بخشی از مقاله
مفهوم آرکی تایپ و تجلی الگوهای پایدار بنیادین در معماری
چکیده :
مفهومی چون آرکی تایپی یا همان کهن الگویی در معماری یکی از راههایی است که معماران را به ایجاد فضایی، با کیفیت مطلوب به عنوان یکی از اصلی ترین اهداف معماری رهنمون میشود. استفاده از کهن الگوها یکی از راههای رسیدن به یک معماری متعالی و متنوع است. هدف از کهن الگو گرایش آموزش نیافتهای است برای تجربه چیزها به شکل معین. کهن الگوها مشابه هم هستند و الگوهای یکسانی دارند. به عبارتی آرکی تایپها همگی دارای یک محتوای اصلی و مشترک هستند که سبب ایجاد ارتباط عمیق با همه انسانها شده و به همین دلیل موجب پایداری و ماندگاری این الگوها میشود که انتظار میرود با تجلی این الگوهای پایدار در حوزه معماری بتوان به ساخت فضاهایی دست یافت که بتواند به نیازهای روحی انسان پاسخ مثبت دهد و با طیف وسیعی از انسان-ها ارتباط برقرار کند. هدف از پژوهش حاضر نیز جلب توجه معماران به مفاهیم و شیوههایی است که اصل آنها با اتکا بر تجربیات بشری و تسلسل هویتی دستاوردهای انسان با نسلهای پیشین و پیش دانستههای انسان بنیان نهاده شده باشد تا بتواند پاسخگوی نیازهای فطری و زیبایی شناختی انسان امروز باشد.
واژههای کلیدی: آرکی تایپ، فضای مطلوب، معماری، الگوهای پایدار بنیادین، نیازهای فطری انسان
1
-1 مقدمه :
کهن الگو، از اصطلاحات رایج در روان شناسی کارل گوستاویونگ روان شناس و نظریه پرداز شهیر سوئیسی میباشد. اصطلاح آرکی تایپ در حوزه مردم شناسی، روانشناسی و ادبیات کاربرد دارد. در ابتدا و در اواخر قرن نوزدهم این واژه فقط یک اصطلاح مردم شناسی بود و تقریبا خلاصهاش این بود که نیازهای اولیه بشر در ادوار مختلف همواره یکسان بوده است. آرکیتایپ بیشتر در حوزه-ی روانشناسی و به وسیله یونگ که خود از شاگردان فروید بود معروف شد. یونگ آن ضمیر ناخودآگاه را که استادش فروید طرح کرده بود را توسعه داد. او ناخودآگاه را به ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی تقسیم کرد. تقریبا بیشتر وقتش را صرف بررسی و تحقیق و طرح این موضوع گذاشت. او نام آرکی تایپ را بهجای ناخودآگاه جمعی انتخاب کرد. و معتقد بود که آرکی تایپ بخشی از افکار غریزی انسان است که به صورت الگوهای از پیش تعیین شدهای بروز میکند. در حقیقت آن بخش از رفتار هایی که پدران اولیه با تکرار آنها باعث شدهاند که اکنون آن ها بصورت تمایل به رفتارهایی غریزی در همه انسان ها فارغ از رنگ و نژاد بروز کنند. در این نظریه اسطوره جایگاه مهمی دارد . آرکی تایپ در اسطوره ها و افسانه ها خود را نشان میدهد. یونگ ناخودآگاه جمعی را هم میراث مشترک خواند. میراث مشترکی که در ضمیر ناخودآگاه همهانسانها وجود داشت. او معتقد بود بازتاب این مسئله را می توان در اسطوره ها به خوبی باز یافت. و این زمانی است که آرکی تایپ از ناخودآگاه به خودآگاه انسان آمده باشد. مثل نبرد خیر و شر یا مرگ و زندگی یا ظلمت و روشنایی. این مفاهیم در بین انسانها به شکل مشترک و یکسانی درک می شود.
نمودهای کهن الگویی در معماری سلطنتی ایران باستان نیز نقش خاص خود را بازی می کرد. در دوران هخامنشیان باغهای بسیار زیبای شاهی که درآنها شکارگاه ها، بوستانها و گلها فراوان بودند، به نام"پئیری دئز" نامیده می شدند، به معنی دژ فروبسته یا محوطه محصور. این دژها در نظر ایرانیان زیباترین جای دنیا بودند و همه در آرزوی دیدن و زیستن درآن بودند و این باغها را با واژه "وهیشت"، بهشت که در اوستا و خبرهای آیینی آمده بود، برابر می دانستند(پرهام، 1389، .(158
2
-2 آرکی تایپ:
-1-2مفهوم آرکی تایپ:
لغتنامه دهخدا آرکی تایپ را به عنوان کهن الگو تعبیر میکند.کهن الگو، از اصطلاحات رایج در روانشناسی کارل گوستاویونگ 1961)،1875م) روانشناس و نظریه پرداز شهیر سوئیسی است که از روش او با عنوان روانشناسی تحلیل یاد می-کنند(پرهام،1389 ، .(152 یونگ سوئیسی، روان انسان را به سه بخش خودآگاه، نیمهآگاه و ناخودآگاه تقسیم میکند(یونگ، 1368، .(13 یونگ ضمیرناخودآگاه را متشکل از دو بخش میدانست؛ بخش نخست را ناخودآگاه فردی و بخش دوم را ناخودآگاه جمع نامید. او این روان جمعی را مجموعهای از تجارب بسیار کهن پیش تاریخی میدانست که تأثیراتی از خود بروز میدهند که در کهن الگوها متبلور میشوند. این کهنالگوها، مضامین، تصاویر یا الگوهایی هستند که مفاهیم یکسانی را برای سطح وسیعی از بشریت و فرهنگهای متفاوت القاء میکنند(پرهام،1389، .(152 کارل گوستاویونگ تجربه جمعی بشر را با عنوان آرکی تایپها یا کهن الگوها مطرح کرد. ناخودآگاه جمعی مخزنی است که کهن الگوها یا آرکی تایپ ها را در خود جای داده است. آرکی تایپ از واژه یونانی آرخه توپوس به معمای سرنمون و نمونه کهن و ازلی گرفته شده است. آرکه یا آرخه یعنی اصل نخستین چیزها( ضمیران، 1379، .(18
-2-2 آرکی تایپ (کهن الگو ) در فرهنگ ایرانی:
از آنجایی که آرکی تایپ ها به عنوان »ناخود آگاه جمعی« بشرقلمداد می شوند، نمیتوان آنها را متعلق به یک قوم یا ملتی دانست. از همین روست که در بررسی آن میتوان دریافت که در بیشتر ملتها مشترکاتی در این زمینه وجود دارد، که آن ها را به
3
هم پیوند میدهد .کشور ایران با پیشینه چند هزار ساله از جمله کشورهایی است که داستانها و قصههای گوناگونی از دیرباز در اندیشه مردمانش نقش بسته، از نسلی به نسل بعد منتقل شده ودر آثار نویسندگان و شاعران نسلهای بعد نمودار گشته است. همینها است که ذهن بشر امروز را به آن روزگاران کهن معطوف میدارد ودر ژرفای اندیشهآنها فرو میبرد تا شاید این ارتباط کهن ذهنی انسانی را دریابد(انوشه، .(1376
-3-2 منشأ آرکی تایپ:
جیمز فریزر، مردم شناس انگلیسی در کتاب شاخه زرین آرکی تایپ را در الگو های قدیمی اساطیری و مناسک که در افسانه ها و آیین و رسوم اقوام مختلف به چشم می خورد ردیابی میکند. از نظر یونگ مراد از آن، افکارغریزی و تمایل به رفتارها و پندارهایی است که بر طبق الگوهای از پیش مشخصی، به صورت فطری وذاتی در نوع انسان وجود دارد. او این اصطلاح را به معنی تصاویر نخستین و لایههای رسوبین روانی به کار میبرد. یعنی اشکال و صور متکرری از تجربیات زندگانی پدران باستانی ما که به ناخود آگاه عمومی بشر به ارث رسیده است ودراساطیر، مذاهب ، رؤیاها ، تخیلات و آثار ادبی رخ می نماید(سلطانی، 78، .(1389 یونگ که مطالعات خود را بیشتر در بخش ناخودآگاه ذهن متمرکز کرده بود، برای آن، دو گونه در نظر گرفته بود: ناخودآگاه فردی و ناخودآگاه جمعی. به عقیده او ناخودآگاه جمعی میراثی است از دوره های نخستین زندگی بشر که در حافظه تاریخی انسان ها ثبت شده است و همه مردم در آن سهیم هستند و البته اسطوره را مهمترین تجلیگاه ناخودآگاه جمعی میداند(همان).
-4-2 آرکی تایپها یا کهن الگوها:
کهن الگو را شاید خیلیها با اسطوره اشتباه بگیرند، در صورتی که چنین نیست و اسطوره و کهن الگو مرزهای متفاوتی دارند. کارل گوستاو یونگ درباره ذات کهن الگو میگوید : تصویرِ آغازین یا انگاره ازلی، پیکرهای است که به صورت ابلیس، آدم، به گونه ای ثابت و مداوم در طول تاریخ بارها خود را نشان میدهد و هرجا که خیال پردازی خلاق آزادانه مجال بروز مییابد، آشکار میشود. کهن الگو در واقع یک گرایش غریزی است به همان اندازه که باعث میشود پرنده لانه بسازد و مورچه زندگی تعاونی خود را سازمان دهد. من بروز غرایز را کهن الگو نامیدهام. منشا آنها شناخته شده نیست و در تمامی ادوار و همه جای دنیا به چشم میخورند(یونگ، 1391، .(125 کهن الگوها در روانشناسی تحلیلی آن دسته از اشکال ادراکی میباشند که به یک جمع به ارث رسیدهاند. هر کهن الگو تمایل ساختاری نهفتهای است که بیانگر محتویات و فرآیندهای پویای ناخودآگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. در واقع می توان گفت کهنالگوها تعیین کننده نگرش های روانی و رفتار اجتماعی فرد و جمعاند. کهن الگو صورت ازلی همه چیز است و به صورت نمادین کلی است و چنان مینماید که گویی به همه دوران تعلق دارد. کهن الگو جغرافیا و تاریخ ندارد. همه مکانی و همه زمانی است. کهنالگو پس زمینه تاریخی روان آدمی است و به صورت فشرده عامل تمامی توالی آثار و نشانههایی است، که از زمان بی زمان، تعیین کننده ساختار روانی آدمی بودهاند. کهن الگو در یک فضای انتزاعی سیال قرار دارد و باید محلی برای پدیدار شدن بیابد. اینها در پس زمینه ذهن به کمین نشستهاند تا ظهور کنند، و محل ظهور آنها خواب، تخیل فعال و جنون است. یونگ ناخوآگاه جمعی را محل ثبت و نگهداری کهنالگو ها میداند. میرچا الیاده در کتاب اسطوره بازگشت جاودانه از کهن الگوی زمان مقدس چنین میگوید: به طوری که در همه نژاد ها و قومیت ها همه به نمونه اولیه اعتقاد دارند و سعی میکنند تا خود را با آن پیوند دهند. نمونه اولیه زمین، نمونه اولیه قهرمان، نمونه اولیه زمان و... در آیین زروان که شاخهای از مذهب زرتشتی
4
است، به وضوح به زمان مقدس اشاره میشود. کهن الگو ها در روانشناسی تحلیلی آن دسته از اشکال ادراکی می باشند که به یک جمع به ارث رسیدهاند. هر کهنالگو تمایل ساختاری نهفتهای است که بیانگر محتویات و فرآیندهای پویای ناخود آگاه جمعی در سیمای تصاویر ابتدایی است. در واقع میتوان گفت کهنالگوها تعیین کننده نگرشهای روانی و رفتار اجتماعی فرد و جمعند. آرکی تایپها یا کهن الگوها الگوهای اصلی و پایداری هستند که حاصل تجربه جمعی بشر در طی هزاران سال بوده و در حافظه ناخودآگاه انسانها با نام ناخودآگاه جمعی ذخیره میگردند. تحقیقات نشان داده است بیشترین درصد ناخودآگاه بهوسیله وراثت منتقل میشود و مقدار کمتری در دوران زندگی فرد از تاثیرات محیطی و اجتماعی بر ناخودآگاه او شکل میگیرد. به این سبب تمام افراد دارای کهن الگوهای مشابه یکدیگر هستند و الگوهای یکسانی را به ارث می برند که همگی دارای یک محتوای اصلی و مشترک هستند که سبب ایجاد ارتباط عمیق با همه انسانها شده و به همین دلیل موجب پایداری و ماندگاری آنها می-شود(گلابچی، 1391، .(VII
-3 نماد:
-1-3 تعریف نماد:
نماد به عنصر یا پدیدهای گفته میشود که مظهر مفاهیمی فراتر از وجود عینی خودش باشد. نمادها فرد را قادر میسازند تا در مورد یک امر ماورای طبیعی تخیل کند، آنها توانایی اندیشیدن و تصور در انسان را بالا میبرند و راه حلی را ارایه میکنند و یا پاسخی به صورت مسئله میدهند( باستید، 137، .(19 نمادها به کنشگران اجازه میدهند تا از زمان و مکان و حتی خودشان فراتر رفته و اسیر دنیای مادی نشوند. نماد معرف یک نیروی قدسی است یعنی خودش یک امر مقدس است(هرمس، 1386، .(19 یونگ میگوید: زبان ناخودآگاه زبان نمادهاست. ناخودآگاه بیپرده و برهنه با ما سخن نمیگوید، بلکه همواره در جامهای از رمز و راز و درپوش از نماد پنهان میگردد(ضمیران، 1379، .(20 همچنین نمادها معرف اشیاء هستند که به مرور کشف میشوند. بنابراین نمادگرایی، اساس هر والایش به ویژه هنری است. بدینسان و به لطف نمادها تمامی روابط انسان و دنیای خارج بوجود میآید( درانی، 1379، .(175
-2-3 نمونه هایی از نماد ها در معماری:
کلیساهای نمادین با پلان های چلیپایی از جمله کلیسای جامع ولز در انگلستان، یا قرار گرفتن نماد چلیپا در سقف کلیساها از جمله کلیسای صلیب مقدس در شفیلد انگلستان، یا نشان علم پزشکی که دو مار به هم پیچیده است و تعادل و توازن تن و تعادل اضداد و دو قطب زندگی و مرگ را نشان میدهد. همچنین میتوان به نماد آرکی تایپ ماندالا با استفاده از گل نیلوفر آبی و دوایر متحدالمرکز در سقف غارهای آجانتا در هند اشاره کرد(برگرفته از کتاب معماری آرکی تایپی).
-3-3 انواع نمادها:
5
هر نماد را میتوان به دو شکل بررسی کرد: نخست واقعیت بیرونی آن و دوم نمادین بودن اجزای آن که در بردارنده محتوا و معنای آن نماد است. نمادین بودن معنا و محتوای تصاویر و فرمهای آرکی تایپی فراطبیعی است. نمادها انرژیهای واسطه بین فضای ذهن و فضای پیرامونی و پل ارتباطی بین درون و بیرون هستند تا معماهای هستی را به گونه ای قابل فهمتر، برای انسان آشکار سازند(گلابچی، 1391، .(23
همه نمادها ، نمادهای کهنالگویی به شمار نمیروند از جمله نمادهای مهم، اعداد مقدس هستند. نمادهای 5،4،6،8 و ...ضلعی مقدس هستند و در فرهنگها و تمدنهای مختلف تعداد این اضلاع متفاوت است.عدد هشت در طرح پاکوا(شکل(1، حضور بارزی دارد. گنبد هشت ضلعی سلطانیه، مقبره اولجایتو یا هشت مناره(بزرگترین گنبد آجری جهان)، از نمونه های نمادهای مقدس به شمار میروند(همان،.(20
شکل(:(1 پاکوا