بخشی از مقاله
چکیده:
در دنیاي کنونی کهارتباطات بین افراد متعلق به جوامع مختلف با زبان ها و فرهنگ هاي متفاوت بهامري بدیهی و لازم تبدیل شدهاست، نقش زبان به عنوان یک وسیلهارتباطی از اهمیت بسیاري برخوردار است. استفادهاز زبان جهانی براي ایجاد ارتباط بین اقوام مختلف داراي موافقین و مخالفینی می باشد. در این مقاله موضوع استفادهاز زبان جهانی براي حفظ ادبیات و زبان بومی مورد بررسی قرار میگیرد و با بررسی ابعاد و ویژگی هاي زبان جهانی بهاین پرسش پاسخ داده میشود کهایا پدیده زبان جهانی تهدیدي براي سایر زبان ها است و یا این که میتوان با تغییر نگرش، آن را به عنوان فرصتی بدیع براي یافتن گستره وسیعی از مخاطبان دانست که بوسیله یک زبان مشترك میتوان با آنها ارتباط برقرار نمود و به حفظ و گسترش ادبیات و زبان بومی و همچنین آشنایی ملل مختلف با یکدیگر پرداخت.
کلید واژه: زبان جهانی، زبان و ادبیات بومی، امپریالیسم
.1 مقدمه
زبان به عنوان هدیهالهی بهانسان با هدف ایجاد ارتباط بین افراد از زمان پیدایش خود تا کنون وظیفه مهم خود را به خوبی ایفا نمودهاست. با مقایسه بین انسان و سایر مخلوقات میتوان به روشنی دریافت که توانایی ذاتی انسان براي یادگیري زبان از موهبت هاي الهی است که در هیچ یک از سایر موجودات زنده یافت نمی شود. انسان بوسیله زبان به بیان افکار و اعتقادات خود میپردازد و از آراي دیگران نیز بهره مند میشود. نقش زبان در زندگی انسان به قدري بدیهی میباشد که براي اثبات آن نیاز به هیچ دلیل و برهانی نمی باشد. یکی از بزرگترین نقش ها و ویژگی هاي زبان انتقال فرهنگ و تمدن از نسل گذشته به نسل حال و از نسل کنونی به نسل فردا میباشد - یول :14 . - 2010 تصور این موضوع که چگونه میتوان فرهنگ یک جامعه به خصوص فرهنگ عامیانه و شفاهی آن را از نسل پیشین به نسل فعلی و سپس به نسل آتی ارائه کرد و در این راهاز زبان استفاده نکرد امکان پذیر نمی باشد.
در سدههاي گذشته پس از کشف قارهها و کشورهاي جدید توسط جهانگردان اروپایی و آشنایی کشورهاي متبوعشان با منابع سرزمین هاي تازه کشف شده، هجوم اروپاییان بهاین کشورها و استثمار و بهره کشی از آنان آغاز شد. با این کشورگشایی ها و هجوم به کشورهاي جدید مفهوم هاي جدیدي نیز پدیدار گردید مانند نظام سلطه، توسعهارضی، استعمار و امپریالیسم. کلمه »امپریالیسم« در معناي لغوي خود به معناي سیاستی است که مرام وي بسط نفوذ و قدرت کشور خویش بر سایر کشورها دیگر میباشد - فرهنگ فارسی معین - و این بسط قدرت و نفوذ از سوي برخی از کشورها مستلزم داشتن اهداف سیاسی و اقتصادي میباشد کهاز طریق امپریالیسم قابل حصول میباشد. آشوري :36 - - 1373 امپریالیسم را عنوانی براي قدرتی و یا دولتی در نظر می گیرد که خارج از حوزه ملی خود به تصرف سرزمین هاي دیگر می پردازد و مردم آن سرزمین ها را به زور به فرمانبرداري از خود وادار می نماید و از منابع اقتصادي، مالی و انسانی آنها به سود خود بهره برداري می کند.
امپریالیسم تا کنون خود را بهاشکال گوناگونی نشان دادهاست که »امپریالیسم فرهنگی« یکی از انواع آن میباشد. امپریالیسم فرهنگی ترکیبی است که بار معنایی امپریالیسم و فرهنگ، هر دو را با معنایی نوین در خود دارد که حاصل ترکیب آنهاست و آن را می توان »کاربرد قدرت سیاسی و اقتصادي براي پراکندن ارزش ها و عادت هاي فرهنگ متعلق بهان قدرت در میان مردمی دیگر و به زیان فرهنگ آن مردم« در نظر گرفت - همان: 36 و - .389 کشورهاي قدرتمند بوسیلهامپریالیسم فرهنگی تلاش میکنند تا از راهانقیاد ارزش ها، سنت ها و فرهنگ هاي بیشتر کشورهاي فقیر و جایگزینی آنها با دیدگاههاي فرهنگی خود، از برتري خویش بهره برداري کرده، آن را حفظ نماید - فلاطونی . - 38 :1394
ابزارهاي مورد استفاده براي ایجاد امپریالیسم فرهنگی از وسایل مورد نیاز براي سایر امپریالیسم ها مانند امپریالیسم سیاسی، اقتصادي و نظامی متفاوت میباشد. فلاطونی - همان - پنج ابزار را به عنوان راهگشاي امپریالیسم فرهنگی ذکر می نماید کهاین ابزارها خود نیز میتوانند به عنوان یک نوع از امپریالیسم عمل نمایند. این ابزارها را میتوان در قالب پنج نوع از امپریالیسم طبقه بندي نمود: امپریالیسم خبري، امپریالیسم رسانهاي، امپریالیسم سینمایی، امپریالیسم سایبري و امپریالیسم ماهوارهاي. در تمامی این ابزارها یک نقطه مشترك وجود دارد و آن این است که کشور استعمارگر تلاش میکند تا ارزش ها و فرهنگ خود را به تدریج بهافراد سایر جوامع ارائه دهد و روشن است که در تمامی این ابزارها از زبان کشور استعمارگر استفاده خواهد شد و با استفادهاز جذابیت هاي ایجاد شده به طور غیر مستقیم زبان کشور استعمارگر و برتر به مخاطبین ارائه میشود.
پرسش اصلی که در این مقاله بهان پاسخ داده میشود این است کهایا میتوان به پدیده زبان جهانی دیدگاهی جدید داشت و سواي در نظر گرفتن این موضوع که یک زبان از گسترش و نفوذ بسیاري در سایر کشورهایی که بهان تکلم نمی نمایند برخوردار شدهاست، می توان از این فرصت و وجود یک زبان با گستردگی جغرافیایی زیاد سخنگویان خود، براي پیشبرد اهداف زبانی و یا به عبارت دیگر به بسط و گسترش ادبیات و زبان بومی دیگر کشورها نیز اقدام نمود؟ روش مورد استفاده در گردآوري مستندات این تحقیق به صورت کتابخانهاي می باشد و منابع و مستندات مربوط به عامل
زبان از طریق منابع موجود در کتابخانه و یا سایر پایگاههاي اطلاع رسانی اخذ و مورد بررسی دقیق قرار میگیرند.
در بخش دوم که مربوط به شکل گیري زبان جهانی می باشد، عوامل موثر در ایجاد یک زبان بین المللی و ویژگی هاي آن مورد بررسی قرار می گیرند. در بخش سوم که یافتههاي این پژوهش میباشد، درباره فرصت ها و تهدیدهایی که بواسطه زبان جهانی بوجود میآیند بحث میشود و در بخش چهارم که قسمت نتیجه گیري پژوهش میباشد، به بحث درباره نوع نگرش نسبت به موضوع زبان جهانی می پردازیم که در آن براي زبان جهانی و امپریالیسم زبانی علاوه بر جنبه منفی آن که باعث از بین رفتن جوامع خرد زبانی می شود ویژگی مثبتی نیز در نظر گرفته می شود و آن هم ایجاد فرصتی بی نظیر براي یافتن مخاطبانی از سایر نقاط جهان میباشد که دسترسی بهانها در حالت عادي بسیار سخت است، اما بوسیلهابزارهاي زبان جهانی و وجود زبان مشترك می توان به سادگی