بخشی از مقاله

»چکیده«

در تحقیق فوق بر آن شدیم که طرق مختلف برخورد با نوجوان را با استفاده از نظرات افراد متخصص و بنده حقیر که مدرس آموزش خانواده بوده شرح دهیم لذا در ابتدا مختصری از روحیات نوجوان و ویژگی های این دوران را مطرح سپس چگونگی کسب اطلاعات از این قشر و همچنین عوامل موثر در بالا بردن اعتماد به نفس نوجوانان راهکارهایی ارائه شده است در ادامه تحقیق مراحل دوست یابی و استقلال طلبی نوجوان هماره و مهارت های حرف شنوی را بیان کرده و سپس راه های کمک به نوجوانان در امر برخورد با افراد گفته شده است. آنگاه چگونه پرخاشگری نوجوان را مهار کنیم و شناخت هویت نوجوان و نحوه برخورد با آن بحث شده است . امید است این تحقیق برای فعالان امر تعلیم و تربیت و والدین عزیز مورد توجه قرار گیرد.

مقدمه

وقتی دوران کودکی به پایان می رسد و او به عرصه ای پا می گذارد که باید با بعضی از تحولات چه جسمی و چه روحی کنار بیاید یا برآنها غلبه داشته باشد. مرحله نوجوانی و جوانی مقدمه بزرگسالی و زمینه پرورش استعدادهای نهفته در بطن وجودی این قشر بوده و لازمه پرورش آن آگاه کردن از تمام خصوصیات فردی و یا اجتماعی و شناخت هویت واقعی فرداست. نوجوانی که بر احساسات خود کنترل داشته باشد و عقل را زمینه تمیز و شناخت پیرامون خود نسبت به همه مسائل را در خود پیروزانه با پشتیبانی قوی از این مرحله خواهد گذشت.

اما والدین و متولیان امر تعلیم وتربیت در این برهه از زمان وظایف ای مهم بر دوش دارند . که باید به نحو احسن اجر نمایند لذا شایسته است عزیزان اطلاعات  کافی و وافی از این دوران بدست آورده تا بتوانند بنوجوان و جوان خود را به نحو مطلوب هدایت و رانمایی نمایند .تکنیک هایی که امروزه توسط متخصصین و متعلمین بر اثر پژوهشهای مختلف صورت گرفته و راهکار مفیدی را در پی داشته که جهت این مسیر مفید و موثر میباشد که در طی این تحقیق این موارد ارائه شد که انشا مورد استفاده خوانندگان عزیز قرار گیرد.

»با نوجوانمان چگونه رفتار کنیم؟«

-    نوجوانی دوران توفانی و پر از تلاطم و آشفتگی است که طی آن والدین نگران شاهد تبدیل کودکان کوچک و حرف شنوی خود به نوجوانی عبوس و حاضر جواب اند.

-    انگار یادگیری و آموزش و به کار بستن شیوه ی گوش دادن موثر نیز در این دوران سخت تر به نظر می آید . وقتی که آن ها کودکانی بیش نبودند، والدین راحت تر می توانند جلوی عصبانیت خود را بگیرند، شاید چون به قابلیت تحمیل اراده یا قدرت هدایت گری و اقتدارشان اعتماد داشتند، از طرف دیگر، کودکان نیز صلاحیت و قدرت والدین را راحت تر می پذیرفتند کودکان از این که فرصت حرف زدن و شنیده شدن را در اختیارشان قرار می دهید سپاس گزارند و احساس خوبی دارند، حتی اگر تز رسیدن به آن چه می خواستند مایوس شوند.

-    ولی در دوران نوجوانی، این معادلات کمی تغییر می کند آنها سپاس گزار موقعیتی که در اختیار آنان قرار می دهید نیستند، بلکه » توقع « دارند که آنان را ببنید ، به آنها توجه کنید، حرفشان را بشنوید و به آنان احترام بگذارید .

-    نوجوانان سعی دارند قوانی و روابط حاکم بین خود و والدینشان را زیر سوال ببرند و راجع به خیلی چیزها به چالش بپردازند شایدوقتی نوجوانی در آیینه می نگرد دقیقا" مطمئن نباشد که کیست یا که می خواهد باشد ولی تقریبا " مطمئن است که چه کسی نمی خواهد باشد. آنها نمی خواهند نورچشمان و دلبندان کوچولوی مامان و بابا باشند، آنها نمی خواهند مقلدان فرمان برداری باشند که فقط دستورهای دیکته شده را اجرا می کنند. اکثر والدین متوجه این نکته نیستند که کنترل و پاپی شدن بیشتر، سبب سرکشی و عصیان زیادتر می شود.

-    سرکشی نوجوانی، امتناع از پذیرش والدین یا هرآنچه می گویند، نیست، بلکه ناشی از عدم پذیرش وابستگی به آنهاست . والدینی که با تشدید کنترل و پاپی شدن ها به تلاش و تقلای نوجوانان برای استقلال و خود مختاری شان، عکس العمل نشان می دهند فقط آنها را جری تر و مقاوم تر می سازند.

-    هرگز دربرابر نوجوان خود به نیرویی که می توان در برابر آن سرکشی کرد مبدل نشوید .گاهی »بله«گفتن از جانب نوجوان چندان به معنی»بله« حتما" این کار انجام میدهم نیست. بلکه بیشتر به معنی » بله می شنوم حالا تنهام بگذار« است. این راهبردی است که بیشتر توسط پسران بکار گرفته می شود. این دسته از نوجوانان به ندرت با والدین خود مجادله می کنند ولی آنچه از آنها خواسته می شود را نیز دقیقا" انجام نمی دهند. فقط برای اجتناب از درگیری و مجادله، موافقت می کنند. پسران بیشتر از دختران از درگیری های لفظی می پرهیزند، چون بیشتر از دختران از این درگیریها مشوش و دل آزرده می شوند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید