بخشی از مقاله

چکیده

تحقیق حاضر با نگاهی قرآنی و از رهگذر آیات قرآن کریم جایگاه صداقت در سیره سیاسی پیامبر اکرم - ص - را از طریق تبیین مبانی و پیش زمینه های لازم برای صداقت در سیاست اسلامی بررسی نموده و همچنین نمودهای عینی صداقت در سیره نبوی را با بیان جلوه های صداقت در بر خورد ایشان با مردم عصر خویش اعم از کفار و مشرکان، منافقان و مومنان به تصویر کشیده است. این تحقیق در ذیل چهار عنوان تنظیم شده است که بعد از بیان کلیات، عنوان اول، مربوط به بررسی مبانی صداقت در سیاست اسلامی و سه عنوان دیگر نیز مربوط به بررسی جلوه های رفتاری پیامبر - ص - با مومنان، منافقان ، مشرکان و کفار و در خاتمه نیز به نتایج تحقیق اشاره شده است.

از جمله نتایج به دست آمده در این تحقیق این است کهاولاً معرفت و ایمان عمیق پیامبر - ص - به حق و حقیقت و عصمت و توکل و اعتماد محض ایشان به قدرت لایزال الهی، راه هیچ توجیهی رابرای توسّل ایشان به دروغ و فریب و باطل باقینگذاشته است. ثانیاً تحمل سختی های بلند مدت و طاقت فرسای دوران رسالت و هدایت مردم عصر جاهلیت، نشانگر صداقت و علاقه وافر ایشان نسبت به سعادتمندی مردم بود و هم اکنون، آن زحمات صادقانه پیامبر به بار نشسته و تمدن والای اسلامی را برای جهانیان به ارمغان آمده است.

مقدمه

صداقت و سیاست همواره به عنوان دو مفهوم راهبردی در عرصه دانش اداره جامعه از مفاهیم چالش بر انگیزی است که از دیر باز در امکان عملیاتی کردن همزمان آن دو بین اندیشمندان و سیاستمداران اختلاف جدی وجود داشته است به نحوی که برخیاعمال، سیاستِ صادقانه را به جهت تعریف سیاست به رابطه ای دوجانبه مبتنی بر طبع منفعتطلبی، استخدامگری، ناممکن می دانند. و صداقت را نیز مانع جدی درعرصه سیاست سیاستمداران محسوب می شود؛ اما در نگاه اسلام، با توجه به اینکه هدف از حکومت، هدایت مردم به سوی کمال و قرب الهی است، صداقت جوهر اصلی حکومت انبیاست.

نشانه این صداقت نیز معجزاتی است که پیامبران الوالعزم برای اثبات نبوّت خود ارائه می کردند و خود را عبد و فرستاده بشیر و نذیر خدا و هدایت کننده مردم به سوی سعادت معرفی می کردند و برای خود هیچ استقلالی را در رای و نظر در برابر خداوند متعال قائل نبودند. و در مسیر رسالت خود نیز بدون درخواست هیچ مزد و اجری به تبلیغ دین خدا می پرداختند. در این روش مدیریتی ، دغدغه اساسی پیامبر، دعوت به حق بوده و هرگز از مکر و خدعه و دروغ به عنوان ابزار در جهت بنیان حکومت خود یا تقویت آن استفاده نمی کرد.و اگر جایی هم تاکتیک و ترفندی در کار بوده بودهصرفاً برای رفع یا دفع فتنه و جنگ بوده است نه برای فتنه انگیزی و جنگ افروزی .

مفهوم شناسی

صداقت

واژه »صداقت« از »صدق« در اصل به این معنا است که گفتار و یا خبری که داده میشود، مطابق خارج باشد، و کسی را که خبرش مطابق با واقع و خارج باشد، »صادق« و »راستگو« میگویند. در اصطلاح نیز انسانی را که عملش مطابق با اعتقادش باشد و یا کاری که میکند با اراده و تصمیمش مطابق باشد، صادق و راستگو نامیدهاند. . - مصطفوی، 1360 ش، ج 6، ص - 215

سیره

»سیره«،در لغت، از سِیر«» به معنای رفتن، سیر کردن می آید. - ابن منظور، 1414 ق ، ج 6، ص - 453 در اصطلاح، سیره یعنی نوع و سبک رفتار. - مطهری، مجموعه آثار، ج 16، ص - 51

سیاست

سیاست درلغت به معنی تدبیر و اصلاح امور است. - ابن منظور، 1414 ق ، ج 6، ص - 108 در اصطلاح، مدیریت و توجیه انسان ها با نظر به واقعیت های »انسان آن چنان که هست« و »انسان آن چنان که باید باشد«، از دیدگاه هدف های عالی مادی و معنوی، سیاست نامیده می شود. - جعفری، 1376ش ،ص - 47 حضرت امام خمینی - ره - نیز تعریف جامعی از سیاست را ارائه داده است. »سیاست به معنای این که جامعه را راه ببرد و هدایت کند به آن جایی که صلاح جامعه و صلاح افراد است..... این سیاست مختص به انبیا و اولیا است... انبیا شغل شان سیاست است و دیانت همان سیاستی است که مردم را از این جا حرکت می دهد و به همه چیزهایی که به صلاح ملت و مردم است، هدایت می کند - - .«صحیفه نور، 1378، ج 13، ص - 216

با توجه به معنای لغوی و اصطلاحی واژه های صداقت، سیره و سیاست، و با توجه به جایگاه و شأن نبوت پیامبر و اهداف رسالت ایشان می توان گفت منظور از صداقت سیاسی پیامبر - ص - ، اجرای گام به گام و دقیق دستورات الهی در مقام رسالت و بشیر و نذیر بودن و تلاش برای هدایت مردم زمان خویش می باشد. و منظور از سیره سیاسی پیامبر - ص - نیز روش و سبک ایشان در مدیریت و اداره امور اجتماعی سیاسی امت اسلامی میباشد.

مبانی صداقت در سیاست اسلام

سخن از صداقت سخن از اخلاق است و اخلاق نیز به صورت سیستم و نظامهای گوناگونی نمود پیدا می کند. و تفاوت در نظام های اخلاقی نیز تا اندازهای متأثر از جهان بینیهاست ؛ یعنی بینش هر مکتبی درباره جهان، یک نوع سیستم اخلاقی در آن مکتب الهام میبخشد و پیشنهاد میکند. مکتب مادیقهراً نوعی اخلاق پیشنهاد میکند، مکتب الهی نوع دیگر اخلاق پیشنهاد میکند. آن که جهان را ناشی از یک اراده حکیمانه ازلی و انسان را نفخهای الهی میداند و آن که در جهان جز ظلمت و تاریکی و تصادف و حرکتهای کورکورانه و بیمنتهایی، بی مقصدی و بی هدفی چیز دیگری نمیبیند خواه ناخواه بینششان در اخلاق هم متفاوت است؛ واساساً بعضی از مکتبها در مسئله اخلاق به بن بست میرسند.

- مطهری، مجموعهآثار، ج22، ص: - 290 پس بدون توجه به جهان بینش اسلامی امکان ارائه نظام اخلاقی اسلامی میسر نیست. اساس جهان بینی اسلامی، نگرش توحیدی به عالم هستی و هدفمندی آفرینش بوده و ماهیت و نتایج اخلاق بر اساس این نگرش، قابل تعریف و ارزیابی است. اخلاق در کنار عقاید اسلامی و احکام عملی ، به عنوان مکمل مجموعه دین اسلام است. و فرض اسلام بدون اخلاق فرضی ناقص و بلکه باطل است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید