بخشی از مقاله

چکیده

پدیدارشناسان بر این باورند، حس مکان به دنبال روح مکان و به واسطه ی درک نمادها ایجاد می شود و انسان بر اساس دریافت ها و انگیزه های خود آن را رمز گشایی می کند، اما در معماری اسلامی کسب معرفت دینی نیز برای درک حس مکان از اهمیت ویژه ای برخوردار است،زیرا انسان را به حقیقتی والا می رساند. این نگاه معنا گرایانه، درباره ی مساجد به عنوان مکان های مقدس و با ارزش، با جهانبینی حاکم بر جامعه ای که مسجد در آن ساخته می شود، منطبق است.

در این پژوهش که با هدف بررسی پدیدار شناسی مساجد مکتب اصفهان در عصر صفوی انجام یافته، مسائلی چون عوامل ایجاد و سطوح حس مکان با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است و یافته ها حاکی از آن است تعالیم شیعی، واژگان وقواعد اصلی این مکتب معماری را تشکیل می دهد و در این میان »وحدت وجود« و مفهوم متعالی انسان کامل به عنوان درونی ترین و مهم ترین مفهوم ادراکی، عامل جاودانگی مساجد این مکتب گردیده است.

مقدمه                

برای دستیابی به اهداف پژوهش، پنج مسجد به عنوان نمونه انتخاب گردید و در سه دسته: عوامل معنایی، فضایی و عناصر کالبدی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت تا تاثیر آنها برایجاد حس تعلق مکان مسجد به عنوان متغیر وابسته، مورد مشاهده قرار گیرد. پس از مشاهدات و بررسی های اولیه، به نظر رسید که عامل معنایی و مفاهیم منطقه ای به کار رفته توسط معماران مکتب اصفهان، باعث ایجاد حس مکان در مساجد آن دوره بوده است و این که سطوح معنایی سلسله تعالیم و حکمت عملی آیین این معماران ، باعث ایجاد کالبد خاص آن شده است - فرضیه - ،اما این که چه عواملی منجر به ایجاد حس مکان در مساجد مکتب اصفهان گردیده و چه سطحی از سطوح »حس مکان« مورد نظر معماران بوده است، فرآیند این همانی2 با فضا در مساجد دوره ی صفوی در خدمت چه هدفی از اهداف غایی معماری بوده است ،تعلق به فضای مساجد اصفهان در چه قالب های معمارانه ای ارائه شده است؟ - سوالات - نیازمند رویکرد پدیدارشناسی هرمنوتیک3 است .

روش تحقیق

لازم به ذکر است، پژوهش حاضر به عنوان یک تحقیق میان رشته ایی محسوب می شود. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و در آن پژوهشگر به توصیف عینی و واقعی مساجد مکتب معماری اصفهان به عنوان پدیدار با هدف شناخت عمیق، بدون هیچ گونه دخالت خواهد پرداخت. تمرکز پژوهش مذکور در درجه اول به زمان حال است، هرچندغالباً رویدادها

- 2 انسان در مواجهه با یکی از عوامل شکل دهنده ی هویت خود احساس این همانی کرده و آن را ادامه ی عینی ذهنیت خود می داند.دراین جا این فضا خود گوشه ای از »خود« یا »هویت او« شده است.بازگشت مجدد به آن فضا ،ادراک مجدد ان ،در کنار وجود خاطرات و ذهنیات باعث می شود در روند انطباق،فضا منطبق بر ذهنیات فرد شده و گوشه ای از هویت وی شناخته شود - پاکزاد، 1385،ص. - 70

- 3 وجه هرمنوتیکی بودن پدیدارشناسی برمی گردد به موضوع هستی که برای آشکار کردن و شفافیت آن، راهی جز آشکار نمودن حقیقت انسان، وجود ندارد. هیدگر پدیدارشناسی را به غرض وصول به درک معنای هستی، رسالت اصلی فلسفه و حقیقت فلسفه ی راستین اعلام میکند و این پدیدارشناسی را هرمنوتیکی می نامد؛ - imanirad.org - وآثارگذشته را نیز که به شرایط موجود مربوط می شوند، موردبررسی قرارخواهد داد. در ادامه در چهارچوبی نظام مند برای توصیف عینی مفاهیم مساجد مکتب اصفهان به تحلیل عناصر ادراک معماری مساجد پرداخته و این تحلیل محتوا محصول کار پژوهش قرار خواهد گرفت.

-1 مکتب معماری اصفهان و مبانی اعتقادی موثر بر آن

یکی از شاخصترین دورههای ساخت مسجد در ایران، قرون دهم و یازدهم هجری است که در آن دوره، عقاید و تفکرات هنرمندان و اندیشمندان در »مکتب الهی - فلسفی اصفهان4« جمعبندی شد و در ساخت مساجد توسط معماران که خود از دانشمندان به شمار می رفتند، به کار رفت. این اصطلاح به زیرساخت وحقیقت معماری مساجد آن دوره و بر جریان فکری- فلسفی خاصی در حیات تفکر شیعه ی ایرانی اشاره داشت. نوعی از حکمت که از زمان خواجه نصیر الدین طوسی - م672 ق - بر اثر کوششهای سلسله ی حکما تداوم یافته بود و در دوران صفوی توسط میر داماد - م1040ق - احیا شده و ملا صدرا - م45 10ق - آن را در حکمت متعالیه به اوج رسانید و بعدها »مکتب اصفهان« نام گرفت.

از مشخصههای این دستگاه حکمی »تبیین عالم مثال یا عالم خیال« است که هنرو معماری دوره ی صفویه بیشتر از چنین عالمی حکایت دارد - «حبیبی وحبیبی،1387،. - 6 همچنین معماری دوره ی صفوی، از اسطوره های معادشناختی دین زرتشت ومتا فیزیک شیعی ایرانی ریشه می گرفت - فیاض، 1386،3؛ حبیب،1388، - 85 .اعتقاد به جهانشناسی مزدایی که به استحاله ی نهایی وپاکسازی کامل جهان ختم می شد،ایرانیان را آماده پذیرش چنین اندیشه ای می کرد. 

-4 تاریخ مسجد سازی ،اصطلاح «مکتب اصفهان«را اولین بار هانری کربن، درباره ی گروهی از متفکران و فیلسوفان دوره ی صفویه به کار برد - کربن،1373،ص - 473؛ بعدها سید حسین نصردر تاریخ فلسفه ی اسلامی از این اصطلاح استفاده کرد . - kakaie.com -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید