرن به کشورهای در حال توسعه، فرهنگ غنی سنتی آنها با تغییرات سریعی در تمامی زمینه های جامعه روبرو شد. در این کشورها از حدود نیم قرن پیش که تحولات مدرنیزه آغاز گردید تغییر آشکاری در دیدگاه و نگرش جامعه نسبت به پیشرفت و ترقی بوجود آمد.

از این زمان به بعد، توسعه و پیشرفت در این جوامع صرفاً با مدرنیزه شدن معنی میگردید، و مدرنیزه شدن هم تنها با تقلیدی ساده و کورکورانه از دانش و روش و مصالع غربی معنا میشد که با هویت تاریخی آن جوامع هماهنگی نداشته. برای نیل به یک معماری با هویت و شاخص، لازم بود که ایده قدیمی مدرنیست را ترک کرد . مدرنیستی که معتقد بود باید با گذشته و هر آنچه که به تاریخ و سنت مربوط میشود، خداحافظی کرد و از آنها دور گردید. لذا از سال 1970 به بعد، معماران بسیاری در سر تا سر جهان به این اشتباه بزرگ تاریخی که به مدت نیم قرن پایه های معماری کشورشان را بر آن قرار داده بودند، پی بردند و سعی نمودند که با طی نمودن راهی معکوس به جبران آن برآیند.

آنها سعی کردند که به معماری بومی و فرهنگ کشور خودشان رجوع کرده و برای بهبود وضعیت کشورشان و رسیدن به هویتی مناسب برای آن، راهکارهایی را جستجو نمایند. - manzoor, 1989, 17 - [4] در ایران نیز سبک پست مدرن پس از انقلاب مطرح شد ولی عمدتا آنچه در شهرهای بزرگ ایران، بالاخض تهران ساخته شد تقلید ازمعماری غرب بود و خصوصیات بومی و محلی خاص هر نقطه در ایران مورد توجه واقع نشد. یعنی یک تقلید صرف از مجلات معماری صورت گرفت و به مبانی و اصول فکری و به معماری پست مدرن توجهی نشد.[7] - وحید قبادیان،106،

.2 تئوری و پیشینه های تحقیق:

1B2 بررسی دیدگاه ها در مورد معماری بومی

در ادبیات معماری واژه های متفاوتی در جهت بیان شیوهایی از زندگی انسان مشاهده میشود که از بستر سنتی برخاسته اند و امروزه کمتر به چشم میخورند. عنوانهایی چون معماری بومی، ارگانیک، سنتی، مردمی، عامیانه، فُلکلُر، روستایی، خود جوش، گمنام، غیر رسمی، غیر سازمانی و برخی دیگر در جهت بیان این نوع زندگی ذکر شده اند پاول الیور - 0liver, 2003, 15 - [6] از نخستین پژهشگرانی است که در رابطه با تعریف معماری بومی، بررسی رویکردهای وابسته به آن، تبیین گونه های معماری و مشابه آنها فعالیت بسیار نموده است. و این طور تعریف شده است : معماری بومی به طور خاص، به آنچه که از سرشت و طبیعت انسان و محیط برآمده است و توسط خود مردم برپا میشود نسبت داده شده است.

معماری بومی، معماری مردم ومعماری توسط مردم است نه برای مردم. معماری بومی در ذات خود با فقدان نظریه همراه است. هیچ فرد قبیله ای یا روستایی در قرون پیشین برای ساخت خانه، نه تنها به نظریات و اصول مدون، بلکه حتی به یک طرح اولیه پیش از ساختن نیز رجوع نمیکرده است. به این ترتیب معماری بومی نوعی معماری اجتماعی با اصول نهفته در ناخودآگاه فرهنگی جامعه است.[3]

2B2 بوم گرایی

معماری بومی یک »مرحله اولیه« تاریخی برای رسیدن به پله های بعدی معماری بوده است که پس از گذشتن از آن، دیگربصراحت مورد ارجاع نبوده است؛ یعنی معماری سنّتی - به عنوان مرحله تاریخی پس از معماری بومی - با ارجاع به آن ساخته نمیشده است، بلکه اصول تجربی معماری بومی را به عنوان ودیع های به صورت ناخودآگاه در خود حمل میکرده است. بسیاری از معماران در کشورهای مختلف جهان، از گنجینه های معماری سنتی کشورشان برای طرحهای جدید خویش الهام میگرفتند.

در این رابطه روت می گوید: - Roth,L,1994 - درفرهنگهای کمتر توسعه یافته و معروف به کشورهای جهان سوم، بازخیز و تجدید حیاتی از معماری خودی بوجود آمده است، سبکی از معماری که فرمهای آن متاثر از فرهنگ سنتی و الگوهای مذهبی رایج در جامعه است . شاید این امر واکنشی باشد نسبت به معماری غربی وارداتی به این کشورها که از بار معنایی و سمبلیک متناسب با اینجوامع کاملاً بی بهره و تهی است. فضای مدرن را برخلاف فضای بومی، مردم دوران مدرن خلق نکرده اند. اینان در فضایی خلق شده توسط حرفه مندان مدرنیست و آنانی که اتوپیای مدرن را جستجو کرده و می کنند، قرار داده شده اند.[4] نمونه هایی از این طرحها را میتوان در کارهای معمار کاناداییBاردنی ابیر سیکالی مشاهده کرد.[5]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید