بخشی از مقاله
چکیده
منظور از اضطراب هیجان ناخوشایندی است که با اصطلاحاتی مانند نگرانی ،دلشوره و ترس و ... بیان می شود و همه ما انسانها درجاتی از آن را گاه گاه تجربه می کنیم. تعارض ها، ناکامیها،خطر آسیب بدنی و به خطر افتادن عزت نفس و وارد آمدن فشار برای انجام کارهایی بیشتر از توانائیهای آدمی در وی اضطراب ایجاد می کند . برای مثال اگر سطح امتحان بیشتر از میزان آمادگی دانش آموز باشد در او اضطراب ایجاد می کند و عملکرد او را تحت تأثیر قرار می دهد.
اگر چه آموزگاران کمتر به اضطراب امتحان می اندیشند ولی دانش آموزان می دانند که امتحان آنها را مضطرب می کند.و در نهایت مشکلاتی را برایشان به وجود می آورد ؛ بعضی از دانش آموزان در طول امتحانهای سرنوشت ساز دچار ترس شدید می شوند، ضربان قلبشان تند می زند ، دست هایشان می لرزد،عرق می کنند و احساس می کنند که ذهنشان خالی شده است وقتی سئوالی را می خوانند احساس می کنند که گیچ شده اند و منظور سؤال را متوجه نمی شوند و فکر می کنند هر چه خوانده اند فراموش کرده اند در نهایت یا سؤال را بدون پاسخ رها می کنند و یا پاسخ بی ربط و نادرستی را می نویسند.
در اینجا آنها به اهمیت امتحان و عدم موفقیت خود فکر می کنند و همه این عوامل اضطراب آنها را بالا می برد و عملکردشان را بیشتر تحت تأثیر قرار می دهد. در اینجا این سؤال به ذهن می رسد که آیا اضطراب همیشه اثرات نا مطلوبی بر یادگیری و یادآوری آطلاعات دارد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت که اضطراب همیشه مخرب و ویرانگر نیست. بلکه اگر میزان آن زیاد و شدید باشد عملکرد فرد را دچار اختلال می کند، پس می توان گفت:اگر اضطراب متوسط باشد مطلوب خواهد بود چون که فرد را بر می انگیزد تا تلاش بیشتری نماید. ما در این مقاله به بررسی علت این پدیده و همچنین راه های رفع آن می پردازیم و این مسئله را از نظریه های مختلف صاحب نظران این حوزه بررسی میکنیم تا بتوانیم به راحتی با این پدیده کنار بیاییم.
مقدمه
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه جوامع، به عنوان یک پاسخ مناسب و سازگار تلقی میگردد. فقدان اضطراب یا اضطراب بیمارگونه ممکن است ما را با مشکلات و خطرات زیادی مواجه سازد . اضطراب در حد متعادل و سازنده ما را وا می دارد که برای انجام امور خود، به موقع و مناسب تلاش کرده، بدین ترتیب زندگی خود را بادوام تر و بارورتر سازیم بندرت اتفاق می افتد که در خلال فرآیند نوجوانی بحرانهای اضطراب مشاهده نگردند، گاهی این اضطراب به طور ناگهانی و زمانی به صورت تدریجی ظاهر می شود . گاهی فراگیر است و زمانی بالعکس در خلال چند ساعت پایان می پذیرد .
بنابراین، اضطراب به منزله بخشی از زندگی کودکان و نوجوانان ، یکی از مولفه های ساختار شخصیت آنها را تشکیل می دهد و از این زاویه است که پاره ای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را می توان بهنجار تلقی کرد و تاثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت . چون این فرصت را برای افراد فراهم می آورد که مکانیزم های سازشی خود را در جهت مواجه با منابع استرس زا و اضطراب آور گسترش دهند . بالعکس ، اضطراب مرضی نیز وجود دارد که به منز له منبع شکست و سازش نایافتگی به شمار می شود و طیف وسیعی از اختلالهای شناختی و بدنی تا ترسهای غیر موجه و وحشتزدگی را شامل می شود و فرد را از بخش عمده ای از امکاناتش محروم می کند.
- ابوالقاسمی، - 1378 بین تمام سندرمهای مورد مطالعه روانشناسی، ناهنجاری اختلالات اضطرابی از همه شایعتراست .در مطالعات مختلف، شیوع اضطراب بر حسب جنسیت ، متفاوت گزارش شده است. در جریان رشد، کودکان و نوجوانان طیف وسیعی از اضطرابها را تجربه می کنند گاه این اضطرابها از آنچنان شدتی برخوردار هستند که زندگی روزمره و تحصیلی آنان را دشوار می سازند . اضطراب امتحان نوعی شایع از اضطراب عملکرد است که در بررسی های مختلف 10 تا % 30 دانش آموزان و دانشجویان را درگیر می سازد.
هومند در مطالعه خود که در سال 1373 انجام داد، اظهار نموده است که میانگین نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان ایرانی بالاتر از میا نگین نمرات اضطراب امتحان دانش آموزان آمریکایی می باشد - هومند، . - 1373 بورک معتقد است که اضطراب امتحان ممکن است خیلی زود حتی در سنین پیش دبستانی ظاهر شود اما شوارژر معتقد است، اضطراب امتحان بین سنین 10 تا 11 سالگی شکل گرفته، ثبات می یابد و تا بزرگسالی تداوم می یابد . او اظهار می دارد که نمره های اضطراب امتحان در مدارس ابتدائی با افزایش سن بیشتر می شود. اغلب دانش آموزان اظهار می دارند که موقع امتحان دچار استرس، هیجان زدگی و احساس درماندگی و شیوع اضطراب امتحان، در دو جنس تفاوت - می شوند -معنا دار داشته است.
اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول ومهم آموزشی، رابطه تنگاتنگ با عملکرد و پیشرفت تحصیلی کودکان و نوجوانان دارد اضطراب امتحان با شخصیت و اعتماد به نفس دانش آموزان نیز ارتباط دارد به طوریکه در دانش آموزان درونگرا و دانش آموزان با اعتماد به نفس کم شایع تر است اضطراب امتحان اصطلاح کلی است که به نوعی از اضطراب با هراس اجتماعی خاص اشاره دارد که فرد را درباره توانایی هایش دچار تردید می کند و پیامد آن کاهش توان مقابله با موقعیتهایی مانند موقعیت امتحان است، موقعیتهایی که فرد را در معرض ارزشیابی قرار می دهند و مستلزم حل مشکل یا مسئله هستند، بنابراین می توان چنین اظهار داشت که فرد دچار اضطراب امتحان مواد درسی را می داند اما شدت اضطراب وی مانع از آن می شود که معلومات خود را هنگام امتحان نشان دهد . افراد دارای اضطراب امتحان با لا به فعالیتهای نامربوط وا داشته می شوند که این رفتارها به عملکرد آسیب رسانده یا آن را مختل می کنند.
ساراسون - - 1975 اضطراب - Self-Preoccupation - امتحان را نوعی اشتغال به خود می داند که با خود کم انگاری و تردید در باره توانایی های خود مشخص می شود وغالباً ب ه ارزیابی شناختی منفی، عدم تمرکزحواس، واکنش های فیزیولوژیک نامطلوب و افت عملکرد تحصیلی فرد منجر می گردد در نتیجه انتظار می رود که یک رابطه معکوس معنا دار بین نمرات اضطرابی و نمرات امتحانی وجود داشته باشد همانطور که ذکر شد اغلب مطالعات تأکید بر وجود رابطه قوی بین عملکرد تحصیلی و سطح اضطراب امتحان دارند در صورتیکه در بعضی از مطالعات این ارتباط با شدت کمتر مشاهده شده و در یک مطالعه هی چ رابطه معنی داری مشاهده نشده است بنا بر آنچه گفته شد، هدف اصلی این مطالعه ، بررسی شیوع اضطراب امتحان و ن یز ارتباط آن با عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشد - علیمحمدی، . - 1375
اضطراب
اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، در همه افراد در حدی اعتدالآمیز وجود دارد، و این حد، به عنوان پاسخی سازش یافته تلقی میشود به گونهای که میتوان گفت » اگر اضطراب نبود همه ما پشت میزهایمان به خواب میرفتیم.« فقدان اضطراب ممکن است ما را با مشکلات و خطرات قابل ملاحظهای مواجه کند. بنابراین اضطراب به منزله بخشی از زندگی هر انسان، یکی از مولفههای ساختار شخصیت وی را تشکیل میدهد و از این زاویه است که پارهای از اضطرابهای دوران کودکی و نوجوانی را میتوان بهنجار دانست و تأثیر مثبت آنها را بر فرآیند تحول پذیرفت.
به عبارتی دیگر میتوان گفت که اضطراب در پارهای از مواقع سازندگی و خلاقیت را در فرد ایجاد میکند و بالعکس، اضطراب مرضی نیز وجود دارد، چرا که حدی از اضطراب میتواند سازنده و مفید باشد و اغلب مردم باید تجربه کنند، اما این حالت ممکن است جنبه مزمن و مداوم بیابد که در این صورت نه تنها نمیتوان پاسخ را سازش یافته دانست بلکه باید آن را به منزله منبع شکست و استیصال فرد تلقی کرد که فرد را از بخش عمدهای از امکاناتش محروم میکند و طیف گستردهای از اختلالهای اضطرابی را که از اختلالهای شناخته و بدن تا ترسهای غیرموجه و وحشتزدگیها گستردهاند، به وجود میآورند - دادستان، . - 1375 بسیاری از اوقات ترس با اضطراب، به صورت یک جا در نظر گرفته میشود.
حال آن که بین ان دو تفکیک وجود دارد، چنان که ترس بستگی به محرک شناخته شدهای دارد، در حالی که اضطراب، محرک ناشناخته و غیرمشخصی خواهد داشت. در مورد ترس، محرک تهدید کننده قابل ملاحظه و مشاهده است، ولی اضظراب به انتظار خطر بستگی دارد، آدمی از عامل، خطر میترسد ولی در اضطراب عامل ناشناخته است - عظیمی، . - 1370 ترس عبارت است از واکنش در مقابل یک خطر واقعی، ولی اضطراب عبارت است از واکنش در مقابل خطری که وجود ندارد - گنجی، . - 1376 در تقسیمبندی کلی دو نوع اضطراب وجود دارد. اول، نوعی که به طور طبیعی به عنوان عکسالعمل در مقابل استرس یا خطر تجربه میشود. مثلاً شخصی بتواند تهدید علیه امنیت یا سلامتیاش را به درستی تشخیص دهد یا وقتی سارق مسلحی تهدیدش میکند، یا هنگامی که ترمز اتومبیل ببرد.
در این هنگام شخص احساس لرزه و رعشه میکند، دهانش خشک میشود، کف دستها و پیشانیش عرق میکند، ضربان قلبش سریعتر شود، در معدهاش احساس سوزش کرده و عصبی میگردد، او اضطراب و ترس روحی را تجربه میکند. بیشتر مردم این چنین احساساتی را به هنگام خطر یا فشار داشتهاند. همچنین اگر کسی مکرراً در موقعیت میعنی مورد حمله قرار بگیرد یا ترسانیده شود، یاد میگیرد که هر زمان با آن موقعیت مواجه شود، هراسان گردد. این یک عکسالعمل دفاعی معمول است این اضطراب را که یک عکسالعمل طبیعی به استرس موجود در محیط خارجی فرد است برونزا1 یا اضطراب تحریک شده مینامیم. عبارت فوق این عقیده را منعکس میکند، که فرد همیشه میتواند هنگام ظاهر شدن این نوع اضطراب منشأ قابل توجیهی بر آن تشخیص دهد.
نوع دیگری از اضطراب وجود دارد که اضطراب درونزا2 نامیده میشود، اکنون شواهد جمعآوری شده نشان میدهد که نوع دوم اضطراب یک بسیاری است که به نظر میرسد قربانیان آن با یک آسیبپذیری ژنتیکی به آن زاده میشوند، این نوع معمول با علائمی از اضطراب شروع میشود که ناگهان و بدون هشدار و بیهیچ علت ظاهری، ضربه زننده هستند. گاهی به نظر میرسد که بخشهای متفاوتی از بدن از کنترل خارج میگردد. حتی ممکن است در غیاب هر نوع خطر یا استرس ظاهری قلب به سرعت بزند یا حالت سرگیجه، خفگی و تنگی نفس و یا احساس مورمور شدن ظاهر شود. ناگهانی بودن این علائم و این حقیقت که آنها بدون هشدار و بدون وجود استرس آشکار ظاهر میشوند، بیماری را از نوع دیگر اضطراب یعنی پاسخ طبیعی به تهدید جدا میکند در واقع اضطراب برونزا و درونزا کاملاً متفاوت هستند - شیهان، بیتاریخ - .
تعاریف واژهها و اصطلاحات .3-1 اضطراب امتحان
ساراسون - - 1999 اضطراب امتحان را این گونه تعریف نموده است: نوعی اشتغال ذهنی که با خودآگاهی، شک و تردید نسبت به خود و خودتحقیری مشخص می شود. چنین فعالیتهای شناختی هم بر رفتار اشکار فرد وهم بر واکنشهای فیزیولوژیکی او تاثیر می گذارد که واسطه ای بین تجربه - موردامتحان واقع شدن - و رفتار - مضطرب شدن - می باشد. این اشتغال ذهنی، توجه فرد را به خود جلب می کند و در عملکرد آن از طریق کاهش توجه نسبت به قرینه های مرتبط با یک تکلیف اختلال ایجاد می نماید و رمز گردانی و انتقال اطلاعات را مختل می کند - به نقل از نادری، . - 1389