بخشی از مقاله

چکیده

فرهنگ، همان سایه مدیران در سازمان است. سازمان دورو میوه فرهنگ سازمانی نامطلوب است که رفتار مدیران بستر آن را فرآهم می نماید. هدف این پژوهش شناخت شاکله سازمان دو رو در پرتو ایجاد نفاق سازمانی از طریق مدیران ماکیاولگرایی است که تصاویر خوشایند با طبع کارکنان از خود انشاء میکنند. نظرات 140 مدیر دستگاههای دولتی با استفاده از پرسشنامههای استاندارد مورد تحلیل قرار گرفتهاند. تحلیل دادهها با رویکرد مدلسازی معادلاتساختاری با روش حداقل مربعات جزئی از طریق نرم افزار Smart-PLS انجام شده است.

یافته های این پژوهش نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش، مورد تأیید واقع شده و بر اساس آن اخلاق ماکیاولی مدیران به مدیریت تصویرپردازی از خود منجر شده و این امر باعث ایجاد نفاق سازمانی و به طبع آن سازمان دو رو میشود. همچنین متغیرهای مدیریت تصویرپردازی از خود در رابطه بین اخلاق ماکیاولی مدیران و نفاق سازمانی نقش میانجی ایفا می کنند. نتایج این پژوهش سهم خوبی در تبیین مؤلفههای رفتاری نامطلوب مدیران که منبعث از کژکارکردیهای سیستم بوروکراسی اداری در سازمانهای دولتی است، دارد. گرانیگاه رفتاری ماکیاولی، نفوذ غیرمتعارف در رفتار دیگران است که پیشنهاد میشود با آموزش به کارکنان، تاکتیکهای نفوذ را به آنها معرفی نموده تا رفتارهای سره از ناسره را تشخیص دهند.

مقدمه

فرهنگ سازمانی از رفتار مدیران آن تأثیر میپذیرید. در کنار رفتار مدیران ساختار سازمان و پیچیدگیهای آن هم بر فرهنگ یک سازمان اثرگذار است. امروزه رفتار سیاسی در سازمانهای دولتی، جزء لاینفک زندگی اجتماعی و سازمانی کارکنان شده است. رفتار سیاسی از نوع منفی آن در سازمانها، محیط کاری تفرقهافکن و مخربی را ایجاد خواهد کرد که آثار منفی فزایندهای بر سازمان دارد - شیری و دیگران، . - 99 :1394 با توجه به خطر شیوع عدمصلاحیت و بیکفایتی مدیریتی و رفتار غیراخلاقی مدیران، پژوهشگران توجه خاص خود را در طول دههی گذشته به شناسایی عواملی متمرکز کردند که منجر به رفتارهای غیر اثربخش و فقدان صداقت در میان مدیران میشود.

یکی از رفتارهای غیراخلاقی که ممکن است گریبانگیر سازمان شود و پس از چند صباحی مبدل به ارزش و فرهنگ نهادینه شده در یک سازمان شود رفتارهای منافقانه است - هادوی نژاد و دیگران، . - 1390 نیکولو ماکیاول2 اعتقاد داشت که هر گونه تاکتیک مؤثر، صرفنظر از اخلاقیات آن، قابل قبول است - جونز3 و همکاران، . - 2009 محققان با توجه به این اعتقاد، افراد با سطح شخصیت ماکیاولی بالا را بهعنوان افرادی متقلب، حیلهگر و افرادی غیراخلاقی توصیف کردند - اوبویل4 و همکاران، 2012 و کمپبل5 و همکاران، . - 18 :2011 به نظر میرسد نوعی تعامل بین رفتارهای ماکیاولی و مدیریت تصویرپردازی از خود 1 نیز وجود دارد - شریفی و نرگسیان، - 98 :1392 این پژوهش با هدف شناخت میزان تأثیر اخلاق ماکیاولی مدیران در شکلدهی به سازمان دو رو با تأکید بر متغیرهایی نظیر ارائه تصویر خوشایند در ذهن کارکنان توسط مدیران در سازمانهای دولتی انجام پذیرفته است.

بوروکراسی اداری فینفسه معضلاتی را هم به دنبال دارد و باعث ایجاد نابسامانی هایی هم در سیستمهای اداری میشود - غفاری و رستمنیا، . - 308 :1396 یکی از کژکاردهای بوروکراسی در ایران، ضعف در نظام شایستهسالاری است و بالأخص اینکه به اذعان پژوهشگران، ساختار فعلی بوروکراسی در دستگاه های دولتی کشور ما با ارزشهای ایرانی اسلامی و ویژگیهای فرهنگی عقلایی ما کمتر انطباق دارد - فقیهی، واعظی و آغاز، . - 24 :1389 برخی مدیران دولتی از قدرت شخصی و تخصصی بی بهره اند، افق فکری محدودی داشته و با آمریت یعنی استفاده از زور و جبر و تنبیه، کارکنان زیرمجموعه خود را اداره میکنند. این مدیران به دلیل ضعف در تخصص، چارهای جزء نفوذ در کارکنان و وادار کردنشان به انجام دستورالعملها ندارند.

آنان با رواج چاپلوسی و سایر آفات اخلاقی محیطی را شکل میدهند که منزلتها و نقش ها آن گونه که شایستهی افراد لایق است، توزیع نشود و با ندانم کاریهای خود بودجه، امکانات و منابع سازمانی را به هدر میدهند. مدیران ماکیاول گرا آرکیتایپی ایجاد می کنند که چه بسا این کهنالگو را مدیران سابق به ارث برده باشند. شاید بتوان اذعان نمود که بعضاً ناتوانی سیستم بوروکراسی اداری در پرورش مدیران شایسته، افرادی مستأصل را ارتقاء میدهد که این مدیران خود الگوی رفتاری زیردستان خواهند بود، این سیر تطور تا جایی پیش میرود که اخلاق این مدیران تبدیل به نظام ارزشی مرجح شده و دیگران باید از این الگوی رفتاری تبعیت نمایند.

درنتیجه این مدیران سازمانهای دولتی را به سمت سازمانهای ناآرام پیش می برند و موجب عدم ثبات شغلی، پایین بودن انگیزش افراد - رواج افسردگی و خمودگی - ، مشارکت ضعیف، اختلافات زیاد، تخصصگرایی پایین، فرهنگسازمانی دو رو، عدم رعایت ارزشهای والای انسانی همچون عزتنفس و راستگویی، فساد بالای اداری و قانونگریزی میشوند - فقیهی و دیگران، . - 6 :1389 چنین است که اعتماد اجتماعی از بین رفته و ناامنی در سازمان و به تبع آن در جامعه حاکم میشود و مدیریت ماکیاولیستی سازمان را به تزویر و ریا و دزدی و اختلاس میکشاند - خلفازاده، . - 1384 سازمانهای دولتی نیز بهعنوان یک نهاد دولتی و سیاسی با تغییرات دولتها، تغییرات گسترده ای را در بدنه مدیریتی خود مشاهده میکنند و برخی از این مدیران انتخابی، گاهی فاقد تخصص لازم میباشند.

وجود این مدیرانکه عمدتاً شایستگی لازم را برای تصدی پست مدیریتی ندارند، موجب بروز رفتارهای سیاسی چون نفاق سازمانی، زیرآبزنی، چاپلوسی، شایعهپراکنی، خودشیرینی، و نظایر آن میشود که این امر سازمان را به سمت ناآرامی که پیشتر گفته شد، سوق میدهند. کژکارکردیهای اخلاقی مدیران در سازمانهای دولتی تبعات منفی بیشتری در جامعه از منظر کاهش اعتماد عمومی خواهد داشت - غفاری و مقیمی، . - 36 :1395 کارکنان در سازمانهای دولتی زمانی احساس تعلق و هویت دارند که با عشق کار کنند.

این میسر نمیشود مگر اینکه محیطی که آنها در آن فعالیت میکنند عاری از تزویر و ریا باشد و جو متخلق به اخلاق کاری حکمفرما بوده باشد. اگر محیط سازمانی تبلور لبههای تاریک رفتاری نظیر نفاق، چاپلوسی، شایعهپراکنی و نظایر آن باشد، اشتیاق به فعالیت عاشقانه و رفتار محبتآمیز بین افراد کاهش یافته و فرهنگ سازمانی نامطلوبی نزج می گیرد. بنابراین با توجه به اهمیت این مؤلفهها در سازمان، بررسی آنها حائز اهمیت فراوانی است و سؤال اصلی این پژوهش را شکل داده است که آیا رفتار ماکیاولی مدیران از کانال مدیریت تصویرپردازی از خود تأثیری در شکلگیری سازمان دو رو - فرهنگ نفاق سازمانی - دارد؟

ادبیات نظری:

سازمان دورو - نفاق سازمانی - ، حاصل شکلگیری فرهنگ نامطلوب در سازمانها است . »دورویی« آن است که انسان ظاهرش را به گونهای وانمود کند که خلاف باطنش باشد، مثلاً در ظاهر نشان میدهد که به کسی محبت دارد، اما در حقیقت خلاف آن باشد، این حالت را نفاق عملی نیز می نامند. نفاق نوعی دروغ است که بر پایه آن، فرد نگرشی خاص را وانمود میکند تا نزد دیگران خوب یا موجه جلوه کندبر. این اساس نفاق، رفتاری جعلی و فریبکارانه است که اولاً بر نگرشی ناهمگون با نگرش واقعی فرد دلالت دارد، دوم اینکه هدف از انجام دادن آن جلب نظر مثبت و نفوذ در مخاطب است - هادوی نژاد و دیگران، . - 84 :1389 طبق تعریف، نفاق1 نوعی دروغ است که بر پایه آن، فرد نگرشی خاص را وانمود میکند تا نزد دیگران قدسی یا موجه جلوه کند - گیلبای2، . - 1979 سازمان دو رو تزلزل رفتاری خواهد داشت و اگر این آنارشی رفتاری درمان نشود، شخصیت سازمان را شکل میدهد.

سازمان دو رو دیگر تنها برای کارکنان خود مخاطره اخلاقی ایجاد نمیکند، بلکه با تظاهر رفتاری ای که جزء ملکات نفسانی سازمان شده است با مشتریان، ذینفعان، جامعه، رقبا و غیره نیز صادقانه رفتار نمیکند و نمیتوان رفتار این سازمانها را پیشبینی نمود. در یک تقسیمبندی چهارگانه، پدیده سازمان دو رو را به چهارگونه مجزا تقسیم کردهاند: - 1 - دورویی روانشناختی؛ نوع خاصی از ناهمگونی شناختی است که در آن بین گفتار درونی فرد نزد عموم و برخی از رفتارهای او در گذشته ناسازگاری وجود دارد. - 2 - دورویی سازمانی درونی؛ گاه در سازمان بین آنچه توسط اعضا در لفظ ادعا میشود و آنچه در عمل بهکار گرفته میشود، فاصله بسیاری وجود دارد. بنابراین، شاهد آن هستیم که مدیر و اعضای سازمان، باورها، ارزشها و اصولی را مطرح میکنند که در عمل با رفتارشان انطباق ندارد.

آنها به این ناسازگاری، نفاق سازمانی ادارک شده میگویند. - 3 - رفتارهای منافقانه در ارتباطات بین فردی در سازمان؛ گاه عضوی از اعضای سازمان در دستکم دو موقعیت ارتباطی بین فردی با دیگر ذینفعان سازمان، رفتارهای متفاوت و گاه متناقضی درباره یک موضوع نگرشی واحد بروز میدهد که حداکثر یکی از آنها با نگرش واقعی او سازگار است - هادوی نژاد و همکاران، - 1392 و - 4 - خودشیرینی؛ گاه انسانها ضمن ارتباطات بین فردی خود با دیگران، بهصورت آگاهانه، ارادی و هدفمند فریبکارانه عمل میکنند؛ این فریبکاری میتواند قالبهای گوناگونی به خود بگیرد که از جمله آنها بروز رفتار یا وانمود کردن نگرشی خاص بر خلاف نگرش واقعی برای جذاب جلوه کردن نزد دیگران و نفوذ در آنها است. اینگونه رفتارها را در اصطلاح خودشیرینی3 مینامند - هادوی نژاد و همکاران، .

ماکیاولگرایی

ماکیاولیسم نظریهای سیاسی است که با نام نیکولو ماکیاول، سیاستمدار و متفکر ایتالیایی - 1527 -1469 - معروف شده است - اطمینان و حلبی، . - 23 :1386 ماکیاولیسم، بهمعنای بهکار بردن هر روشی - فارغ از قید اخلاقی بودن آن - برای رسیدن به هدف است و بر اساس دو دیدگاه عمدهی: هدف، وسیله را توجیه میکند و صحبت کردن، مطابق میل مردم، استوار است - فرقاندوست حقیقی و دیگران، . - 43 :1393 یکی از متغیرهایی که بر رفتار و ارتباطات بین فردی انسانها اثر شگرف میگذارد، میزانی از نفوذ و سلطه است که او بر طرف مقابل خود در یک ارتباط دارد و آن طرف را وادار به انجام خواستههای خود میکند. افراد با ویژگی ماکیاولی بالا، بیشتر به سلطه و نفوذ بر دیگران، توفیق در رقابت و متقاعد کردن دیگران تمایل دارند و کمتر متقاعد میشوند - زین4 و همکاران، 7 :2011 و کنعانی، . - 1395 آنها به وظیفهای که برایشان مطرح است به شدت گرایش دارند و میخواهند بدان جامعه عمل بپوشانند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید