بخشی از مقاله
چکیده:
موضوع بررسی تطبیقی اعتقاد به ظهور منجی در»اسلام« و »مسیحیت« از جمله موضوعات مهمی است که نه تنها مورد مورد توجه اندیشمندان و مفسران این دوآیین قرار گرفته است،بلکه همواره موردتوجّه دیگرادیان آسمانی نیزبوده استاهمیّ.ت این موضوع به گونه ای است که بخش عمده ای ازآیات قرآن کریم و روایات هریک از معصومان - علیهم السلام - را به خود اختصاص داده است.
در این پژوهش، با دیدگاهی تطبیقی-توصیفی تلاش داریم تا وجوه اشتراق و افتراق اعتقاد به ظهور این دو منجی در این دو آیین را مورد بررسی قرار دهیم. با استناد به آیات قرآن کریم، پاره ای از شواهد روایی- تاریخی می توان دریافت که مهمترین وجوه اشتراک میان این دومنجی شامل - -1نام و نسب حضرت مهدی؛-2 مادران هردو منجی؛ -3 نحوه معجزه آسای تولد هر دو منجی؛ -4 عمر هردو منجی ؛5 -حلّم ظهور ؛ -6منجی گری؛-7قیام دو منجی؛-8سود رسانی؛- 9 سرنوشت دو منجی - و مهمترین وجوه افتراقی میان این دومنجی نیز شامل - مادران هردومنجی، یاران و پیروان هردومنجی و سرنوشت هردومنجی - را می توان نام برد. دراین پژوهش تلاش داریم تا این موضوعات رامورد بررسی قرار دهیم.
مقدمه:
موضوع بررسی تطبیقی ظهور منجی در»اسلام« و »مسیحیت« از جمله موضوعات مهمی است که نه تنها مورد مورد توجه اندیشمندان و مفسران شیعه و أهل تسنن قرار گرفته است بلکه مورد توجه دیگر ادیان آسمانی نظیر اسلام و مسیحیت، یهودیت ....قرار گرفته است و همه ادیان آسمانی بر این دیدگاه متفقند که فردی خواهد آمد که ظلم و فساد را در جامعه از بین می برد.
اهمیّت این موضوع به گونه است که خداوند سبحان در آیات خود، و در خطاب به هریک از معصومان - علیهم السلام - خود دستور داده است که همواره در مواجهه با مردم زمان خود خبر چنین موضوعی را بیان نمایند.هرچند که این دو آیین آسمانی بر ظهور این دو منجی معتقدند امّا تفاوت هایی میان دو آیین بر سر این موضوع دیده می شود بدین جهت نوشتارحاضر به دنبال کشف وجوه اشتراک و افتراق بین این دو منجی در این دو آیین آسمانی است.تتبع در کتاب ها و مقاله هی مرتبط نشان می دهد هرچند آثاری در این باره نگاشته شده است ولی تاکنون اثری با این نگرش و نگارش به طبع نرسیده است.
-1 مفهوم شناسی واژگان
1؛-1 تطبیق:
واژه » تطبیق«غالباً به معنای مقارن که منظور از آن نقل در قواعد تفسیر، نقل هم زمانی آرای تفسیری دو گروه شیعه و سنی است.
تطبیق« به معنای »مقارن« یعنی؛ نقل در قواعد تفسیر، ونقل تفسیری، آراء و افکار مفسرانی هست که الگوی تفسیری آن در چارچوب عقاید و افکار دو مذهب شیعه واهل تسنّن قابل بررسی و تبیین است.
در مطالعه تطبیقی، دو رویکرد وجود دارد: یکی؛ »رویکرد عامیانه«یا به نوعی رویکرد توصیفی؛ زیرا پژوهشگر دراین رویکرد به دنبال توصیف نظریه مذکور می پردازد.. امّا در »رویکرد عالمانه«، که پژوهشگر علاوه بر توصیف نظریه خود در صدد دست یافتن به فهم درست برای دست یابی به وجوه اشتراک و افتراق بین دیدگاه های مذکور است.امّا منظور از تطبیق در این پژوهش دیدگاه های برخی از وجوه اشتراک و افتراقاین دو آیین آسمانی در مورد این دو منجی است.
1؛-2ظهور:
»ظهور « اسم مصدر و ازریشهظَهَرَ«»و از نظر ادیبان عرب در معانی مختلفی آمده است.از نظر راغب اصفهانی واژه»ظهور« به معنای آشکار شدن،و به هر چیزی که دیده و درک شود به کار می رود.
ابن منظور»ظهور« را به معنای پشت و آن چه برخلاف »بطن « است می داند. وی در ادامه سخن خود تصریح می کند که واژه»ظهور« به »أظهر« نیز جمع بسته می شود.این لغت شناس همچنین معتقداست که در آیات قرآن کریم غالبا این واژه به معنای پشت آمده است.
طریحی نیز بر این معنا متفق است. ودر ادامه گفته خود معتقداست واژهظَهَرَ« » علاوه بر »ظهور« أظهَرَو«» با کلمه ظُهران«» نیز جمع بسته می شود. که این کلمه در این صورت مصداقی برای حیوانات بارکش خواهد بود.
این واژه در آیات قرآن کریم،اغلب به معنای آشکار شدن، غلبه و بالا رفتن آمده است:
- نور - 31/؛ - و مقنعههای خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهای خود را آشکارنکنند - ؛
«؛ - توبه - 8/؛ - چگونه - پیمان مشرکان ارزش دارد - ، در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را میکنند، و نه پیمان را؛
«؛ - کهف - 97 /؛ - سرانجام چنانسدّ نیرومندی ساخت - که آنها ]طایفه یأجوج و مأجوج[ قادر نبودند از آن بالا روند و نمیتوانستند نقبی در آن ایجاد؛
- حدید - 3/؛ - اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست و او به هر چیز داناست - .
3؛-1 اسلام:
از نظر راغب اصفهانی »اسلام« از مادهسَلَمَ«»، و به معنای دور بودن از آفات ظاهری و باطنی می داند.و خود واژه »اسلام « را نیز به معنای داخل شدن در صلح و دوستی می داند
ابن فارس نیز معتقداست که این واژه از» سین«، » لام«، » میم« و سه اصل دارد و هر سه اصل به معنای ، معنای صحت و عافیت وکنار بودن از آفات ظاهری و باطنیاست.ابن منظور و طریحی نیز براین دیدگاه متفقند.
در آیات قرآن کریم این واژه در معانی مختلفی آمده است.
- حجرات - 14 /؛ - عرب های بادیهنشین گفتند: ایمان آوردهایم، بگو شما ایمان نیاوردها ید ولی بگوئید اسلام آورده ایم - ؛
«؛ - صافات - 26 /؛ ولی آنان در آن روز تسلیم قدرت خداوندند! - ؛
«؛ - آل عمران - 19 /؛ - دین در نزد خدا، اسلام - و تسلیم بودن در برابر حق - است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی - در آن - ایجاد نکردند - ؛
« - مائده - 3 /؛ - و اسلام را دین شما برگزیدم - ؛
« - بقره - 131 /؛ - در آن هنگام که پروردگارش به او گفت: اسلام بیاور! - و در برابر حق، تسلیم باش! او فرمان پروردگاررا، از جان و دل پذیرفت و - گفت: »در برابر پروردگار جهانیان، تسلیم شدم.«
4؛-1مسیحیت:
واژه »مسیح« در لغت به معنی تدهین شده و نجات دهنده است. و در زبان یونانی به « chriistos» ترجمه شده است ودر »مسیحیت« به معنای عام ؛ »پیروان مسیح« که بعد از به صلیب کشیدن حضرت عیسی - ع رایج شد و طبق کتاب اعمال رسولان مؤمنین اولیه در »انطاکیه« عنوان مسیحی را به خود دادند.»مسیحیت« در دامن جامعه یهودی »فلسطین« فرهنگ یونانی- رومی حاکم برآن سرزمین ظهور و گسترش یافت و به اعتقاد مسیحیان »عیسی « همان مسیحای »بنی اسرائیل« بود که برای نجات گوسفندگان گمشده بنی اسرائیل و بشارت نزدیک شدن ملکوت آسمان مأموریت یافته است.
لفظ» مسیحchriist « به معنای روغن مالی شده که به حضرت عیسی اختصاص یافته است دانشمندان برای اشاره به موعود یهود از واژه مسیحا messiah استفاده می کنند این واژه از روی کلمه عبری »ماشیح« با توجه به تلفظ لاتینی آن ساخته است. و نام »مسیح« به کسانی اطلاق می شود که بعد از صعود حضرت مسیح - ع - پدید آمد ه است.
-2صفات مصلح جهانی:
یک رهبر جهانی برای تحقق اهداف خود باید از ویژگی هایی بر خوردارباشد به برخی از آنان اشاره می کنیم:
-1 آگاهی فوق العاده وسیع و بینشی ژرف و عمیق نسبت به مسائل داشته باشد؛
-2 از پاکی و تقوا و درستکاری به اندازه هدف وسیعش بر خوردار باشد؛
-3 دورنگری بی مانندی به وسعت جهان انسانیت داشته باشد؛
-4شهامتو بلند نظری و همّت فوق العاده داشته باشد؛
-5نگریستن به تمام ابعاد زندگی و محصور نشدن در بعد مادی؛
-6 از روح بزرگی برخوردار باشد به طوری که دسته بندی های گروه های مختلف و تنگ نظریهای منافع خصوصی و مافوق عادات و رسوم و مکتبها و مسلکهای موجودباشد.البته چنین رهبری زمانی می تواند به اهداف خود برای چنین حکومتی برسد که افراد تربیت شده این انقلاب نیز وی را در تحقق چنین انقلابی کمک کنند.
-3مبانی و شواهد قرآنی ،روایی پیرامون حضرت مهدی - ع - :
ابن منظور در این باره می نگارد: »مهدی کسی که خدا اورا به سوی حق هدایت کرده باشد. و مهدی که پیامبر به ظهور او بشارت داده است نیز به همین نام معروف است
نزدیک ترین واژه به این کلمه واژه مهدویت است. مهدویت مصدر جعلی از اسم مفعول مهدی و از اسم مصدر هدایت به معنای کسی که به وسیله خدا هدایت شده باشد. در اصطلاح شرع؛ تنها به امام غایب منسوب است و اطلاق آن به سایر امامان - ع - نیز درست نمی باشد.
ازاین رومبانی و شواهد قرآنی و روایی بسیاری در مورد حضرت مهدی - ع - آمده است، به عنوان نمونه: در ذیل آیات مذکور - انبیاء106-105/؛نور55/، توبه - 33/؛ روایات هایی از معصومان - علیهم السلام - نقل شده است که مصادیق آیات مذکور را بیان کرده اند که به برخی از آنان اشاره می کنیم:».1هم اصحاب المهدی فی آخر الزمان - ؛ - این ها همان یاران حضرت مهدی - ع - در آخر زمان خواهند بود.
این روایت با همین مضمون امّا با عباراتی مختلف در ذیل آیه 105-106 از سوره انبیاء در کتاب های تفسیری و روایی مختلف شیعه آمده است :
« ؛ - این گروه همان پیروان ما هستند که خداوند به وسیله مردی از خاندان ما این موضوع را تحقق می بخشد و او مهدی - ع - این امّت است - . همین مضمون از ابوجعفر امام محمّد باقر و ابوعبداالله امام صادق - علیهما السلام - نقل شده است.
که به نظر می رسد آیه مطلق و خلافت همه روی زمین را شامل می شود. و چون این وعده الهی یعنی همان قیام حضرت مهدی - ع - هنوز تحقق نیافته باید منتظر ظهور ایشان بود.