بخشی از مقاله
مقایسه مهارتهاي بنیادي جابهجایی کودکان مبتلا به ناهنجاريهاي اندام تحتانی با افراد سالم
چکیده
در طول مراحل رشد حرکتی، مهارتهاي بنیادي جابهجایی تأثیر بسزایی در تقویت رشد حرکتی در طول عمر خواهند داشت، چراکه با ایجاد امکان براي واکاوي بیشتر محیط موجبات رشد بهتر را مهیا میکنند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه مهارتهاي بنیادي جابهجایی در کودکان 7 ساله مبتلا به ناهنجاريهاي اندام تحتانی با افراد سالم بود. جامعه آماري تحقیق، دانشآموزان پسر 7 سال دچار ناهنجاري هاي اندام تحتانی ساکن شهر قزوین بودند. پس از تهیه فهرست مدارس، چند مدرسه بهصورت تصادفی انتخاب شدند. سپس در غربالگري اولیه 96 کودك دچار ناهنجاري اندام تحتانی
(کف پاي صاف، زانوي ضربدري و پرانتزي) از میان جامعه آماري شناسایی شدند. براي ارزیابی راستاي زانو و اندازهگیري زانوي ضربدري و پرانتزي از کولیس با دقت 1/1 میلیمتر و بهمنظور ارزیابی قوس کف پا جهت احراز شرایط کفی پاي صاف، از روش CSI استفاده شد. آزمون مهارتهاي حرکتی درشت اُلریخ (ویرایش دوم) بهمنظور ارزیابی مهارتهاي حرکتی جابهجایی بهکار گرفته شد. در مقایسه گروه کف پاي صاف و زانوي پرانتزي با گروه کنترل، تفاوت معناداري مشاهده نشد .(P>0/05) درصورتیکه اختلاف معناداري در گروه زانوي ضربدري با گروه کنترل در اجراي مهارتهاي بنیادي جابهجایی یافت شد .(P=0/001) نتایج نشان داد که انحراف ایجادشده در ناهنجاري زانوي ضربدري علاوهبر ایجاد اختلال در راستاي اندام تحتانی، میتواند بر عملکرد کودکان در مهارتهاي جابهجایی تأثیر منفی بگذارد.
واژههاي کلیدي
زانوي پرانتزي، زانوي ضربدري، کف پاي صاف، مهارت بنیادي جابهجایی.
مقدمه
دانش رشد و تکامل حرکتی و جسمانی از جمله علومی است که میتواند موجبات بهزیستی را در دوران کودکی و بالطبع دورههاي بعدي رشد فراهم آورد. کیفیت رشد حرکتی کودکان یکی از موضوعات مهمی است که همواره مورد توجه متخصصان رشد و تکامل حرکتی و جسمانی بوده است. در این زمینه، مهارتهاي حرکتی بنیادي از جمله ویژگیهایی هستند که چارچوبی براي مهارتهاي حرکتی و ورزشی در سنین اواخر کودکی و نوجوانی است که در ادامه عمر میتواند کیفیت بهتري از فعالیتهاي روزانه زندگی را بههمراه داشته باشد. کودکی اولیه مقطعی حساس براي توسعه مهارتهاي بنیادي است که طی آن، ظرفیتهاي عصبی بالایی براي یادگیري مهارتهاي بنیادي وجود دارد، بهنحوي که در انتهاي دورة کودکی اولیه فرایند میلینه شدن تکمیل و امکان انتقال جریانهاي عصبی در طول سیستم عصبی فراهم میشود. بنابراین بررسی عوامل مؤثر بر این مهارتهاي حرکتی حائز اهمیت است. شایان ذکر است عدم شناسایی ضعف هاي مهارتهاي رشد حرکتی در دوران کودکی، میتواند تهدیدي براي کیفیت زندگی در آتیه باشد. بنابراین، توسعه مهارتهاي حرکتی بنیادي از جمله اهداف کلیدي است که باید مدنظر قرار گیرد، زیرا مهارتهاي حرکتی بنیادي بهسادگی در نتیجه افزایش سن توسعه پیدا نمیکنند .(9)
شناسایی ویژگیهاي رشدي کودکان بهمنظور برنامهریزي جهت افزایش غناي کیفی رشد حرکتی کودکان اهمیت ویژهاي دارد (9) و هر گونه اختلال اسکلتی ـ عضلانی که ویژگیهاي کینتیکی و کینماتیکی حرکات را در دوران کودکی تحت تأثیر قرار دهد، میتواند بالیدگی مهارتهاي حرکتی بنیادي را متأثر سازد .(8)
ناهنجاري هاي اسکلتی- عضلانی شرایط نامطلوبیاند که بر اثر عوامل محیطی، فقر حرکتی، کارکرد نامناسب عضلات و مفاصل بهوجود میآیند و امکان بهبود و اصلاح آنها از طریق حذف عوامل مربوطه وجود دارد 6)،.(14 برخی اختلالات وضعیت بدنی میتواند موجب تغییراتی در راستاي یک قسمت بدن نسبت به سطح اتکا شود که خود، حرکات لازم براي حفظ پاسچر مناسب و تعادل را محدود میکند
.(10) کودکانی که تبحر کمتري در مهارتهاي حرکتی بنیادي دارند، در حیطههاي حرکتی بیشتر دچار مشکل میشوند و این احتمال وجود دارد که در فعالیت هاي ورزشی و بازيهاي دورانِ کودکی و نوجوانی عملکرد حرکتی مناسبی نداشته باشند .(12)
برخی مطالعات انجامگرفته در جامعه دانشآموزي ایران، شیوع شایان توجه اختلالات اندام تحتانی را نشان داده است. براي مثال شجاعالدین شیوع ناهنجاريهاي اندام تحتانی را 69/7 درصد گزارش کرد که از این بین 20/91 درصد به عارضه زانوي ضربدري اختصاص داشت .(17)
از اختلالات تکاملی شایع در دوران کودکی، کف پاي صاف، زانوي ضربدري و پاي پرانتزي است.
زانوي ضربدري در کودکان 3 تا 6 سال شایع است و بهطور معمول نخستین بار زمانی مشاهده میشود که کودك شروع به ایستادن میکند. در این ناهنجاري خط وزن (خط کشش ثقل) که از مرکز مفصل ران به پایین میآید، نسبت به مفصل زانو به سمت خارج متمایل می شود و سبب تغییر الگوي اعمال بار حاصل از وزن بدن بر روي بخشهاي داخلی و خارجی مفصل زانو میشود .(6) وان در1 و همکاران
(2008) الگو و مدت زمان 100 متر راه رفتن را در افراد داراي زانوي ضربدري و پرانتزي بررسی و گزارش کردند افراد داراي زانوي پرانتزي عملکرد ضعیفتري در طول راه رفتن نسبت به افراد داراي زانوي ضربدري دارند. آنها عنوان کردند ضعف و کشیدگی عضلانی ایجادشده در ناهنجاري زانوي پرانتزي، تواناییهاي عملکردي این افراد را دچار اختلال میکند. براي مثال مدت زمان راه رفتن را در این افراد طولانیتر گزارش کردند .(19) در همین زمینه، گیلو2 و همکاران (2005) تأثیر زانوي ضربدري را بر الگوي راه رفتن بررسی کردند و به این نتیجه رسیدند که در افراد داراي زانوي ضربدري هنگام راه رفتن، پا دچار پرونیشن میشود و این مسئله ویژگیهاي الگوي حرکتیِ بهکارگیري عضلات را با تأخیر مواجه میکند .(11)
زانوي پرانتزي زاویهدار شدن جانب داخلی ران و استخوان درشتنی در ناحیه مفصل زانوست که ممکن است بهدلیل تغییرات وضعیتی در مفاصل ران و مچ پا بهوجود آید که عواملی همچون ضعف عضلات، نرمی استخوان، عادات زندگی و فقر حرکتی در بروز آن تأثیرگذار است. مطالعات انجامگرفته در حیطه ناهنجاري زانوي پرانتزي و ارتباط آن با اجراي مهارتهاي حرکتی بسیار محدود است. به گفته برخی محققان زانوي پرانتزي و چرخش درشتنی اجراي ورزشکاران را تحت تأثیر قرار میدهد. عنبریان و همکاران (1391) فعالیت عضلات اطراف زانو هنگام راه رفتن و دویدن در افراد داراي ناهنجاري زانوي پرانتزي و راستاي طبیعی را بررسی کردند. در تحقیق مذکور براي بررسی فعالیت عضلات، از الکترومایوگرافی استفاده شد. نتایج این تحقیق تفاوت معناداري را به لحاظ آماري در میزان انقباض
عضلات بین افراد با زانوي پرانتزي و گروه کنترل هنگام راه رفتن و دویدن نشان نداد .(8) هانت1 و
همکاران (2010) نیز حرکت تعادلی ایستادن روي یک پا را در افراد داراي ناهنجاري هاي اندام تحتانی بررسی کردند. نتایج نشان داد افراد داراي زانوي پرانتزي در انجام این حرکت نسبت به دیگران ضعیفتر بودند و دلیل این امر را ضعف عضلات چهارسر گزارش کردند .(13)
ناهنجاري کف پاي صاف، به کاهش ارتفاع قوس طولی داخلی پا گفته می شود که شدت آن براساس میزان کاهش ارتفاع قوس طولی داخلی یا سقوط ساختار اسکلتی پا، هنگام تحمل وزن تعیین می شود که اضافه وزن، پاي پهن و بزرگ، پرونیشن پا، کوتاهی تاندون آشیل، عدم تعادل بین قدرت و طول عضلات برونمفصلی، و ضعف و فلجی عضلات درونمفصلی میتوانند از علل پدیدآورندة آن باشند .(4)
در همین زمینه، عبدلی و همکاران (1390) تحقیقی با عنوان »رابطه قوس طولی پا با برخی شاخصهاي حرکتی منتخب کودکان 11 تا 14 ساله« انجام دادند. حرکات بنیادي مورد ارزیابی آنها در مهارتهاي جابهجایی شامل سرعت، چابکی، پرش طول و ارتفاع و در مهارتهاي استواري و تعادل بود.
آنها پس از بررسی 211 دانشآموز گزارش کردند که هیچیک از مهارت هاي جابهجایی منتخب، ارتباط معناداري با ناهنجاري کف پاي صاف نداشت .(5) تادر2 و همکاران (2008) نیز ارتباط بین درجات مختلف کف پاي صاف با مهارتهاي حرکتی مختلف در کودکان 11 تا 15 سال را بررسی کردند و هیچ گونه ارتباط معناداري بین کف پاي صاف با هفده مهارت حرکتی بررسیشده گزارش نکردند .(18)
از طرف دیگر، شی3 و همکاران (2012) و علیزاده و همکاران (1387) کینماتیک اندام تحتانی افراد با کف پاي صاف و نرمال را بررسی کردند. مطالعه آنها تفاوت معناداري را در میزان سرعت و دامنه حرکت مفاصل ران، زانو و مچ پا در دو گروه نشان نداد و الگوهاي حرکتی در مفاصل هر دو گروه یکسان بود 16)،.(7
همانطورکه گفته شد چنانچه انحرافات تکاملی پس از دوران اولیه کودکی یعنی حدود شش سالگی پایدار بمانند یا تشدید شوند، موجب تغییر انحرافات از حالت تکاملی به انحرافات وضعیتی یا ناهنجاري هاي ساختاري میشوند. این تغییر ممکن است در کفایت مهارتهاي حرکتی بنیادي که در 6
تا 7 سالگی کامل میشود، تأثیرگذار باشد .(2) موردي که همواره در خصوص ناهنجاريهاي اسکلتی-
عضلانی بهویژه در اندام تحتانی مثل کف پاي صاف، زانوي ضربدري یا پاي پرانتزي مطرح بوده، این -
است که آیا این عوامل تأثیري بر مهارتهاي حرکتی بنیادي در دوران کودکی دارند یا خیر؟ بنابراین هدف از این تحقیق مقایسه مهارت هاي بنیادي (جابه جایی) در کودکان 7 سال مبتلا به ناهنجاري هاي اندام تحتانی با افراد سالم است تا در صورت مشاهدة هر گونه اختلاف، تمهیدات لازم براي بهینهسازي این وضعیت مدنظر مسئولان امر قرار گیرد.
روش تحقیق
تحقیق حاضر توصیفی و از نوع علی مقایسهاي است. طرح تحقیق مطالعهاي چهار گروهی، در سه گروه تجربی شامل گروه کف پاي صاف، زانوي ضربدري، زانوي پرانتزي و گروه کنترل است. جامعه آماري تحقیق، دانشآموزان پسر 7 سال داراي ناهنجاريهاي اندام تحتانی شهر قزوین بودند. پس از تهیه فهرست مدارس، شش مدرسه بهصورت تصادفی ساده انتخاب شدند. پس از هماهنگی با معلمان ورزش که ارزیابیهاي ادواري از وضعیت ساختار قامتی دانشآموزان داشتند، طی فهرستی افراد داراي عارضه زانوي ضربدري، پاي پرانتزي و کف پاي صاف معرفی شدند. سپس در غربالگري اولیه از طریق مشاهدة پاسچر، 96 کودك داراي ناهنجاري اندام تحتانی (کف پاي صاف، زانوي ضربدري و پرانتزي) از میان جامعه آماري شناسایی شدند. پیش از پژوهش، رضایتنامه کتبی والدین از تمام آزمودنیها گرفته شد.
معیارهاي خروج1 از تحقیق عبارت بودند از: وجود اختلالات رشدي یا آسیبهاي سیستم عصبی؛ وجود آسیبها و صدمات ارتوپدیک (شکستگی، شلی مفصل، پارگیهاي لیگامانی، آسیب مینیسک و کپسول مفصلی زانو یا مچ پا) و معلولیتهاي پایدار حسی حرکتی. از آزمون الریخ ویرایش دوم(TGMD-2) 2
براي ارزیابی مهارتهاي حرکتی بنیادي کودکان استفاده شد. مهارتهاي حرکتی جابهجایی مشتمل بر دویدن، یورتمه رفتن، لیلی، جهیدن، پرش جفت، سر خوردن بود که مجموع نمرههاي آنها براي هر فرد محاسبه میشد.
چون شدت عارضه کف پاي صاف، زانوي ضربدري و پاي پرانتزي میتوانست بر حصول نتایج اثرگذار باشد، اطلاعات مربوط به آزمودنیهایی که عارضه درجه 1 کف پاي صاف، زانوي ضربدري و پاي پرانتزي داشتند (بهترتیب در زانوي ضربدري و پرانتزي، فاصله بین قوزكهاي داخلی و اپی کندیلهاي ران کمتر از 2/5 سانتیمتر بود و در خصوص کف پاي صاف تغیر شکل کم و نبود درد، در کف پا مشاهده
میشد)، تحلیل شد. از طرف دیگر، بهمنظور کنترل هرچه بیشتر عوامل احتمالی اثرگذار بر نتایج تحقیق، ترکیب بدن (میزان عضلات کل بدن و بهخصوص عضلات اندام تحتانی، درصد چربی بدن و تودة بدون چربی) آزمودنیها با استفاده از دستگاه تحلیل ترکیب بدن (مدل(In Body 320 کنترل شد.
روش اجراي کار
در این تحقیق براي ارزیابی راستاي زانو و اندازهگیري زانوي ضربدري و پرانتزي از کولیس با دقت 1/1
میلی متر استفاده شد. براي اندازهگیري زانوي ضربدري، آزمودنی در حالت میایستاد و راحت قرار میگرفت و کندیلهاي داخلی زانو را به یکدیگر میچسباند و کاملاً به هم نزدیک بود و هیچگونه فشار و انقباض غیرطبیعی را تحمل نمیکرد، فاصله میان قوزكهاي داخلی از نماي قدامی اندازهگیري و به میلی متر ثبت می شد. همچنین براي اندازهگیري زانوي پرانتزي، آزمودنی در حالت ایستاده و راحت، درحالیکه قوزكهاي داخلی را به هم چسبانده و کاملاً به هم نزدیک کرده و هیچگونه فشار و انقباض غیرطبیعی را تحمل نمیکرد، فاصله بین دو اپیکندیل داخلی زانو از نماي مقابل اندازهگیري و به میلی متر ثبت می شد. براي ارزیابی قوس کف پا از روش CSI استفاده شد؛ در این روش آزمودنی روي صندلی مینشست و سینی حاوي پودر تالک زیر پایش قرار میگرفت و از او خواسته میشد تا پاي خود را به پودر آغشته کند. سپس صفحه مشکیرنگی که اثر کف پا روي آن کاملاً مشخص میشد، زیر پاي آزمودنی قرار داده می شد و از آزمودنی خواسته میشد تا روي پاهایش بایستد و سر خود را بالا نگه دارد و دوباره بنشیند. سپس باریکترین و پهنترین قسمت اثر پا با از خطکش اندازهگیري و به میلیمتر ثبت میشد و با استفاده از فرمول مربوط به شاخص قوس کف پا (CSI) وضعیت قوس کف پاي آزمودنی به یکی از پنج وضعیت: .1 قوس زیاد، .2 قوس طبیعی، .3 قوس کم، .4 قوس متوسط و .5 کف پاي صاف نسبت داده میشد .(15)
مهارتهاي حرکتی جابهجایی آزمودنیها بهوسیله آزمون مهارتهاي حرکتی درشت اُلریخ ویرایش دوم بررسی و ارزیابی شد. موارد آزمون شامل دویدن، یورتمه رفتن، لیلی، جهیدن، پرش جفت و سر خوردن بود. براي اجراي آزمون محقق نحوة اجراي هر مهارت را بهطور کامل شرح میداد، سپس براي هر کودك آزمون را به نمایش میگذاشت و در ادامه از کودك خواسته میشد پس از یک بار مشاهده، هر مهارت را اجرا کند. اجراي هر مهارت توسط هر آزمودنی با دوربین ضبط و پس از اتمام کار و براساس شاخصهاي مورد نظر در هر مهارت، نمرة فرد تعیین و ثبت شد. حداقل نمره در هر مهارت
صفر و حداکثر نمره شش است. این آزمون براي برآورد عملکرد حرکتی درشت در کودکان 3 تا 10 ساله طراحی شده و روایی آن %96، پایایی آن براي هر یک از خردهآزمونها %87 و براي بهرة حرکتی درشت
%91 است .(1) از آزمون آماري تحلیل واریانس یکطرفه براي مقایسه میانگین گروهها و از آزمون تعقیبی توکی نیز براي مقایسه گروه ها استفاده شد.