بخشی از مقاله

موشك ضد زره سنگين ERYX محصول مشترك فرانسه و كانادا
اريكس ، يك سيستم موشكي ضدزره سنگين كوتاه برد مي باشد كه براي واحدهاي پياده نظام و نيروهاي ويژه طراحي طراحي و ساخته شده است.اين سيستم ضدزره ، براي استفاده در موقعيت هاي خاص و فضاهاي محدود (همانند جنگ هاي شهري و عمليات هاي كماندويي) بسيار مؤثر و مناسب است. اريكس توسط كنسرسيومي مركب از MBDA فرانسه و صنايع هوافضاي كانادا توليد مي گردد. در سال 1989 ، فرانسه و كانادا تفاهم نامه اي را براي توليد اريكس با سرمايه گذاري

مشترك امضا نمودند و در سال 1994 بعد از سال ها تحقيق و آزمايش ، اريكس وارد خدمت ارتش هاي فرانسه و كانادا گرديد و تا اين لحظه ، ارتش هاي نروژ ، برزيل و مالزي نيز از اريكس بهره مي برند. همچنين بسياري از كشورهاي حوزه خليج فارس ازجمله بحرين ، كويت ، قطر ، عربستان و امارات متحده عربي نيز در زمره مشتريان علاقه مند به اين سيستم ضدزره قرار دارند. تركيه نيز در سال 1999 ، قراردادي با فرانسه امضا نمود كه طي آن ، امتياز توليد 10000 موشك اريكس را در طي 10 سال بدست آورد. اما در سال 2004 ، وزير دفاع تركيه خبر لغو اين پروژه را داد.

اريكس مي تواند برضد اهداف زرهي متحرك و ثابت ، مورد استفاده قرار گيرد. كمترين برد عملياتي آن 50 متر و بيشترين برد آن 600 متر مي باشد. اريكس مي تواند برضد انواع زره هاي كلاسيك ، تقويت شده و انعكاسي استفاده گردد. علاوه بر اهداف زرهي ، ساختار اريكس به گونه اي طراحي شده است كه قادر به انهدام انواع خاكريزها ، سنگرها و استحكامات بتوني نيز مي باشد. در

آزمايش هاي انجام شده توسط MBDA ، از 1000 موشك اريكس شليك شده ، 950 موشك ، اهداف را با موفقيت از بين بردند. يعني 95% شليك ها موفقيت آميز بوده است. سيستم اريكس از 3 قسمت تشكيل شده است:موشك ، لوله پرتاب و واحد آتش. اريكس را مي توان به صورت نشسته يا درازكش ، از روي شانه شليك نمود. همچنين امكان استفاده از سه پايه نيز وجود دارد. موشك اريكس ، از نوع هدايت شونده با سيم است و از يك سيستم هدايت نوري نيمه خودكار بهره مي برد. در انتهاي موشك اريكس

، يك منبع توليد كننده مادون قرمز وجود دارد. سيستم هدفگيري اريكس ، با استفاده از اين امواج مي تواند مسير موشك را تشخيص داده و در صورت لزوم توسط سيم رابط با موشك ، مسير را تصحيح نمايد.

سيستم پيشرانه اريكس ، از نوع كنترل برداري است و اين قابليت را دارد كه در سرعت پايين ، مؤثر عمل نمايد و اجازه مي دهد كه پرتاب موشك ، با كمترين نيروي ممكن انجام شود. با توجه به اين قابليت موتور موشك ، اريكس از سيستم پرتاب آرام (SOFT LAUNCH) بهره برده و در فضاهاي محدود و بسته مي توان از آن به راحتي و با ايمني بالا استفاده كرد. لازم به ذكر است كه موتور موشك اريكس ،

توسط شركت مشهور راكسل فرانسه (ROXEL) توليد شده است. موشك در كمتر از 5 ثانيه آماه شليك مي گردد. بعد از شليك تنها وظيفه تيرانداز ، تنظيم نگه داشتن سيستم هدفگير اريكس بر روي هدف تا زمان اصابت مي باشد. در زمان شليك ، موشك سرعتي در حدود 18 متر در ثانيه مي گيرد و در زمان رسيدن به مرز 600 متر ، سرعت موشك از مرز 245 متر در ثانيه نيز مي گذرد. در زمان 2 دقيقه مي توان 5 موشك اريكس را آماده نمود ، هدفگيري كرد و شليك نمود.

كلاهك جنگي 137 ميليمتري موشك ، مجهز به سيستم انفجاري دوگانه HIGHT EXPLOSIVE بوده و قادر به نفوذ در خودروهاي مجهز به زره هاي انعكاسي به ميزان 90 سانتيمتر است. دو شبيه ساز براي آموزش استفاده از اريكس به سربازان وجود دارد ؛ شبيه ساز مقدماتي و شبيه ساز پيشرفته. شبيه ساز مقدماتي ، توسط شركت سيمتران (SIMTRAN) كانادا طراحي و ساخته شده است. شبيه ساز پيشرفته نيز توسط بخشي از لاكهيد مارتين توليد شده و به نام EPGS مشهور مي باشد.

خمپاره انداز كماندويي كاليبر 60 ميليمتري HIRTENBERGER ، ساخت اتريش
اين خمپاره انداز فوق العاده سبك ، موثر و ايمن براي عمليات هاي كماندويي و خاص در مناطق كوهستاني و يا جنگلي ساخته شده است.
از ويژگي هاي اين خمپاره انداز ، مي توان به موارد زير اشاره كرد:
1- دقت بالا
(Hight Accuracy)
2- راحتي در حمل و جابجايي (قابل حمل توسط يك نفر در اين خمپاره انداز ، يك دستگيره ويژه به همراه يك چكاننده خاص وجود دارد كه امكان شليك گلوله را در زوايايي بسيار كم و سطوح خاص به تيرانداز مي دهد. اين خمپاره انداز مجهز به دو نوع سيستم نشانه روي است و قادر به شليك طيف گسترده اي از مهمات كاليبر 60 مي باشد. در كل اين سلاح ، يكي از ايده آل ترين جنگ افزارها براي عمليات هاي كماندويي مي باشد.


مشخصات فني:
كاليبر: 60 ميليمتر
وزن: 1/5 كيلوگرم
طول كلي: 8/0 متر
نواخت تير: 30 گلوله در دقيقه
آخرين برد: 6/1 كيومتر


سلاح k 98 Muser : اين سلاح، سلاحي است دقيق و قدرتمند و در عين حال قديمي كه هنوز توان رقابت با بهترين سلاح هاي دنيا را ندارد. اين سلاح در كارخانة Muser آلمان ساخته شد. طول و وزن زياد اين سلاح باعث شد كه مهندسان اين كارخانه، طول آن را كمتر كنند. اما هيچ تغيير ديگري در آن بوجود نيامد.گلنگدن اين سلاح از يك تكه فولاد مرغوب ساخته شده و تمامي شيارهاي موجود در آن به روش ماشين كاري بوجود آمده است. اين شيوة توليد گرچه زمان بر و پر هزينه است ولي دوام و كيفيت و دقت سلاح را افزايش مي دهد. مدل هاي تك تيرانداز اين سلاح به دوربينهاي ZF42 5X مجهز بودند.
برد آن 1500 متر است. ( كه هنوز بسياري از سلاحهاي تك تيرانداز مدرن به آن دست نيافته اند)
شانه فشنگهاي اين سلاح 5 تيري است، داراي گلوله هاي پرقدرت92/7 ×57 است كه مي تواند گراز 250 كيلويي را از پاي در آورد. مي توان اين سلاح را به صورت تك گلوله اي تغذيه كرد مثلاَ در سلاح M1 آمريكايي كه از شانه فشنگهاي 8 تيري استفاده مي شود تا تمامي 8 گلوله شليك نشود نمي توان سلاح را مجدداً تغذيه كرد. ولي در اين سلاح پس از شليك مثلا 3 گلوله در حاليكه هنوز 2 گلوله شليك نشده مي توان 3 گلوله جديد را به صورت تكي در سلاح قرار داد. يكي از دلايل قدرت زياد اين سلاح گلنگدن دستن آن است، در سلاحهاي اتوماتيك و نيمه اتوماتيك هميشه مقداري از انرژي گاز باروت صرف فعال كردن مكانيزم گلنگدن سلاح مي شود ولي در سلاحهايي با گلنگدن دستي صد درصد انرژي گاز باروت صرف راندن گلوله مي شود. با افزودن يك شعله پوش مخصوص به اين سلاح قادر به شليك انواع نارنجك هاي ضد نفر و ضد زره مي توان بود.


سلاح دورزن Truvelo ساخت آفريقاي جنوبي: اين سلاح دوربين دار با كاليبر 50% توسط كارخانه Truvelo طراحي و ساخته شده است. هدف از ساخت آن ارائه يك تفنگ دقيق و قدرتمند براي مقابله با خودروهاي سبك زرهي بود.

برد اين سلاح در حدود 1500 متر اعلام شده كه گلوله هاي آن خاصيت كشندگي خود را تا برد بيشتري هم حفظ مي كند. بدنه سلاح از جنس فولاد ساخته شده است. لبوله سلاح از نوع شياردار خنك شونده و شعله پوش آن از نوع كاهنده لگد است اين سلاح در دو نوع خشاب دار 5 تيري و بدون خشاب تك تيرزن ساخته مي شود. يك دوپايه مخصوص در جلو و يك دستگيره عمودي در زير قنداق كشويي و آلومينيومي آن باعث حفظ هرچه بيشتر تعادل سلاح در هنگام شليك مي شود. فاقد شكاف درجه و مگسك نشانه روي است. ولي به ريل يونيورسال مجهز شده تاقابليت نصب انواع دوربين را داشته باشد.


مشخصات فني Truvelo : كاليبر: 99 ×7/12 طول سلاح: 1510 ميليمتر طول لوله: 950 ميليمتر وزن: 16 كيلوگرم مكانيزم: گلنگدن دستي ظرفيت خشاب: 5 تير
تيربار M60 ساخت امريكا
در جنگ جهاني دوم ، ارتش امريكا از نوعي تيربار سبك به نام برونينگ 30/0 استفاده مي كرد. اين تيربار ، براي مقاصدي چون پوشش دادن نيروي زميني و درگير شدن با خودروهاي زرهي سبك ايده آل به شمار مي آمد. ولي سنگيني و بددست بودن آن ، باعث محدود شدن دامنه عملياتي آن مي شد. پس از اتمام جنگ جهاني دوم و با توجه به تغيير يافتن شيوه جنگي بسياري از ارتش ها ، مهندسان اسلحه سازي امريكا بر آن شدند تا تيرباري سبك تر ، خوشدست تر و داراي نواخت تير بهتر طراحي كنند. نتيجه اين كار ، طراحي و ساخت تيربار M60 بود. تحقيق درخصوص طراحي و ساخت اين تيربار ، در سال 1940 آغاز شد.


به گفته بسياري از صاحبنظران ، تيربار M60 را مي توان MG42 امريكايي دانست. چرا كه بدنه از ورق فولاد پرسكاري شده ، سيستم تغذيه نواري و بخش هايي از مكانيزم آن ، از MG42 به عاريت گرفته شده است. اولين نمونه هاي تيربار M60 ، در سال 1950 به ارتش امريكا تحويل داده شد. ارتش امريكا پس از آزمايش اين تيربار و البته ايجاد چند تغيير و بهينه سازي جزئي ، آن را به عنوان تيربار سازماني نيروهاي مسلح خود برگزيد. سال 1957 را مي توان تاريخ ورود اين تيربار به خدمت دانست. اين تيربار در جنگ كره با موفقيت مورد آزمايش قرار گرفت. ولي وسيع ترين گستره كاربرد آن را مي توان جنگ ويتنام دانست. يعني جايي كه بيش از 5000 قبضه از اين سلاح ، توسط سربازان امريكايي به كار گرفته شد.

گلنگدن اين تيربار از نوع باز و عملكرد آن با فشار گاز باروت است. مكانيزم تغذيه آن ، همانطور كه قبلآ ذكر شد از نوع نواري است و عمل خنك شوندگي آن ، با هوا صورت مي پذيرد. نوار فشنگ اين تيربار ، از نوع فلزي است (همانند تيربار MG42 آلماني) و معمولآ در 2 نوع 50 و 100 تير ساخته مي شود. تيربار M60 اگرچه سنگين است ، ولي مي توان آن را مانند يك سلاح معمولي در دست گرفت و شليك كرد (نكته اي كه درمورد تيربار برونينگ 30/0 غيرممكن بود) و يا آن را بر روي يك 2 پايه يا 3 پايه قرار داد. انواع جديد اين تيربار ، داراي 2 پايه سرخود هستند كه مي توان آن را به راحتي تا كرده و در زير روپوش لوله جاسازي كرد. نكته جال درمورد باز و بسته كردن اين سلاح اين است كه براي باز و بسته كردن آن مي توان از يك فشنگ شليك نشده به عنوان ابزار استفاده كرده و پين هاي آن را به راحتي خارج كرد.
در طراحي اين سلاح مواردي چون وزن معقول ، طول كم و قابليت استفاده به صورت انفرادي مد نظر بوده است. استفاده از پلاستيك و مقداري آلومينيم باعث شده تا وزن سلاح به طور محسوسي كاهش پيدا كند. (اگر چه وزن آن كماكان زياد مي باشد كه اين وجه اشتراك تمامي تيربارهاي تغذيه شونده با نوار است.) جاسازي فنر ارتجاع درون قنداق سلاح و به كارگيري نوع خاصي از گلنگدن نيز باعث كاهش طول سلاح شده است. يكي از معايب تيربار M60 ،

حساسيت فوق العاده آن به گرد و خاك و رطوبت مي باشد كه اين خود يكي از نقاط ضعف اين تيربار در جنگ ويتنام بود. همچنين درصورت گير كردن و خارج نشدن پوكه فشنگ شليك شده ، راه اندازي مجدد تيربار يك دردسر اساسي مي شود. دستگيره تپانچه اي شكل سلاح نيز توسط يك خار فنري شكننده به بدنه سلاح چفت مي شود كه خود چفت شدن آن ، باعث شكستن يا از كار افتادن خار فنري مي شود.


مدل هاي مختلف تيربار M60 :
M60E2 : نخستين گونه بهينه سازي شده تيربار M60 است كه به منظور نصب بر روي تانك ها و خودروهاي زرهي طراحي شد
M60E3 : اين گونه در سال 1986 وارد خدمت شد و هدف از طراحي آن ، ساخت گونه اي سبك تر و خوشدست تر بود. اين مدل M60 ، نخستين گونه اي بود كه به دوپايه سرخود و تاشو مجهز شده بود. سيستم گاز اين مدل ، ساده تر و مطمئن تر از مدل هاي قبلي بود و براي آن يك سيستم ضامن بهينه سازي شده در نظر گرفته شده بود. يك دستگيره حمل راحت و خوشدست نيز از تجهيزات اين مدل به شمار مي رفت.


M60C : تفاوت اصلي اين مدل با انواع قبلي ، سيستم تغذيه آن بود. چرا كه عملكرد گلنگدن آن به كمك نيروي روغن فشرده صورت مي گرفت نه با فشار گاز باروت. اين مدل ، درواقع براي نصب بر روي هواپيماها طراحي شد. نواخت تير اينگونه ، با نيروي برق كنترل مي شد. گفته مي شود چند قبضه از اين مدل تيربار ، بر روي برجك تانك هاي M60 امريكايي نصب شده است.
M60D : اين مدل به علت دارا بودن 3 پايه قابل تنظيم ، قابليت نصب بر روي انواع ناوچه و هليكوپتر را دارد. تفاوت آن با مدل M60C در اين است كه مدل M60D ، فاقد كنترل الكتريكي نواخت تير مي باشد.
انواع مهمات به كار رفته در تيربار M60 :
انواع فشنگ هاي به كار رفته در اين سلاح را مي توان اينچنين برشمرد:
فشنگ M61 از نوع ضدزره
فشنگ M62 از نوع رسام
فشنگ M63 از نوع سرتخت
فشنگ M85 از نوع ساچمه اي كروي
فشنگ M993 از نوع تنگستني ضدزره-جديد
تمامي اين فشنگ ها ، درون نوار فشنگ فلزي مورد تآييد NATO قرار مي گيرند. نوار فشنگ هاي مورد استفاده در امريكا ، داراي 4 فشنگ معمولي و يك فشنگ رسام هستند.

تيربار سبك RPD ، ساخت شوروي


اين تيربار ، اولين تيرباري بود كه براي شليك گلوله هاي سبك 39 × 62/7 طراحي شد. اين تيربار در سال 1944 طراحي و در سال 1949 توليد گشت. پياده نظام ارتش شوروي تا دهه 60 ، به اين تيربار مجهز بود تا اينكه نهايتآ با تيربار سبك RPK تعويض شد. به عقيده بسياري ، اين حركت يك تعويض نابجا و اشتباه بود. چرا كه تيربار RPK ، هرگز نتوانست در حد و اندازه RPD ظاهر شود.
گشور چين ، اين تيربار را با نام Type 56 توليد كرده و تاكنون استفاده مي كند. عملكرد گلنگدن RPD - كه از مسلسل دگتياروف اقتباس شده است - به واسطه نيروي گاز عمل مي كند. سيلندر گاز سلاح ، در زير لوله قرار گرفته و در درون خود ، يك پيستون كورس بلند جاي داده است.

سيستم قفل گلنگدن اين سلاح ، بسيار ساده و در عين حال مطمئن است. اين مكانيزم قفل ، از دو زبانه مخصوص تشكيل شده كه پس از چفت شدن پيشاني جنگي و لوله ، باز شده و در درون بدنه سلاح گير مي كند. عمل باز شدن اين زبانه ها ، توسط عقب نشيني حمال انجام مي شود. بدين صورت كه هنگام عقب نشيني حمال ، سوزن سلاح به عقب رفته و موجب مي شود تا دوزبانه بتواند در محل خود كه بر روي گلنگدن قرار دارد بروند و از مسير حركت آلات متحركه خارج شوند. سپس مجموعه آلات متحركه مي توانند به عقب نشيني خود ادامه دهند. اين شيوه قفل اصطلاحآ ‍«كفشكي» ناميده مي شود. (همانند سلاح معروف دوشكا)

مكانيزم تغذيه RPD ، معمولآ از نوع نواري است. ولي مي توان يك خشاب گرد را نيز به آن اضافه كرد.اين خشاب گرد، يك نوار فشنگ 100 تايي را در خود جاي مي دهد. اين نوع خشاب ، داراي يك دستگيره حمل مخصوص نيز مي باشد. برخلاف مسلسل هاي دگتياروف ، فنر ارتجاع اين تيربار در قنداق آن جاسازي شده است. لوله سنگين RPD را نمي توان به سرعت و سهولت تعويض كرد. ولي مي توان انتظار يك نواخت تير مداوم و مناسب را از آن داشت. مكانيزم نشانه روي عقب RPD ، از نوع تنظيم شونده است. تمامي تيربارهاي RPD ، به يك دو پايه تاشو و بند حمل سلاح مجهز شده اند. با كمك اين بند ، مي توان سلاح را از شانه آويزان كرده و شليك كرد.
مشخصات فني:
كاليبر: 39 × 62/7
طول: 1037 ميليمتر
طول لوله: 520 ميليمتر
وزن: 7400 گرم
مكانيزم گلنگدن: كفشكي
مكانيزم مسلح شدن: فشار غيرمستقيم گاز باروت
نوع تغذيه: نواري
نواخت تير: 650 تير در دقيقه

خمپاره انداز M252 ساخت امريكا
در دنياي خمپاره اندازها ، نام M252 بيانگر اعتبار و ارزش خاصي است. اين خمپاره انداز با بردي متوسط و دقتي كم نظير ، در ميادين رزم سلاحي موثر و كشنده مي باشد. در دهه 80 ، ارتش امريكا نيازمند يك خمپاره انداز 81 ميليمتري موثر و دقيق بود. در سال 1986 ، M252 به عنوان خمپاره انداز استاندارد 81 ميليمتري در ارتش امريكا پذيرفته و جايگزين انواع قبلي گرديد.
در طراحي و ساخت M252 ، علاوه بر استفاده از استانداردهاي ارتش امريكا ،

از استانداردهاي ارتش انگليس در زمينه خمپاره اندازهاي 81 ميليمتري كه در دهه 70 تهيه شده بود ، استفاده شاياني گرديد و در حال حاضر ، كمتر ارتشي در دنيا وجود دارد كه به اين سلاح مجهز نباشند.
يكي از موارد تمايز اين خمپاره انداز با ساير مدل هاي هم خانواده ، طرح دهانه آن است. در دهانه اين خمپاره انداز از يك طرح ابتكاري موسوم به BAD (مخفف BLAST ATTENUATION DEVICE) استفاده شده است كه وظيفه آن ، كاهش صداي سوت پرتاب گلوله است كه اين امر ، باعث ايجاد يك وضعيت مناسب براي خدمه اين سلاح از لحاظ صوتي مي شود.

اين سلاح براي واحدهاي هوابرد ، پياده نظام و ساير واحدهاي نظامي ، بسيار ايده آل و ارزشمند است. براي استفاده موثر و سريع از اين سلاح ، به سه خدمه نياز است. حداكثر برد موثر آن 5700 متر و كمترين برد قابل شليك حدود 80 متر مي باشد. با اين سلاح ، در يك دقيقه حداكثر 33 گلوله مي توان شليك كرد. اما براي شليك مداوم ، تنها 16 گلوله در دقيقه مي توان شليك كرد. زاويه شليك اين خمپاره انداز ، از 45 تا 85 درجه قابل تنظيم است.


M252 علاوه بر استفاده از مهمات كلاسيك ، از مهماتي با قدرت انفجاري بالا نيز مي تواند استفاده كند. M252 از سيستم نشانه روي استاندارد خمپاره اندازهاي 60 ميليمتري M64 استفاده مي كند. وزن اين خمپاره انداز به همراه دو پايه ، سيستم نشانه روي و ساير قطعات ، در حدود 40.5 كيلوگرم مي شود كه نسبت به كارايي قدرت آن ، بسيار ايده آل و مناسب است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید