بخشی از مقاله

طبيعت ايران

تنوع جغرافيايي، تاريخ کهن و فرهنگ غني ايرانيان با همه فراز و نشيب‌هاي تاريخي خود، به قدري در طبيعت، شهرهاي قديمي، آثار باستاني و بناهاي تاريخي نمود دارد که ايران را از نظر جاذبه‌هاي تاريخي، طبيعي و توريستي در رديف ممتازترين کشورهاي جهان در آورده است.


ايران آميزه‌اي از ميراث‌هاي فرهنگي باشكوه و طبيعت زيباست كه پيشينه‌اي به قدمت آغاز تاريخ تمدن و فرهنگ انسان دارد. آثار تاريخي بازمانده از دوره‌هاي مختلف زندگي انسان در فلات ايران در كنار چشم‌اندازهاي طبيعي متنوع كرانه‌اي، كوهستاني، بياباني و كويري همراه و هماهنگ با بناهاي تاريخي و ميراث‌هاي مذهبي و فرهنگي،
مجموعه‌اي از انگيزه‌هاي گوناگون براي ديدار از ايران فراهم مي‌سازد.


آمارها نشان مي‌دهند كه طي سال‌هاي گذشته مجموع اندك گردشگران وارد شده به ايران كمي بيش از ‌٢ درصد اكوتوريست بوده‌اند. اين در حاليست كه امروزه طبيعت‌گردي به يكي از اركان اصلي گردشگري تبديل شده و روز به روز بر طرفداران اكوتوريسم در جهان افزوده مي‌شود.
آمارها نشان مي‌دهند كه طي سال‌هاي گذشته مجموع اندك گردشگران وارد شده به ايران تنها ‌‌٢‎/‌‌٢درصد اكوتوريست بوده‌اند. اين در حاليست كه امروزه طبيعت‌گردي به يكي از اركان اصلي گردشگري تبديل شده و روز به روز بر طرفداران اكوتوريسم در جهان افزوده مي‌شود.


در سال‌هاي اخير روند رشد سالانه توريسم در كليه رشته‌ها ‌‌٤ درصد بوده است، در صورتيكه در شاخه‌ي توريسم بر پايه‌ي طبيعت يا طبيعت‌گردي اين رقم به ‌‌١٠ تا ‌‌٣٠ درصد رسيده است. اما كارشناسان عنوان مي‌كنند كه ملاحظات اجتماعي - فرهنگي در ايران اجازه‌ي رشد گردشگري تفريحي يكي از شاخه‌هاي درآمدزايي اين صنعت را نداده و اكوتوريسم ايران در مدار بسته‌ گير كرده است. مداري بسته‌اي كه اگر تمهيدات لازم براي رفع آن به وجود نيايد، ايران همين معدود اكوتوريست‌هاي موجود را نيز به كشورهاي همسايه تقديم خواهد كرد!


اهميت توسعه اكوتوريسم زماني نمايان مي‌شود كه بدانيم متوسط سفر ‌‌٥٠ درصد اكوتوريست‌هاى جهان بين ‌‌٨ تا ‌‌١٤ روز است و براساس آمارها هر اكوتوريست به طور متوسط بين ‌‌١٠٠٠ تا ‌‌١٥٠٠ دلار درآمد ارزى به ارمغان مى‌آورد. اگر اين آمار با آمار و حجم بالاي توانمندي‌هاي اكوتوريستي ايران سنجيده شود، آنگاه پي مي‌بريم كه ايران قادر است تا چه مقدار ارز از طريق توسعه اكوتوريسم عايد كشور كند.


اكنون به توضيح يكي از مناطق ايران مي پردازيم كه ثابت كنيم مشت
نمونه خروار است واين نمونه كوچكي از طبيعت ايران است .

جبهه سبز ايران
دماوند، نماد طبيعت ايران
دماوند، نماد طبيعت ايران
نوشته عباس محمدي


دماوند، برجسته‌ترين پديده‌ي طبيعي ايران، نماد اين سرزمين، خاستگاه اسطوره‌ها و داستان‌هاي دلكش ايراني، و كوهي است با تاريخ سرشار از صعودهاي ديرين.
از نظر طبيعي، دماوند زيست بوم بي‌نظيري است در ايران كه به دليل اختلاف ارتفاع چشم‌گير و دارا بودن دره‌ها و دامنه‌هاي پرشمار، گونه‌هاي گياهي و جانوري متنوعي را در خود جا داده است. اين كوه و محدوده‌ي آن، شايد آخرين پناهگاه بسياري از گونه‌ها باشدكه با از ميان رفتن طبيعت دشت‌ها و آسيب ديدن بسياري از كوه‌هاي پست‌تر، فقط در آنجا باقي مانده‌اند. در دماوند، پديده‌هاي طبيعي چندي وجود دارد كه هر يك در نوع خود كم نظير، و داراي ارزش ذاتي و تفرجي بسيار است: در اين كوه، چند يخچال طبيعي دايمي كه پديده‌ي بسيار كم‌نظيري در ايران است، به چشم مي‌خورد؛ در ميان آنها «يخار» با ديواره و برج‌هاي يخ بلور، وحشي‌ترين و مرتفع‌ترين دره‌ي يخچالي ايران است. پديده‌ي ديگر، حفره‌هاي متعددي است كه گاز و بخار با فشار زياد از آنها بيرون مي‌زند، و اينها در كنار توده‌هاي گوگرد، دماوند را به صورت يك آتش‌فشان كمي فعال درآورده‌اند. چشمه‌هاي آب گرم و آب معدني در كوه‌پايه‌هاي دماوند، وجود دهانه‌اي بزرگ با حوضچه‌ي يخي در ميان آن، شكل مخروطي پرشيب و خوش تراش كه در بسياري مواقع، ابرهايي به شكل‌هاي شگفت‌انگيز در نوك آن به چشم مي‌خورد، از ديگر ويژگي‌هاي اين تك كوه سرافراز است.


در اطراف دماوند، محيط‌هاي كوهستاني چندي وجود دارد كه هر يك داراي ويژگي‌هاي منحصر به فرد هستند: دشت لار (پارك ملي)، دشت پرگل و گياه نمارستاق، دره‌ي پرپيچ و خم سه سنگ با آبي بلورين و آبگيرهاي خيال‌انگيز در دره‌هاي فرعي، گردنه‌ي بسيار عظيم سرداغ، ستيغ هفت سران با پرتگاه‌هاي پرهيبت، رودخانه‌ي پر آب هراز، ستيغ طولاني دو برار و .... اين محيط‌ها، زيستگاه جانوراني مانند خرس، گراز، گرگ، روباه، پلنگ، كل و بز، قوچ و ميش، عقاب طلايي، كبك، انواع مار، ماهي قزل‌آلا، و بسياري گونه‌هاي كمياب ديگر است.


ظاهر چشم نواز دماوند با كلاهك و رگه‌هاي برفي پركشش، تجسم واقعي آن چيزي است كه از واژه‌ي «كوه» به نظر مي‌آيد. به دليل شكل خيال‌انگيزو به دليل آن كه چكاد دماوند بلندترين نقطه‌ي ايران و مشرف بر تمامي اين سرزمين است، ارزش نمادين آن در رديف پرچم كشور است، با اين تفاوت كه ميراثي ميليون‌ها ساله است و در صورت تخريب چهر‌ه‌ي طبيعي آن، نمي‌توان آن را بازسازي كرد.


از نظر نفوذ در اسطوره‌ها و داستان‌هاي ايراني، دماوند مقام نخست را در ادبيات فارسي دارد و ماجراي تعدادي از شاهكارهاي اسطوره‌اي جهان در ارتباط با اين كوه شكل گرفته است. از نظر جايگاه در كوه‌نوردي، شايد در ميان كوه‌هاي بلند جهان، دماوند بيشترين پيشينه‌ي تاريخي را داشته باشد، و قطعاً مي‌توان گفت كه جايگاهي برجسته در ميان كوه‌هايي كه از ديرباز مورد توجه جغرافي‌دانان، جهان‌گردان، ماجراجويان و كوه‌نوردان بوده است، دارد (1).


چراي مفرط؛ هيچ تناسبي ميان ظرفيت توليد مراتع و تعداد بي‌شمار دام‌ها وجود ندارد. حتي در محدوده‌ي «پارك ملي» لار، هنوز سازمان حفاظت محيط زيست نتوانسته از ورود دام‌ها جلوگيري كند كه يك علت آن، وجود مراكز متعدد تصميم‌گيري و اعمال نفوذ در اين گونه قضايا است. به جز اثر فرسايشي روي خاك، يك تاثير مخرب ديگر حضور گله‌هاي بزرگ در منطقه، اين است كه سگ‌هاي پرشمار گله، در تمام شبانه‌روز از نزديك شدن جانوران وحشي به چشمه‌ها و ديگر آبشخورها جلوگيري مي‌كنند و در اين مورد پيوسته رقابتي نابرابر در جريان است. نتيجه‌ي اين امر (در كنار تاثير حضور شكارچيان) رانده شدن جانوران به بلندترين نقطه‌هاي كوهستان (مكان‌هاي نامناسب براي زيست) است. ديده شده كه بزهاي كوهي روي يخچال خطرناك سيوله، و گرازها روي يال‌هاي بي‌آب ارتفاع 4000 متر سرگردان‌اند.


امروزه، دماوند – همچون بسياري از ديگر محيط‌هاي كوهستاني كشور – با چند عامل تهديد مي‌شود:
چراي بيش از حد، با از ميان بردن پوشش گياهي، موجب فرسايش خاك مي‌شود. با توجه به اين كه عمق مفيد خاك در دماوند بسيار ناچيز است و لايه‌هاي زيرين آن به طور عمده از خاكستر و سنگ‌هاي آتش‌نشاني تشكيل شده، آسيب‌پذيري آن بسيار زياد است. در 15-10 سال گذشته بارها ديده شده كه بارش باران يا ذوب برف‌ها در بهار موجب روان شدن سيل يا «بهمن»هاي پردامنه از گل و لاي شده و موجب گل آلود شدن رودخانه‌ها و حتي سد شدن مسير رود هراز شده است. فرسايش خاك اثر تشديدكننده‌اي بر رانش و لغزش زمين در منطقه‌ي پرزمين لرزه‌ي دماوند دارد. اين چند عامل سبب مي‌شوند كه: 1- ارزش مرتعي دامنه‌هاي دماوند به سرعت و تا حد جبران‌ناپذير كاهش يابد. 2- زادآوري طبيعي ماهيان در

رودخانه‌ها مختل، و حوضچه‌هاي پرورش ماهي دچار آسيب‌هاي پي در پي شود. 3- جاده‌هاي منطقه بر اثر زمين لغزه و ريزش سنگ و خاك، تخريب و بدل به راه‌هاي پرخطر شود.
ساخت و ساز، معدن كاوي؛ جاده‌هاي غيرضروري و بسيار بدساخت كه موجب رانش دامنه‌ها، قطعه قطعه شدن زيستگاه‌ها، بد منظر شدن محيط طبيعي، و ساده‌سازي دسترسي به مراتع و شكارگاه‌ها مي‌شود، بي‌هيچ ضابطه‌اي در يكي دو دهه‌ي گذشته، گسترش يافته‌اند. نمونه‌ي بارز آن، جاده‌اي است كه از دامنه‌هاي جنوبي دماوند تا چال چال، چاك اسكندر و گردنه‌ي سرداغ (ارتفاع نزديك به 4000 متر) و از آنجا به سوي شمال كوه مي‌رود. اين جاده كه بدون هماهنگي با سازمان حفاظت محيط زيست و حتي وزارت راه ساخته شده، غيرضروري و مضر به حال منطقه است، و آرامش با شكوه گردنه‌ي سرداغ را خدشه‌دار كرده است.


خانه‌سازي بي‌ضابطه و تصرف منابع طبيعي براي استفاده‌ي غيرقانوني و شخصي به ميزان بس گسترده در روستاهاي منطقه در جريان است كه متاسفانه در چند سال اخير شدتي باور نكردني يافته است.
معدن كاوي در دماوند، از ديگر عوامل مخرب منطقه است؛ برداشت ماده‌ي كم ارزشي مانند پوكه از معدن‌هاي روباز قرقه و ملار، هيچ تناسبي با اين محيط پرارزش و كم‌نظير ندارد، و چهره‌ي دماوند را لكه‌دار كرده است.


آلودگي؛ در بيشتر روستاهاي اطراف دماوند و در سياه چادرهاي دام‌داران، زباله‌هاي خانگي در كوه و دره رها مي‌شوند. اين پسماندها به علت وجود انبوه مواد تجزيه نشدني كه مصرف آنها در سال‌هاي اخير شدت يافته، چشم‌انداز منطقه را خراب كرده و موجب آسيب ديدن حيات طبيعي شده است. چند نقطه از جاده‌ي پلور به رينه، به زباله‌زارهايي بدل شده كه گويا محل تخليه‌ي زباله‌هاي چندين روستا و شهرك منطقه و حتي مناطقي از شمال است. جالب توجه اين كه اين جاده، مهم‌ترين و پر رفت و آمدترين راه دسترسي به كوه دماوند است كه هر ساله پذيراي انبوه طبيعت دوستان و كوه‌نوردان ايراني و خارجي است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید