بخشی از مقاله
:1878 مقایسه مکتب شهرسازي اصفهان با رنسانس در اروپا
چکیده:
دوره هاي درخشان تمدن و فرهنگ بشري همواره با اعتلاي معماري و شهرسازي آن همراه بوده است. در واقع معماري و شهرسازي نماد و نشانه ي اعتلاي فرهنگی ملتها به شمار می رفته است. در زمینه هنر شهرسازي و برپایی شهر، سبک هاي زیادي به وجود آمده که هر کدام داراي خواستگاه مربوط به خود می باشد. هر مکتبی بنابر مقتضیات زمان خود برگرفته از شرایط و ویژگی هاي اجتماعی و اقتصادي جامعه زمان خویش می باشد. در این مقاله با استفاده از روش تطبیقی شهرسازي مکتب اصفهان با شهرسازي دوران رنسانس در اروپا مقایسه شده است و به بررسی و مقایسه مواردي مثل : جهانبینی، نظام اجتماعی، اقتصاد، اصول طراحی شهري، عوامل موثر بر شهرسازي، عناصر اصلی شهر، مفهوم شهر، ارتباط با طبیعت، شکل گیري شهر، کالبد شهر و رابطه شهر و روستا در مکتب اصفهان و رنسانس پرداخته شده است. دوران حکومت خاندان صفوي بر ایران که زمینه ساز احیا و شکوفایی ایران بود در شهرسازي، مکتب اصفهان را به وجود آورد و در همان دوران در اروپا دوره رنسانس با اندیشه تجدید حیات، تفکرات و ارزشها و همچنین علاقه به هنر کلاسیک و الهام بخش در صور مختلف شیوه معماري و شهرسازي در حال رشد و شکل گیري بود. در مکتب اصفهان با اتکاء به مفاهیم عرفانی و اسلامی سعی در بیان هماهنگ و هماواي فضاي شهري و تعادل در نظام شهري و منطقه اي و در مکتب رنسانس با تکیه بر فرهنگ اومانیستی و نظم هندسی و فضایی، بر جریان شهرسازي زمان خود اثر گذاشتند.
واژگان کلیدي: مکتب اصفهان، رنسانس، شهرسازي، مفاهیم عرفانی.
-1 مقدمه
مکتب اصفهان، تحقق لآرمان-شهرل دولت صفوي است که به علت ریشه داشتن در دگرگونی هاي اقتصادي- ا جتماعی و فرهنگی زمان خویش نه چون یک حادثه گذرا که چون واقعه اي یادمانی پا به عرصه وجود گذاشت. اولین بازتاب این مکتب در زمان حکومت شاه طهماسب و پایتختی قزوین در مجموعه ي عالی قاپوي قزوین است ولی اوج شکوفایی این مکتب در اصفهان اتفاق می افتد. حکومت صفوي با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سوئی و تکیه بر تعابیر و تفاسیر شریعت از نظرگاه مذهب شیعه از دیگر سوي موفق می گردد تا پایگاه اجتماعی بسیار گسترده اي در خطه اي بس وسیع را به دست آورد. این دولت زمانی پا به عرصه وجود می گذارد که اروپا در حال خروج از دوران خاموشی قرون وسطائی است و نوزایی علمی، ادبی و هنري خود را شروع کرده و در پی کشف و تسخیر جهان می باشد. در نتیجه شکل گیري مکتب اصفهان در شهرسازي را می توان با دوره ي رنسانس در اروپا مقایسه نمود. رنسانس در لغت به معناي نوزایش و تجدید حیات است و به عنوان یک نهضت هنري، ادبی و فلسفی، نقطه عطفی در تمدن غرب محسوب می شود. به لحاظ زمانی رنسانس، قرن 15 تا 18 میلادي را در برمی گیرد و دولت صفوي و از آن ره مکتب اصفهان، قرن 11 هجري تا 13 هجري قمري را شامل می شود.
-2 روش پژوهش
در این تحقیق با استفاده از روش تطبیقی به مقایسه مکتب اصفهان و رنسانس در شهرسازي پرداخته شده است. خصوصیات و ویژگی هاي هر کدام از نظر بستر شکل گیري، تحولات اقتصادي- اجتماعی، جهانبینی، مفاهیم و مشخصه ها، اصول طراحی شهري و عناصر شهري بیان شده و سپس خلاصه اي از خصوصیات هر کدام براي درك صریح از مشابهت ها و تفاوت هاي هرکدام آورده شده است.
– 3 خصوصیات و ویژگی هاي مکتب اصفهان و رنسانس در شهرسازي
-1– 3 بستر شکل گیري
اوج شکوفایی شهرسازي دوران صفویه در اصفهان به ظهور می رسد که در شهرسازي آن دوران سه رابطه ي انسان با خدا، انسان با انسان و انسان با طبیعت مورد توجه خاص قرار می گیرد (مهجور، .(65 :1378 شاه عباس در سال 1011هجري میدان نقش جهان، مسجد جامعی در ضلع جنوبی میدان، دولتخانه و مسجدي روبروي آن، بازار و بناهاي دیگري در اطراف میدان بنا کرد (سلطان زاده، .(137 : 1365 در مکتب اصفهان باتلفیق طراحی اندامین (ارگانیک) و خردگرا (راسیونال) بی هیچ مداخله سنگینی در بافت کالبدي و سازمان فضایی کهن، راستاي توسعه و گسترش تازه ي شهر به گونه اي منطقی و بخردانه تعریف می گردد. محور چهارباغ به عنوان لولائی خطی بین سازمان فضایی کهن و نو، با عبور از محور زاینده رود (به عنوان
محوري طبیعی و اندامینعملاً) ترکیبی از طبیعی و مصنوع، اندامین و منطقی، نظم و بی نظمی و ... را عرضه می دارد. میدان نقش جهان به عنوان مرکز جدید شهر و نماد دولت قاهر و قدرتمند صفوي، با آن که الگوي خود را از میدان کهنه اصفهان، میدان حسن پادشاه تبریز و میدان عالی قاپو قزوین می گیردولی این الگوي کهن را نظمیکاملاً منطقی می بخشد و با دقتی بی نظیر به ترکیب و تنظیم هندسی و فضایی عناصر پیرامونی و درونی آن می پردازد (حبیبی، .(95 :1386 در واقع میدان نقش جهان قوي ترین و ظریف ترین بیان ترکیب کلامی مکتب اصفهان است (همان،.(97 دقت هندسی و تعریف مناسبات فضایی در میدان نقش جهان (ساخته و پرداخته شیخ بهائی و مولانا علی اکبر اصفهانی) را می توان با دقت هندسی و تناسبات مطروحه در دوره رنسانس و بعد از آن در خلق سازمان فضایی نمادین و فضاهاي شهري (ساخته و پرداخته صاحب کلامانی ) چون لئوناردو داوینچی، میکل آنژ و ...) مقایسه کرد (همان،(95 در تصویر 1 نمایی از میدان نقش جهان نشان داده شده است.
تصویر : 1 میدان نقش جهان اصفهان (مهجور، (70 :1378
اما فلورانس زادگاه رنسانس، علی رغم نقش آغازگرانه اي که در سال هاي نخستین رنسانس ایفا نمود،اساساً یک شهر قرون وسطایی باقی ماند(موریس،.(186 : 1387 و مهم ترین اقدام شهرسازي که در فلورانس قرن پانزدهم به وقوع پیوست ایجاد ارتباط کلیساي جامع شهر با شش کلیساي دیگر و ساماندهی میادین جلوي کلیساها بود (پاکزاد، .(366 : 1389 از میان مهم ترین دو فضاي عمومی شهر، پیاتزاي دلاسینوریا که مرکز عمومی شهر در طول بیش از شش قرن بوده است و پیاتزاي آنونزیانا از آن جهت که از آثار شهرسازي دوره رنسانس می باشد از اهمیت بسیاري برخوردار است.
طرح نهایی برونلسکی براي بیمارستان فوندلینگ، رواق زیبایی با نماي قوسی شکل را در مقابل فضاي باز مقابل کلیسا ارائه نمود، همین رواق الگوي نهایی فضاي بسته پیاتزا آنونزیاتا را شکل دادة فضایی که خود عملکرد دوگانه ایجاد ورودي مناسب براي کلیسا و تغییر محور دید طولانی از کاتدرال به مجسمه و کلیسا را بر عهده داشت (موریس،.(187 : 1387
627
-2– 3 تحولات اقتصادي- اجتماعی
حکومت صفوي با حرکت از مفهوم مراد و مرید، پیر و سالک و ... نوعی سازماندهی فرقه اي- حزبی را بر مملکت می گستراند و بدین ترتیب متمرکز ترین دولت ایرانی دوره اسلامی را پی می نهد.(حبیبی،(88 :1386 ایجاد وحدت سیاسی و اداري کشور توسط فرمانروایان سلسله صفوي، یکی از عوامل و شرایط زمینه ي گسترش بازرگانی و پیشرفت صنایع و کشاورزي را فراهم کرد.(سلطان زاده،( 123 :1365
دولت متمرکز و قاهر صفوي از همان ابتدا به احیاي مجدد سازمان دیوانی و ترویج تیولداري می پردازد. دولت و در رأس آن سلطان صفوي همه ي عوامل و عناصر تولید را صاحب می گردد و مالکیت عالیه خود را بر همه ي ابزار تولید می گستراند و از آن ره مالکیت جمعی را با مالکیت دولتی درهم می آمیزد.در این استحاله مفهومی است که همه ي مردمان از وزیر گرفته تا ساده ترین آن ها در مقابل لمرشدکاملل به عنوان لمالک مطلقل نقش رعیت می یابند. در درون شهر و پشت دیوارهاي نه چندان محکم آن کشاورزي صورت می گیرد و در روستاهاي مملو از باغات توت، صنعت ابریشم پاي می گیرد. وحدت اجتماعی کار درون دولت قاهر مرکزي بار دیگر مهر و نشان خود را بر شیوه هاي زیست و تولید کشور می زند ( حبیبی،1386 .(90 : این دولت با تکیه بر وحدت اجتماعی کار و سلطه و حضور همه جانبه خود در امر تولید، تا آنجا پیش می رود که به یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین دولت هاي آن روزگاران تبدیل می گردد.رشد و اعتلاي تولید صنعتی- بخصوص صنعت نساجی- به حدي است که کشورهاي تازه پا گرفته اروپاي آن روزگاران را در حوزه ي نفوذ خود می گیرد ( همان، .( 92
شهر در این دوره آلیاژي است از فعالیت هاي کشاورزي،صنعتی و بازرگانی،در عین آن که مقر دیوانی و حضور دولت نیز می باشد (همان،.(91 پایه هاي دوگانه ي اقتصاد داخلی صفویان از یک سو بر اساس گله داري و از دیگر سو بر کشاورزي و تجارت استوار بود (پاکزاد، .( 386 : 1390 در آن هنگام سه راه تجاري مشهور از ایران می گذشت: جاده ي ابریشم، جاده ي ادویه و راه ظلمات یا راه روسیه. صادرات ایران را در این دوره ابریشم، قالی، پارچه هاي گوناگون، مصنوعات چرمی، شمشیر، مروارید، هرمز، فیروزه ، توتون، پسته، بادام، گلاب، لاجورد و... تشکیل می داد (همان،.(387 در این زمان در اروپا، شهرها به عنوان جوامعی مستقل و نیمه مستقل روز به روز به قدرت اقتصادي خود می افزودند. از سویی نسبت بالاي شهرنشینی بازتاب تسلط آنان بر تجارت و صنعت بود.(پاکزاد،.(306 : 1389
-3– 3 جهان بینی
در عهد صفویان مهم ترین پدیده اي که بر زندگی شهري تأثیر فراوان گذاشت، رسمی شدن مذهب تشیع بود (سلطانزاده، .(146 در این دوره براي آشنایی بیشتر توده مردم با اصول مذهبی،زبان فارسی به عنوان زبان ادبیات مذهبی انتخاب شد ( پاکزاد،.(392: 1390 جهان بینی متکی بر مفاهیم عرفانی که با تشکیل دولت صفوي بستر مادي می یابد، بر آن می شود تا در شهرسازي مکتب اصفهان، آرمانشهر خویش را بر پاي دارد. سلسله مراتب فضایی از بزرگترین تا کوچکترین مقیاس کالبدي به کار گرفته می شود و هر مقیاس برآنست که بازتابی از اصل وحدت بخش جهان باشد، عالم صغیر چه در مقیاس شهر،چه محله،چه میدان، چه میدانچه، و چه گذر، پرتوي است از عالم کبیر، در عین بی نظمی ظاهري، نظمی باطنی را داراست، نظم
628
در بی نظمی. انسان به عنوان مرکز ثقل عالم صغیر، در پی رسیدن به کمال مطلوب و عروج است، همان گونه که در بیان و کلام این امر به استعاره و ایجاز بیان می گردد، در بیان کالبدي و کلام فضایی نیز به استعارات به کار گرفته می شوند،ترکیب سایه و روشن، نرم و سخت، آب و سنگ، زمین و آسمان، فشردگی و گشادگی و ... همه و همه به کارگرفته می شوند تا انسان به عنوان مرکز هستی صغیر با مرکز هستی کبیر مرتبط شود و عالم کبیر و صغیر را انعکاسی از هم بیند. نگاهش از زمین به آسمان کشانیده شود و بازتاب آسمان را در زمین بازبیند (حبیبی،.(49 : 1377 از دیگر سوي، می توان نهضت رنسانس را به نوعی کوشش طبقه ي بورژوا براي رسیدن به استقلال فرهنگی قلمداد کرد.(پاکزاد، .(313 : 1389 در این زمان در اروپا، مکتب اصالت انسان(انسان گرایی) تحولی در مذهب مسیحیت به وجود آورد. مذهب اعتراض بر علیه تعالیم رسمی مذهب کاتولیک، شهروندان که بیشتر طالب تجارت و کسب ثروت بودند و به مذهب اعتنایی نداشتند. مذهب پروتستان که متناسب با زندگی مادي و تکنیکی و اقتصادي زمان خود بود و همچنین پرستنده ي دنیاي مادي بود و در مقابل مذهب کاتولیک که با زندگی مادي مغایر بود، علم شد (همان،.(318 مذهب جدید پروتستان با تبدیل مسیحیتی که طی هزار سال قرون وسطی موجب رکود(تجارت و صنعت) بود، به عامل تحرك و سازندگی سرمایه داري تبدیل شد. برخلاف آنچه که گفته اند، دور شدن و یا نفی مذهب نبود که تمدن جدید را به وجود آورد، این پروتستانیسم بوده که تمدن جدید را به وجود آورد (همان،.(319
-4– 3 مفاهیم و مشخصه ها
در مکتب اصفهان ایجاد شهرهاي نوبنیاد و توسعه و گسترش شهرهاي گذشته بر مبناي اصول زیر صورت می گرفته است:
- با توجه به وحدت اجتماعی کار،حضور مستقیم و همه جانبه ي دولت در پهنه ي شهر و روستا و با تعریف شدن شهر در منطقه، در مکتب اصفهان شهر در محیط پیرامونی خویش مستحیل می گردد و از این رو در توافق کامل با طبیعت پیرامونی خویش قرار می گیرد،در توافق و وحدت چندسویه با روستاهاي اطراف خود می باشد.
- در این مکتب، ایجاد مجموعه هاي شهري جدید در کنار شهر کهن دنبال می شود، بنابراین شهر قدیم را مورد جراحی و نوسازي قرار نمی دهد. آنچه در این میان اهمیت دارد، بیان هماهنگ و هماواي فضاهاي شهري است(حبیبی، .( 99 : 1386
- دیگر اصل حاکم در مکتب اصفهان، درونگرایی است. این ویژگی که ریشه در فرهنگ اسلامی و حتی فرهنگ پیش از اسلام ایران دارد، مبتنی بر سنت هاي زندگی اجتماعی ایرانیان و همچنین شرایط اقلیمی ایران است که محیط هاي سرپوشیده ي عمومی را ایجاب می کنند. به همین علت در بسیاري از شهرها، دیوار حیاط ها و باغ ها بلند بوده،تزیینات و
آرایش منازل عمدتاً در پشت دیوارها و در داخل خانه ها وجود داشته است. خانه ها به هم متصل بودند، بطوریکه بام ها در پیوند با یکدیگر، یک سطح فوقانی و مرتبط براي زندگی بوده است ( مهجور ، .(72 :1378
- در برنامه ریزي و طراحی فضاهاي شهري این سبک، جزء در کثرت خویش وحدت را بیان می دارد و کل در وحدت خود کثرت را نشانگر است (حبیبی، .(100 :1386
- مکتب اصفهان در شهرسازي در پی تحقق بخشیدن به تعادل فضایی و توازن کالبدي است. بطوریکه همه عناصر به منزله ي یک ترکیب هنري و کلامی براي بیان این اصل به کار گرفته می شوند.
629
- در این مکتب، نه مقیاس بلکه فضاي انسانی مطرح می گردد. مرکزیت هندسی در مقابل مرکزیت آرمانی رنگ می بازد، همان گونه که در مقیاسی دیگر و در فضایی گسترده تر مرکزیت شار در مکتب اصفهان بیش از آن که یک مرکز هندسی باشد، مرکز عقیدتی- سیاسی و اجتماعی- فرهنگی است ( همان،.( 101
- با بکارگیري مفهوملعالم همه منظر اوستل، مکتب اصفهان در شهرسازي، از ایجاد نقطه گریز دید و توجه تام و تمام به یک نقطه حذر می کند. فضا در هر نقطه اي محصور می گردد، انسان را در خود می گیرد و از نقطه اي خاص او را به دیگر فضا رهنمون می شود، سیالیت و تداوم فضایی از دیگر مفاهیمی هستند که در این مکتب به کار گرفته می شوند.
- مکتب اصفهان بی آنکه در پی ساختن و برپایی بناهاي یادمانی باشد، خود به یادمان تبدیل می گردد.این سبک موفق به ایجاد بناها و مجموعه هاي باشکوهی می شود که بسیار مردم وارند، در گفتگو با مردمان قرار می گیرند، از آنان هویت می یابند و بدان ها هویت می بخشند (همان، .( 103
- توجه به رون و جهت شهري: از جنبه هاي مهم شهرسازي ایران بویژه در عصر صفویه، توجه به رون و جهت شهري در مناطق مختلف است. رون از لحاظ آب و هوا، طرز تابش خورشید و جهت وزش باد مطبوع و خوشایند یا گردباد و طوفان و بویژه بادهاي موسمی اهمیت زیادي در شهرسازي دارد ( پیرنیا، .(299 :1369
- در دوره ي صفویه، ساخت شهرهاي جدید و گسترش شهرهاي قدیمی بر اساس طرح جامعی که از قبل مورد مطالعه قرار گرفته بود، صورت می گرفت. برنامه ریزي، طراحی و اجراي شهر جدید اصفهان به مدت 25 سال در زمان شاه عباس اول
و از نخستین سال هاي قرن 11 هجري به طول انجامید (مهجور، .(67-68 :1378
از سویی دیگر شهرسازي رنسانس داراي مشخصه ها و مفاهیمی به شرح زیر می باشد:
- تمایل به نظم فضایی
- حجم سازي متقارن و متوازن
- مقیاس انسانی
- اصل محصوریت فضاها از طریق عناصر محوطه سازي
- اصل پیوستگی فضاها
- رنسانس در ایتالیا ظهوریافت و با آن که کلیساهاي بسیاري به این سبک بنا شد، اساساً سبکی درباري و تجاري محسوب می شد.
- هنر رنسانس خواهان سکون و پایداري در همه وجوه و هنر آرامش و زیبایی است ... تأثیر این هنر در عین آهستگی
و آرامی ، پایدار بوده و سبب می شود شخص تمایل به درنگ ابدي در مقابل آن داشته باشد (موریس، .(1387 : 169
- رنسانس شهر رالمحصول یک تصادفل یا یک پدیده خودرو نمی دید، بلکه آن را یک ساخت مرکب می پنداشت که می بایست خردورزانه عملکردهاي خود را پاسخگو باشد (پاکزاد،.( 331 : 1389
- شهر آرمانی رنسانس، دغدغه اي بی پایان براي به حاکمیت رساندن لخردل، لتناسباتل ولهندسهل بر شهر و فضاهاي آن داشت ( همان، .( 333
- از مشخصه هاي دیگر رنسانس میتوان به سیستم هاي حصاربندي، الحاق مناطق جدید مسکونی، ایجاد کاخ ها و ویلاهاي اشرافی، باززنده سازي بخش هایی از شهر با ایجاد فضاهاي عمومی جدید و خیابان هاي مربوطه، طراحی و بناي تعداد محدودي نوشهر و ساخت کلیساهاي جدید اشاره کرد (همان،.(337
-5– 3 اصول طراحی شهري
اصول مطروحه در مکتب اصفهان را می توان بی هیچ اولویت و مزیتی به گونه ي زیر بیان کرد:
- اصل سلسله مراتب: بر مبناي این اصل هر فضاي شهري یا بنا و معماري داراي درون و بیرون است. در درون، زیرنظم هاي خود را شکل می بخشد و در برون، از نظم هاي فراتر تأثیر می پذیرد.
- اصل کثرت: فضاي شهري در انبساط خویش روي به کثرت دارد و تنوع؛ روي به تجزیه شدن دارد و گوناگونی.
- اصل وحدت: فضاي شهري در انقباض خود و در مجموعه ي همبسته اش، روي به وحدت دارد و یکسانی؛ روي به ترکیب دارد و همگونی. کل داراي هویتی یگانه می شود فارغ از چگونگی ترکیب اجزاء و عناصرش.
- اصل تمرکز: متمرکز شدن فضاي شهري اعتباري خاص بدان می بخشد و آن را از دیگر فضاها متمایز می سازد.
- اصل عدم تمرکز: توزیع متوازن فضاهاي شهر علت اصلی یگانگی مفهوم شهر و فضاهاي متفاوت آن می شود.
- اصل تجمع: جمع شدن عناصر متفاوت در یک مکان خاص، مفهومی ویژه بدان مکان می بخشد؛ مفهومی که از چارچوب مکان خارج می شود و هویتی فضایی به مکان می بخشد.
- اصل تباین: اصل مذکور، فضاي شهري را از یکسانی، یک دستی و بی هویت می رهاند.
- اصل اتصال: هر فضاي شهري در پی وصل به دیگر فضاهاست.هرگاه این اتصال ایجاد نشود خانه ها و گنبدها و ...
شهر را نخواهند ساخت.
- اصل توازن: شهر در موزونی فضاها و بناهاي متشکله ي آن تعریف می شود؛ در موزونی روابط فضایی، اشکال و فعالیت ها.
- اصل تناسب: نسبت ابعاد و اندازه ها، نسبت احجام و ساختمان ها، نسبت فضاهاي انباشته و فضاهاي تهی، نسبت انسان و فضا و... همه در امري می گنجد که زیبایی جهان در تناسب آن معنا می شود.
- اصل تداوم: اصل انقطاع در این تداوم است که معنا می یابد و سکون در این حرکت است که فهم می شود.
- اصل قلمرو: قلمرو، مکانی می شود که در آن خودي و بیگانه تعریف می شوند، حرمت نگاهداشته می شود و عبور از آن جز با اجازه میسر نخواهد بود.
- اصل سادگی: بی پیرایگی فضاي شهر، آشنایی با آن را ممکن می سازد. با پیروي از این اصل است که فضاي شهري به نرمی در خاطر می نشیند و خیال انگیز می شود.
- اصل پیچیدگی: در این اصل است که لشکلل ایجاد می شود؛ شکلی که وظیفه اي جز ایجاد خاطره ها و تداعی ها
ندارد.
- اصل ترکیب: با پیروي از اصول دستوري زبان، می توان ترکیب هاي متفاوت کلامی را رقم زد؛ در این ترکیب کلامی می توان لاضدادل را نیزبا یکدیگر ترکیب کرد. لدوام ترکیب اضدادل چه در ادبیات ، چه در معماري و چه در شهرسازي پایدار نخواهد ماند؛ مگر آنکه از تناسب در ترکیب ها برخوردار باشد.
- اصل استقرار: اصل فوق در مفهوم ساخت کلام یا شهر معنا می یابد.
اصل زمان: آنچه در طمان دچار دگرگونی می شود صورت است نه محتوا.
- اصل ایجاز: شهر و فضاي شهري، چون زبان و بیان از اسلوبی تبعیت می کند که بتواند گسترده ترین مفهوم را در ساده ترین صورت بیان کند (حبیبی، 1377، .(53-52
از سویی دیگر در اروپاي هم عصر این دوران، اصول طراحی رنسانس در شهرسازي به شرح زیر بود:
- اصل تقارن: ساخت عناصر یک پروژه ي شهرسازي را به منظور ایجاد ترکیبی متوازن، حول یک یا چند محور اصلی تعیین می نمود.