بخشی از مقاله

بررسی اهمیت شهرسازی براساس اصول شهرسازی اسلامی


چکیده

در مقابل ارائه هر الگو و مدل شهرسازی نظرات موافق و مخالفی خواهد بود ،همانگونه که از گذشته نیز وجود داشته و الگوهایی که ارائه شده اند توسط منتقدان ،نقد شده و یا مورد حمایت قرار گرفته اند.شهرسازی اسلامی نیز از این قائده مستثنی نیست و این سوال که چرا باید از الگوهای شهرسازی اسلامی برای ساخت شهر ها استفاده شود ،پیش روی شهرسازان خواهد بود.

در این مقاله سعی شده برخی از دلایل که می تواند اهمیت شهر سازی برا ساس الگوهای ا سلامی را در شهرها و به ویژه در شهر های مسلمانان روشن کند به طور اجمالی ارائه شود.این موارد در سه گروه زیر بررسی می شوند:

الف:جامعیت دین اسلام و علوم اسلامی برای همه زمانها ب:رابطه متقابل فرهنگ شهروندان و شهرسازی ج:ارائه اصول کلی شهرسازی در کتاب الهی . نگارنده با مطالعه منابع کتابخانه ای موارد بالا را به عنوان سه پاسخ برای سوال تحقیق شناسایی نموده و با استفاده از منابع معتبر مورد بررسی قرار می دهد و درنهایت به این نتیجه می رسد که شهرسازی بر اساس اصول اسلامی در تمام شهرهای جهان لازم و نجات دهنده است و در شهرهای کشورهای اسلامی لازم تر و حیاتی تر می باشد .
کلید واژه

شهرسازی اسلامی،الگوی اسلامی،شهر مسلمانان

مقدمه

معرفی می شـــود که ظاهرا برای زندگی امروزی مناســـب در مورد عماری و شهرسازی اسلام بسیار سخن گفته شده نیست، امکان ظهور معماری و شهرسازی اسلامی منتفی می شود. درحالیکه اگر از اصول و مبانی صحبت شود و راههای
اســـت،اما هنگامی که کالبدی به عنوان معماری اســـلامیتجلی کالبدی بخشــیدن به آنها در زمان حاضــر به گونه ای که پاسخگوی نیازهای انسان معاصر باشند .بیان شود ،آنگاه می توان از معماری و شهرسازی اسلامی معاصر سخن گفت .در واقع برای ایجاد محیط ا سلامی نیاز به ا ستخراج مبانی و ا صول از جهانبینی ا سلامی ا ست وبا جهان بینی مادی گرا و سکولار معاصر نه می توان مشکلات ناشی از این جهان بینی را حل کرد و نه می توان محیط مناسبی را ایجاد نمود.[1]

در شـــهر امروزی بی تناســـبی ،بی هویتی ،خودنمایی ،تقلید ،فردگرایی،م صرف زدگی، سعی در ت شابه به بیگانه ،اهتمام در تمایز از همگنان،فشار روانی ،آلودگی ،زشتی،فقدان دوستی و آشـــنایی و بســـیاری کمبودهای دیگر که لازمه ی زندگی انسانی هستند چنان عرصه را برانسان تنگ نموده است که هر کس در حســرت آوارگی کوه و بیابان مانده اســت.و حال این سؤال باید مطرح شود که آیا راه حل باز هم ن ش ستن به انتظار ظهور الگوهای بیگانه است؟ دلایل ارائه شــده برای روشــن شــدن اهمیت موضــوع شــهرســازی بر اســاس اصــول اســلامی به لحاظ اهمیت آنها مرتب شده و مورد بررسی قرار گرفته اند.

الف:جامعیت دین ا سلام و علوم ا سلامی برای هر ع صر

و زمان و برای همه جهانیان

و نزلنا» علیک الکتاب تبیاناً لکلّ شـــیء و هدی و رحمه و بشــری للمســلمین«ترجمه: و این کتاب را که روشــنگر هر چیزی است و برای مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگری اســت، بر تو نازل کردیم(نحل، (89 .یکی از صــفات عمومی قرآن این است که بیان هر چیزی است و به تعبیر خود قرآن »تبیان لکل شیء« ا ست و از آن جا که قرآن کتاب تربیت و انسـان سـازی اسـت، برای تکامل فرد و جامعه، در همه ابعادمعنوی و مادی نازل گ شته. منظور از »کل شی« در این آیه همه اموری ا ست که برای پیمودن این راه هدایت لازم ا ست. به بیان دیگر آن چه که در ســعادت و هدایت انســان تا روز قیامت مؤثر اســت اعم از مســایل ارزشــی و اخلاقی، معارف حقیقی مربوط به جهان بینی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی و یا مسایل مربوط به جهان هستی، در آن بیان شده است.

از امام صادق ـــ علیه السّلام ـــ نیز نقل شده که فرمود: همانا خداوند تبارک وتعالی قرآن را بیانگر هر چیزی قرار داده است حتی به خدا ســوگند که رها نکرده چیزی را که بندگان خدا به آن احتیاج داشــته باشــند، تا آن جا که کســی نمیتواند بگوید: ای کاش خداوند آن را در قرآن بیان میکرده و نکرده است [2] .جامعیت دین اسلام آن را پاسخگوی تمام نیازهای فطری، طبیعی انسان ها قرار داده است. توجه به نقش مال و ثروت در زندگی انســان ها و جهت دادن به آنها در راســتای چگونگی ا ستفاده بهینه از آن برای د ستیابی بهتر و سریع تر به اهداف مهم زندگی و بهره گرفتن از آن برای کمال و تأمین سعادت راستین از برنامه های این آئین مقدس است. بعضی ج مادت به خرج می ده ند خ یال می کن ند که چون دین اســـلام دین جامعی اســـت پس باید در جزئیات نیز تکلیف معینی را روشن کرده باشد نه اینطور نیست قرآن در موارد مختلف اصـــول کلی را ب یان کرده تا در ز مان های مختلف جزئیات بتوانند با رعایت ا صول کلی و متنا سب با نیاز روز به روز رسانی شوند.

ب:رابطه متقابل فرهنگ شهروندان و شهرسازی

محیط مصــنوع با ســمبل ها و تناســب و اجزاء و نشــانه ها و شـــکل و رنگ و دیگر بارزه هایش ،هم بیانگر جهان بینی و فرهنگی است که بانی شکل گرفتن آن شده است و هم اینکه اصــول وارزشــهای آن را به انســان القا نموده و به نوعی در تحولات فرهنگی ایفای نقش می نماید.


محیط و فرهنگ بر یکدیگر تأثیر متقابل دارند،همانگونه که ان سان برا ساس باورها و آئین و جهان بینی و فرهنگ خویش محیطی را می ســازد که بتواند ضــمن آنکه آئینه اصــول و ارزشهایش بوده و او را در جهت وصول به آنها یاری نماید،در دهه های اخیر به انحاء گوناگون این موضـــوع مورد بررســـی وتایید قرار گرفته که مختصــات محیط تاثیری جدی بر رفتار و روان و در نتیجه تغییرات فرهنگی ان سان دارند که برخی از نمو نه های آن از جم له از بین رفتن تدریجی قبح برخی موضــوعات و عادت جامعه به آنها و یا دگرگونی در رفتارهای جامعه ر ا می توان ذکر کرد. اجمالا می توان گفت همانگونه که زیبایی و تناســـبات و تعادل و توازن محیط در آرامش و احســاس امنیت وفقدان فشــارهای عصــبی بر انســان ایفای نقش می نماید ،انواع زشــتی ها ،آلودگی های صــوتی ،فقدان تعادلها (در شـــکل و رنگ و اندازه)،دوری از طبیعت ،تحت سلطه ساخته خویش و بخصوص ماشین قرار گرفتن ،زندگی در محیطهایی که پا سخگوی نیاز ان سان نی ستند وب سیاری از این قبیل مســـائل محیطی ، تاثیر جدی بر روان انســـان ،بر رفتارهای فردی و اجتماعی ،بر دگرگونی ارزش های فرهنگی ،بر شیوه ی محیط زی ست ،بر روابط اجتماعی و در یک کلام بر فرهنگ او بر جای خواهند گذاشت.این تأثیرات که در ابتدا به صـــور ت تغییرات رفتاری و فرهنگی به ظاهر ســـاده و نا محســـوس و غیر قابل اندازه گیری بروز می نماید ،به مرور هویت جامعه را دگرگون می نماید واو را با بحران مواجه می نمایند.این بحران هویتی بســیاری از ارزشــهای فرهنگی را به مقابله طلبیده و آنها را منســـوخ و مطرود می نمایند.البته مراد از ذکر این نکات این نیسـت که تغییرات فرهنگی پدیده نیکویی نی ست ،بلکه مق صود این ا ست که تغییرات فرهنگی باید در جهت تکامل و پویایی و تصـــفیه فرهنگ رخ دهد ،نه اینکه در جهت انحطاط و تشبه به بیگانه و بحران هویت و به طور اجمال در جهت منســـوخ نمودن ارزش های اصـــیل

ج: ارائه اصول کلی شهرسازی در کتاب الهی

کتاب الهی معرّف اصول و ارزشهایی است که ضمن تسلط بر عالم وجود ،رعایت آنها در اعمال و رفتار انســان نیز توصــیه شــده اســت.توجه و نزدیکی به این اصــول و ارزشــها و مرعی داشــتن آنها در فعالیتهای انســانی عاملی در جهت شــناخت الهی و همراهی با نظام حاکم بر عالم هســـتی خواهد بود.در این مقاله فقط چند مورد از این اصول از نظر می گذرد و لازم به یادآوری است که هرکدام از این اصول به تنهایی می تواند مورد بحث های گسترده قرار گرفته و در ارئه الگوها و ضوابط و آئین نامه های شهرسازی مبنای کار برنامه ریزان و طراحان شهری باشد.

.1حقوق همسایگان

از موارد مهمی که ضـــمن تأثیر بر کاهش رفتارهای ناهنجار اجت ماعی، در افزایش روح یه ت عاون و احترام به ی کدیگر و همچنین در تنظیم روابط صـــحیح اجت ماعی تأثیر دار ند، رعایت حقوق همسایگان و به عبارتی تنظیم روابط همسایگان اســت. آیات زیر را میتوان از آیاتی شــمرد که بر تنظیم این روابط اشاره دارند.

واعبدواللّه و لا تشــرکوا به شــیئا و بالوالدین احســانا و بذی القربی والیتامی والمســاکین والجار ذی القربی و الجار الجنب ال صاحب بالجنب و ابن ال سبیل و ما ملکت ایمانکم....]ن ساء/ :[36 (خدای یکتا را بپرســتید و هیچ چیزی را شــریک وی نگیرید و ن سبت به پدر و مادر و خوی شان و یتیمان و فقیران همســایه نزدیک و همســایه دور و دوســت وهمنشــین و

واماندگان در سفر و بندگان و پر ستاران که زیرد ست ت صرف شمایند، در حق همه نیکی و مهربانی کنید....)

جار ذی القربی والجار الجنب ،شــامل همســایه فامیل و غیر فامیل ،هم عقیده و غیر هم عقیده نیز می شـــود به گفته روایات تا چهل خانه از هر طرف همسایه اند.[3]

یا ایها الذین امنوا لاتدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستأنسوا و تســـلموا علی اهلها...]نور:[27 / (ای اهل ایمان هرگز به هیچ خانهای مگر خانههای خودتان تا با صــاحبش انس و (اجازه) ندارید وارد ن شوید و چون رخصت یافته داخل شوید، به اهل آن خانه نخست سلام کنید.)

پاســـخگوئی به این آیات ایجاب می نماید که زمینه ایجاد ناهنجاریها و اعمال منع شـــده بوجود نیاید. فی المثل امکان مشرف بودن منازل به یکدیگر به حداقل برسد و امکان ایجاد مزاحمتهای صوتی و یا تجسس از احوالات دیگران نیز از بین برود. لحاظ نمودن این امور مستلزم تدوین مقررات و ضوابطی در معماری و منازل و رابطه فضــایی آنها با ابنیه همجوار اعم از مسکونی و غیر مسکونی و فضاهای بازشهری از جمله معابر و میادین است .

.2اجتناب از لغو و بطالت

انجام هر عمل و همچنین ایجاد هر شیء لغو و باطل و بیهوده جنبهای از ف ساد در زمین و ا سراف ا ست و این صفتی ا ست که طبق تعالیم قرآنی مسلمین بایستی از آن اجتناب ورزند .

قد افلح المؤمنون * الذینهم فی صـــلوتهم خاشـــعون * و الذینهم عن الغو معرضون]مؤمنون3 /ـــ:[1 (همانا اهل ایمان به فیروزی و رســتگاری رســیدند* آنانکه در نماز خاضــع و خاشـــع هســـتند* و آنان که از لغو و ســـخن باطل اعراض میکنند .)

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید