بخشی از مقاله


نقش امر به صرفه جويي و نهي از اسراف در اقتصاد مقاومتي
چکيده
توصيه به صرفه جويي و جلوگيري از اسراف به منزله امر به معروف و نهي از منکر است . نگاه قرآن به مسئله اقتصادي نگاهي در راستاي بهره وري مناسب و درست از امکانات و وسايلي است که خداوند در اختيار بشر به طور مستقيم و يا با توليد و کار قرار داده است . از اين رو از مردم مي خواهد که هر چيزي را درست و به شکل مناسب آن مورد استفاده قرار داده و از اسراف و تبذير و عدم بهره مندي از آن خودداري ورزند. اسراف بر هم زننده تعادل و موازنه بين دخل و خرج و نيز نابودکننده توانايي مالي زندگي و ضايع سازي ثروت و امکانات حيات است توجه به اعتدال و صرفه جويي در هزينه هاي زندگي مايه بقا و توانايي مالي در زندگي و حافظ مناعت و شخصيت انساني آدمي است . اندازه گيري درمخارج نسبت به درآمد براساس ضرورت ها و پس انداز مقداري از مازاد مصرف ، بنيان خانواده را تا حد زيادي در مقابله با خطرات محافظت خواهد نمود و زندگي اسراف گرايانه علاوه بر اينکه روح عاطفي و انساني را ازبين مي برد و انسان را از درد و سوز ديگران بي خبر مي سازد، از نظر اقتصادي نيز به شخص مسرف و بلکه به اجتماع آسيب مي رساند؛ چرا که سرمايه ها را پايان مي بخشد و فرد و جامعه را به نابودي مي کشاند اسراف پيامدهاي مانند کم برکتي، زوال نعمت ، ورشکستگي، فقر، نابودي امکانات و ... به همراه دارد صرفه جويي به مفهوم مصرف چيزي به شکل درست و مناسب آن است . اين مساله براي ايجاد تعادل ميان درآمد و هزينه بسيار مهم و اساسي است و در حوزه اقتصاد خانواده نيز مي تواند تاثيرگذار و سرنوشت ساز باشد. با اين همه صرفه جويي علاوه بر اينکه در حوزه اقتصاد شخصي معنا و مفهوم مي يابد در حوزه اقتصاد عمومي نيز معنا دارد . در اين تحقيق کوشيده ايم به روش کتابخانه اي و با بررسي پايگاه هاي الکترونيکي، اهميت و ضرورت صرفه جويي و جلو گيري از اسراف را تبيين کرده و به نقش امر به صرفه جويي و نهي از اسراف در اقتصاد مقاومتي بخصوص ، مديريت مالي شخصي بپردازيم .
کلمات کليدي: اسراف ،صرفه جويي ،امر به معروف ، نهي از منکر،اقتصاد مقاومتي ، مديريت شخصي
١- مقدمه
«اسراف »، کلمه اي که بارها آن را شنيده ، ولي بدون توجه به آن ، از کنارش رد شده ايم .راستي شما چقدر به اين موضوع فکر کرده ايد ؟ آيا اگر کسي به شما عنوان «اسرافکار»را بدهد،مي پذيريد يا نسبت به آن عکس العمل نشان مي دهيد؟ با توجه به اين که هر يک از ما به نحوي مرتکب اسراف شده ايم بنا براين بهتر است که بپذيريم ما نيز دچار اسراف مي شويم بدون اينکه متوجه آن باشيم .
غرق شدن در ماديات و روي آوردن به تجملات که به حق مي توان آن را نوعي بيماري مربوط به قرن اخير ناميد، از نمونه هاي بارز اسراف و از عوامل عمده آن به شمار مي آيد.بسياري از افراد اگر به اندازه نياز خود مصرف کنند، جايي براي کمبود و فقر در جامعه باقي نمي ماند با کمي دقت در اين مورد، متوجه مي شويم بسياري از چيزهايي را که مصرف مي کنيم و يا تمايل به داشتن آنها را داريم ، غير ضروري هستند و نبود آنها هيچ مشکلي را در زندگي ايجاد نمي کند، بدون اسراف هم مي توان زندگي سالم و درستي داشت ، به شرط آنکه ساده زيستن را بر هر چيزي ترجيح دهيم .(عليخان ،١٣٨٦)
در علم اقتصاد چون سخن از توليد و توزيع و مصرف است واژه صرفه جويي به معناي مصرف درست و مناسب چيزي است که در اختيار شخص قرار دارد و در ازاي آن کار و يا هزينه اي پرداخت شده است . بنابراين صرفه جويي در ارتباط با مصرف چيزي است که داراي ماليت مي باشد و انسان در قبال آن کار و يا هزينه اي پرداخته و يا مي پردازد.(عليخاني،١٣٩٠)
بي ترديد ابتلا به اسراف و تبذير، يکي از مشکلات جامعه است . مصرف گرايي و زياده روي در مصرف ، مشکلات اقتصادي بسياري براي جامعه ايجاد کرده است .
مشکل اسراف آن چنان در تار و پود جامعه ريشه دوانده است که صرفه جويي و جلوگيري از اسراف و تبذير به عنوان يکي از راه حل هاي اساسي تنظيم اقتصاد جامعه اسلامي مطرح مي شود.
بدون شک نعمتها و مواهب موجود در کره زمين براي ساکنانش کافي است اما به يک شرط ، و آن اينکه بيهوده به هدر داده نشوند بلکه به صورت صحيح و معقول و دور از هر گونه افراط و تفريط مورد بهره برداري قرار گيرد، و گرنه اين مواهب آنقدر زياد و نامحدود نيست که با بهره گيري نادرست آسيب نپذيرد.


به طور قطع اسراف و تبذير انسانهاي امروز باعث محروميت نسل هاي آينده مي گردد، لذا در بهره گيري از مواهب خداوند اعتدال در مصرف شرط استفاده از اين نعمت هاي الهي است . (صالحي،١٣٩١)
اسراف وتبذير از اعمال وکجروي هاي ناشايست جامعه انساني است و با شناخت عوامل آن مي توان آن را کاهش ويا از بين برد،انسان در پرتو احکام دين مبين اسلام و دستاوردهاي فرهنگي بشري مي تواند بر اين پديده ي زشت اجتماعي غلبه وبراي انسان بشارت بياورد که با اندکي تفکر وتاًمل مي توان راه هاي صحيح استفاده وصرفه جويي را انتخاب نمود.انسان اگر همنوعان خود را درک کرده وبه دردهاي فقر آنان گوش فرا دهد وجدانش او را نهيب مي زند که با صرفه جويي و قناعت ومبارزه با اسراف مي تواند به تعبير قرآن اشرف مخلوقات بودن خود را به اثبات برساند .
خانواده ها مي توانند با اولويت هاي مصرف ومخارج خانواده ،قناعت ،صرفه جويي (در تمامي مصارف )،پرهيزاز تجمل گرايي و نيز تغيير الگوهاي غلط به الگوهاي صحيح در تحقق اقتصادمقاومتي در خانواده گام اساسي را بردارند.(اکبرزاده ،١٣٨٨)
٢- اسراف
اسراف به معني هرگونه زياده روي و اتلاف و تجاوز از حد طبيعي واعتدال است به عبارتي روشن تر هر چيزي از نظر طبيعي حد و مرزي دارد و هر گونه بيهوده گرايي وعدم رعايت حدود در کميت وکيفيت مي توان آن را نوعي اسراف وتبذير ناميد.(معين ،١٣٦٢)
واژه «اسراف » در لغت به معني «گزاف کاري کردن ، در گذشتن از حد ميانه ، تلف کردن مال ، ولخرجي کردن (صالحي،١٣٩١)
راغب در مفردات مي گويد: اسرف به معناي تجاوز کردن از حد در هر کاري است که از انسان سر بزند. گرچه کاربرد آن در هزينه کردن مال بيشتر است و گاهي به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زماني هم به چگونگي بذل مال و مورد آن گفته مي شود(راغب ،١٤١٦ ه )
٢-٢-پيامدهاي اسراف
کم برکتي: اسراف ، عملي مخالف تقوا و دستورات و سفارشهاي خدا و اولياي الهي است و باعث مي شود برکت از زندگي انسان رخت بربندد. امام صادق عليه السلام فرمودند: «اِنَّ مَعَ الاسْرافِ قَِّلۀَ اْلبَرَکَۀِ؛ همانا اسراف همراه با کاهش برکت است . (کليني، ١٣٩١)
زوال نعمت : يکي از آثار شوم اسراف و تبذير تباهي و زوال نعمت است . امام علي عليه السلام فرمودند: «َاْلقَصْدُ مَثْراةٌ وَالسَّرْفُ مَثْواةٌ ، اعتدال و ميانه روي موجب فراواني مال و ثروت و اسراف باعث تباهي و نابودي آن است . (شيخ انصاري، ١٣٨٥)
ورشکستگي (افلاس ): از ديگر آثار زيان بار افراط و ولخرجي که کم و بيش در اطراف خود به چشم ديده ايم ، ورشکستگي است . خيلي از افراد به خاطر داشتن ثروت زياد دست به انواع ريخت و پاشها و ولخرجي مي زنند و چون داراي ثروت هستند، ترسي از آينده ندارند، غافل از اينکه ولخرجي موجب مفلسي و بينوايي است .
فقر: بي شک يکي از عوامل مهم فقر و تنگدستي در جهان ، اسراف و تبذير است . آنهايي که دست به ولخرجي و ريخت و پاشهاي بي حد و حساب مي زنند و با
اسراف ، امکانات مادي بيشتري را صرف هوسهاي خود مي کنند، سرانجامي جز تهيدستي و شکست اقتصادي در انتظارشان نيست .علي عليه السلام فرمودند:
«سَبَبُ اْلفَقْرَِ الاِْسْراف ؛ اسراف سبب فقر است .(شيخ انصاري،١٣٨٥)
نابودي امکانات : از جمله آثار ولخرجي، نابودي امکانات است . اميرمؤمنان علي عليه السلام فرمودند: «َالاِْسْرافُُ يفْني اْلجَزيلَ ، اسراف ، [امکانات ] زياد را نابود مي سازد.(انصاري،١٣٨٢)
٢-٣– ريشه ها و عوامل اسراف
اسراف نيز مانند بسياري از اعمال بر خاسته از ريشه ها وعواملي است که بدون توجه وپرداختن بدان ها،حذف آن از زندگي فردي واجتماعي ما عملي نخواهد بود.(عيسي زاده ، ١٣٨٨)
١-خود نمايي:فرد براي خودنمايي وفخرفروشي به ديگران اسراف مي کند.
٢-تربيت خانوادگي: فردي که در خانواده اي رشد وتربيت يافته که بزرگترهاي آن خانواده الگوي صحيحي براي مصرف نداشته اندوبه هردليلي که هست به زياده روي وبي بند وباري درمصرف خوگرفته اند.اين روش نيزهمانند سايرجهات اخلاقي درساختارروحي وشخصيتي اوتاُثيرخواهدگذاشت وآن رابه عنوان يک صفت به دست آمده ازخانواده به اجتماع ونيزخانواده اي که خودآن راتشکيل خواهد داد منتقل خواهدکرد.مگراينکه باتغيير اخلاق وتربيت خويش ،خود را ازگرفتاري بدان رها بخشد.
٣-فساد اخلاقي : در بعضي از مردم زمينه اسراف را بايد در شخصيت اخلاق و روحي آنان جستجو کرد،زيرا شخصي که خود را به تجاوزوقانون شکني عادت داده وبه گناه وسرکشي خو گرفته است معمولاًنمي تواند فرد معتدلي درامور مالي باشد وهمواره بر اساس پيروي از هوا وهوس در پي ارضاي تمايلات افسار گسيخته خويش مي باشد وسرمايه ي خود را در راه تامين خواسته ها وعادات زشت وهوسبازانه اش به هدر خواهد داد.
٤-تقليد : ازعوامل بسيارمهم درتربيت بشرتقليد است .انسان هميشه مي خواهد زندگي اش را با کساني که درنظر او شرافت و موفقيت دارند هماهنگ سازد.
اين احساس اگر همراه با هدايت عقل وانتخاب الگوهاي مناسب وصحيح باشد انسان را در رشد کمالات و فضائل اخلاقي به پيش مي برد و برعکس چنانچه اين خوي انساني با تعصب وجهل و خواسته هاي نفساني همراه باشد، نتايجي خطرناک و زيان بار در زندگي انسان دارد که اين خود بزرگ ترين مانع براي هدايت انسان مي باشد. تقليد و پيروي کورکورانه از اين و آن از عوامل اسراف نيز شمرده مي شود.

٥-وسواس : وسواسي بودن از بيماري هاي رواني است که اضافه بر هدر دادن عمر و فرسودن اعصاب وقواي روحي وجسمي،از موجبات وريشه هاي اسراف محسوب مي شود.به عنوان نمونه ممکن است کسي در موضوع ضيافت و پذيرايي از ميهمان ،دچار وسواس باشد که با وجود تهيه غذايي مناسب براي ميهمان ، باز هم مرتب از اينکه نکند به طور شايسته از ميهمان خود پذيرايي به عمل نياورده باشد، دچار ناراحتي مي شود و به دنبال آن درجهت فراهم کردن سفره اي پرخرج وسنگين به اسراف وتبذير درافتد و نيز کسي که درنوع پوشش کفش و لباس و يا وسايل و لوازم منزل دچار وسواس است ، همواره درانديشه ي تعويض وتبديل به احسن به سر مي برد و با مشکل ، از داشتن نوع معيني از لباس و يا وسيله ي زندگي راضي مي شود و هميشه فکر مي کند آنچه دارد درخور وشايسته ي او نيست و با شاُن او مناسبتي ندارد.
٦-ثروت اضافي : خانواده اي که درآمد مالي و سرمايه اش تنها به اندازه ي ضرورت ها و نيازهاي اوست به ناچار براي پاسخ گويي بدان ضرورت ها درصدد کنترل مصرف واندازه گيري در آن برخواهد آمد ولي اگرميزان ثروت ودرآمد آن برمقدار احتياجات و نيازهاي واقعي آن افزوده شود وچنانچه اعضا و بويژه مديرخانواده از تربيت اخلاقي و فرهنگ صحيح مصرف بي بهره باشند به خيال اينکه زياده روي و اسراف به بنيه ي مالي آنان خللي نمي رساند، به اين عمل کشيده خواهد شد ولي بايد توجه داشت که اولاً هميشه روال زندگي به يک منوال نبوده وفراز ونشيب هاي زيادي برسر راه انسان وجود دارد .چه بسا خانواده هايي که زماني در اوج عزت ورفاه به سرمي برده اند وپس ازمدتي به مسکنت وفقرمبتلا شده اند.ازاين رو انسان معتدل و آينده نگر در روزگار وسعت به فکرروز محنت نيز هست وبا پرهيز از اسراف و تبذير آينده خويش را هم درنظر مي گيرد وثانياً چه اشکال دارد انسان به قدرضرورت و رفع نيازهاي معمولي از ثروت خوداستفاده کند واضافه ي آن را در راه برطرف کردن احتياجات و نيازمندي هاي ساير همنوعان خويش به کار گيرد.
٣-صرفه جويي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید