بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
- روانشناسی بر روی رفتار موجود زنده مطالعه می کند
- مطالعه در زمینه پاسخ به عوامل طبیعی در موجودات
- تعریف رفتار:
- مجموعه فعالیتهایی که از موجود زنده سر میزند نه آنهایی که بر او وارد می شود. راه رفتن، مطالعه کردن، داد و ستد
- فعالیتهای کلی قابل مشاهده یک موجود زنده
- دو نوع رفتار بطور کلی:
- ذاتی: تحت تاثیر توارث، حرکات نوزاد تازه به دنیا آمده
- اکتسابی: مستقل از توارث، با یادگیری ایجاد می شود
اسلاید 2 :
- رفتار غریزی: رشته الگوهای رفتاری که از طریق توارث از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود
- رفتار بازتابی: برای به وجود آمدن به شرایط اختصاصی یادگیری نیاز ندارد رفلکس تاندون
اسلاید 3 :
- نوعی از یادگیری كه در آن یك محرك جدید و غیر اصلی را با محرك اصلی همراه و جفت میكنند؛ كه در نتیجۀ آن محرك جدید، جایگزین محرك اصلی میشود و موجودی كه تحت یادگیری قرار گرفته، به آن محرك جدید، شرطی شده و به دنبال آن، پاسخ شرطی ظاهر میشود.
- مطالعۀ شرطیشدن كلاسیك با سلسله آزمایشهایی شروع شد كه در آغاز قرن بیستم بوسیلۀ دانشمند فیزیولوژیست روسی، "ایوان پاولف" (1849–1936) صورت گرفت. وی با استفاده از بازتاب بزاقی، سگها را بصورت كلاسیك، شرطی كرد.
اسلاید 4 :
- 1. محرك غیر شرطی؛ محركی كه بصورت خودكار بازتابی را بوجود میآورد؛ مثل غذا كه بدون نیاز به تعلیم به سگ، خودبهخود باعث، ترشح بزاق سگ میشود؛
- 2. پاسخ غیر شرطی؛ پاسخ خودكار به محرك غیرشرطی را گویند. مثلاً ترشح بزاق سگ بر اثر غذا دادن به سگ، یك پاسخ غیرشرطی است؛ چرا كه پاسخی طبیعی از طرف سگ در قبال ارائۀ غذا به اوست و برای وقوع این پاسخ(ترشح بزاق) نیازی به شرطی كردن سگ به چیز خاصی نیست؛
- 3. محرك شرطی؛ محركی كه بصورت خودكار بازتاب مورد نظر را در پی ندارد. مثلاً در تحقیق پاولف، زنگ یك محرك شرطی است كه خودبهخود باعث ترشح بزاق سگ نمیشود؛ بلكه لازم است این محرك، چند بار با محرك غیر شرطی یعنی غذا همراه شده و با همدیگر ارائه شوند؛ تا به جائی برسد كه به تنهائی، موجب ترشح بزاق شود.
- 4. پاسخ شرطی، پاسخی كه فقط با ارائه محرك شرطی روی میدهد و برای وقوع آن به محرك غیر شرطی نیازی نیست. مثلاً در تحقیق پاولف، پاسخ شرطی، همان ترشح بزاق سگ در برابر شنیدن صدای زنگ، بدون ارائه غذاست.
اسلاید 5 :
- در این نوع شرطیشدن، فرایند شرطیسازی رفتارهای غیربازتابی یا رفتار کنشگر، مورد بررسی قرار میگیرد.
- بوریس فردریک اسکینر، طراح نظریهی شرطیسازی کنشگر میباشد.
- منظور از کنشگر، رفتاری است که از جاندار سر میزند و جاندار از طریق این رفتار، بر محیط غلبه میکند.
اسلاید 6 :
- تفاوت رفتار پاسخگر با رفتار کنشگر در این است که رفتار پاسخگر به وسیله محرک فراخوان که معمولا یک محرک فیزیولوژیکی است، ایجاد میشود، اما رفتار کنشگر، رفتاری خودانگیخته است که هیچ محرک پیشایند معینی را به عنوان محرک مولد آن نمیتوان مشخص کرد.
- در این نوع شرطیشدن، یک رفتار ارادی تصادفی با پیامدهای آن تداعی پیدا مینماید و اثرات مطلوب آن، فراوانی رفتار را افزایش و اثرات نامطلوب آن، فراوانی رفتار را کاهش میدهد.
اسلاید 7 :
- به این نوع شرطیشدن به این دلیل عامل میگویند که موجود زنده برای دریافت تقویت و یا اجتناب از تنبیه، روی محیط عمل مینماید.
- تقویت کننده:تقویتکنندهها، محرکهایی هستند که احتمال وقوع مجدد رفتار را در موجود زنده افزایش میدهند.
- خاموش شدن: اگر رفتاری را که با تقویت افزایش یافته است برای مدتی تقویت نکنیم، بهتدریج از نیرومندی آن کاسته شده و سرانجام به کلی متوقف میگردد.
اسلاید 8 :
- 1. تقویتکنندههای نخستین(اولیه):
ذاتا خاصیت تقویتکنندگی دارند و خاصیت تقویتکنندگی خود را مدیون تجربه و یادگیری نیستند. به همین دلیل به آنها تقویتکنندههای غیرشرطی نیز میگویند. تقویتکنندههای نخستین به دو دسته مثبت و منفی تقسیم میشوند. تقویتکنندههای مثبت نخستین، ذاتا خاصیت تقویتکنندگی دارند و نیازهای فیریولوژیکی جانداران را برآورده میسازند، مانند آب، غذا و هوا. تقویتکنندههای منفی نخستین، ذاتا خاصیت آزاردهندگی دارند و محرک آزارنده میباشند، مانند گرمای زیاد، نور شدید یا ضربههای شدید بدنی.
اسلاید 9 :
- 2. تقویتکنندههای شرطی(ثانویه): تقویتکنندههایی هستند که در اثر مجاورت با تقویتکنندههای اولیه، از طریق شرطیسازی کلاسیک، خاصیت تقویتکنندگی پیدا کردهاند. این نوع تقویتکنندهها نیز به دو دسته تقسیم میشوند. تقویتکنندههای مثبت ثانویه مانند پول، نمره، آفرین، لبخند، جایزه و مدرک تحصیلی و تقویتکنندههای منفی ثانویه مانند سرزنش، تهدید یا شکست تحصیلی.
اسلاید 10 :
- تقویت مثبت و تقویت منفی
تقویت مثبت، فرایندی است که در آن بعد از ارائه رفتار، موجود زنده تقویتکننده مثبت دریافت میکند و این، احتمال تکرار رفتار را افزایش میدهد. تقویت منفی، فرایندی است که با حذف یک محرک آزاردهنده سبب افزایش احتمال وقوع رفتار از سوی موجود زنده میشود. به عبارت دیگر، در تقویت منفی موجود زنده با انجام رفتاری خاص، محرک آزاردهنده را حذف میکند که نتیجه آن، افزایش احتمال بروز رفتار خاص است.