بخشی از مقاله
تأثیر عوامل فیزیكی كلاس بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان
اگر چه رابطه معناداری بین متغیرهای فیزیكی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد.
چكیده:
این مقاله به عنوان گزارشی از یافتههای یك پژوهش گسترده، درصدد است رابطه متغیرهای فیزیكی كلاس درس را با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار دهد. یافتههای مربوط به عوامل انسانی كلاس درمقالهٔ جداگانهای گزارش شده است.
به منظور انجام پژوهش، ۷۲ كلاس پنجم به صورت تصادفی طبقهای و ۲۱۸۸ دانشآموز و معلمان این كلاسها ازمدارس ابتدایی استان اصفهان انتخاب شدند. روش مورد استفاده در این پژوهش كمی و كیفی بوده و ابزار جمعآوری دادهها، فرمهای پرسشنامه، مشاهده و آزمون پیشرفت تحصیلی بوده است. تجزیه و تحلیل دادههای كمی پژوهش، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS صورت گرفته است. نتایج نشان داد كه اگر چه رابطهٔ معناداری بین متغیرهای فیزیكی و
پیشرفت تحصیلی دانشآموزان وجود ندارد، ولی این متغیرها بر نگرش معلم تأثیرگذار است و نگرش معلم نیز پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را تحت تأثیر قرار میدهد. همچنین مشخص شد كه فضاهای آموزشی مدارس كنونی ما با ویژگیهای روانی كودكان و نوجوانان سازگار نیست. بنابراین، لازم است در این رابطه اصلاحات لازم به عمل آید. متغیرهای فیزیكی، حتی اگر بر پیشرفت تحصیلی دانشآموز نیز هیچ تأثیری نداشته باشد، باید به خاطر حفظ سلامت، بهداشت و امنیت روانی آنان مورد توجه قرار گیرند.
● مقدمه
آموزش و پرورش، زیر بنای توسعه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هر جامعه است. بررسی عوامل مؤثربر پیشرفت وترقی جوامع پیشرفته نشان میدهد كه همهٔ این كشورها، آموزش و پرورش توانمند و كارآمدی داشته اند. همچنین در هر نظام آموزشی، عوامل بسیاری با یكدیگر عمل میكنند تا یادگیری و پیشرفت تحصیلی برای دانشآموزان حاصل گردد. هرقسمت از این نظام باید به گونهای آماده شود كه دسترسی به بازده مطلوب و اهداف مورد نظر میسر شود، زیرا اگرجزئی از نظام ازكار باز ایستد، كارآیی اجزای دیگرنظام كاهش یافته و صدمه خواهد دید.
با در نظر گرفتن و تجزیه و تحلیل درون دادهایی از قبیل متغیرهای فیزیكی، میتوان با آگاهی بیشتری اقدام به برنامهریزی نمود. البته علاوه بر عوامل فیزیكی، متغیرهای زیاد دیگری نیز وجود دارند كه فرآیند یادگیری و پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار میدهند كه با انجام پژوهش میتوان میزان تأثیر آنها را تشخیص داد. وقتی كه نظامهای آموزشی اطلاعات لازم را در چنین زمینههای اساسی در اختیار نداشته باشند، نمی توان عملكرد صحیح را در عرصههای مختلف آموزشی و پرورشی انتظار داشت.
از این رو، این مقاله به دنبال یافتن پاسخ به دو سؤال زیراست:
آیا بین میزان امكانات آموزشی كلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
آیا بین جاذب بودن كلاس درس، با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان رابطه وجود دارد؟
عوامل فیزیكی مربوط به امكانات آموزشی و جاذب بودن كلاس دوازده شاخص است كه درشش قسمت به شرح ذیل دستهبندی و تبیین شده است. پنج مورد اول مربوط به جاذب بودن كلاس و مورد ششم مربوط به امكانات آموزشی كلاس است:
▪ نور و عوامل مربوط به آن مانند میزان و شدت نور، نوع نور(طبیعی یا مصنوعی)؛
▪ ابعاد ظاهری كلاس شامل دیوار، درب و كف كلاس، سرانه مساحت و سرانه فضا؛
▪ حرارت و تهویه كلاس؛
▪ صدا و عوامل مربوط به آن؛
▪ سازماندهی و آرایش كلاس؛
▪ تجهیزات آموزشی شامل تخته سیاه و رسانههای آموزشی.
استاندارهایی كه در این تحقیق استفاده شده، شامل ملاكهایی است كه توسط وزارت آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و درمان، سازمان نوسازی و تجهیزات مدارس، كتابها و نشریههای علمی در مورد ویژگیهای مناسب و لازم برای یك كلاس تعیین شده است، كه به طور اختصار به شرح آنها میپردازیم:
۱) نور و متغیرهای مربوط به آن:
به طور كلی در فرآیند یادگیری، ۸۳ درصد یادگیری به وسیله حس بینایی صورت میگیرد(ذوفن و لطفی پور، ۱۳۷۷). بنابراین، اگرعمل دیدن با اشكال رو به رو شود، افت در یادگیری ایجاد میگردد. هدف تأمین روشنایی درمدرسه، عبارت از به وجود آوردن محیطی است كه درآن، عمل دیدن به بهترین وجه و با حداقل زحمت و كوشش انجام گیرد تا نیروی دانشآموزان، صرف جذب اطلاعات و فرآیند یادگیری شود، نه اینكه این نیرو برای مبارزه با اشكالات دیدن- كه درمحیط كم نور وجود دارد- صرف شود. البته باید یادآوری كنیم كه هنگام انجام هر فعالیتی، میزان نور مورد نیاز متفاوت است.
روشنایی كلاس ازطریق نور طبیعی (پنجرهها، دریچههاو …) یا نور مصنوعی (لامپها و انواع چراغها) تأمین میگردد كه درهر صورت باید به میزان نور، جهت و كیفیت آن توجه گردد (جدول۱).
جدول۱: شدت روشنایی مورد نیاز در موقعیتهای مختلف
نوع فعالیت/شرایط/شدت و روشنایی بر حسب لوكس
تدریس و سخنرانی/تخته سبز/۵۰۰-۲۰۰/
تدریس و سخنرانی/تخته سیاه/۵۰۰-۳۰۰
آزمایش/میز آزمایشگاه/۵۰۰-۲۰۰/
مطالعه/بین قفسهها/۲۰۰-۱۰۰
مطالعه/میز مطالعه/۵۰۰-۳۰۰
مأخذ: مؤسسه استاندارد ایران
تجربیات متعدد نشان داده است كه مساحت پنجرههای شیشه دار باید حداقل به اندازهٔ یك پنجم سطح اتاق باشد تا حداقل روشنایی برای خواندان و نوشتن موجود باشد. از طرف دیگر، از هر اقدامی كه موجب تساوی روشنایی برای همهٔ شاگردان شود، نباید دریغ نمود. نور از نظر توزیع باید مطلوب باشد و به صورت یكنواخت پخش شود تا درخشندگی سطوح سبب ناراحتی چشم نگردد. همچنین میزان نور كافی باشد و سایههای مزاحم موجود نباشد (كلهر، ۱۳۷۰). در همین راستا، نویفرت اظهار میدارد: «نور مستقیم و حباب دار فلورسنت بسیار عادی بوده، روشنایی مناسب را برای تخته سیاه تولید میكند. در آمریكا این روشنایی مصنوعی توسط سلول فتوالكتریك به طور خودكار كنترل میشود»
كولر و لیندسن (۱۹۹۲ ص۳۰۷-۳۱۷) در تحقیقی، اثر نور كلاس را بر هورمونهای استرس، عملكرد كلاس، رشد بدن و سلامتی ۸۸ دانشآموز هشت تا نه ساله، به مدت یك سال مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد كه هورمونهای استرس درتابستان افزایش مییابد و كمبود نور طبیعی و مصنوعی، سبب تأخیر قابل توجهی در افزایش هورمونهای استرس میشود.
۲) ابعاد ظاهری كلاس:
وب (۱۹۷۶) در تحقیقی، تأثیر محیط فیزیكی مدرسه را در مقایسه با تسهیلات سنتی و جدید، بر روی رفتار و عملكرد تحصیلی دانشآموزان مورد بررسی قرار داد. وی تئوری لوین (۱۹۳۸) مبنی بر «محیط آموزشی جزء اساسی آموزش است» ونظریه پروهاسكی (۱۹۷۰) مبنی بر «مؤثربودن محیط بر رفتار و عملكرد دانشآموزان» را مورد تأیید قرار داده است. همچنین وات كینز (۱۹۹۳) در تحقیقی اثر محیط مطلوب و معمولی آموزش را بر ۳۲۳ دانشآموز دبیرستانی، در كلاسهای علوم مورد بررسی قرار داد. نتایج به دست آمده نشان داد كه محیط مطلوب، عمق یادگیری را افزایش میبخشد .
در ارتباط با چگونگی ویژگیهای سطوح و ابعاد ظاهری كلاس، به طور كلی میتوان گفت كه دیوارهای كلاس باید خشك، بدون درز، صاف و حداقل تا ارتفاع ۵/۱ متر قابل شستشو بوده و بهتر است از سنگ باشد. دیوار كلاسها باید ساده باشد تا گرد و غبار روی آن جمع نشود. كف كلاسها باید قابل شستشو، مسطح و بدون درز بوده، لغزنده و مرطوب نباشد. این نكات در مورد سقف نیز باید رعایت شود.
رنگ نیز باید مورد توجه قرارگیرد و در رنگآمیزی كلاس باید از رنگهای آرامش بخش استفاده كرد. رنگهای آبی باز یا سبز روشن برای دیوارها و رنگ سفید برای سقف مطلوب است. رنگ دیوارها بهتراست قابل شستشو باشد. بنابراین، سطوح دیوار و سقف كلاس باید دارای رنگهای روشن و كف كلاس بهتر است به رنگ تیره باشد
نویفرت (۱۳۷۳) در مورد شكل كلاس اظهار میدارد كه مستطیل یا ذوزنقه، بهترین شكل برای كلاس درس است. اشكال مربع، مدور یا بیضی و غیره از لحاظ صوتی مناسب نیست. مساحتهای بزرگ انحنادار، ایجاد نقاط كانونی كرده، مانعی بزرگ برای صدا ایجاد میكند .
برای هر دانشآموز ۵/۱ مترمربع زمین و ۵/۵ مترمكعب هوا لازم است. به عبارت دیگر، برای یك كلاس ۳۰ نفری، ابعاد اتاق باید به طول ۸ متر و عرض ۶ تا ۷ متر و ارتفاع ۴ متر باشد. فضای لازم برای هر دانشآموز نباید از ۵/۴ مترمكعب و ارتفاع ۳متر كمتر باشد. بنابراین، درانتخاب یك مكان برای كلاس، باید حجم كلاس و تعداد دانشآموزان را مد نظر قرارداد .
۳) حرارت و تهویهٔ كلاس:
یكی دیگر از عوامل تأثیر گذار بر یادگیری، تجهیزات مناسب برای تولید گرما و سرماست كه كم توجهی به آن میتواند سبب افت در یادگیری و آسیبهای جانی شود. بر اساس گزارش مؤسسه استاندارد ایران، حرارت ۱۸-۱۶ درجه سانتیگراد برای كلاس درس مناسب بوده و وجود جریان هوا برای آن ضروری است. اگرهوای محیط بیش از اندازه گرم باشد، بر مكانیسم تنظیم حرارت بدن فشار وارد آمده و بازده فعالیتهای فیزیكی و مغزی كاهش خواهد یافت. بنابراین، مشاهده میشود كه وضعیت حرارت در كلاس، عاملی است كه بر چگونگی فعالیت فراگیران و در نتیجه یادگیری آنان اثرمیگذارد.
در تحقیقی كه دردانشگاه هاروارد روی دانشآموزان مدارس ابتدایی در زمینهٔ هوای لازم صورت گرفت، مشخص شد كه اگر فعالیت افراد زیاد شود، میزان هوای لازم از مقدار هوای ضروری در حالت عادی زیادتر خواهد بود. ضمناً هوای كلاس معمولاً سه تا پنج مرتبه درهر ساعت باید تعویض شود ، زیرا هوای داخل اتاق نباید بیش از یك درصد دیاكسیدكربن داشته باشد .
حجم فضا به ازای هر دانشآموز/تعداد دفعات تعویض هوا
كمتر از ۵ مترمكعب/۶
۵/۷-۵ متر مكعب/۵
۷ـ۸/۵/۴
۸/۵ـ۷/۱/۳
بیشتراز ۵/۸/۱/۵
درجه حرارت مناسب برای كلاس ۱۸ درجه سانتیگراد است و به طور كلی، سیستمهای حرارت مركزی بهترین وسایل برای تأمین و كنترل حرارت مورد نیاز هستند. از آنجا كه درهمهٔ مدارس ما امكان داشتن این سیستمها هنوز موجود نیست، جهت تأمین گرمای مناسب در كلاسها بهتر است از بخاریهای گازی با لولههای بلند استفاده شود. برای داشتن رطوبت مناسب میتوان از ظروف بزرگ آب بر روی بخاری استفاده كرد.
لئوناردهیل (۱۹۸۶) ضمن تحقیقی نشان داد كه اثر بد تهویه ناقص بر روی دانشآموزان، به علت تغییر در میزان اكسیژن و دیاكسید كربن هوا یا سموم آلی- كه قبلاً تصور میشد در هوای بازدم وجود دارد- نیست، بلكه به علت بالا رفتن درجه حرارت و افزایش رطوبت و از همه مهمتر، عدم جریان هوا در داخل اتاق است. از این رو، همفریز (۱۹۷۴) به بررسی اثر دمای كلاس و باد و بارانی بودن هوا بر رفتار دانشآموزان میپردازد و تأثیر اینگونه عوامل فیزیكی محیط را بر رفتار نشان میدهد. در این تحقیق كه طی دو سال متوالی در كلاسهای اول و دوم ابتدایی و به روش مشاهدهٔ میدانی انجام گرفت، ۴۸ آموزگار، پرسشنامههایی را تكمیل كردند. از پرسشنامههای فوق دو عامل به نامهای كوشش (میزان كوشش و همكاری با معلم) و میزان فعالیتهای كلاس و تحرك استخراج شد. سپس رابطهٔ این دو جنبهٔ رفتاری با دمای هوا و سایر ویژگیهای هوا (رطوبت، باد و باران ) درساعات صبح و بعد ازظهر مجدداً بررسی شد. این تحقیق نشان میدهد كه رفتار دانشآموزان به طور معناداری تحت تأثیر دما و كیفیت هوا قرار میگیرد. به عنوان مثال، حرارت بیش از ۲۱ درجه سانتیگراد موجب كاهش تحرك و بی حالی دانشآموزان میشود. هانكوك (۱۹۸۱) نیز در رابطه با تأثیر عوامل محیطی (درجه حرارت، تهویه و سرو صدا ) در فعالیتهای مراقبتی مطالعاتی انجام داده است. نتایج تحقیفات او در ارتباط با درجه حرارت نشان داده است كه بهترین عملكرد مراقبت در درجه حرارت معتدل است .
4) صدا و متغیرهای مربوط به آن:
صدا نیز به عنوان یكی از عوامل مهم تأثیرگذار بر یادگیری محسوب میشود. با اینكه گاهی صداهای بیرون از كلاس به داخل كلاس راه مییابد، دانشآموزان قدرت شنوایی خود را در اختیار صدای معلم قرار داده و فقط مطالبی را به مغز راه میدهند كه از معلم میشنوند. اگر صداهای بیرون از كلاس بر صدای معلم تفوق یابد، دراین صورت فراگیران ناخواسته قدرت شنوایی خود را در اختیار صداهای بیرون نهاده یا حداقل به هیچكدام از صداها حتی به صدای معلم نیز گوش فرا نمیدهند. غالباً در این مواقع آشفتگی در فراگیران به وجود میآید و اهمیت موقعیت مكانی كلاس در اینجا مشخص میگردد. عواملی كه بر قابلیت شنوایی افراد تأثیر میگذارند، عبارتند از: «شكل اتاق، وسایل اتاق، وضعیت منبع صدا و زمان برگشت صدا» كه این عوامل نیز در زمان ساخت فضای آموزشی باید مورد توجه خاص قرارگیرد.
۵) سازماندهی و آرایش كلاس:
مهمترین تحول در فضاهای آموزشی، شكستن خط نگاه معلم و دانشآموزان و ایجاد فضا برای تعامل دانشآموزان با یكدیگر است. بدین منظور اساساً ردیفهای خطی، مغایر با روحیات دانشآموزان شناخته میشود.
دركلاسهای سنتی كه صندلیهای دانشآموزان در ردیفهای منظم و پشت سرهم چیده میشود و میز معلم درجلوی كلاس قرار میگیرد، تمام توجه به معلم متمركز میشود و ارتباط میان دانشآموزان اندك است. این نظم وترتیب هنگامیكه معلم درسی را برای همهٔ كلاس ارائه میدهد، ممكن است بسیار مطلوب باشد، اما یادگیری از همكلاسیها وكارگروهی را غیر ممكن میسازد. دانشآموزان ردیف آخركلاس، در فاصلهٔ زیادی از معلم قرار دارند و به احتمال زیاد كسانی هستند كه مشكلات انضباطی و بینظمی را ایجاد میكنند.
در برخی از كلاسها صندلیها دور میزها چیده میشود و میز معلم درحاشیه قرار میگیرد كه این نوع آرایش دركلاسهای علومتجربی به كار گرفته می شود. اگر امكانات كلاس به صورتی باشد كه آرایش دانشآموزان به شكل دایره یا U شكل سازماندهی شود، دانشآموزان با یكدیگر و با معلم میتوانند ارتباط متقابل برقرار كنند. در این صورت، معلم جزئی از دانشآموزان محسوب شده و میتواند علاوه برتدریس، به راهنمایی و هدایت بحثهای جمعی دانشآموزان نیز بپردازد.
در هر حال، هنگام بررسی طرز چیدن صندلیها دركلاس، توجه به همهٔ دانشآموزان، شایان اهمیت است. یكی از نیازهای اساسی كودكان این است كه مورد توجه دبیران قرار گیرند و چنانچه فضای فیزیكی كلاس مشوق ایجاد این احساس در دانشآموزان باشد، بدون تردید از میزان مسائل و مشكلات انضباطی نیز به طور چشمگیری كاسته خواهدشد.
۶) تجهیزات آموزشی: