بخشی از مقاله

چکیده

مطالعات پسااستعماري یکی از شاخههاي مهم نقد ادبی است که در پیوند با زمینههاي سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آثار ادبی قرار دارد. این رویکرد انتقادي آن دسته از متون را که به روایت از کشورهاي استعمارگر، جوامع تحت سیطره و مسائل مختلف آنها چه در تقابل با یکدیگر و چه به صورت مجزا پرداختهاند را در بر میگیرد و هدف عمدة آن ارائه قرائتی واسازانه از بازنمایی خود و دیگري در نظام گفتمانیاست.این مقاله تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و تکیه بر رویکرد گفتمانی و واکاوي نظام سلطه قدرتهاي داخلی و بیگانه، استراتژيهاي اعمال سلطه غربی، قطبیتهاي غیریتسازانه و سمبولیسم ضد غربی خوانشی پسااستعماري از رمان رازهاي سرزمین منارائه دهد. بررسی انجام شده نشان میدهد گفتمان پسااستعماري تقابلی و مردمی با تمرکز بر به چالش کشیدن سیطرهجوییهاي بیگانه و کسب فاعلیت دیگري تحت سلطه در داستان شکل گرفته است.

واژگان کلیدي: قدرت، رازهاي سرزمین من، غیریتسازي، پسااستعمار تقابلی

.1 مقدمه

مطالعات پسااستعماري1، رویکردي فرارشتهاي و یکی از جديترین حوزههاي مطالعات انتقادي نوین است که در دهههاي اخیر گسترش بسیاري پیدا کرده است و در چارچوب علوم مختلف به ویژه تحقیقات ادبی مورد توجه قرارگرفته است. این رهیافت بیشتر به بررسی ادبیات کشورهاي جهان سوم که تجربه حضور مستقیم یا غیر مستقیم استعمار را داشتهاند و یا تحت نفوذ امپریالیسم بودهاند میپردازد. رگههاي این مطالعات به قرن نوزدهم، همزمان با اوج جهانگشاییهاي امپریالیسم و سیادت آن از جنبههاي مختلف بر ملتها و به طور کلی برخورد گفتمان شرقشناسی غرب باز میگردد. مجموعه دیدگاههایی که پیامدهاي گونههاي استعمار و گفتمانهاي مقاومتی شکلگرفته در برابر آن را مورد بازاندیشی واسازانه قرار میدهد.

این حوزة مطالعاتی به طور کلی تلاش دارد ضمن معرفیِ فضاي استعماري، از جنبههاي نفوذ و سلطه قدرتهاي غرب که به طور پنهان چهرة فرودستی و دیگربودگی را به ملل تحمیل مینماید و همچنین از نوع واکنشهاي صورت گرفته نسبت به غرب رمزگشایی کند و بیشتر در پی آشکارسازي و ایجاد دیدگاه انتقادي، تضعیف و تزلزل در سلطه و برتري غرب است.ادبیات پسااستعماري در دو حوزة عمده دستهبندي میشود »بخشی از این آثار را استعمارگران به نگارش در آوردهاند. بخش اعظمش را مردم مورد استعمار یا ملتهایی که پیشتر مورد استعمار بودهاند نوشتهاند و همچنان مینویسند« - تایسن،. - 530 :1387

بنابراین ادبیات پسااستعماري تمام ادبیات و فرهنگهاي تحت تأثیر فرایند استعمار نو و کهن، از زمان شروع استعمارگري تا امروز را که سعی در شالودهشکنی نفوذ غرب دارد، در بر میگیرد و قرائتیمتفاوتاز آثار ادبی، خارج از برتريجوییهاي بنیادگرایانه ارائه میدهد.وقوع دو جنگ جهانی اول و دوم به طور جدي موجب افول قدرت اروپا و ایجاد جابهجایی در مرکز ثقل قدرت جهان و آغاز شکلگیري نظام دو قطبی بینالمللی با ظهور دو ابرقدرت امریکا و شوروي - سابق - گردید. از این دوره استعمارگران با تغییر درسیاستهاي سلطهگرانه، از سیطرة مستقیم سیاسی به سمت استقرار حکومتها و عوامل دستنشانده پیش رفتند و با ایجاد وابستگی در حاکمان و کشورها اهداف خود را دنبال نمودند.این روش استعمار ملتها در گسترة جهانی، استعمار استعمار نو خوانده میشود که تا کنون به طور گسترده ادامه یافته است.

این نوع استعمار مبتنی بر سیاست اعمال سیطره و قدرت به دور از اشغال کامل سرزمینی است؛ به این معنا که نظام قدرتهاي اروپایی و امریکا با اعطاي استقلال ظاهري به مستعمرات و کنار نهادن سیاست گسترش و حاکمیت بر اراضی، روي کار آوردن حکومتهاي دستنشانده استبدادي و غیر مستقیل، ایجاد وابستگیهاي همه جانبه، قدرت و موقعیت برتر خود را حفظ و برنامههاي منفعتطلبانه خویش را از طریق آنان، اجرا میکنند - نک: منصوري، . - 22 :1388 روند برخورد دولتهاي غربی با ملتها و کشورهاي تحت سلطه، بر مبناي اصل حاکمیت نامحسوس بر حاکمان بومی استوار بود که از طریق مستشاران اقتصادي، نظامی و امنیتی در راستایاهداف قدرتهاي بیگانه دنبال میشد.

کشور ایران نیز با وجود حفظ استقلال ملی در سراسر قرن بیستم دستخوش مداخلات خارجی بوده است و در دورة حکومت به ظاهر مستقل پهلوي در زمرة نیمه مستعمرات قرار داشته است - نک: یانگ،14 :1390 . - 13حکومت پهلوي در ایران با کودتاي سوم اسفند 1299و 28 مرداد 1332 بر اساس طرح استعمار نو روي کار آمد - نک: واعظی، 44:1386 45 و - 74 و تا حدود پنج دهه ادامه داشت در این مدت همواره کشمکشهاي مختلفی در ضدیت با فضاي استعمارزده و استبدادي در کشور جریان داشت و از آغاز دهه 50 نیز خطوط مشترك گفتمان معترض پررنگتر شد. طیفهاي مختلف چپ و راست و مذهبی و غیر مذهبی آگاهانه و ناآگاهانه بر خواستههاي مشترکی انگشت گذاشتند که بر کانون غربستیزي استوار بود.ادبیات داستانی همانند سایر پدیدههاي اجتماع در گیرودار دگرگونیهاي اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه رشد یافته و از تحولات تأثیر پذیرفته و نسبت به آنها واکنش نشان داده است. گونه رمان در دوران معاصر از اقبال خوانندگان برخوردار بوده است و به عنوان

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید