بخشی از مقاله
چکیده:
استیلای 245 ساله اعراب و اجبار در گفتار و نوشتار به زبان عربی، یک دگرگونی تاریخی در فرهنگ، آراء، عقاید و به ویژه زبان ایرانیان به وجود آورد، زبان ایرانیان قبل از هجمه تازیان زبان فارسی میانه بود این زبان ریشه درفارسی باستان داشت و از شاخه غربی جنوبی دوره میانه زبان های ایرانی بود که اساسا متداول در فارس و در دوره ساسانیان مرسوم بود. پس از برچیده شدن بساط تازیان زبان فارسی دری یا دیوانی که از شمال شرق ایران - شاخه غربی شمالی - آمده بود به جای عربی نشست.در این مقاله ضمن بررسی پیشینه تاریخی ایران و بومیان غرب ایران به سیر تحول تاریخی زبان فارسی و زبان های بومی کنونی غرب ایران و چگونگی و ارتباط آنان با فارسی امروزی پرداخته و علاوه بر شمردن دلایل اهمیت زبان های بومی غربی ، ضررها و لطمه های نادیده گرفتن آنان را مورد پژوهش و کنکاش قرار داده است و همچنین با بررسی و تطبیق واژگان، دستور زبان ومشترکات زبان فارسی دری و فارسی میانه رایج در دوره ساسانیان به نکات ارزنده ای در ساخت و بکارگیری واژگان رو به نابودی زبان های بومی - لکی و لری - رسیده است.
واژگان کلیدی: استیلای اسلام، زبان فارسی میانه، سیر تحول فارسی دری ،زبان های بومی
مقدمه:
در سال 31 هجری یزدگرد سوم ، آخرین پادشاه ساسانی به قتل رسید و از ان پس ایران سرنگون و این کشور بخشی از از دولت اسلام گشت، طی دو قرن، سکوتی سخت ممتد و هراسانگیز بر سراسر تاریخ و زبان ایران سایه افکند،آنچه از تأمل در تاریخ بر میآید این است که تازیان از همان آغاز ، به شدت برای آن که از آسیب زبان ایرانیان در امان بمانند و آن را چون حربه تیزی در دست مغلوبان خویش نبینند، در صدد برآمدند زبانها و لهجههای رایج در ایران را از میان ببرند. بهمین سبب هر جا که در شهرهای ایران؛ به خط و زبان و کتاب و کتابخانه برمی خوردند سخت بر می آشفتند و همه را نابود می ساختند.
- درست است که ایران استقلال ملی خود را برای مدتی از دست داد، و به امپراتوری بزرگ مسلمانان پیوست، ولی در میدان علم بزودی به برتریای رسید که شایسته زیرکی و قابلیت مردم آن بود. اگر نقش ایرانیان را از آنچه که به نام علوم عربی نامیده میشود تفریق کنیم بهترین قسمت آن رفتهاست - .سقوط ساسانیان با ضربههای فرهنگی همراه بود. روشنفکران و نخبگان ایرانی مسلمان در سده های اول و دوم هجری به اجبار و یا به اختیار وقت خودشان را وقف اسلام و زبان عربی کردند و به شکل گرفتن و گسترش تمدن جهانی اسلام کمک نمودند و مبالغه آمیز نیست اگر گفته شود ایرانیان سلسله جنبان توسعه تمدن اسلامی بودند.2ایرانیان غیر مسلمان چون گذشته زبان های فارسی میانه، پهلوی اشکانی ، سغدی و خوارزمی را به کار می بردند.
از سده سوم هجری سال 254 هجری یعقوب لیث صفار دولت صفاریان را در شهر زرنج سیستان تاسیس کرد از ان پس ایرانیان مسلمان زبان فارسی را بکار گرفتند این زبان که به فارسی دری یا دیوانی معرف گردید برگرفته از زبان های دوره میانه و از شاخه غربی شمالی بود همان زبانی که قبل از اسلام زبان محاوره و گفتار بود و در روزگاران اشکانیان یا پارتها متداول بود و آن را پهلوانیگ، پهلوی اشکانی و یا پارتی می نامیدند.اما این سوال که برسر زبان شاخه غربی جنوبی یا بهتر بگوییم"فارسی میانه ساسانیان" چه آمد موضوع کلی مورد طرح این پژوهش بوده پژوهشی که در پی روشن ساختن و پیدا کردن زبان های بومی بوده که امروزه ادامه فارسی میانه ساسانی هستند و اینکه نادیده گرفتن واستفاده از این زبان ها چه لطمات و عایداتی در جایگزینی واژه های بیگانه در زبان فارسی رسمی داشته و چگونه به غنای هر چه بیشتر زبان فارسی دری می انجامد.
بحث و نتیجه گیری:
سرگذشت زبان فارسی میانه وفارسی دری
زبان فارسی دری دنباله فارسی میانه - شاخه غربی شمالی - و آن هم دنباله فارسی باستان3 است دوره میانه زبان فارسی بعد از سقوط هخامنشیان 331 - پیش از میلاد - شروع می شود و با شروع سال 867 میلادی - 254 - سالی که یعقوب لیث صفار زبان فارسی دری را زبان رسمی ایران کرد به اتمام می رسد. در دوره های میانه زبان های رایج زیر وجود داشته اند:.1 بلخی .2سکایی .3 خوارزمی .4سغدی .5 پهلوی اشکانی و .6 فارسی میانهزبان های دوره میانه به دو دسته تقسیم شده اند: الف: گروه ایرانی میانه غربی که شامل فارسی میانه و پهلوی اشکانی می باشد و ب: گروه میانه شرقی که خود شامل سکایی، سغدی و خوارزمی است.زبان فارسی دری یا دیوانی که آن را به الفبای عربی نوشته اندگرچه از نظر قواعد دستوری اختلاف چندانی با فارسی میانه نداشته اما از دو جهت از آن ممتاز بوده است: