بخشی از مقاله
چکیده
رفتار شهروندی سازمانی که یک موضوع جدید در رفتار سازمانی میباشد در واقع بروزرفتار داوطلبانه و فرانقشی میباشد که در عین حال که از سوی سازمان طراحی نشده است اما بروز آن باعث ارتقاء اثربخشی و کارایی میگردد. هچنین رفتار شهروندی سازمانی در آموزههای دینی و اسلامی نیز مطرح شده است، که در ادبیات مدیریت اسلامی مصداق آن را میتوان در موضوعاتی همچون احسان و بخشش، جوانمردی، مهرورزی، برادری، رفتارهای کمک کننده و یاری رسان مشاهده نمود.
در این مقاله سعی شده است ابتدا تاثیر محیط بر روی رفتار افراد در ادبیات تحقیق مرور شود و در ادامه تعاریفی از رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را ارائه کرده و در ادامه انواع این رفتار و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را براساس تقسیم بندی ارگان، در پنچ بعد مورد بررسی قرار می دهیم و در نهایت عوامل تاثیر گذار بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان را مطرح می کنیم.
مقدمه
در دنیای پر رقابت کنونی، سازمان ها پیوسته در جستجوی شیوه های جدیدی برای حداکثر کردن عملکرد و تلاش کارکنانشان هستند. نیروی انسانی که امروزه از آن به عنوان سرمایه انسانی یاد می کنند یکی از مهمترین سرمایه های هر سازمانی است، که کیفیت آن می تواند در رشد و تعالی سازمان نقش بسزایی داشته باشد با وجود افزایش استفاده از تکنولوژی اطلاعات، بازهم در عملکرد کارایی سازمان شکاف وجود دارد. اکنون قویا این اعتقاد وجود دارد که عملکرد کارایی سازمان تا حدود زیادی به تلاش کارکنان که فراتر از الزامات تعریف شده، نقش می باشد بستگی دارد
با توجه به پیچیدگی های موجود در رفتار کارکنان، مباحث مختلفی در ابعاد رفتاری در حال ظهور می باشد، که یکی از آنها در سال های اخیر موضوع رفتار شهروندی سازمانی می باشد، بطور کلی رفتار شهروندی یک نوع رفتار ارزشمند و مفید است که افراد آن را به صورت دلخواه و داوطلبانه از خود بروز می دهند، به این ترتیب مطالعه و بررسی اینگونه رفتار افراد در سازمان که به رفتار شهروندی سازمانی شهرت یافته است بسیار مهم و ضروری به نظر می رسد. اما نکته مهم این است که محیط بعنوان یکی از عوامل مهم و تاثیر بروی رفتار شناخته می شود، یعنی محیط می تواند باعث افزایش یا کاهش رفتار شهروندی در سازمان ها شود.
با توجه به شرایطکاملاً متحول و متغیر حاکم بر سازمان ها در عصر حاضر و ورود آنها به اقتصاد دانش محور، افزایش رقابت و لزوم اثربخشی سازمان ها در چنین شرایطی، نیاز آنها را به نسل ارزشمندی از کارکنان آشکار می کند، نسلی که از آنها با عنوان »سربازان سازمانی « یاد می شود
بی شک این کارکنان بزرگترین و اصلی ترین سرمایه سازمان بوده درواقع منابع ارزشمند انسانی، وجه تمایز سازمان های اثربخش از غیراثربخش هستند ، زیرا چنین نیروهای وفادار و سازگار با اهداف سازمانی، سازمان را موطن خود می دانند و برای تحقق اهداف آن، از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و بدون هیچ چشم داشتی فراتر از وظایف رسمی خود عمل نموده و نهتاًی موجب بهبود اثربخشی سازمان می گردند
عملکرد سازمانی برجسته از طریق تلاش های کارکنان معمولی حاصل نمی شود. یکی از دلایلی که باعث موفقیت سازمان های بزرگ می شود این است که آنها دارای کارکنانی هستند که فراتر از وظایف رسمی خود تلاش می نمایند. این تلاش های سودمند فراتر از انتظار که در علم سازمان و مدیریت با عنوان رفتارهای شهروندی شناخته می شوند موج نوینی در دانش موجود از رفتارهای مزیت بخش سازمانی ایجاد کرده اند . به عبارت دیگر برخلاف گذشته که از کارکنان انتظار می رفت فقط در چارچوب وظایف رسمی خود عمل کنند، امروزه از کارکنان رفتارهای جدید فراتر از نقش مورد انتظار است. این رفتارها در ارزیابی عملکرد کارکنان بسیار مورد توجه بوده و به عنوان عامل تأثیرگذار مهم در موفقیت سازمان مورد تأکید فراوان قرار گرفته است
توجه به این رفتارها از آن جهت مهم است که سازمان ها از طریق شرح شغل رسمی قادر نیستند طیف وسیعی از رفتارهای مورد نیاز برای تحقق اهداف را انتظار داشته باشند. وقتی کارکنان به کارهایی می پردازند که جزء وظایف شان نیست، اما برای سازمان مفید است، درواقع دغدغه مدیر نسبت به آنها و چگونگی انجام کارها کاهش می یابد و مدیر فرصت بیشتری خواهد داشت تا به مسائل مهم تر سازمان بپردازد.
پیشینه تحقیق
در تحقیقی با عنوان بررسی چگونگی تاثیر عوامل فردی و محیطی بر رفتار کارآفرینانهی دانشجویان دانشگاه کردستان، نتایج نشان داد که عوامل فردی رابطهی معنی داری با ویژگیهای کارآفرینانه دارد، بطوری که دانشجویان پسر و آنهایی که وضعیت تحصیلی مناسبی دارند، حس توفیق طلبی، استقلال طلبی و خلاقیت در آنها بیشتر میباشد. از دیگر یافتههای این پژوهش تاثیر مورد انتظار و ادراکات دانشجویان از محیط کارآفرینانهی دانشگاه بر تقویت رفتارهای کارآفرینانهی آنها است
در این مطالعه عوامل فردی با شاخصهایی مانند جنسیت، معدل و سال ورود براساس مطالعات جهانگیری و ثقفی - 1387 - ، عوامل محیطی با شاخصهایی مانند اشتغال به کار، راه اندازی شرکت، محیط دانشگاه و شرکت در دورههای آموزشی کارآفرینی براساس مطالعه کیگندو - 2002 - ، ویژگیهای شخصیتی کارآفرینانه هم با شاخصهایی مانند استقلال طلبی، کنترل درونی، تحمل ابهام، ریسک پذیری و توفیق طلبی براساس نظریهی مک کللند - 1961 - و رفتار کارآفرینانه با شاخصهایی مانند ثبت اختراع، نوآوری و ایجاد کسب وکار جدید در منطقه براساس نظریهی کلارک - 2004 - ، سنجیده شده است.
هم چنین در این مطالعه از نظریهی سورهیم و راسموسن - 2006 - برای بررسی انتظارات و ادراکات دانشجویان از محیط کارآفرینانهی دانشگاه و تاثیر آن بر رفتار کارآفرینانه اقتباس شد. در تحقیقی دیگر محققان در شناسایی عوامل محیطی بروز جرایم دریافتهاند، مکان، انسان، زمان سه عنصر اصلی مؤثر در شکلگیری رفتار مجرمانه است. بنابراین تفاوت در شرایط مکانی، زمانی و رفتاری سبب توزیع جغرافیایی متفاوت بزهکاری می شود. بررسیها نشان میدهد بزهکاران در انتخاب محل و زمان انجام رفتارهای مجرمانه خود منطقی و سنجیده عمل میکنند و تنها مکانهایی را بر میگزینند که امکان ارتکاب جرم در آن سهلتر باشد و سریعتر بتوان از محل فرار نمود.
در مقالهای با عنوان "تاثیر شرایط محیط بر وقوع بزهکاری و راههای پیشگیری از آن"، تاثیر شرایط محیطی در نوع و میزان جرایم ارتکابی در محدوده تهران مطالعه شده است، نتیجه بررسی بیانگر وجود ارتباط معنادار بین تاریکی محل وقوع جرم و ارتکاب جرایم مورد بررسی میباشد.
در این میان جرایم سرقت و جرایم علیه اشخاص قتل، ضرب و جرح و شرارت بیش از دیگر جرایم در محیطهای تاریک رخ داده است، همچنین عامل شلوغی و ازدحام در مورد برخی جرایم به عنوان عامل بازدارنده ارتکاب جرم عمل نموده است. در برخی جرایم شلوغی عامل تسهیلکننده بوده است. به نظر میرسد حذف نقاط کور، نورپردازی بهتر معابر، افزایش امکان نظارت غیررسمی ساکنین؛ رفع مشکلات طراحی کالبدی فضاها مهمترین راهکارهایی است که میتواند در مقاومسازی محیط و پیشگیری محیطی بزهکاری در شهر تهران عمل نماید
بررسی دقیق میزان و نوع تاثیر محیط بر اخلاق و رفتار میتواند در تنظیم مبانی طراحی محیطی راهگشا باشد. در پژوهشی با عنوان "بررسی تأثیر محیط طبیعی بر رفتار و اخلاق از دید متفکران اسلامی و نتایج آن در طراحی محیط مصنوع" تلاش دارد تا در مبحث حاضر به تشریح اندیشه اسلامی بر گرفته از نصوص دینی پرداخته و به موازات آن، نظر متفکران اسلامی در شاخههای مهم تفکر اسلامی، نظیر ابن سینا و فارابی در فلسفه مشاء، سهروردی در فلسفه اشراق، ابن عربی در حوزه عرفان و ابن خلدون در مبحث جامعه شناسی و علم تاریخ را در جهت اکتشاف، تحلیل و توسعه متون دینی به کار گیرد، و جایگاه این نظریات را در میزان تأثیرگذاری اقلیم بر رفتار نسبت به چهار مکتب روانشناسی رفتاری مقایسه نماید.
دراین مقاله در یک بحث عقلی و دینی، نوع و میزان صحیح این تاثیر را بیان میکند. بر اساس یافتههای این تحقیق اقلیمهای سخت و خشن که دارای قابلیتهای کمتری برای آسایش انسان هستند زمینهساز بروز و نمود رفتار و اخلاقهای مناسبتری برای انسان میباشند و اقلیمهای معتدل با قابلیتهای محیطی بالا، زمینههای انحراف اخلاقی را برای انسان در پی دارد. از مباحث مهم و ارزشمند نظریه پردازان اسلامی که امروزه کمتر مورد تحلیل قرار گرفته آن است که، برای اقلیمهای چهارگانه" سرد و خشک"،" گرم و مرطوب"،" گرم و خشک "و" معتدل" - سرد و مرطوب - استعدادها و قابلیتهای رفتاری متفاوتی را بیان نمودهاند
برخی تحقیقات بر مبنای متون دینی، اثبات کردهاند که قرآن نظریه تاثیر محیط بر اخلاق را پذیرفته است. داستان قوم سبا مبنی بر تفرقه و طغیان در سرزمینهای مناسب و خوش آب و هوا، استکبار و فساد قوم عاد و ثمود به علت داشتن توانایی بدنی، مالی و ایجاد بناهایی تراشیده از سنگ، شهر مکه و هجرت حضرت ابراهیم به مکانی سنگلاخ - مکه - و سرزمین اقوام دیگر کهمستقیماً در قرآن بدانها اشاره شده، مصداقی مناسب برای پیگیری پژوهش می باشد
با بررسی سرزمینهای قرآنی عاد، ثمود، سبا و داستان-هایی که برای این اقوام به وقوع پیوسته به نظر میرسد به میزانی که زمین دارای اقلیم مساعد و مناسب باشد و از قابلیتهای محیطی بالا بهره ببرد، محیط تأثیر بیشتری بر رفتار انسان به جا گذاشته و نقش محیط پررنگتر از نقش انسان میشود و زمینههای انحراف اخلاقی برای انسان مضاعف میگردد.
بیگمان زندگی در محیطی خشن و همراه با درگیری و جنگ، روحیه فرد را به سوی خشونت و جمود و خودمحوری میکشاند چنانکه عرب جاهلی به هیچ وجه خود را پایبند قانون و مقررات نمیدید و به زندگی مدنی و آداب و مقررات آن به دیده بی اعتنایی و حتی ریشخند مینگریست
امیرمؤمنان علی - علیه السلام - محیط جغرافیایی و طبیعی عرب جاهلی را بدترین محیط معرفی کرده است. آنان در میان سنگستانهای سخت و بیابانهای بیآب و علف و در کنار مارهای گزندهای میزیستند که زهرشان را علاجی نبود. آب آشامیدنی آنان چنان تیره و بدرنگ بود که حتی انسان تشنه رغبتی به نوشیدن آن نداشت، مگر آنجا که بیم مرگش میرفت