بخشی از مقاله
ایام و اعیاد ماه مبارک رجب را تبریک میگویم و در آستانه سالگرد رحلت حضرت امام خمینی - ره - ، به روح بلند آن شخصیت بیبدیل و همه ایثارگران و شهدای انقلاب اسلامی درود و سلام و صلوات میفرستم.وقتی که کار تهیه و تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در مسیر جدی قرار گرفت، بسیاری از صاحبنظران و متفکران جامعه استقبال کردند و ابراز مسرت نمودند که حرکت جمهوری اسلامی نظم و سامانی بگیرد؛ اما در کنار این، سؤالات اساسی و ابهاماتی هم مطرح شد. من در این فاصله کوتاه میخواهم به دو مورد از این سؤالات پاسخ بدهم. یکی اینکه این الگو چه نسبتی با سایر برنامه های کشور دارد و آیا به تعدد این برنامهها نخواهد افزود و ناهماهنگی را بیشتر نخواهد کرد؟ اصولاً ضرورت تهیه چنین برنامه جامع بلند مدتی چیست؟ دوم اینکه ما در جمهوری اسلامی ایران تجربه خیلی موفقی از اجرای برنامههای بلند مدت نداریم.
بر فرض که یک برنامه جامع و عالی تهیه شد، آیا سرنوشت این برنامه مشابه برنامههای موجود نخواهد شد؟ میدانیم که متأسفانه هنوز حتی یک ارزیابی بیطرفانه و جامع از هیچیک از برنامههای پنجساله کشور نداریم. گاهی حتی تهیه و تصویب آنها هم با تأخیر یکساله مواجه بوده است. این تجربه، تجربه مطلوبی نیست، اگر چه زحمات زیادی کشیده شده است و در مجموع اسناد برنامهای کشور یک نقطه قوت جمهوری اسلامی است. ضرورت تهیه هر یک از این اسناد در مقطع خاصی به ذهن مدیران و مسئولان کشور رسیده است و وجود آنها قطعاً بهتر از نبودن آنها است. اما 13عبرتهایی که تهیه و تدوین و بخصوص اجرای این برنامهها در اختیار ما قرار میدهد، خیلی امیدبخش نیست. آیا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت هم به همین سرنوشت دچار نخواهد شد. من در پاسخ به این دو سؤال بعضی از ویژگیهای الگو را که در جریان مباحثات و گفتگوهای مقدماتی تقریباً روشن شده است، خدمت دوستان عرض میکنم.
درباره سوال نخست، اول از همه اینکه پیشرفت همان طور که از ظاهر واژه برمیآید جلو رفتن است. وقتی این حرکت و جلو رفتن در جامعه رخ میدهد، مفهوم تحول را پیدا میکند. بنابراین پیشرفت مجموعهای از اقدامات دستوری نیست، بلکه یک تحول اجتماعی در جهات مختلف است.از اینرو تهیه سند الگو که برنامه تحول اجتماعی است ولو بسیار عالی انجام شود، فقط بخش کوچکی از کار خواهد بود. باید در ابعاد مختلف فکری، علمی، معنوی و مادی در جامعه تحول ایجاد شود تا پیشرفت حاصل گردد. بنابراین جریانی که قدمهای مقدماتی آن را آغاز کردهایم، باید به تحول عمیق اجتماعی منجر شود و از این جهت الگوی پیشرفت با اسناد برنامهای موجود که هر کدام بنا بر ضرورتی تهیه و به مجریان دولتی ابلاغ شده است، کاملاً متفاوت است. اگر چه سند الگو که تهیه خواهد شد ممکن است مشابهتهایی با اسناد برنامهای موجود داشته باشد، اما از این جهت که برنامه تحول عمومی اجتماع خواهد بود و مخاطب و مجری آن فقط مدیران دولتی نخواهند بود، از نوع دیگری است.
این الگو باید با توجه به قوانین تغییر و تحول اجتماعی طراحی شود و متناسب با ویژگیهای بنیادین جامعه؛ خصوصیات شخصیتی نسبتاً مشترک مردم ما، سرمایهها و مزیتهای ایران، مقتضیات ملی و محیط بینالمللی شکل بگیرد و مبتنی بر مبانی و اصول اسلامی باشد.بعضی از متفکران تحول اجتماعی ایران را یک فرآیند بسیار طولانی تصور کردهاند و تقریباً الگوی توسعه اروپا را مورد نظر قرار دادهاند که از رنسانس شروع شد و به عصر روشنایی و انقلاب صنعتیﻭ تحولات بعدی رسید. از این رو بررسی تحول جامعه ایران را از مباحث بسیار قدیمی نظیر نزاع اشاعره و معتزله و اخباری و اصولی آغاز کردهاند و یک مسیر طولانیِ حداقل پنجاه ساله و بعضاً طولانیتر را برای این تحول لازم دانستهاند. اما من گمان میکنم ما میتوانیم پیشرفت را تحول اجتماعی تعریف کنیم؛ اما الگوی جدیدی برای آن در نظر بگیریم که تا این اندازه فرآیند تحول را طولانی نکند.
تحولات اجتماعی متأثر از پیشرفتهای علمی و فناوری است که به شدت سریع شده است. مصادیق این پیشرفتهای سریع را همهجا ملاحظه میکنیم. اگر در گذشته قرنها طول میکشید تا یک کشور در عرصه بینالمللی دست برتر پیدا کند یا از موضع برتری فرو بیفتد، اکنون این تحول در طول چند دهه انجام میشود. اقتصادهای ملی حتی در طول چند سال زیرﻭرو میشود؛ کشوری به صورت ورشکسته در میآید، کشور دیگری در عرض یکی دو دهه از41 رتبههای پایین به رتبه بالا در سطح بینالمللی میرسد. اینها واقعیاتی است که در اطراف ما در حال وقوع است. در جامعه خود ما تحولات اجتماعی فوقالعاده سریع است. مثلاً نسبت باروری خانواده را ملاحظه بفرمایید که چگونه خیلی سریع در عرض حدود بیست سال بعد از انقلاب یک
نقشه راه طراحی و تدوین الگو
بار به نقطه اوج بسیار بالایی رسید و سپس به یک نقطه حضیض خیلی پایین سقوط کرد که الان در این نقطه هستیم. یا تقاضای ورود به آموزش عالی با چه سرعت زیادی در جامعه ما رشد کرد.البته موسسات آموزش عالی هم در پاسخ به این تقاضا گسترش یافت. تأکید من در اینجا بر روی هر دو نوع تحولات ذهنی و عینی جامعه است که هر دو سرعت یافته است. بنابراین در پرتو این تحولات سریع در دنیا و در جامعه ما هیچ بعید نیست که پیشرفت به عنوان یک تحول همه جانبه در میان مدت در عرض پانزده سال، بیست سال نتایج درخشانی از خود برجای بگذارد، بویژه اینکه ما سرمایههای فراوانی در کشور داریم که تقریباً همه بالقوه است.
مهمترین سرمایه کشور، سرمایه انسانی است که تا حد زیادی رشد یافته است. اما موقعیت اجتماعی مناسب برای عمل پیدا نکرده است. سرمایههای طبیعی و فیزیکی کشور هم فراوان است، اما غالباً هنوز به فعلیت مطلوب نرسیده است. اینها ظرفیتهایی است که اگر بر طبق یک برنامه تحولی فعال بشود، میتواند جامعه را در میانمدت به نقطه قابل قبولی برساند.وقتی که پیشرفت را یک تحول در نظر بگیریم و تحولات فکری، علمی و معنوی را ابعاد اصلی آن تلقی کنیم، معلوم است که نقش متفکران و عالمان در این تحول چه خواهد بود. در واقع از هم اکنون که متفکران و صاحبنظران به تدریج به امر طراحی و برنامهریزی این حرکت مبارک میپیوندند، آن تحول آغاز شده است و این که رهبری گفته بودند که مدیریت تحولات کشور باید به دست نخبگان دانشگاهی و حوزوی باشد، دقیقاً مصداق راهبری پیشرفت کشور است.
پیشرفت را بیش از اینکه از مدیران و مجریان انتظار داشته باشیم، از نخبگان، متفکران، صاحبنظران و عموم فرهیختگان کشور که امروز جمع بسیار گستردهای شدهاند، انتظار خواهیم داشت. چنین دیدگاهی نسبت به برنامههای پنجساله، سیاستهای کلی و حتی برنامههای بخشی که در حوزه علم، فرهنگ، آموزش و پرورش و غیره تصویب شده است، وجود نداشت. این یک تفاوت مهم و بزرگ بین الگو ودیگر اسناد برنامهای کشور است.تفاوت دوم این است که الگوی پیشرفت باید مبتنی بر پژوهش باشد و دشوارتر از آن باید مبتنی بر نظریه یا نظریههایی باشد که با توجه به اعتقادات اسلامی و مقتضیات ملی ما تدوین میشود. بعضی از برنامههای بلند مدت کشور اصولاً مبنای نظری ندارد؛ یا اگر در یک مقطعی به سمت تهیه آن
رفتند، بعدا آن مبنا به دلایلی نفی شد. الگو باید مبنای نظری مشخص داشته باشد و البته نظریه را با دستور و حتی با برنامهریزی نمیتوان تهیه کرد. یکی از چالشهای تهیه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت همین است که چگونه ماهیت زمانبر نظریه پردازی را با ضرورت شتاب معقول در تهیه 15الگو با هم جمع کنیم. سخن را کوتاه کنم و به سوال دوم بپردازم. اگر الگوی پیشرفت تهیه شد آیا مانند بقیه برنامهها به صورت نامطلوب اجرا نخواهد شد؟ برای پاسخ به این سوال هم باید به ماهیت الگو توجه کنیم. الگو