بخشی از مقاله

چکیده:

شرقشناسی همچون فرایندي است که طی آن گفتمان مسلط غرب براي معنا بخشیدن به خود، دوتایی متضادي از "خود" و "دیگري" می سازد و با مرزبندي نمادین میان "ما " و "آنها" و برساختن کلیشه هایی مبالغه آمیز و معمولا منفی، شرق و شرقی را به آن ویژگی ها تقلیل میدهد.در این مرزبندي، "ما" همیشه فرادست، عاقل، راهنما، تصمیم گیرنده و محور همه چیز است و "آنها" فرودست، نادان، شهوتپرست، وغیرقابل اعتماد است. متون ادبیات مهاجرت، یکی از مهمترین منابعی است که برخورد مستقیم و چالشبرانگیز مهاجر شرقی با اندیشه هاي شرق شناسانهیانسان غربی را بازنمایی میکنند. این مقاله سعی دارد با بررسی رمان اتفاق از گلی ترقی، به تحلیل مولفههاي شرقشناسی در این اثر بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که مهاجر شرقی در سرزمین میزبان و در برخورد با اندیشههاي شرق شناسانه او، با چه چالشهاي هویتی و ارزشی مواجهه میشود و براي رهایی از این چالش ها چه راهکارهاي مقاومتی در پیش میگیرد. فرض پژوهش بر این است که مهاجر شرقی در سرزمین میزبان غربی، در معرض مستقیم برخوردهاي برخاسته از اندیشههاي شرق شناسانهي او قرار دارد و با وجود مقاومت و مخالفت با چنین اندیشههایی در بسیاري موارد ناچار به تسلیم در برابر خواستهي میزبان می شود.

کلیدواژهها: شرق شناسی، مهاجرت، خود، دیگري، رمان اتفاق.

.1 مقدمه

به گفته ادوارد سعید: "»مشرق زمین" تقریبا یک بدعت اروپایی بود...که از روزگار کهن، مشرق، سرزمین رویاها، موجودات عجیب و غریب، مناظر و خاطرات شبح مانند و رویدادهاي به یاد ماندنی به شمار میآمد...مشرق زمین در حکم یکی از ژرفترین و مکررترین تصویرهایی است که اروپاییان از "دیگري" در ذهن دارند. به علاوه، "مشرق زمین" یکی از مفاهیمی است که اروپا - یا جهان غرب - را به صورت مفهوم متقابل یا مغایر مشرق در زمینه اندیشهها و خصوصیات و تجربیات تاریخی تعریف میکند. - «سعید،1382 الف: - 21-20 شرق - شناسی در حقیقت گفتمانی است که پایه و اساس آن را تمایز میان شرق و غرب تشکیل می-دهد؛ در یک سو غرب و در سوي دیگر هر چیزي غیر از غرب قرار دارد. از این رو در چنین گفتمانی؛ آنچه غیر از غرب است همه به یک شکل دیده میشود و تنها به این طریق شناخته میشود که با غرب متفاوت است وگرنه تفاوتی بین خود آنها نیست.

یکی از مصادیق بارز برخورد انسان شرقی با این اندیشه ها، برخورد مهاجر شرقی در سرزمین هاي غربی با انسان غربی است که همواره شرق و شرقی را از طریق سفرنامه ها و آثار ادبی و تاریخی که شرق شناسان و سیاحان غربی درباره شرق نوشته اند،شناخته است و انسان شرقی در ذهن او با همان مولفه هاي شرق شناسانه اي که در این آثار ارائه شده، معرفی شده است. در فرایند مهاجرت، افراد باخارج شدن از سرزمین "خود" و ورود به سرزمین میزبان، تبدیل به یک "دیگري" میشوند که با افراد سرزمین میزبان متفاوت و متمایز هستند. حال اگر مهاجر از سرزمین هاي مشرق زمین یا خاورمیانه به سرزمینهاي غربی مهاجرت کند، با توجه به دیدگاه خاص این سرزمینها درباره انسان شرقی، به "دیگري" مضاعفی تبدیل میشود که بسیاري از اندیشههاي شرق شناسانه درباره خود را با خود یدك میکشد.

مهاجر در سرزمین میزبان، به دلیل متفاوت بودن، همواره در معرض نگاه پرسشگر و قضاوت کنندهي میزبان قرار دارد و این نوع نگاه، گاه او را دچار اضطراب و ترس میکند، سبب بیاعتمادي مهاجر به میزبان میشود و گاهی نیز به واکنش مشابه یعنی پاسخ دادن به نگاه میزبان منجر میشود. اما میزبان نه تنها به او به عنوان موجودي متفاوت مینگرد بلکه به ویژه به دلیل شرقی بودن و به همراه داشتن همه مفاهیم شرق شناسانهاي که در ذهن میزبان نسبت به او نقش بسته است، او را در مرتبهي پائین تري از خود میداند، خط و زبانش عجیب و خندهدار است، نشانههایی از بی تمدنی و بربریت را به او منتسب میکند و در نهایت مهاجر را به ابژهاي براي مطالعه تبدیل میکند که قابلیت کشف شدن و تغییر کردن توسط او را دارد.

در بسیاري از متون ادبیات مهاجرت فارسی، رویدادها، وقایع و رفتارهاي میزبان غربی نسبت به مهاجر به گونهاي است که برخاسته از ذهنیت او درباره انسان شرقی است. به نظر او همه انسان - هایی که از شرق یا خاورمیانه به سرزمین آنها مهاجرت کردهاند، شبیه هم هستند و از نظر آنها دیگرانی هستند که باید همواره جایگاه خود را به عنوان یک “دیگري” در ساختار اجتماعی و فرهنگی آن کشور حفظ کنند.حتی زمانی که ازمهاجر خواسته می شود که همچون فردي از سرزمین آنها، قوانین سرزمین شان را رعایت کند، و مانند آنها رفتار کند، همزمان از او می - خواهد که متفاوت باشد و فاصله خود را با او حفظ کند. از این رو مهاجر همیشه در فضایی متناقض زندگی میکند که باید هم خودي، همگون، شبیه یا همانند باشد و هم دیگري، متفاوت یا متمایز باقی بماند.

این پژوهش بر اساس برخی از مولفه هاي شرق شناسانه به بررسی رماناتفاق از گلی ترقی پرداخته است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که مهاجر شرقی در سرزمین میزبان غربی در برخورد با اندیشه هاي شرق شناسانه میزبان، دچار چه چالش هایی می شود و در مقابل چه راهکار مقاومتی در پیش می گیرد؟ پژوهش به این نتیجه دست می یابد که مهاجر شرقی در موارد متعددي به دلیل اندیشه هاي شرق شناسانه میزبان درباره او و نوع نگاه میزبان به او که خود را فرادست و مهاجر را فرودست می داند و در نتیجه او را تحقیر می کند،دچار چالش هاي شدید رفتاري و هویتی می شود و گاهی براي تغییر اندیشههاي شرق شناسانه میزبان درباره

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید