بخشی از مقاله

چکیده

فرآیند مکانیزاسیون تولید خرما به دلایل عمدهاي همچون ناهمگونی ساختاري، مغفول ماندن عوامل اقتصادي – اجتماعی، تفکر خطی در دسترسی به تاج نخل و فقدان شاخصهاي کاربردي طی 5 دهه گذشته در عمل موفق نبوده است. مرور موانع توسعه و راهکارهاي موجود نشان میدهدکه به منظور توسعه مکانیزاسیون تولید خرما، همراه با اصلاح ساختار و توجه به عوامل اقتصادي – اجتماعی به صورت منطقهاي، تغییر نگرش نسبت به دسترسی به تاج و روش اجراي عملیات آن الزامی است. بدین منظور در ابن مقاله براي نخستین بار تئوري عامل مکانیزاسیون نخیلات و شاخص وابسته به ارتفاع عملیات به عنوان چارچوبی نوین براي ایجاد تحول و توسعه مکانیزاسیون تولید خرما ارائه گردید.

مقدمه

نخل خرما به قدمت تاریخ بشر، با وجود توسعه جوامع و تغییر در عادتهاي غذایی، کماکان از جایگاه ویژهاي در عادات غذایی، فرهنگ و اقتصاد جوامع تولیدکننده آن برخوردار است. در سال 2012 حدود 7/5 میلیون تن خرما از سطحی بالغ بر 1/1 میلیون هکتار نخیلات گسترده در بیش از 30 کشور جهان برداشت شده است . - Faostat, 2015 - با وجود ارزش غذایی بسیار، امروزه به دلایلی همچون نقش کمرنگ در زنجیره غذایی و قیمت بالاي آن در اثر هزینههاي عمدتا کارگري تولید، از توسعه بازمانده است - مستعان، 1390ب - . نخل خرما گیاهی تکلپه از خانواده Palmacea که با برگهاي مرکب از برگچههایی در اطراف رگبرگ میانی، داراي یک نقطه رشد انتهایی در بالاي تنه شناخته میشود که میتواند تا 100 سال و بیشتر و تا ارتفاعی نزدیک به 30 متر رشد کند.

تولید خرما دربردارنده مجموعه عملیاتی است که جملگی آنها را میتوان در سه ناحیه متمایز عملیاتی پاي نخل، تنه و تاج دستهبندي نمود. تاج، مهمترین ناحیه عملیاتی نخل است که مجموعه عملیات آن در اکثر کشورهاي جهان به صورت دستی و با تکیه بر نیروي کارگر و صعود از نخل اجرا میشوند . - Seelig, 1974 - براي تولید خرما در هر فصل حداقل 10 نوبت صعود از نخل الزامی بوده و این امر در وهله اول مستلزم وجود کارگر ماهر کافی و مایل به صعود از نخل است .

- Zaid & De Wet, 2002 - کار در ارتفاع همراه با مخاطرات سقوط و خطرات آسبدیدگی از سوي خارها و برخی موجودات گزنده همچون مار و عقرب بوده و از اینرو هزینه کارگران بالارو نخل به طور مشخصی بیشتر از کارگران معمولی بوده و در نهایت سبب بالا رفتن قیمت تمامشده محصول میگردد. این امر با توجه به توسعه جوامع و کاهش شدیدي نیروي کار ماهر و مایل به کار در نخیلات بویژه در سالهاي اخیر تشدید و به عاملی محدودکننده در مسیر توسعه تولید خرما بدل شده است. از اینرو امروزه اجماعی همگانی در خصوص لزوم توسعه کاربرد مکانیزاسیون براي تولید خرما و کاهش وابستگی این صنعت به نیروي کار ماهر انسانی بوجود آمده است.

دستاوردهاي مکانیزاسیون تولید خرما

بحثهاي جدي در خصوص لزوم توسعه مکانیزاسیون تولید خرما در سال 1928 و در گزارشهاي موسسه خرماکاران ایالات متحده امریکا به میان آمده است. گزارشهاي سال 1941 نشان داده که بیش از 70 درصد هزینههاي تولید خرما از نوع کارگري بوده و عملیات برداشت به تنهایی 38٪ از کل هزینههاي کارگري را به خود اختصاص داده است. مهمترین دستاوردهاي مکانیزاسیون در تولید خرما از سالهاي ابتدایی توسعه آن تا کنون شامل موارد زیر است - مستعان، 1390 الف - :

•    ساخت جداساز پاجوش، خردکن برگ و سکوي برداشت - 1946 -

•    ارائه گردهافشانهاي ساده تیرکی 1952 - و - 1957

•    توسعه سیستمهاي برداشت مکانیزه - 1961 -

•    برداشت مکانیزه خرما در 80٪ از نخیلات ایالات متحده در سال 1966-7

•    توسعه روشهاي مکانیزه گردهافشانی با هواپیما - 1969 -

•    توسعه روشهاي زمینی گردهافشانی - 1970 -

•    ساخت دستگاه استخراج گرده - 1975 -

•    معرفی پیشنیازهاي 10 گانه فائو براي توسعه مکانیزاسیون تولید خرما - 1981 -

با گذشت زمان تحقیقات مکانیزاسیون تولید خرما در ایالات متحده متوقف و کارهاي بسیاري مشابه با آنچه در دانشگاه کالیفرنیا انجام شده، در سطح کشورهاي خرماخیز جهان همچون ایران، عراق، عربستان، امارات، عمان و رژیم اشغالگر قدس انجام گردید. با این وجود هیچ یک از تحقیقات انجام شده و دستگاهها و روشهاي تحقیقاتی توسعههیافعملاًت به مرحله کاربرد تجاري راه نیافته و کماکان مکانیزاسیون تولید خرما در سطح ابتدایی و وابسته به صعود و عملیات کارگر باقی مانده است.

موانع مکانیزاسیون تولید خرما

بنا بر اذعان بسیاري از محققان تولید خرما، عوامل محدوده کننده بسیاري در مسیر توسعه مکانیزاسیون تولید خرما قرار دارند با این وجود مهمترین عوامل محدود کننده توسعه مکانیزاسیون تولید خرما را میتوان در 5 مورد زیر دستهبندي نمود:

ناهمگونی بستر تولید

بنا بر گزارشهاي فائو پیشنیازهاي 10 گانه در نخیلات کشورهاي در حال توسعه فراهم نیست. از اینرو وجود عوامل متغیر بسیار محیطی و عملیاتی، چالشهاي بسیاري را فراروي محققین مکانیزاسیون قرار داده و در نهایت پیچیدگی فرآیند توسعه مکانیزاسیون را سبب شده است. به منظور مقابله با این امر، سه رهیافت اساسی زیر پیش روي محققین مکانیزاسیون بوده که دو مورد اول آن مورد متابعت جدي قرار گرفته است:

•    توصیه توسعه باغات مدرن و توسعه ماشین آلات عمومی همچون انواع بالابرها

•    چالش با پیچیدگیهاي موجود از طریق استفاده از فناوريهاي پیشرفته و روباتیک

•    کاهش پیچیدگی عملیات از طریق توسعه ابزار عملیاتی اختصاصی

محدودیتهاي اقتصادي و اجتماعی

تفاوت در شرایط اقتصادي و اجتماعی کشورهاي مختلف اغلب در تحقیقات مکانیزاسیون مورد غفلت واقع شده است. در حالی که کاربرد مکانیزاسیون در کشورهاي توسعهیافته به سبب نبود نیروي کار و به منظور حفظ سطح تولید است، هدف از کاربرد مکانیزاسیون در کشورهاي در حال توسعه پر کردن خلاءهاي محتمل در نیروي کار، کاهش هزینههاي تولید و توسعه کشت و کار خرما میباشد. بر این اساس اگرچه ممکن است کاربرد ماشینهاي هوشمند حتی با افزایش هزینههاي تولید در کشورهاي توسعه یافته موجه باشد، کاربرد این گونه ماشینآلات در کشورهاي در حال توسعه به مانند استفاده از ماشینهاي لوکس براي خردهفروشی و دورهگردي رخ مینماید.

طبیعت متغیر فرآیندهاي عملیاتی تولید خرما

عمر اقتصادي یک نخل فراتر از یک نسل انسانی و بیش از 40 سال است. این امر دربردارنده دورههاي مختلفی در تولید است که با توجه به افزایش تدریجی ارتفاع نخل تغییراتی تدریجی در نحوه اجراي عملیات را سبب میگردد. نمونه این امر تغییر در نحوه عملیات با افزایش ارتفاع نخل است که در سنین اولیه بدون نیاز به صعود از نخل است لیکن با ارتفاع یافتن نخل تا حدود 4 الی 5 متري استفاده از نردبانهاي ساده موجهتر بوده و پس از آن صعود الزامی میشود. از اینرو میتوان نتیجه گرفت که هر یک از روشهاي عملیاتی عمر مفیدي داشته و به احتمال زیاد نمیتوان از یک روش خاص براي کلیه دورههاي تولید خرما استفاده نمود.

تفکر خطی در صعود از نخل

اصرار بر ارسال کارگر به تاج نخل براي انجام عملیات تولید خرما تفکر غالب در تحقیقات مکانیزاسیون بوده است. این امر با وجود عدم دستیابی به کارایی قابل توجه ماشینهاي عرضه شده در مقایسه با کارایی نیروي کارگري موجود، به ایدهاي ناکارآمد بدل شده است. این امر بر مبناي محاسبات هزینه عملیات با استفاده از رابطه 1 به دلیل سربار شدن هزینههاي ماشین، به روشنی قابل تشخیص است. در این رابطه - Co - هزینه کل عملیات، - tt - زمان کل اجراي عملیات، - N - تعداد نخلهاي کار شده، - nw - تعداد کارگر اکیپ عملیات، - Cw - دستمزد کارگر و - Ce - هزینه ماشین میباشند.

البته رابطه فوق رابطهاي عام میباشد که به مقایسه روش ها از دیدگاه هزینه کمک مینماید لیکن قادر به ارائه راهکاري براي تغییر در طراحی ماشینهاي کنونی و یا بیان تاثیر سایر متغیرهاي تصمیمگیري همچون سرعت اجراي عملیات و عوامل ایمنی و ارگونومیک نیست. همچنین لازم به ذکر است که افزون بر هزینه سایر عوامل همچون مدیریت بهتر تولید، ایمنی کار و یا وابستگی کمتر به نیروي کار انسانی میتوانند بسته به شرایط اقتصادي-اجتماعی منطقه تولید، به صورت غیرمستقیم در تغییر توازن این رابطه موثر باشند.

فقدان شاخصهاي مکانیزاسیون

شاخصهاي مکانیزاسیون مبنایی مشترك براي ارزیابی دستاوردها و جهتگیري فرآیندهاي تحقیق و توسعه و بهینهسازي فرآیندها و ماشینها فراهم میسازند. متاسفانه در حال حاضر هیچ شاخص یا مبناي مشترکی براي مقایسه طیف متنوع دستاوردهاي به دست آمده تا کنون، وجود ندارد و از اینرو فرآیند توسعه مکانیزاسیون تولید خرما فاقد راهنماي مسیر توسعه است.

مبانی و راهکارهاي نوین مکانیزاسیون تولید خرما تئوري مکانیزاسیون نخیلات

توجه به مزیتهاي عمده مکانیزاسیون همچون انجام به موقع عملیات، سرعت کار بیشتر، جایگزینی نیروي کار انسانی بانیروي ماشین و ... منجر به فرمولبندي رابطهاي عام براي بیان عوامل موثر در تصمیمگیري براي مکانیزه کردن عملیات تولید خرما میگردد. این رابطه بر مبناي مفهوم اساسی زمان بهینه عملیات و ضریب کاهش ارزش محصول استوار بوده و توسط رابطه 2 قابل بیان میباشد که در آن - P - قیمت محصول، - Y - عملکردو - - Crl ضریب کاهش ارزش محصول هستند.                

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید