بخشی از مقاله

معرفی رویکردهای رقابت پذیری با تمرکز بر مدل الماس مضاعف ثانویه


چکیده

گسترش بازارهای جهانی و ارتباط روز افزون بین کشورهای مختلف باعث شده است که رقابت و قدرت رقابت پذیری از اهمیت به سزایی برخوردار باشد لذا هدف این مقاله معرفی رویکردهای رقابت پذیری و بررسی و تشریح مدل های رقابت پذیری مرتبط با هر یک از رویکردهای مختلف می باشد و در ادامه با توجه به کاستی های موجود در هریک از این مدل ها، مدل الماس مضاعف ثانویه بیان می گردد.این پژوهش از نوع توصیفی بوده و از روش کتابخانه ای برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است.بیان مدل های مختلف رقابت پذیری نشان داد که توجه صرف بر مدل الماس پورتر و غفلت از مدل های جدید یعنی مدل الماس ثانویه مضاعف باعث ایجاد خلائی بزرگ در شناسایی عوامل موثر بر رقابت پذیری می شود.لذا خبرگان صنایع باید انواع مدل های رقابت پذیری را شناخته و متناسب با شرایط داخلی آن را بومی سازی کنند.

واژههای کلیدی:. رقابت پذیری، مدل الماس پورتر، مدل الماس مضاعف ثانویه، رقابت پذیری ملی

 

مقدمه

تغییرات ایجاد شده در فضای کسب و کار بین المللی باعث شده است که ملت ها دیگر قادر نباشند فقط از طریق تولید کالا و خدمات برای بازارهای داخلی خود به رشد مناسب دست یابند. در قرن جدید اهمیت اقتصادی ملت ها بستگی به ظرفیت سیاسی، ملی، اقتصادی و رهبران آنها و همچنین موسسه های ملی شان در سرعت تطبیق با شرایط جدید دارد. مهمترین و اصلی ترین بستر جهت تطبیق بیشتر با محیط، ایجاد فضای رقابتی داخلی و توان شرکت ها در رقابت بین المللی است. به عبارت دیگر حاکم شدن اقتصاد بازار در سطح ملی و حذف اختلال ها، زمینه ی لازم را جهت ورود به فرآیند جهانی شدن فراهم می نماید. درنتیجه با توجه به شرایط جدید جهانی، ایجاد فضای رقابتی در کشور و به تبع آن افزایش قدرت رقابت پذیری اقتصاد ملی از مهم ترین وظایف دولت ها به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. ایجاد فضای رقابتی در کشور باعث رشد بخش های مزیت دار از طریق گسترش بازار محصولات این بخش ها از سطح داخلی به سطح بین المللی خواهد شد (مهرگان، اصغری زاده، صفری، 1392، . ( 3 بنابراین این سوال مطرح می شود که چه ویژگی هایی در یک کشور منجر به به ایجاد زمینه های موفقیت بین المللی می شود؟و این که چگونه یک کشور زمینه ها و بسترهای لازم برای ایجاد مزیت رقابتی را در صنایع مختلف فراهم آورد؟

رقابت پذیری

در ادبیات نوین توسعه اقتصادی، بحث های فراوانی در زمینه ساختار بازاری که تولیدکنندگان در آن حضور و فعالیت دارند، به چشم می خورد. یکی از مهم ترین این موضوعات، ایجاد زمینه مناسب برای رقابت در میان عاملان اقتصادی است؛ به گونه ای که رقابتی شدن فعالیت ها و بازارها به عنوان راه برون رفت از دام ناکارآیی و توسعه نیافتگی معرفی می شود.( مهربانی، .(1391 رقابت پذیری مقوله ای اساسی است که طی سال های اخیر در ادبیات مدیریت و بازاریابی مورد تاکید قرار گرفته و در این راستا چشم اندازهای متفاوتی نسبت به عوامل تعیین کننده رقابت پذیری ارائه شده است. رقابت پذیری به عنوان یک مفهوم چند بعدی، با استفاده از متغیرهایی همچون درجه انطباق پذیری سازمان با تغییرات محیط کسب و کار، مزیت رقابتی و شاخص های عملکرد مورد سنجش و ارزیابی قرار می گیرد؛ بدین مفهوم که، هر شرکتی بتواند به بهترین شکل ممکن، منابع در دسترس اعم از سرمایه، نیروی کار و فناوری را تلفیق نموده و محصولاتی مشتری پسند و یا خدماتی مناسب را به بازار عرضه نماید، از موفقیت بیشتری در فضای رقابتی برخوردار خواهد بود(عباسی و رحیمی کلور، .(1391 درواقع، به طور کلی می توان رقابت پذیری را شایستگی ها و توانمندی هایی دانست که یک کسب و کار، صنعت، منطقه، کشور دارا می باشد و می تواند آنها را حفظ نماید تا در عرصه رقابت (بین المللی ) نرخ بازگشت بالایی را در عوامل تولید ایجاد کرده و نیروی انسانی خود را در وضعیتنسبتاً بالایی قرار دهد (بندریان، .(1389

برای تعریف دیگری از رقابت پذیری می توان از دیدگاه منابع ایجاد رقابت پذیری به آن نظر کرد. بر اساس این دیدگاه سه طبقه بعنوان منابع ایجاد کننده رقابت پذیری مطرح هستند که این سه منبع شامل فن آوری، بنگاه و نیروی انسانی می باشد( عسگری، . (1388

رویکردهای رقابت پذیری

آینده کشورها وابستگی مستقیم با میزان قدرت رقابت پذیری آنها در شاخص های اقتصادی و خصوصاٌ رقابت پذیری در صنایع دارد (ملک اخلاق، طالقانی، .(1389 در تحلیل قدرت رقابتی یک صنعت در ادبیات مربوطه تاکنون

 

پارادایم ها و جریان های نظری چندی برای توضیح عملکرد برتر و پایدار مطرح شده است که مهم ترین آن رویکرد مبتنی بر قابلیت است که مسأله رقابت را در سطح صنعت مورد کنکاش قرار می دهد. این پارادایم به طور بنیادین معتقد است درطول زمان ترکیباتی از منابع و مهارت ها باعث می شوند تا شرکت ها به نوعی ویژگی خاص دست یابند که منبع اصلی تمایز و حفظ موقعیت رقابتی است . در این نوع نگرش رویکردهای زیر مجموعه دیگری را نیز می توان برشمرد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

-1 رویکرد اقتصاد نئو کلاسیک: در این رویکرد، منابع بنگاه عوامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی هستند. لذا مزیت رقابتی در داخل بنگاه و از طریق استفاده کارا از منابع موجود حاصل می شود.

-2 سنت بین- مدیسون: بین1939 و مدیسون1956، بنیانگذاران پارادایم عملکرد، ساختار، اجرا هستند. براساس این پارادایم، عملکرد برتر بنگاه در صنایعی مشاهده می شود که ساختار بسیار متمرکزی دارند و با اعمال محدودیت های ورود و تمایز محصول می توانند توافقات مبتنی بر تبانی را میان مدیران و صنایع تسهیل کنند. این مکتب که متعلق به هاروارد بود، تأثیر زیادی بر چارچوب 5عاملی پورتر داشت.
-3 رویکرد مبتنی بر بازار: بر اساس این رویکرد، محیط موردنظر شرکت ها یا بازار آنها اغلب متشکل است از ارتباطی درازمدت میان مشتریان، عرضه کنندگان و سایر گروه های ذی نفع. در این رویکرد مدل پورتر به عنوان مهمترین زیر رویکرد مبتنی بر بازار مطرح می شود. به عبارت دیگر به نظر پورتر 2عامل اصلی برای سودآوری یک کسب و کار در بازار وجود دارد: ساختار صنعتی که کسب و کار در آن فعالیت می کند و موضع یابی رقابتی کسب و کار در آن صنعت. این دو عامل استراتژیک هستند که منجر به تدوین و اجرای استراتژی کسب و کار می شوند.

ساختار صنعت، ارزش ایجاد شده توسط فعالیت اقتصادی انحصاری صنعت و نیز توان آنها برای سهیم شدن در ثروت ایجاد شده را توصیف می کند که پورتر مدل 5 نیروی رقابتی خود را بدین منظور معرفی می کند. موقعیت رقابتی نیز پایه ای برای مزیت پایدار ایجاد می کند و جایی است که یک کسب و کار نسبت به رقبای اصلی خود مزیت دارد. به نظر پورتر مدل زنجیره ارزش چارچوب راهنمایی برای ارزیابی موقعیت رقابتی یک کسب و کار می باشد. زنجیره ارزش روشی بسیار مؤثر برای تشخیص موقعیت یک کسب و کار در برابر رقبای عمده می باشد و عملیاتی را مشخص می کند که منجر به پایداری مزیت رقابتی می شوند. در این نگرش نیز می توان به 2 رویکرد زنجیره ارزش پورتر و رویکرد شبکه های استراتژیک اشاره نمود. در رویکرد شبکه های استراتژیک، بنگاه ها از طریق ایجاد اتحادهای استراتژیک، سرمایه گذاری مشترک، روابط بلندمدت خریدار و عرضه کننده و .... به دنبال ایجاد مزیت رقابتی هستند. شبکه های استراتژیک، گروه های مستحکم درون سازمانی هستند که به طور استراتژیک برای بنگاه های درگیر مهم می باشند. بنابر این رویکرد، بنگاه ها زمانی می توانند به مزیت رقابتی دست یابند که قادر باشند در داخل شبکه به صورت هماهنگ و هدفمند فکر کرده و به صورت هم افزا و متعامل با بنگاه های دیگر عمل کنند. . (مهرگان، اصغری زاده، صفری، 1392، -37 (57

مدل زنجیره ارزش پورتر

زنجیره ی ارزش، یک رویکرد منظم به هزینه یابی فرآیند تجاری از آغاز تا پایان فعالیت ها در یک سازمان است. یکی از عوامل تعیین کننده ی فرآیند تصمیم گیری هزینه ی محصولات و خدمات است. تولید محصولات با حداقل هزینه منجر به سود آوری بیشتر می شود. ماهیت سازمان بر حسب اندازه آن متفاوت

 

است. یک خط تولید غیر سودآور در یک سازمان بزرگ، ممکن است به بحران منجر نشود، اما همین خط تولید در یک شرکت کوچک نمی تواند ادامه ی فعالیت دهد. در شرکت های تولیدی، رقابت بیشتر بر اساس قیمت است. اگر شرکت نتواند هزینه های تولید را کاهش دهد، قیمت افزایش خواهد یافت. در نتیجه نمی تواند با سایر شرکت ها که دارای سیستم تولید کارا بوده و از استراتژی های مؤثر بهره می برند، رقابت کند. استراتژی ها باید اطمینان ایجاد کنند که شرکت در یک موقعیت ضعیف قرار نخواهد گرفت. تغییرات باید در جهتی باشد که ضعف ها را به قوت ها تبدیل کرده و مدیریت زنجیره ارزش به طور مؤثری می تواند انسجام میان منابع پراکنده اطلاعات در جریان محصول از تامین کنندگان تا مصرف کننده نهایی محصول را به منظور کاهش هزینه های تولید، ارتقای فروش و بهبود رضایت مشتری ممکن سازد. مفهوم زنجیره ارزش توسط پورتر( (1985 ایجاد و توسعه داده شد. شکل1 عناصر کلیدی زنجیره ارزش را نشان می دهد. زنجیره ارزش روش ساختار یافته و عقلایی برای نگاه کردن به هزینه ها و فرآیندهای شرکت است. همچنین زنجیره ارزش نمایانگر زنجیره صنعت است. زنجیره ارزش به شرکت در تصمیم گیری استراتژیک در مورد اکتساب بخش های کسب وکار کمک می کند تا بهترین بخش ها را از نظر ارزش افزوده انتخاب کند یا در شرایط رقابت فزاینده، با کاهش هزینه ها، از افزایش قیمت برای مصرف کنندگان جلوگیری کند. هر شرکتی دارای زنجیره ی ارزش خاص خود است.

طبق الگوی پورتر (1985)که در شکل1 نشان داده شده است، ایده ی اصلی زنجیره تامین، تعیین هزینه های سربار بر مبنای فعالیت هایی است که در طول خط تولید محصول و ارائه ی خدمت نهفته است و مقایسه عملکرد شرکت در هر کدام از این فعالیت ها با عملکرد رقبای آن است (حقیقی کفاش،خدادای،1387،.(54


×ورودی ها تولید حمصوالت فروش توزیع خدمات
×موادخام خدمات بازاریابی انبارداری نصب و راه اندازی
منابع قیمت گذاری محل ونقل

شکل: 1 مدل زنجیره ی ارزش پورتر

زنجیره ارزش عبارت است از یک مجموعه مرتبط از فعالیت هایی که با مواد خام اولیه که از عرضه کنندگان ارسال می شود، شروع شده سپس به سوی مجموعه ای از فعالیتهای ارزش زا در زمینه تولید، بازاریابی و خدمات حرکت کرده و با رسیدن به توزیع کنندگان برای رساندن کالاها و خدمات به دست مصرف کننده نهایی خاتمه می یابد. زنجیره ارزش یک ابزار سیستماتیک و منظم برای نمایش و طبقه بندی فعالیت های سازمان است.

طبق این مدل فعالیت های دخیل در سازمان های تولیدی را می توان به دو بخش فعالیت های اصلی و فعالیت های پشتیبانی تقسیم کرد. این فعالیت ها عبارتند از:

الف-فعالیت های اصلی که به نوبه خود در5 دسته قرار می گیرند؛ پشتیبانی داخلی- عملیات تولیدی-پشتیبانی فروش (خدمات پس از فروش ) - بازاریابی و فروش-خدمات.

 

ب- فعالیت های پشتیبانی؛ که به 4دسته تقسیم می شوند؛ زیرساخت های سازمانی (حسابداری مالی مدیریت)- مدیریت منابع انسانی- تحقیق و توسعه- تهیه و تدارکات.

طبق نظر پورتر، تفاوت در زنجیره های ارزش رقبا، منبع کلیدی مزیت رقابتی است.

مدل پنج نیروی رقابتی پورتر

پورترمعتقد است که یک شرکت بیشتر نگران افزایش دامنه رقابت درون صنعتی است که در آن فعالیت می کند. پورتر می گوید:"مجموع توان و قدرت این نیروها یا عوامل، پتانسیل سودآوری صنعت را تعیین می کند". ضمن آن که صنعت عبارت است از گروهی از شرکت ها که کالاها یا خدمات یکسانی تولید می کنند. نیروهای پنج گانه مورد نظر پورتر به شرح زیر می باشند:

-1 تهدید تازه واردها یا رقبای بالقوه: رقبای بالقوه سازمان هایی هستند که هم اکنون در صنعت حضور ندارند ولی احتمال دارد که در آینده به آن وارد شوند. تازه واردها همراه خود توانایی های جدید، انگیزه برای کسب سهم بازار بیشتر و منایع قابل توجه می آورند. بنابراین برای یک شرکت قدیمی تهدید به شمار می روند. میزان تهدید این تازه واردها به توانایی موانع موجود بر سر راه ورود به صنعت و همچنین به واکنش رقبای موجود بستگی دارد. مانع ورود، مانعی است که ورود یک شرکت به یک صنعت را سخت تر و دشوار می کند. برخی از موانع ورود شرکت به یک صنعت عبارتند از:صرفه جویی های در مقیاس، متمایز شدن محصول، نیازهای سرمایه ای، هزینه بالای تغییر محصولات مورد استفاده، دسترسی به کانالهای توزیع، سیاست های دولت

-2 رقابت میان شرکت های موجود: یعنی میزان رقابت بین شرکت های موجود در آن صنعت به چه میزان است. طبق نظر پورتر، شدت رقابت بین رقبا به وجود عوامل زیر مرتبط است:

تعداد رقبا، نرخ رشد صنعت، مشخصات و ویژگی های کالاها و خدمات، میزان هزینه های ثابت، ظرفیت، ارتفاع موانع خروجی(دشوار بودن موانع خروج از صنعت)، تنوع رقبا -3 تهدیدهای محصولات جایگزین: محصولات جانشین عبارتند ازکالاها و یا خدماتی که می توانند همان

وظیفه و کارکرد کالاها و خدمات موجود در یک صنعت را انجام دهند. پورتر می گوید" جایگزین ها اغلب عواید بالقوه صنعت را محدود می کنند زیرا سقفی برای قیمت محصولات آن صنعت ایجاد می کنند و سودآوری آن را محدود می کنند".

-4 قدرت چانه زنی خریداران: یعنی توانایی خریداران و مشتریان در کاهش قیمت کالاها و خدمات و یا درخواست آنها برای کالاها و خدمات با کیفیت تر. به طور کلی قدرت چانه زنی خریداران یعنی توانایی مشتریان برای اعمال فشار و محدودیت بر سازمان از طریق خروجی های سازمان. قدرت خریدار یا توزیع کننده به تحقق و وجود عواملی نظیر استاندارد بودن کالا، کم بودن هزینه تغییر فروشنده و مواردی از این قبیل بستگی دارد.

-5 قدرت چانه زنی عرضه کنندگان : یعنی توانایی عرضه کنندگان در افزایش قیمت مواد خام، قطعات و لوازم مورد نیاز سازمان. به طور کلی قدرت چانه زنی عرضه کنندگان عبارت است از توانایی عرضه کنندگان برای اعمال محدودیت و فشار بر سازمان از طریق ورودی های مورد نیاز سازمان. قدرت عرضه کننده به عواملی نظیر منحصر به فرد بودن کالا یا خدمات عرضه کننده، عدم وجود محصولات جایگزین،کم اهمیت بودن میزان خرید مشتری و موارد مشابه بستگی دارد.

مدل نیروهای پنج گانه ی پورتر بر این فرض استوار است که مزیت رقابتی یک شرکت در یک بازار بسیار رقابتی و با روابط شدید رقابتی،بهتر ایجاد می شود.(ف..مرادی،1390، (35-24

مدلPEST

تحلیلpest چارچوبی است که مشاوران استراتژی، برای بررسی محیط کلان بیرونی مورد استفاده قرار می دهند که سازمان در آن محیط فعالیت می کند. Pest حروف اقتصادی واژه های"سیاسی- اقتصادی- اجتماعی و تکنولوژیکی "است.عواملpest در ایجاد ارزش فرصت های یک استراتژی نقش مهمی ایفا می کنند؛ با این حال معمولا از کنترل سازمان خارج بوده و به صورت طبیعی به عنوان تهدید یا فرصت ذکر می شوند. باید توجه داشت که عوامل کلان اقتصادی می توانند برای قاره ها، کشورها و یا حتی مناطق مختلف متفاوت باشند؛ بنابراین تحلیلpest باید برای هر کشور انجام شود (اعرابی، رزمجوی، ( 1385 عوامل محیط عمومی را که بر کسب و کار و فعالیت شرکت تأثیر می گذارند، در 4دسته کلی طبقه بندی می کنند: عوامل سیاسی-قانونی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی- فرهنگی، عوامل تکنولوژیکی.

که از حروف ابتدای این فاکتورها، تحلیل PEST به وجود آمده است ( برخی این تحلیل را STEP نیز نامیده اند).

عوامل محیط سیاسی شامل قوانین مالیاتی، تغییرات سیاسی در سطوح مختلف، تغییر در قانون کار، مباحث محیط زیست، ثبات سیاسی، موقعیت های بحرانی و جنگ و... است.

عوامل اقتصادی شامل متغیرهایی از قبیل روندهای تولید ناخالص ملی، تولید ناخالص داخلی سرانه، نرخ تورم، نرخ مبادلات ارز، هزینه و در دسترس بودن انرژی و مواد اولیه، سطح اشتغال، نرخ بهره، سیاست های پولی و مالی، سیاست های بانکداری و سرمایه گذاری و.. می شود.

عوامل اجتماعی - فرهنگی شامل هر عاملی است که با جنبه های فرهنگی محیط مرتبط است، از قبیل تغییر فرهنگی، ارزش های اجتماعی، تغییرات جمعیت شناسی، توزیع جغرافیایی و سنی جمعیت، نرخ تولد و مرگ و میر، الگوهای توزیع درآمدی، امید به زندگی، موسیقی، سطح آموزش و سطح سلامت (حقیقی کفاش،خدادادی،1387 ، .(68-60

عوامل اقتصادی

عوامل اجتماعی-فرهنگی حتلیل عوامل تکنولوژیکی
pest

عوامل سیاسی-قانونی

شکل: 2 مدل pest

 

-4 رویکرد مبتنی بر کشور و صنعت به رقابت پذیری:

ملکرد شرکت ها تابعی از محل جغرافیایی و وضعیتی است که آن شرکت در آن فعالیت می کند. محیط ملی و ساختار ملی صنعت منبع مزیت تلقی می شود. این رویکرد به دلیل آن که می تواند بین خصوصیات رقابتی صنعت در درون یک کشور با صنایع مشابه آن در خارج از حوزه ملی مقایسه پذیری را امکان پذیر سازد دارای ارزش متدولوژیک از ابعاد توسعه اقتصادی، سازمان صنعتی و رقابت پذیری ملی است و به ویژه در بازارهای کالایی قابلیت تطبیق بیشتری را از خود نشان داده است. در این زمینه پورتر سوال کلیدی را مطرح ساخته است:

چرا برخی ملت ها در برخی صنایع بهتر عمل کرده و نتیجتاٌ در آن دارای مزیت رقابتی می گردند؟(مهرگان، اصغری زاده، صفری، 1392، . (57-37

مدل الماس گون پورتر

مایکل پورتر از استادان دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد یکی از محققان فعال در زمینه مطالعات رقابتپذیری است. وی در سال 1980 کتاب استراتژی رقابتی، در سال 1985 کتاب مزیت رقابتی را به رشته تحریر در آورده است. همچنین در سال 1990 کتاب مزیت رقابتی ملتها را عرضه داشت که در آن مدل الماس در رقابتپذیری معرفی شده است. پورتر در این مدل، رقابتپذیری را حاصل تعامل و برهم کنش 4 عامل اصلی میداند؛ فاکتورهای درونی(شرایط عوامل تولید)، شرایط تقاضای داخلی، صنایع مرتبط و حمایت کننده ، استراتژی، ساختار و رقابت.

به اعتقاد پورتر، این فاکتورهای چهارگانه به صورت متقابل بر یکدیگر تاثیر دارند و تغییرات در هر کدام از آنها میتواند بر شرایط بقیه فاکتورها مؤثر باشد (م .مرادی،شفایی،.(1388 پورتر همچنین تأثیر دو عامل اقدامات دولت و رویدادهای اتفاقی و شانس را نیز حائز اهمیت می داند، اما برای آنها حالت کمکی و ثانویه قائل است. عوامل ذکرشده فوق به طور جداگانه و در قالب یک سیستم فراهم کننده زمینه های رقابت پذیری شرکت هاست. بدیهی است شرکت ها در کشوری که سریعترین امکان جهت توسعه تخصص گرایی را در کسب دانایی و مهارت به آنها اعطا کند و آنها را به سوی گسترش مزیت هایشان هدایت نماید، به مزیت رقابتی دست می یابند. اجزای مدل پورتر به طور دو طرفه و پویا به هم مرتبط است و هر عامل در تقویت یا تضعیف عامل دیگر مؤثر است، به نحوی که مزیت در یک عامل می تواند در سایر عوامل نیز ایجاد مزیت کرده یا آن را بهبود ببخشد، هرچند ممکن است صنایعی خاص با یک یا دو عامل به مزیت رقابتی دست یابند، ولی این صنایععمدتاً وابسته به منابع طبیعی بوده و بر اساس فناوری های سطح پایین فعالیت می کنند و معمولا چنین مزیت هایی بی ثبات و آسیب پذیرند، زیرا به سرعت در سطح جهانی توسط رقبا منتقل و جایگزین می شوند (صادقی فروشانی،.(1385

الف-فاکتورهای درونی: مجموعهای از عوامل مؤثر در تولید کالا یا خدمات، مانند مواد اولیه، کیفیت و میزان دسترسی به آن، نیروی انسانی بدون مهارت و یا ماهر و آموزش دیده، بهره وری و خلاقیت و نوآوری نیروی انسانی، زیر ساخت ها، مسائل تکنولوژیک، میزان سرمایه و دسترسی به آن، توانمندیها و قابلیتهای مدیریتی و ... که برای رقابت در عرصه بازارهای رقابتی ضروری است، فاکتورهای درونی را تشکیل میدهند .

پورتر فاکتورهای درونی را در دو دسته تقسیم بندی میکند:

-فاکتورهای عمومی شامل مواردی مانند مواد اولیه، انرژی، نیروی انسانی بدون مهارت خاص.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید