بخشی از مقاله
تعریف گیاهان از زبان خودشان
اسم من سيب زميني است
من از آمريكاي جنوبي آمده ام ـ مسكن دردهاي معدي هستم
مقوي قلب بوده ، لثه ها را محكم كرده و از خونريزي آن جلو گيري مي كنم .
تنوري من ويتامين بيشتري دارد.
از سرخ كردن من بپرهيزيد … و اگر زخم معده داريد از نوع اسلامبولي من استفاده كنيد.
به من در زبان فارسي سيب زميني مي گويند و چون در زمان ناصر الدين شاه ، ميرزا ملكم خان مرا به ايران آورد ، مدتي به «آلو ملكم» معروف بودم. اعراب به من بطاطا ـ بطاطس و بطاطه مي گويند و عده هم از آنها مرا «تفارح الارض» مي خوانند. زادگاه اوليه من امريكاي جنوبي است و براي اولين بار ملاحان اسپانيولي مرا در كشور پرو پيدا كرده و در سال 1550 يعني چهارصد و بيست سال قبل به اروپا آوردند و از آن تاريخ كشت من در جهان شروع شد و اكنون در بيشتر كشورها به عمل مي آيم ، قسمت قابل استفاده من در تغذيه و درمان ، غده زير زميني است كه به نام سيب مشهور شده است.
گل و برگ من به علت داشتن سم سولانين چندان مصرفي ندارد. معذلك جوشانده سي در هزار آنها ، خواب آور و آرام بخش است. براي رماتيسم ، ضعف اعصاب و درد مفاصل تجويز مي شود. اگر اين شربت را با عسل شيرين كنيد ، براي رفع عفونت هاي ريوي و معدي مفيد شناخته شده است . سم سولانين من با سم ساير خانواده ي ما فرق دارد. اين سم قي آور بوده مردمك ديده را باز مي كند توليد سرگيجه ، قولنج و اسهال مي نمايد. رنگ چهره را بر افروخته و ايجاد تشنج مي كند و درمان آن پس از شستشوي معده ، خوردن شير و تخم مرغ است. اين سم در تمام قسمت هاي بوته من وجود دارد و تنها در غده ي زير
زميني من مقدار آن كم است ، ولي پس از جوانه زدن زياد مي شود و علامت آن سوزاندن بيخ گلو است. گرچه خوردن من در اين حالت براي تسكين دردهاي عصبي و معدي و خارش اگزما مفيد است ، ولي بايد از خوردن آن اجتناب كرد. من ملين هستم و به علت داشتن بيست ميلي گرم ويتامين ث در صد گرم ، ضد رقيق شدن و فساد خون بوده ، لثه ها را محكم و از خونريزي جلوگيري مي كنم. در اثر ماندن در انبار و پختن ، مقداري از ويتامين ث من هدر مي رود ، اگر مرا پوست كند در آب جوش بيندازيد و بپزيد فقط چهل درصد از ويتامين ث خود را از دست داده و شصت درصد را حفظ مي كنم ولي اگر مرا در آب سرد انداخته و بعد بجوشانيد پنجاه درصد از ويتامين ث من از بين مي رود ، و اگر پوست كنده بپزيد 65 درصد از ويتامين من نابود مي شود. تنوري و كباب شده من ويتامين بيشتري دارد.
علاوه بر ويتامين ث من داراي ويتامين هاي ب و املاح پتاسيم و فسفر ، آهن ، منيزيم و آهك هستم. به علت داشتن پنج گرم املاح پتاسيم در يك كيلوگرم ، مقوي قلب بوده و با داشتن مواد نشاسته اي ، براي مبتلايان به مرض قند زبان ندارم و اين دسته از بيماران مي توانند بجاي نان تنوري مرا ميل نمايند. ولي اگر
مرا در آب انداخته بپزند ، مقداري از املاح من در آب حل شده و براي مبتلايان مفيد نيست. مگر آنكه آب جوشانده مرا همراه با من نوش نمايند. به بيماران قلبي توصيه كنيد كه براي جبران كمبود پتاسيم ، يك رژيم غذايي با من بگيرند و براي اين كار ، ابتدا چند روز شير زياد ميل نمايند و بعد سه روز متوالي هر روز يك كيلو تنوري يا پخته مرا بدون نمك زدن بتدريج در شش نوبت ميل نمايند و به جز من غذاي ديگري نخورند . در روز سوم مقدار ادرار خيلي زياد مي شود و بايستي
رژيم را قطع كنند. مقدار نشاسته در انواع من فرق مي كند . در انواع درشت من كه به سيب زميني آردي معروف است ، زيادتر و در نوع اسلامبولي و فشندي كمتر است. من داراي دو تا سه درصد مواد ازته و نيم درصد چربي هستم.
بدترين غذايي كه در ايران با من درست مي كنند ، سرخ كرده من است كه غالباً آنرا برشته مي نمايند ، اگر مي خواهيد مرا همراه با روغن بخوريد ، آب پز آنرا گرم گرم پوست كنده با كره مخلوط و نرم نماييد و اگر مي خواهيد با روغن بپزيد بهتر آن است كه روغن مايع گياهي را جوشانده و خلال هاي مرا در آن بريزيد و بهم بزنيد و پس از آنكه كف آن تمام شد و من بخوبي پخته شدم ، آنها را با كفگير گرفته در آبكشي كه روي ديگ روغن قرار گرفته بريزيد و بگذاريد روغن اضافي آن خارج شود ، براي تهيه چيپس معمولاً خلال مرا در آب انداخته و نشاسته ي آنرا مي گيرند و بعد بطريق فوق در روغن مي پزند و بعد نمك زده و بسته بندي مي كنند. از خوردن آن موقعي كه زياد مانده است خود دار كنيد و اطفال را از خوردن آن منع نماييد.
اگر آب پز مرا گرم گرم پوست كنده و له كنيد و روي مواضع دردناك و متورم بگذاريد ، درد آنها را تسكين خواهم داد. من به علت داشتن املاح فسفر شهوت را زياد مي كنم و قواي عقلاني را تقويت مي نمايم. يكي ديگر از خواص من زياد شدن ادرار است. كليه و مثانه را به اين وسيله زهكشي مي كنم. مهمترين خاصيت درماني من كه شايان توجه و تحسين است ، معالجه زخم معده مي باشد. من به علت داشتن دياستازو آنزيمي مخصوص ، زخم هاي معدي را التيام و فضولات خارجي معدي را كه غالباً سبب زخم هستند همراه خود دفع مي نمايم . حتي اگر اين فضولات تكه هايي فلزي را از قبيل ميخ ، سنجاق و ذرات لعابي باشد.
براي معالجه زخم معده ، آب نوع اسلامبولي مرا خام گرفته و ميل نماييد. براي جبران كمبود ويتامين ث رنده كرده خام مرا همراه با سالاد ميل كنيد و در موقع تهيه سالاد اولويه ، خام مرا رنده كرده اضافه نماييد. پخته و آب پز مرا زياد نگاه نداريد ، زيرا يك نوع قارچ سمي مي تواند روي آن رشد نمايد.
در صنعت با من الكل و عسل مصنوعي و نشاسته درست مي كنند.
اگر هنگام شب مرا با روغن گردو به سالاد اضافه كنيد براي از بين بردن كرمهاي معدي و روده أي مفيد مي باشم. ضماد خام من مرهمي گرانبها و عالي است . اگر آنرا روي يك پارچه تميز گذاشته ، روي پلك چشم هاي ورم كرده بگذاريد ورم آنرا فرو مي نشانم . ترك دست و پا را كه در اثر سرما زدگي پيدا مي شود ، معالجه مي كنم و درد و سوزش و سوختگي را بر طرف مي سازم. رنده كرده خام من مخلوط با روغن زيتون بثورات چركي جلدي را درمان مي كند و گذاشتن اين مرهم روي دكمه هاي بواسير و نواسير مفيد است.
اگر خام مرا در شير رنده كنيد ، بهترين شير زيبايي جهت نرم و لطيف كردن پوست هاي دست و صورت شما مي باشم و به اين شير بهتر است كمي گلاب اضافه نماييد. اگر آبگوشت يا آش شما در اثر غفلت كمي شور شد مي توانيد تكه هاي مرا در آن بريزيد تا نمك اضافي را به خود جذب نمايم.
اگر در سماور و كتري شما املاح آهكي رسوب كرده و قشر سختي به وجود آورده است ، مي توانيد پوست مرا در آن ريخته بجوشانيد تا آنها را كنده و تميز نمايم. اگر غذاي شما در اثر مسامحه سوخت و ديگ شما ته گرفت ، مي توانيد چند دانه از نوع آردي مرا در آن انداخته ، در كمي آب بپزيد و بعد آنرا به ته ديگ ماليده و ذرات سوخته را به كمك آن پاك نماييد.
من در شهرهاي صنعتي اروپا و آمريكا يك وعده غذاي كارگران را تامين مي كنم. و آلمان ها پيشرفت خود را در علم و صنعت از نيروي من مي دانند. در ايران مرا در آبگوشت ، طاس كباب و اسلامبولي و خورش قيمه و اكثر خوراكي هاي فرنگي اضافه مي نمايند ، تنوري و آب پز مرا همراه با گلپر زياد مي خورند. اگر مي خواهيد فرزند شما در درس پيشرفت نمايند ، مرا به خوراك آنها اضافه كنيد و پوره مرا به اطفال شيرخوار كه مي خواهند غذاخور شوند بدهيد ، براي باز شدن آبسه ي دندان ، تنوري يا پخته مرا گرم گرم له كرده كنار آن بگذاريد.
اسم من عسل است !
هم دوا هستم ، هم غذا
اكسير طول عمر را در من جستجو كنيد.
هيچ نوع ميكربي در من اثر ندارد ، زيرا دشمن سر سخت آنها هستم.
شفا بخش زخمهاي دهان بوده ، سستي اندام و عضلات را از بين مي برم.
پادزهر خوبي براي سموم مختلف هستم.
دوست كبدم و سنگهاي كليه و مثانه را خرد مي كنم.
و خلاصه هزاران خاصيت ديگر كه كمتر كسي از آن مطلع است !
مرا به فارسي انگبين ، و برادر ارجمندم را كه خوراك ملكه كندو بوده ، و داراي اكسير جواني و طول عمر است ، شاه انگبين گويند . شهد ، نوش ، نوشابه ، هم به من گفته اند.
من از زمانهاي خيلي دور ، يعني قبل از پيدايش انسان در كندوهاي طبيعي درلابلاي صخره ها و شكاف درختان جنگلي وجود داشتم ، من از نيكنوش گلها و برگها و دمبرگها كه بوسيله زنبور عسل كشيده مي شود درست مي شوم زنبور عسل تمدني بسيار قديمي دارد و قوانين كندو از زماني اجرا مي شد كه انسان آشنا به مقررات انتظامي و حقوقي نبود ، مصريان و ايرانيان عهد باستان ، تقريباً چهار هزار سال پيش به اصول كندو داري و پرورش زنبور عسل همت گماردند ، سقراط مرا اكسير طول عمر مي دانست. من تنها ماده قندي بودم كه قبل از قند كام انسان را شيرين كرده و ارزش غذايي خود را در طول تاريخ حفظ نموده ام.
در مقابر فراعنة مصر ، كوزه هايي پر از عسل ساليان دراز باقي مانده و هنوز با گذشت چهل قرن فاسد نشده و مقداري از منافع خود را حفظ كرده است و اين خود از عجايب ذاتي من است كه با وجود شيريني ، ترش نمي شوم ، كپك نمي زنم و تغيير ماهيت نمي دهم. در قرآن مجيد سوره ي مباركه ي « نحل» در شان من نازل شده و اين افتخاري بس بزرگ براي من است.
عده اي مرا هم دوا و هم غذا دانسته اند. من اين تعريف را قبول ندارم ، زيرا دوا معمولاً به آن دسته از گياهان اطلاق مي شود كه با بدن انسان بيگانه بوده و پس از تاثير ، زيان فراواني به دنبال مي آورد و با توجه به اينكه در عصر حاضر ، بعضي از داروها بيفايده و خطرناك مي باشند كمال بي انصافي است اگر كسي مرا دوا بخواند ، من با بدن انسان آشنا و يكي از غذاهاي اصلي شما هستم كه بدون تشريفات و به آساني هضم شده ، جذب ياخته هاي عضلات شما مي گردم.
بهترين تعريفي كه تاكنون از من شده و سزاوار آن مي باشم شفا است كه بنابر مندرجات قرآن مجيد ، در من وجود شفا موهبتي است كه ايزد توانا آنرا در نيكنوش گياهان به وديعت نهاده و براي آنكه انديشمندان پي به عظيمت دستگاه آفرينش برند به زنبور عسل دستور داده است كه آن را از شيره گلها و برگها گرفته ، و مرا كه حاوي نيكنوش هاي گوناگون به رنگهاي مختلف هستم بسازد.
اسرار ساختمان من با وجود پيشرفت هاي علمي هنوز بر زيست شناسان و دانشمندان ديگر كشف نشده ، و فقط مي دانند كه زنبور عسل پس از مكيدن شيره گياهان آنرا به كيسه ي عسل كه در شكم است برده و س از چند عمل شيميايي ناشناخته و محرمانه ، آنرا به مايعي خوشبو و خوش طعم ، مقوي ، نشاط آور ، و نيكو خصال تبديل كرده و در خانه هاي مومين كه قبلاً ساخته شده است ، ذخيره مي نمايد. براي تهيه يك كيلو از اين شهد گوارا زنبور ناگزير است دو ميليون دفعه روي گلها بنشيند و براي شما انگبين تهيه نمايد كه هم غذا باشد و هم شفا ، حال اگر زنبور بجاي مكيدن شيره گلها از قند سفيد استفاده كند
، فرآورده او را نمي توان عسل ناميد و به همين جهت است كه در قوانين كشورهاي مترقي ، عسل به شهدي اطلاق مي شود كه آنرا زنبور عسل پس از تغذيه از گياهان مختلف ساخته باشد. هنر من تنها شفاي بيماران نيست ، بلكه اكسير طول عمر نيز در شاه انگبين قرار دارد و از اين رو مشاهده مي فرماييد كه عمر ملكه زنبور عسل كه تنها از شاه انگبين تغذيه مي كند ، چهار تا پنج سال مي باشد . در صورتيكه عمر زنبورهاي كارگر تابستاني شش تا هشت هفته و عمر كارگر زمستاني كه از اضافات شاه انگبين بهره مند مي شوند ، شش تا هشت ماه است. حال ببيند دو زنبور كه يكي از انگبين و ديگري با شاه انگبين تغذيه مي كند ، چقدر تفاوت طول عمر دارند.
اين كه گفته شد خدا شفا را در نيكنوش ما قرارداده است ، تنها يك ادعا نيست ، بلكه متكي به دلايل علمي و تجربي زير مي باشد. نخستين تجربه اي كه آزمايش آن با وسايل علمي امروزي بسيار آسان است ، اين است كه شما مي تواني مقدار ميكرب خطرناك را با من مخلوط كنيد و ببينيد با اين كه من يك ماده غذايي كامل هستم و بايستي محيط خوبي براي پرورش ميكربها و قارچها باشم ، نه تنها اين موجودات در روي من رشد نمي نمايند ، بلكه به زودي از بين رفته و اجساد آنها نيز به تدريج محو و نابود خواهد شد. اين تجربه كوچك و بسيار آسان از آن جهت شايان توجه است كه من فاقد مواد سمي هستم و با اين حال
، خاصيت ميكرب كشي و ضد عفوني كننده ي من از قوي ترين زهرها زيادتر و از همه آنتي بيوتيك ها وسيع ر است. ممكن است بعضي بپرسند كه من با كدام اسلحه به جنگ اين موجودات خطرناك مي روم و چگونه اين جانوران موذي را از بين مي برم. سوالي است بسيار بجا و منطقي . من داراي چندين نوع آنتي بيوتيك خوراكي و بي ضرر با طيفي وسيع كه انسان نسبت به آنها حساسيت ندارد بوده و نيز داراي تشعشعات راديو اكتيو و از همه مهمتر داراي مقداري
دياستاز و عوامل زنده هستم كه مي توانند اين ميكربها را خورده و از بين ببرند و حتي قادرند هر ماده ي خارجي را كه با عسل مخلوط شود از خود برانند و روي همين اصل است كه عسل مخلوط و تقلبي به آساني شناخته شده و حتي اگر قند هم به آنها بزنند ، به صورت شكرك در آمده متقلبين را رسوا مي نمايد. اين عوامل زنده كه در عسل هرچه تازه تر باشد بيشتر است هنرهاي بسيار دارند كه دانستن بعضي از آنها خالي از لطف نيست. اولين كار اين دسته تجزيه ي قند چغندر قند به قندهاي انگور و توت است و با اين كه ابتدا من داراي مقداري از نوع قند چغندر هستم معذلك پس از چندي فاقد آن شده ، و تمام قندهاي من ،
تجزيه شد به قند توت تبديل مي شود عوامل زنده مي توانند مواد نشاسته اي و چربي را نيز تجزيه و تبديل نمايند و روي همين اصل است كه قوي ترين ميكربها و قارچها در برابر آنها ياراي مقاومت ندارند. اگر شما عسل تازه را روي پينه هاي دست و پا و زبريهاي روي زانو و آرنج بماليد ، آنها را از بين خواهد برد و با همين حربه است كه من مي توانم سنگرهاي ميكرب هاي كهنه و مزمن را خراب كرده و به داخل آنها نفوذ نمايم.
يكي ديگر از خواص شفا بخشي من آن است كه هر دارويي با من مخلوط شود و يا همراه من مصرف گردد خاصيت بهي بخشي آنرا چند برابر مي نمايم ، و روي همين اصل مسلم بود كه پزشكان و داروسازان قديم بيشتر داروها را همراه من تجويز و تهيه مي كردند.
من با داشتن قند فراوان سر كه نمي شوم و قندهاي من با شيريني فراوان كه دارند ، به دندانهاي شما صدمه نمي زنند ، بلكه مي توانند آنها را سفيد و لثه ها را محكم سازند.
خاصيت ضد عفوني كننده من ، اگر تا كنون بر شما ثابت نشده است مي توانيد يك كاسه عسل و يك كاسه شربت قند را كنار هم بگذاريد . پس از چندي خواهيد ديد كه پشه و مگس در روي كاسة شربت جمع شده ولي جرأت نزديكي به عسل را ندارند.
شما مي توانيد از خاصيت ضد عفوني كننده من براي كليه امراض جلدي به صورت خالص و يا مخلوط با مواد گياهي ديگر استفاده كنيد. مضمضه با شربت من براي زخم هاي دهان و غرغره با آن جهت اورام گلو بسيار سودمند است. بهترين خمير دندان را مي توانيد از تركيب من با مواد ديگر درست نماييد و ماليدن خالص من به لثه و دندان نيز نافع است و سبب روييدن گوشت نو مي شود. من معده و عروق را باز مي كنم ليزابه هاي بلغمي را جذب و از عمق بدن بيرون مي آورم. براي سستي اندام و عضلات و استسقاء و يرقان و ورم طحال مفيد مي باشم.
باد شكن بوده براي معالجه قولنج روده تجويز شده ام پادزهر سموم مخصوصاً مسموميت غذايي هستم. دوست كبد و شكننده سنگهاي كليه و مثانه مي باشم. من به علت طعم شيرين ، خاطرخواه زياد دارم و ناسازگاري غذا را از بين برده غذاهاي ناگوار را گوارا مي سازم چون زود جذب ياخته مي شوم هر دارويي كه همراه من خورده شود به سرعت اثر نيكنوش را خواهد بخشيد . من حاوي تمام ويتامين ها و تمام عناصر معدني مورد نياز بدن انسان هستم و كمبودهاي غذايي را جبران مي نمايم. با داشتن قند زياد آن گونه كه ساير قندها براي مبتلايان به مرض قند ضرر دارند زيان بخش نيستم. ترشحات غدد داخلي و بزاق را
تعديل مي كنم و براي معالجه سختي عمل بلع و خشكي گلو و درمان سرفه زياد توصيه و تجويز شده ام. مبتلايان به مرض كم خوابي و بي خوابي مي توانند از من استفاده كنند قبل از خواب چند قاشق مربا خوري از شهد گواراي من ميل نمايند. براي رفع درد دل و يبوست و كم اشتهايي مي توانيد از من استفاده كنيد. خوردن من جريان خون را آسان مي كند و كندي آنرا از بين مي برد و گرفتگي مويرگها را باز مي نمايد و از سكته قلبي جلو گيري مي نمايد . براي زخم معده و امعاء مفيد است و ترشي معدي را از بين مي برد و اشتها به غذا را زياد مي كند .
در دوران پيري براي حفظ سلامتي انسان ، غذايي مناسبتر از من نيست . به اشخاص سالخورده بگوييد كه تا مي توانند از خوردن قند سفيد كه بي جان و مرده است خودداري كرده و از شهد من كه زنده و فعال است تناول نمايند.
در صنعت داروسازي از وجود من براي شيرين كردن داروها بجاي قند استفاده مي كنند تا بيماران شما شفاي عاجل پيدا نمايند. مرا همراه خمير دندان كنيد تا كرم خوردگي را از بين ببرم. در حب ها در شيافها و پمادها از من داخل كنيد تا اثر معجزه آساي آنرا ببينيد. در شهرهاي جنوبي فرانسه ، شربت مرا با مخمر آبجو مخلوط كرده و مي نوشند. عمل آنها چندان خوب نيست زيرا مخمر آبجو قادر نيست با من رشد نمايد.
خوردن من همراه با كندر جهت پاك كردن سينه و قصبه الريه و استسقا و بند آمدن ادرار و شكستن بادهاي سرفه و دفع سموم و مخلوط با آب مقطر يا باران جهت زياد شدن ادرار و خوردن سنگهاي كليه و مثانه و رفع تشنگي بسيار نافع است . سرمه من به تنهايي يا مخلوط با آب پياز جهت شفاف شدن چشم و رفع خارش پلك و جلو گيري از آب ريزش چشم مفيد است. اين خواص و هزاران منافع ديگر موقعي در من جمع است كه تقلبي و ساختگي نبوده ، بوسيله زنبور عسل از نيكنوش گلها تهيه شده باشم.
سكنجبيني كه با من تهيه شود بهترين مشروبات بوده و صفرا بري اعلا مي باشد.
شربتها و مرباها و مارمالادها و شيريني ها را با من درست كنيد تا از زندگاني لذت ببريد.
از نوع وحشي من هنوز در بعضي از كوههاي ايران خصوصاً بلوچستان و كردستان پيدا مي شود و بسيار لذت بخش مي باشد. بهترين نوع محصول من محصول بهاره است كه از گلهاي معطر بهاري بهره مند گرديده است.
پرده اي از موم كه زنبور عسل روي من مي كشد بهترين نشانه ي اصليت من است. اگر اين پرده را به عنوان ماسك زيبايي به روي صورت خود بكشيد و پس از چندي آنرا با آب پاك كنيد و با آب نيم گرم بشوييد چين و چروك و گوشت هاي اضافي و پس و بلنديهاي كوچك را از بين مي برد و به لطافت پوست شما كمك مي كند.
به مبتلايان به جوش غرور توصيه كنيد كه همه روزه كمي عسل به صورت خود بمالند و آنقدر با دست مالش دهند تا از بين برود و بدون شستن آثار آن ديده نشود. اگر چند روز مرتباً به اين كار ادامه دهند جوش از بين رفته و آثار آن نيز محو مي گردد.
ممكن است بعضي از زنبورها به گل خرزهره و چند گل سمي ديگر عادت كنند و محصولي سمي تهيه نمايند. اين كار به ندرت اتفاق افتاده و قابل جلوگيري است.
نيكنوش يك كلمه فارسي است و فرنگي ها به آن نكتار گويند.
اسم من چغندر است !
خام من به اندازة عسل خاصيت دارد
درمان بي دريغ رعشه هستم.
درد مفاصل و نقرس را درمان مي كنم خوردن آب برگ من ، مسكن سردرد و دندان درد است
و آنها كه از شوره مو رنج مي برند علاج ناراحتي خود را در من خواهند يافت….
من چغندر هستم به من چگندر و چندر هم مي گويند. اعراب مرا سلق صدا مي كنند . در گذشته به پخته بيخمن لبلبو و اكنون لبو مي گويند.
گياه شناسان قديم ايران بيخ مرا از دسته ميوه ها و سبزيها جدا كرده و جزو هويجها شمرده اند ولي برگ من در دسته سبزيهاست. برگ من سحرگاه بي مزه و شامگاه شيرين است. زيرا در روز با كمك نور آفتاب قند مي سازم و شب بتدريج آنرا جهت ذخيره به بيخ خود كه انبار من است مي فرستم به همين جهت است كه اگر برگ مرا صبح بچينند و ميل نمايند جزو سبزيهاي خنك بوده و عصر خنكي كمتري دارم و خيلي متأسفم كه شما نمي توانيد برگ و بيخ مرا خام خام ميل نماييد والا مي توانستم ادعا كنم كه خداوند بعد از عسل شفا را در من قرار داده است . بيخ من اگر خام خورده مي شد بدون شك شما مي توانستيد آنرا عسل گياهي بدانيد من با اين كه خاصيت مسهلي ندارم معذالك پاك كننده شكم هستم به هضم غذا كمك مي كنم و التهاب معده را فرو مي نشانم . مفيدترين و بهترين اعضاي من برگ من است و بعد ساقه هاي آن و سپس بيخ من كه پخته آن لبو نام دارد.
قند من براي مبتلايان به مرض ديابت خوب نيست ولي در عوض خداوند مصلح آن ، يعني دواي مرض قند را در ساقه و برگ من قرارداده است مشروط بر اين كه صبح زود آنرا بچينند و در سايه حفظ نماييد.
برگهاي كلفت من سنگين و دير هضم است ولي در اثر پختن سختي و نفخ آن از بين مي رود خنكي برگهاي نازك من زياد است و قوت غذايي كمتري دارد ولي در عوض دواي بسيار خوبي است خوردن پخته من رعشه را معالجه مي كند مخصوصاً برگ سرخ رنگ آن اگر آنرا خام با سركه و خردل بخوريد طحال را باز مي كند و ورم آن را فرو مي نشاند جهت درد پشت و مثانه و امراض مقعد مفيد است . آب برگ من با داروهاي مسهل به اخراج بلغم كمك مي كند جهت درد مفاصل و نقرس سودمند است اگر بيخ مرا با عسل ممزوج كرده در بيني بكشيد فضولات را پاك مي كند. خوردن آب برگ من جهت سردرد و دندان درد مفيد است كمپرس
با آب برگ من قرمزي چشم را از بين مي برد مخصوصاً اگر با روغن بادام يا عسل مخلوط كرده باشيد شستشو با جوشانده برگ مي شوره و چربي سر را از بين مي برد و شپش را نابود مي كند ضماد برگ من با بوره جهت كك مك و طاسي به مار مي رود. و همچنين براي ورم پشت پا و استقساء و ساير اورام مفيد است تنقيه با آب نيم گرم من جهت ورم روده و گرفتگي آن نافع است نگران نباشيد آن را مدتي در آب كرم من بگذاريد بر طرف خواهد شد. ماليدن برگ پخته من پس از سر شدن درمان سوختگي آتش و آب جوش است و آفتاب زدگي را معالجه مي كند ضماد برگ كوبيده من جهت تسكين درد و پاك كردن كك و مك و معالجه طاسي و با عسل جه دمل و جوشهاي جلدي و با حنا جهت روياندن مو و رشد آن و با روغن بادام جهت فروكش كردن اورام و خوردن آن با خردل مسكن درد شكم بوده و باد شكن مي باشد.
من به علت داشتن ارسنيك و گوهر شب چراغ و روبيديم از بيماري جذام جلوگيري مي كنم و به علت داشتن فسفر غذاي مغز بوده و نيروي حافظه را زياد مي كنم. اعصار را محكم مي نمايم و استخوانبندي را تقويت مي كنم. من براي درد كليه مفيد مي باشم من داراي مواد ازته ، مواد قندي ، املاح مثل كلسيم و آهن مي باشم. من چه پخته و چه خام مقوي هستم و با اين كه هفده درصد قند دارم خنك مي باشم و اين خاصيت در برگ من زيادتر است آب لبو براي بهبود
التهاب مثانه ، رفع يبوست و بيماريهاي پوست مصرف مي شود بو داده پوس بيخ مرا مي توان مانند قهوه دم كرده و نوشيد من داراي ويتامين A به صورت جوهر زردك و انواع ويتامين هاي B و C بوده اشتها آور هستم. برگ قرمز من به علت داشتن ويتامين هاي زياد و كمي ارسنيك و روبيديم تا بخواهيد مفيد است.
حال كه خواص لبو را دانستيد و توجه فرموديد كه بيخ من تمام مواد لازم را از نظر ويتامين و آنزيم جهت هضم و جذب قند دارد. بد نيست بدانيد كه قندي كه با
كمك داروهاي شيميايي از بيخ من گرفته مي شود فاقد اين عوامل مفيد است و براي اينكه در بدن شما سوخته و نيروي لازم را تحويل دهد ناچار است كه اين عوامل را از غذاهاي ديگر و ذخاير بدن گرفته انسان را دچار كمبود آنها ساخته و موجب گرسنگي نامرئي گردد و سرانجام صدها مرض ايجاد نمايد. قند سفيد يك غذاي محرك و بيماري زاست و در زندگي نيم مصنوعي شما از غذاهاي كشنده محسوب مي شود مرگ تدريجي كه از خوردن قند سفيد به انسان دست مي
دهد عامل بسياري از ناخوشي ها و ناراحتي هاي جسمي و روحي است دندان را خراب مي كند. خون را كثيف مي نمايد كبد را كه سكان كشتي بدن است خراب مي نمايد و سلسله اعصاب را ضعيف مي سازد به اين جهت من به شما توصيه مي كنم كه براي شيرين كردن كام خود حتي المقدور از شيريني هاي طبعي مثل عسل ، مويز ، شيره خرما و از بيخ من استفاده نماييد و اگر خواستيد قند سفيد بخوريد از قند نيشكر بهره مند شويد.
اسم من انگور است
من مجموعه اي از عناصر مفيد و سودمندم ضد سرطانم و ترشي خون را كم مي كنم تنها ميوه اي هستم كه وقتي خشك مي شوم ارزش غذاييم بالا مي رود.