بخشی از مقاله
چکیده
از قرن هشتم تا به امروز شاهنامه به شیوههای مختلف ذوقی سنتی، علمی خودکار و علمی انتقادی تصحیح شده است. این اثر را جلال خالقی مطلق برای نخستین بار با همکاری محمود امیدسالار - جلد ششم - و ابوالفضل خطیبی - جلد هفتم - ، بهشیوه علمی انتقادی تصحیح کرد و آن را طی سالهای 1366 تا 1386 در 8 مجلد به چاپ رساند. وی در این تصحیح از پانزده دستنویس بهره گرفته و نسخه بدلهای متن را در پایین صفحات نشان داده است. این نوشتار بر آن است تا با توجه به اصول تصحیح علمی انتقادی و دستنویسهای شاهنامه، بخشهایی از متن ویراسته خالقی مطلق را بررسی و پیشنهادهای خود را ارائه نماید.
کلیدواژه: شاهنامه، دستنویس، تصحیح علمی انتقادی.
مقدمه
ضرورت مقابله دستنویسهای شاهنامه و بهدست دادن متنی پیراسته از آن از دیرباز احساس شدهاست. نخستین کسی که به لزوم مقابله و تصحیح نسخ شاهنامه پی برد و به آن دست یازید حمداالله مستوفی، مورخ و شاعر قرن هشتم بود. از آن تاریخ تا روزگار ما، شاهنامه بارها به دست دانشمندان ایرانی و شرقشناسان به شیوههای ذوقی سنتی1، علمی خودکار2 و علمی انتقادی تصحیح و چاپ شده است.خالقی مطلق از واپسین پژوهشگران این حوزه است. او شاهنامه را بهشیوه علمی انتقادی تصحیح و چاپ کرده و درباره این روش میگوید: »اساس این روش بر این است که مصحح نخست تمام یا بخش بزرگی از دستنویسهای اثر را بررسی و ارزیابی میکند و استقلال یا خویشاوندیها و گروهبندیهای آن را تعیین میکند.
سپس معتبرترین آنها را برمیگزیند و یکی را که اقدم یا اصح شناخته است اساس متن قرار میدهد و اختلاف نسخ را با دقت و نظمی علمی در پایین صفحات یا در مجلدی جداگانه ثبت میکند. ولی بر خلاف شیوه علمی خودکار، در تنظیم متن، خود را همه جا ملزم به پیروی از نسخه اساس نمیداند. بلکه ضبطها را از نظر درجه اصالت آنها ارزیابی می-کند - - Selection و از میان آنها ضبط درست یا درستتر را بر معیار ضبط دشوارتر - Lectio - difficilior برمیگزیند و آن را از هر نسخهای که باشد به متن میبرد و در مواردی که همه ضبطها را بداند دست به تصحیح قیاسی میزند. این سه مرحله را در روش علمی انتقادی تصحیح متن: Rezension ، Examination ، Konjektur مینامند.« - خالقی مطلق، - 364 : 1365
وی پس از بررسی 45 دستنویس از شاهنامه، 15 دستنویس آن را برای تصحیح خود برگزید و از آن میان، نسخه فلورانس 614 - ق - را در بخش اول شاهنامه، بهعنوان دستنویس اقدم و اصح، اساس کار خویش قرار داد و دستنویسهای لندن 675 - ق - ، استانبول 731 - ق - ، لنینگراد 733 - ق - ، قاهره 741 - ق - ، قاهره 796 - ق - ، لیدن 840 - ق - ، پاریس 844 - ق - ، واتیکان 848 - ق - ، آکسفورد 852 - ق - ،بریتانیا 891 - ق - و برلین - 894 ق - را بهعنوان نسخ اصلی و دستنویسهای لندن 841 - ق - ، لنینگراد 849 - ق - و استانبول 903 - ق - 3 را بهعنوان نسخ غیر اصلی انتخاب کرد.روش او برای ثبت نسخه بدلها شیوه »مثبت« است. او در این باره میگوید: »در ثبت نسخه بدل-ها باید چنان دقت به خرج داده شود که ما را از رجوع به اصل دستنویسها بینیاز گرداند.
یک چنین دقتی با گزینش شیوه »منفی« در ثبت نسخه بدلها که تنها اختلاف نسخ را ثبت میکند به دست نخواهد آمد، بلکه باید در تصحیح شاهنامه شیوه »مثبت« را که هم اختلاف نسخ و هم توافق نسخ را ثبت میکند به کار بست.« - خالقی مطلق، - 379 :1364او همچنین درباره روش خود در برخورد با مسائل تصحیح میگوید: »روش نگارنده در برخورد با مسائل تصحیح، روشی است که آن را »درونی« مینامد و روش اکثر منتقدان را »بیرونی.« روش »درونی« چنانکه از نام آن برمیآید، روشی است که مصحح در حل مسائل تصحیح، پاسخ را نخست در درون خود کتاب و دادههای دستنویسهای آن میجوید.
حاصل این کار ممکن است بهوسیله شواهد بیرونی که اکثر از مآخذ پهلوی و عربی و فارسی بهدست میآیند و زمان گزارش آنها پیش از شاهنامه، همزمان و یا کمی پس از آن است، تأیید گردد یا نگردد و در صورتی که تأیید نگردد، شاهد بیرونی، تنها در موارد بسیار استثنایی میتواند سبب تغییر متن تصحیح گردد.« - خالقی مطلق، :1380 - 326-325اکنون میخواهیم با عنوان کردن چند نمونه از متن ویراسته خالقی مطلق، شیوه کار مصحح و میزان پایبندی او به اصول تصحیح علمی انتقادی را ارزیابی کنیم. به این منظور، ابتدا به بررسی تصحیح یک نام خاص در داستان »رستم و سهراب« میپردازیم. پس از آن میزان پایبندی مصحح در ثبت دقیق نسخه بدلهای ابیات آغازین شاهنامه را خواهیم سنجید و در پایان، نظر مصحح در الحاقی دانستن ابیاتی از پایان داستان »منوچهر« را بررسی خواهیم کرد.4
»تهمینه« یا »تهمیمه«؟
واژه »تهمیمه« - تهمینه - در غالب چاپها و دستنویسها سه بار در داستان »رستم و سهراب« به-کار رفته استیک. بار در سرنویسِ شروع داستان و دو بارِ دیگر در متن.