بخشی از مقاله
مقدمه
آموزش ، پرورش و تربیت جوان که موضوع این تحقیق است از مسائل مهم و مورد توجه روانشناسان و مربیان میباشد. اسلام نیز به این امر توجه کامل داشته و در چهارده قرن پیش در روزگاری که بشریت در تاریک جهل و نادانی به سر میبرد، پیشوایی گرانقدر به اسلام به ارزش و اهمیت جوان توجه کامل داشته است.
بهترین الگوها برای مسلمان، پیشوای گرانقدر اسلام حضرت محمد (ص) و جانشینان به حق ایشانند که ما به گونه کاملا اطمینان بخش در تمام زوایای زندگی میتوانیم از آنان سرمشق بگیریم. این نوشتار از 4 فصل تشکیل شده و هر فصل دارای چندین عنوان میباشد. امید است که بشریت آگاه شود و از الگوهای حقیقی پیروی کند زیرا که هیچ گونه خلافی در پیروی از آن انسانهای کامل وجود نداشته است.
نیروی جوانی
در بخش نخست با رفتار رسول گرانقدر اسلام با جوانان آشنا میشویم باشد تا راهگشای جامعه و مسلمانان قرار گیرد، زیرا یکی از بزرگترین سرمایههای هر کشور، نیروی انسانی آن مملکت است و مهمترین نیروی انسانی هر کشور را میتوان در نسل جوان آن جامعه دانست چون قدرت و نیروی جوانی است که میتواند بر مشکلات زندیگ پیروز شود و راههای سخت و ناهموار را به آسانی پشت سر گذارد. اگر مزارع سر سبز و خرم است
و چرخهای بزرگ و عظیم ضایع سنگین در حرکتند، اگر منابع زیرزمینی از اعماق زمین بیرون میآید، اگر کاخهای مجلل و با شکوه، آسمانها را میشکافد و به بالا میرود، اگر شهر ما آباد میگردد و پایههای اقتصادی کشورها رونق می گیرد، اگر مرزهای کشورها از هجوم بیگانگان حفظ میشود و امنیت کامل به آن حکفرماست، همه و همه، آثار فعالیتهای گرانقدر نسل جوان است
زیرا این نیروی خستگیناپذی، مایه امیدواری تمام ملت ما می باشند. بدین جهت است که با فرا رسیدن ایام جوانی، دوران که با فرا رسیدن ایام جوانی، دوران ؟ پایان مییابد و انسان به محیط مسولیتهای شخصی گام مینهند و به انجام وظایف اجتماعی و همگانی مکلف میشود. از این رو، دنیای امروز، جوانان را مورد توجه مخصوص قرار داده است
و در همه امور اعم از سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، صنعتی، اخلاقی سهم بزرگی به دست آوردهاند. دین مقدس اسلام نیز در چهارده قرن چیستی، ضمن برنامههای جامع، روح بخش و سعادت آفرین خود به نسل جوان توجه خاصی داشته است به طوری که هیچ جامعه، فرهنگ، دین، و برنامه بشری نتوانسته همانند آن را بیاورد. اسلام جوانان را از نظر مادی، معنوی، روانی، تربیتی، اخلاقی، اجتماعی، دنیای و آخرتی و در همه جهات تحت مراقبت خود قرار داده است، حال این که درگیر مذهبها و فرهنگها به بخشی از دنیای جوانان توجه می شود.
ارزش جوانی
همان گونه که یادآور شدیم، در دنیای کنونی موضوع جوان و ارزش آنان زبانزد همه ملتها و اقوام گوناگون بشری بوده و همه جا سخن از نسل جوان است. از این رو محققان، اندیشمندان و نویسندگان درباره آنان از جهات گوناگون علمی صحبت کردهاند.
در این میان افرادی بسیار تند روی شده و جوانان را از مقام و ارزشی که شایسته آن هستند بالاتر برده و برخی دیگر نیز در برای انها دچار تفریط شده و جوانان را به علت خانه و نداشتن تجربههای علمی و عملی از مقام واقعی خود پایینتر آوردهاند. گروه سومی نیز وجد دارند که راه میانهوری و اعتدال را پیش گرفتهاند. رهبران دین، جوانی را یکی از نعمتهای گرانقدر خدواند و سرمایه بزرگ سعادت از زندگی بشر دانستهاند
و این موضوع را با عبارتهای گوناگونی به مسلمانان یادآور شدهاند- رسول خدا فرمودهاند: من شما را سفارش میکنم که به نوبالغان و جوانان نیکی کنید، زیرا آنان دلی رقیقتر و قلبی فضیلتپذیر دارند. خداوند مرا به پیامبری برانگیخت تا مردم را به رحمت الهی بشارت دهم و از عذابش بترسانم. جوانان سخن مرا پذیرفتند با من پیمان بستند، ولی پیران از قبول دعوتم سرباز زدند
و به مخالفت من برخاستند. هنگامی که محمد بن عبدا... بن حسین قیام کرد و از مردم برای خود بیعت گرفت، نزد امام صادق (ع) آمد و از وی تقاضای بیعت کردو ولی امام نپذیرفت و مطالبی را به وی یادآوری کرد که یکی از آنها سفارش درباره جوانان بود. امام چنین فرمود: بر تو باد که جوانان را با خود همراهی سازی و پیران را از خود دور نمایی.
توجه به جوانان
رهبران اسلام در زمانهای پیشین، ضمن سخنان ارزشمند خود به روح پاک جوانان و علاقه آنان به اصول اخلاقی و انسانی سفارش کردهاند و بهرهبرداری از آن سرمایه گرانقدر را در راه تربیت درست نسل جوان به مربیان، همواره یادآور شدهاند. مردی به نام «ابی جعفر احول» که از دوستان اما صادق (ع) بود مدتی به تبلیغ سیعیان و آموزش اندیشههای خاندان رسول خدا پرداخت. روزی نزد امام صادق آمد
. امام از او پرسید: مردم بصره را در قبول پذیرش روش اهل بیت و سرعت پذیرش اعتقاد شیعیان چگونه یافتی؟ عرض کرد: تعداد اندکی از آنان تعالیم اهل بیت را پذیرفتند. امام به وی فرمود: توجه تبلیغی خود را به نسل جوان متمرکز نما و نیروی خود را در راه هدایت آنان به کار گیر. زیرا جوانان زودتر حق را میپذیریند و سریعتر به سوی خیر و صلاحی گرایش پیدا میکنند. اسماعیل فرزند هاشمی از امام صادق پرسید: چرا حضرت یعقوب {پس از آن که یوسف را در چاه انداختند و برادران یوسف نزد پدر آمدند و تقاضای عفو و بخشش کردند عفو فرزندان خود را با تاخیر انداخت ولی حضرت یوسف خود فورا برادران خود را بخشید و برای آمرزش آنان دعا کرد. امام صادق فرمود: به جهت این که قلب جوانان از قلب پیران حق را میپذیرد .
رسول خدا فرمود: در قیامت هیچ بندهای قدم از قدم برنمی دارد، مگر آن که به این پرسشها پاسخ دهد.
اول: آن که عمرش را در چه کاری فانی کرده است؟
دوم: جوانی خود را چگونه و در چه راهی تمام کرده است؟
این گفتار پیامبر به خوبی مینمایاند که اسلام تا چه اندازه به نیرو جوانی ارزش داده و به آن توجه کرده است، زیرا هدر دادن این سرمایه گرانقدر بدان اندازه مهم است که در روز قیامت از صاحب آن پرسش مخصوص خواهد شد. آری، ارزش جوانانی که دارای ارزشهای اخلاقی و صفات انسانی هستند، تا همانند شاخه گلی است که دارای عطر دلانگیز است و علاوه بر طراوات، زیبایی و جمال طبیعی خود دارای بوی دلافزا و شانواز است. اما اگر جوانی دارای ارزشهای الهی باشد همانند خاری است که هرگز مورد محبت دیگران قرار نخواهد گرفت. رسول خدا فرمود: بر مرد با ایمان لازم است که از نیروی خود به نفع خویشتن استفاده کند و از دنیا برای آخرت خود و ا
ز جوانی پیش از فرارسیدن پیری و از زندگی پیش از رسیدن مرگ بهرهمند شود. و نیز فرموده است: فرشته الهی، هر شب به جوانان بیست ساله ندا میدهد کوش و جدیت کنید و برای رسیدن به کمال و سعادت خویش تلاش نمایید. بنابراین دوران جوانی، روزگار مسئولیت فرید و هنگام بیداری و به خود آمدن و زمان کار و تلاش و کوشش است و کسانی که از این نیروی الهی استفاده نکنند مورد سرزنش قرار خواهند گرفت. خداوند میفرماید: (اولم نعمرکم ما یتذکر فیه من تذکر) «آیا آن قدر شما را عمر نداده بودیم که پند گیرندگان یند گیرند؟
احساسات مذهبی
علاقه به مذهب و دین یکی از تمایلات فطری بشریت است که با فرارسیدن بلوغ، مانند دیگر تمایلات طبیعی در درون جوانان بیدار میشود و در نتیجه آنان را به کار و تلاش وادار می سازد. در آیین مقدسی اسلام، برنامه تربیت نسل جوان بر اساس احیای تمام تمایلات فطری و هدایت همه خواهشهای طبیعی استوار است.
پیشوای عالیقدر اسلام، کلیه تمایلات مادی و معنوی جوانان را مورد توجه دقیق قرار داده است و در ضمن تعالیم اعتقادی و اخلاقی و عملی خود، همه آنها را با هم موزون و همآهنگ ساخته و هر یک را با اندازهگیری ؟ در جای خود ارضا کرده است.
جوانی که در ؟ اسلام تربیت میشود و در رحم و جانش با تعالیم رسول اکرم پرورش مییابد، یک انسان واقعی است و در زندگی از تمام مزایای سعادت و خوشبختی برخوردار است او دارای سرمایه ایمان و اخلاق است و جز به پاکی و نیکی، فکر نمیکند. او با اتکای به خداوند بزرگ روحی مطمئن و آرام دارد و در مقابل پیش آمدهای زندگی، خود را نمی بازد و شخصیت معنوی خویش را از دست نمیدهد.
او مرد کار و فعالیت است و هرگز از انجام وظایف خویش شانه خالی نمیکند. او از تمام لذایذ زندگی، به طور مشروع و به قدر مصلحت برخوردار است و در خویش احساس محرومیت نمینماید. قدرت و اختیار جوانان در انتخاب صفات پسندیده یا ناپسند یکسان است و میتوانند عملا نادرستی را برگزینند و به احراف و ناپاکی بگرایند. ولی انگیزدههای فطری و کششهای درونی که در اعماق جانشان وجود دارد، آنان را به راه فضائل اخلاقی و سجایای انسانی سوق می دهد
و از نادرستی و سئیات اخلاقی برحذرشان میدارد. جوانان از ضمیر باطن خود، که کانون تمنیات فطری است، تنها یک ندا را می شوند و آن ندای درستی و راستی است. ندای پاکی و فصیلت است آن ندایی است که با سرشت آدمیان آمیخته شده و به نام الهام الهی و وجدان اخلاقی خوانده میشود. تمایل فطری جوانان به مذهب آن قدر شدید است که همه روانشناسان میگویند: بین بحران تکلیف و ؟
مذهبی ارتباط غیر قاب انکار وجود دارد. حتی کودکان که در خانوادههای دور استانداردهای مذهب و ایمان پرورش یافتهاند، در دوران بلوغ علاقه بیشتری از خود نسبت به مسائل مذهبی نشان میدهند. موقعی که رسول اکرم در مکه قیام کرد و دعوت خود را بین مردم آشکار نمود، شور و هیجان عظیمی در نسل جوان پدید آمد. آنان روی تمایل فطری مذهب،
در اطراف حضرت محمد (ص) اجتماع کردند و به شدت سخت تاثیر گفتارش قرار گرفتند. این امر سبب بروز اختلاف در خانوادهها، بین جوانان و سالمندان گردید و ؟ آن را در ردیف اعترافات خود به رسول اکرم قرار دادند. سخن پیامبر را همه طبقات از زن مرد و پیر و جوان میشنیدند ولی جوانان بیش از سایر مردم ابراز علاقه میکردند. زیرا ؟ تمایل فطری در دوران بلوغ، آنان را شیفته فرا گرفتن ایمان و اخلاق نموده و سخنان رسول اکرم جوابگوی تمایلات مذهبی جوانان و غذای روحانی آنان بود. به همین جهت بیش از بزرگسالان و پیران به تعالیم آن حضرت ابراز علاقه کردند.
زمانی که مصببن عمیر، نماینده مخصوص رسول اکرم (ص) برای تعالیم قرآن مجید و نشر معارف اسلامی به مدینه آمد، جوانان بیش از بزرگسالان دعوتش را اجابت کردند و در راه فراگرفتن، اسلام رغبت بیشتری از خود نشان دادند آموزش تعالیم دینی و پرورش عواطف ایمانی و اخلاقی، در وجود دو اثر بزرگ دارد: اول آن که احساسات مذهبی جوانان، که خود یکی از خواهشهای فطری آنان است، بدین وسیله ارضا میگردد و دیگر آن که نیروی مذهب، سایر تمایلات طبیعی و خواهشهای غریزی جوانان را مهار میکند و از تندروی و طغیانشان با میدارد و آنان را از تیرهروزی و سقوط محافظت مینماید
. رسول اکرم فرموده است: خداوند هفت گروه را در ظل رحمت خود جای میدهد. روزی که لایهای جز سایه او نیست. اول زمامداران دادگر، دوم جوانانی که در عبادت خداوند پرورش یافته باشند. اولیای نوجوانان نیز مکلفاند فرزندان خود را به تعلم فرایض دینی و فراگرفتن وظایف مذهبی تشویق کنند و آنان را افرادی با ایمان و درستکار بار بیاورند. پدرانی که از این وظیفه بزرگ تربیتی تخلف میکنند و به پرورش تمایل ایمانی فرزندان خود توجه ندارند،
مورد بدبینی و سوء نظر پیشوای عالیقدر اسلاماند رسول اکرم بعضی از بکودکان را دید و فرمود: وای بر فرزندان آخر زمان از پدرانشان. عرض شد یا رسول ا...، از پدران مشرک آنها؟ فرمود: نه، بلکه از پدران مسلمانشان که هیچ چیز از فرایض مذهبی را به آنان نمیآموزند
و اگر خود فرزندان پارهای از مسائل دینی را فرا گیرند، آنها را از ادای این وظیفه مقدس باز میدارند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان متاع ناچیزی از دنیا به دست آورند. من از این قبیل پدران مربی هستم و آنان نیز از من بیزارند. برای آن که تعالیم دینی در ضمیر نوجوانان اثر عمیق بگذارد و روح آنان با آموزشهای مذهبی پرورش یابد و لازم است از اولین فرصت استفاده شود و در مواقعی که احساسات مذهبی در نهادشان بیدار میگردد. تعالیم دینی آغاز گردد.
جمال جوانی
جمال طبیعی و طراوت مطبوع دوران ثبات، یکی از مزایای دلپسند و از سرمایههای پر ارزش نسل جوان است. با فرا رسیدن دوران جوانی، نه تنها بدن نیرومند و قوی میگردد و عواطف و احساسات شکفته می شوند، بلکه فر و شکوه جوانی، به منزله زینت گرانبها و پرفروغی است
که به صاحبش زیبایی و جمال میبخشد و او را در نظر مردم عزیز و محبوب میکند. طراوت و شادابی دوران جوانی یکی از مظاهر مهم جمال طبیعی و از امتیازات اختصاص نسل جوان است. برای شناسایی همه زیباییها و درک جمال طبیعی و هنری، تنها حس فطری جمالدوستی کافی نیست، بلکه باید آن نیروی طبیعی تربیت شود و در پرتو پرورشهای صحیح بسط و توسعه پیدا کند تا بتواند جمال موجودات زیبا را آن چنان که هست درک نماید، و ار آن محفوظ و بهرهمند گردد
. استعداد درک زیباییها مانند قابلیت تفکر و سجایای اخلاقی یا قوه سخن گفتن و خط نوشتن، در نهاد فزرندان بشر نهفته است. پرورش صحیح میتواند آن استعداد را آشکار کند، و از سر حد قوه به فعلیت بیاورد. اگر استعداد درک زیبایی مورد حمایت و پرورش قرار نگیرد،
اگر آن احساس لطیف به طرز شایستهای تربیت نشود، خفه و خاموش مانده و هرگز در ضمیرها ؟ شکفته نمیشود. زیباییهای طبیعی و مصنوعی را بهتر درک میکنند و لطف و ظرافت موجودات زیبا را بیشتر احساس مینمایند. بدون تردید، در هر کشوی ترقی فرهنگ عمومی و بالا رفتن درجه جهنم جامعه، عامل موثری در پرورش تشخیص زیبایی و تربیت حس جمال دوستی است،
ولی نباید فراموش کرد که ذوق لطیف و قریحه موشکاف و حساس نویسندگان توانا و شعرای دانا، در پرورش عواطف جمالدوستی مردم، نقشی فوقالعادهای داشته است اینان بودهاند که با نگاههای نافذ و ذوق سرشار خود، زیباییهای گوناگون طبیعت را شناخته و آن چه را که سایر مردم بدان توجه نداشتند، با عواطف حساس خود درک کردند و سپس مدرکات خود را در قالب اشعار و ترکیب عبارات ریختند،
یا آن که به صورت نقاشیهای ظریف ظاهر میساختند و به جامعه عرضه نمودند و از این راه حس جمالرا در مردم پرورش دادند و آنان را در شناخت زیباییها با خود شریک نمودند. آیین مقدس اسلام که برنامه جامع سعادت و کامیابی بشر است، به موضوع جمال و زیبایی توجه مخصوص دارد. اسلام در ضمن پرورش کلیه تمایلات فطری بشر عاطفه جمال دوستی مردم را نیز مورد حمایت و تربیت قرار داده
و استفاده از زیبایی های طبیعی و مصنوعی را به پیروان خود اکیدا توصیه کرده است. اسلام با حمایت از زیبایی و جمال، یکی از خواهشهای طبیعی مردم را ارضا نموده است. به علاوه از این راه عاطفه جمال دوستی و زیبا پسندی را که نشانه تکامل احساسات و رشد عاطف لطیف آدمی است، در امت خود بیدار کرده و به راههای صحیح و بیخطر هدایت نموده است.
اسلام از زیبایی آسمان و ستارگان از زیبایی موجودات روی زمین از جمال طبیعی و مصنوعی بشر سخن گفته و آیات و روایات بسیاری به موضوع جمال و تجمل کرده است. رسول اکرم در محیطی مبعوث شد که مردم فاقد علم و فرهنگ بودند و افکارشان در سطح بسیار پستی قرار داشت.
آنان مانند سایر اقوام عقبافتاده، کم و بیش جمال موجودات را درک میکردند ولی احساسات ناشکفته و عواطف پرورش نایافته آنها هرگز قادر نبود زیبایی های لطیف کیهان را که مردم حساس و فهمیده درک می کنند، بفهمند، و جلوه جمال موجودات قشنگ طبیعت را آن طوری هست تشخیص دهند.
عرب قبل از اسلام با عواطف خفته و احساسات ؟خویش نمیفهمید که ستارگان ریز و درشت مانند مروارید درخشان، کره زمین را آرایش کرده است. این درس عاطفی را قرآن شریف به مردم داد و از این راه احساسات خفته آنان را بیدار کرد و عاطفه زیباپسندی را در ضمیرشان پرورش داد. موضوع زیبایی و جمال طبیعی انسان نیز یکی از مسائل است که در روایات مذهبی مورد تمایل توجه قرار گرفته و اولیای گرامی اسلام درباره ارزش آن سخن گفتهاند. رسول اکرم فرموده است: بر شما باد که با خوبرویان نمکین صورت و مشکین چشم معاشرت نمایید.
زیبایی رخسار و صورت قشنگ یکی از عوامل محبوبیت اجتماعی، و رمز نفوذ در دیگران است. زیبارویان با نیروی جذب جمال، همه جا نزد مردم عزیز و دلپذیرند. صورت زیبا و خمیره جذاب یوسف صدیق، یکی از امتیازات آن پیغمبر محبوب بود. پیشواری عالیقدر اسلام، حضرت محمد علاوه برا زیبایی رخسار، یکرنگی و صلاحت مخصوص داشت که بیننده را مجذوب می کرد و تا اعماق جان مردم نفوذ مینمود. زیبایی های مصنوعی و تجمل و خودآرایی نیز مانند جمال طبیعی مورد عنایت مخصوص قرآن شریف و روایات مذهبی است، و اولیای گرامی اسلامی، استفاده از آن را به پیروان خود اکیدا توصیه نمودهاند.
«یا بنی آدم خذو رتیتکم عند کل مسجد» موقعی که برای عبادت در مسجد حاضر می شود، باید پوشیدن جامه زیبا با شانه کردن مو و عطر زدن خود را زینت کنید و با تجمل و آراستگی در جامعه شرکت نمایید. از آیات و احادیث چنین برمیآید که اولیای اسلام به پرورش حس زیبایی و بیدار کردن عاطفه جمال دوستی مردم، علاقه کامل داشتند. ضمنا این نکته استفاده می شود
که تزیین و تجمل در نظر اسلام نه تنها یک کار پسندیده اجتماعی است بلکه این عمل محبوب خداوند و دارای ارزش عبادت است. پیروان اسلام میتوانند با به کار بستن این دستور موجبات خشنودی خداوند بزرگ را فراهم آورند. رسول اکرم درباره رنگ کردن مو فرموده است: خضاب کنید که بر جوانی و زیبایی شما میافزاید. نکته مهمی که لازم است اذهان همه مردم، به خصوص جوانان به آن معطوف گردد این است که در نظر اولیا گرامی اسلام زیبایی بشر منحصر به جمال طبیعی و تجمل مصنوعی نیست،
بلکه جمال معنوی و اخلاقی نیز یکی از مهمترین ارکان اساسی زیبایی بشر است. به عبارت دیگر زیبایی جامع و کامل برای انسان عبارت از این است که سیمای جسم و جان و شکل صورت و معنی هر دو زیبا و جمیل باشند. جمال طبیعی و تجمل مصنوعی ظاهر مردم را زیبا میکند ولی جمال علم و اخلاق که عالیترین زینت درخشانترین زیور اختصاصی انسان است، به آدمی زیبایی روحانی و جمال معنوی عطا مینماید.
گرچه جمال و تجمل ظاهری آدمی را محبوب و دلخواه مردم میکند، ولی بهترین جمالی که شایسته مقام بشر است و به انسان کامل حقیقتی و عزت واقعی میبخشد، جمال علم و اخلاق و زیبایی صفات حمیده و سجایای انسانی است. علی (ع) فرموده است: امتیاز مرد به عقل و جمال و زیباییاش به مردانگی و صفات اخلاقی اوست.
امام صادق از جد گرامیاش علی (ع) روایت کرده است که فرمود: خداوند جمیل است و جمال و زیبایی را دوست دارد، و همچنین دوست دارد که اثر نعمت های خود را در مردم مشاهده فرماید. بدون تردید، جمال در مورد خداوند بزرگ به معنی زیبایی طبیعی و یا تجمل مصنوعی نیست. بلکه مراد از جمال الهی صفات جمالیه و کمالات معنوی است که در ذات لایزال الهی به نحو اکمل موجود است. خدا دوست دارد که جان مردم از زیور صفات جمالیه زیبا گردد و جسم مردم از تجمل ظاهری و نعمتهایی که عطا فرموده، جمیل و زیبا باشد. خوشبختانه در دوران جوانی به جمال روحانی و سجایای اخلاقی خود به خود در باطن جوانان بیدار میگردد و علاقه به زیبایی معنوی، مانند عشق به خود آرایی و تجمل ظاهری، در ضمیرشان شکفته می شود.
مربیان لایق باید از این سرمایه طبیعی استفاده کنند و خواهش فطری سجایای اخلاقی را در ضمیر جوانان پرورش دهند. مربیان باید میل به خلقیات پاک انسانی را که مایه جمال روحانی و زیبایی معنوی است، در نسل جوان تقویت نمایند و آنان را شایسته و لایق بار آورند.
گلهای گوناگون با رنگهای مختلف و جمال طبیعی خود محبوب زیبا پسندان و مورد علاقه مردماند. گل فروشان آنها را از شاخهها جدا میکنند و از اقسام مختلفشان دسته گل میسازند و سپس دوستداران جمال و زیبایی آن را با قیمت قابل ملاحظه ای میخرند و در سالن پذیرایی و یا روی میز غذا میگذارند تا از جمال طبیعی گل و تجمل مصنوعیاش بهرهمند گردند.
گل زیبایی که علاوه بر جمال طبیعی و تجمل ظاهری دارای بوی مطبوع و عطر دلخواه است ماست. محبوب عبیرش دارد و مردم رغبت و علاقه زیادتری نسبت به آن نشان میدهند. زیرا از یک طرف روی زیبایش چشم را محفوظ می کند و از طرف دیگر بوی مطبوعش شامه را بهرهمند میسازد.
جوانان در بوستان عشریت به منزله گلهای نو شکفته و زیبایی هستند که به علت طراوات و جمال طبیعی در نظر مردم عزیز و محبوباند و صفات خوب و بد و خلقیات پسندیده و ناپسند برای جوانان به منزلههای مطبوع و نامطبوع گلهای مختلف است.
پدران و مادران و مربیان نیز باید همواره طبع حساس و زودرنج جوانان را در نظر داشته باشند و با آنان بر اساس تکریم و احترام برخورد نمایند. باید متوجه باشند که بیاحترامی به جوانان و تحقیر آنان یکی از عوامل تجاوز کاری و طغیان نسل جوان است. پداران و مادرانی که مراعات عواطف فرزندان جوان خود را نمینمایند و با کلمات تند و رفتار خشن باعث آزردگی و رنجش خاطرشان می گردند، باید بدانند که با این رفتار ناپسند،
آنان را به راه سیئات اخلاقی و انتقامجویی سوق میدهند و عملا فکر نادرستی و احیانا جنایتکاری را در مغزشان میپرورانند. رسول اکرم به علی فرمود: از رحمت خدا دور باد آن پدر و مادری که با رفتار و گفتار نادرستشان موجبات بدکاری فرزندان خود و نارضایتی خویشتن را از روی فراهم آورند. جوانان با دارا بودن جمال جوانی و تجمل ظاهری، از زیبایی روحانی و جمال معنوی نیز بهره کافی دارند.
اینان همواره مورد احترام و تکریم جامعه هستند و مانند گلهای زیبا و معطر محبوب و عزیزند. به علاوه بر اثر پاک دلی و سجایای اخلاقی، خداوند بزرگ از آنها راضی و خشنود است. و از آن حضرت نیز نقل گردیده است که: مردی به خانه رسول خدا مد و در خواست دیدار نمود، هنگامی که پیامبر خواست از خانه خارج شود به دیدار آن مرد برود، جلو آینه یا طرف بزرگی از آب داخل اتاق ایستاد و سر و صورت خود را مرتب کرد. عایشه از دیدن این کار تعجب کرد. حین بازگشت از آن حضرت پرسید:
یا رسول الله چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادی و موها و سر و صورت خود را مرتب کردی؟ فرمود: ای عایشه خداوند دوست دارد هنگامی که مسلمانی برای دیدار برادرش میرود، خود را برای دیدار او بیاراید. پیشوایان اسلام در مورد تجمل نیز مطالبی را یادآور شدهاند که نشانه اهمیت این موضوع در زندگی انسان است و عملا آن را تایید کردهاند