بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
قرآن چگونه خداوند سبحان بی پایان و نور و تبیان کلی شی است
هر اثر نمودار دارائی موثر خود است ، لذا همانطور که – حق سبحانه – صمد حقیقی ، اعی وجود مطلق غیر متناهی است کتاب او نیز حافل جوامع کلم نوریه خارج از حد و عد و احصاء است : قل لو کان البحر مدادا لکلمات ربی لنفد البحر قبل ان تنفد کلمات ربی و لوجئتنا بمثله مددا و لو ان ما ی الارض من شجره اقلام و البحر یمده من بعده سبعه ابحر مانفدت کلمات الله ان الله عزیز حکیم .
و چنانکه الله تعالی نور کل شی است و هر چیز بدو شناخته می شود که :
الله نور السموات و الارض و عرفت الاشیا بالله کتاب او نیز نور و تبیان کل شی است : : فامنوا بالله و رسوله و النور الذی انزلنا و نزلنا علیک الکتاب تبیانا لکل شی و هدی و رحمه و بشری للمسلمین و کل شی احصیناه فی امام بین .
- کلمه مبارکه کل شی که انکراتست . چیزی را فرو گذار نکرده است ، پس چیزی نیست که قرآن تبیان آن نباشد . ولی قرآن در دست انسان زبان فهو . تبیان کلی شی و زبان کلمات الله بی انتها است . این انسان زبان فهم راسخ در علم است : و الراسخون فی العلم یقولون امنا به . لکن الراسخون فی العلم منهم و المومنون یومنون بما انزل الیک .
قرآن و تحدی آن
قرآن حروف آن اسرار کلمات آن جوامع کلم آیات آن خزائن ، سوره های ان مدائن حکم ؛ مدخل آن باب رحمت بسم الله الرحمن الرحیم وقف خاص مخلوق فی احسن تقویم واقف آن رحمن و موقوف علیه آن انسان است.
اسلاید 2 :
و کل شی در آن احصا شده است و منطوی بر حقایق کلیه الهیه و جامع حکم علمیه و عملیه است و تبیان کلمات غیر متناهی کتاب بی پایان هستی و مبین اسرار اسماء غیبی و عینی است بدون اینکه هیچ اصطلاحی از اصطلاحات فنون علوم را بکار برده باشد بلکه به صورت طبیعی و سیاق عرفی و عادی عربی مبین تکلم فرموده است و مع ذلک در مقام تحدی برای ابد می فرماید : قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتو بمثل هذا القرآن لایاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا ، ام یقولون افتریه قل فاتوا بعشر سور مثله مفتریات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان کنتم صادقین . فان لم یستجیبوالکم فاعملوا انما انزل بعلم الله و ان لا اله الا هو فهل انتم مسلمون . و ان کنتم فی ریب مما نزلنا علی عبدنا فاتوا بسوره من مثله و ادعوا شهداء کم من دون الله ان کنتم صادقین . فان لم تفعلو و لن تفعلو فاتقوا النار التی وقودها الناس و الحجاره اعدت للکافرین . قرآن را به صورت طبیعی و سیاق عادی و عربی مبین ، بدون اعمال اصطلاحات صناعی با اعلام تحدی طوری نازل فرموده است تا خامل و نبیه ، و عامی و فقیه و بدوی و مدنی هر یک به مراتب خود از ان بهره برند و هیچ کس در کنار این سفره الهی بی طعمه نماند ؛ چنانکه تعیین اوقات را به امارات طبیعی اعنی امر واقعی حقیقی تکوینی – ارجاع فرموده است نه صناعی تا همه کس را بکار آید ، و در عین حال به تعبیری تادیه کرده است که معجز هر ذی فن یکفن در صناعت است . فرمود : یسئلونک عن الاهله قل هی مواقیت للناس والحج ، لذا از عترت مروی است که الصوم للرویه و الفطر للرویه مفاد آیه اینکه ترا از هلال پرسند ، بگو هلال میزان اوقات برای مردم است.
اسلاید 3 :
و حج و فرمود : وکلواواشربوا حتی یتبین لکم الخیط الابیض من الخیط الاسود من الفجر ثم اتموا الصیام الی الیل. و ملاک را صبح صادق قرار داده است که تشخیص ان برای همه میسور است چنانکه از یتبین مستفاد و روایات اهل بیت عصمت و وحی بدان ماثور است و تفصیل آن در دروس معرفت وقت و قبله راقم مسطور است . و فرمود : اقم الصلوه لدلک الشمس الی غسق اللیل و قرآم الفجر ان قرآن الفجر کان مشهودا . این کریمه ناطق مواقیت پنجگانه صلوات یومیه است که از زوال شمس از کبد سما تا انتصاب لیل ظهرین و عشائین را است و فجر صلوه صبح را .
و فرمود : و هو الذی جعل لکم النجوم لتهتدوا بها فی ظلمات البر و الحر . و فرمود : هو الدی جعل الشمس ضیاء و القمر نوراً و قدره منازل لتعلموا عدد السنین و الحساب .
و بر این دأب و منوال ، رسول اکرم (ص) اوقات ظهرین را بر مبنا امارت طبیعی از روی سایه دیوار مسجد مدینه به طرز بدیعی معین فرموده است که هم برای عامه مردم در تعیین اوقات ظهرین دستوری سهل التناول بوده باشد ، و هم برای مثال ابوالوفا بوزجانی ، ریاضی دان بزرگ اسلام ، اصابع قبله مدینه طیبه تنها معجزه فعلی باقی رسول الله است که بدون اعمال اۀات نجومی و قواعد هیوی و یا در دست داشتن زیج و دیگر منابع طول و عرض جغرافیایی ، آن را در غایت دقت و استواء تعیین کرده است و به سوی کعبه ایستاد و فرمود : محرابی علی المیزاب.
اسلاید 4 :
الگوی استنباط شکل ظلی گردد . و هم ملاک تقدیر ظل به اقدام و قبله مدینه ، آنچنانکه پیغمبر (ص) به سوی آن نماز خوانده است ف تا امروز به حال خود باقی است : و دانشمندان ریاضی نامور ، چون ابوریحان بیرونی به قواعد ریاضی ، قبله مدینه را چنان یافتند که رسول الله بدون انها یافت ، و این ممکن نیست مگر به وحی الهام ملکوتی .
علامه ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی که مجسطی اسلامی است طول مکه را از ساحل اقیانوس غربی شصت و هفت درجه و عرض آنرا بیست و یک درجه و بیست دقیقه و طول مدینه را شصت و هفت درجه و سی دقیقه و عرض آن را بیست و چهار درجه آورده است که مکه و مدینه تقریباً در سطح یک دائره نصف النهار قرار گرفته اند و تفاوت کمتر از ربع درجه است .
- علامه ناصر خسرو علوی در سفر نامه گوید : « مدینه شهری است بر کناره صحرائی نهاده و آنجا قبله سوی جنوب افتاده است » و این هر دو دانشمند نامور اسلامی بحق سخن گفته اند و اطلسهای متأخرین و معاصرین موافق و معاضد آنان اند .
- یکی از اموری که ، پس از تعیین قبله مدینه به اعجاز رسول الله (ص) ذکر آن اهمیت بسزا دارد تعیین وقت زوال ظهر به دستور ان حضرت است . در کتب فن برای تعیین وقت ظهر حقیقی ، طرق عدیده ذکر شده است و ما در کتاب دروس معرفت وقت و قبله چند طریق را با اقامه براهین هندسی ذکر کرده ایم اکنون سخن ما این است : هر گاه خط زوال را ، که ان را خط نصف النهار نیز گویند در افقی به یکی از طرق تحصیل آن به دست اورده باشیم...
اسلاید 5 :
- چون شاخصی پهن مثلاً تخته فلزی ، بر روی آن خط و در امتداد آن باستقامت نصب کنیم تا در سطح دایر نصف النهار ، یعنی در محاذات ان ، قرار گیرد ، ظل آن تخته فلزی از وقت طلوع شمس تا هنگام رسیدنش به این دایره در فوق الرض به جانب مغرب بود و چون شمس به این دایره رسید نه صفحه جانب غربی آن تخته فلز را ظل بود و نه صفحه جانب شرقی آن را ، بلکه خط ظلی از او بر نفس خط زوال ، اعنی خط نصف النهار ، منطبق است یعنی ظل شاخص ، که همان تخته فلز است ، بر روی خط زوال قرار می گیرد . و چون شمس از دایره نصف النهار زایل گردد یعنی مایل گردد ، صفحه جانب شرقی ان سایه افکند ؛ پس هنگام انعدام ظل از صفحه جانب غربی شاخصی آنچنان اول ظهر حقیقی بود و اگر بر آن خط دیواری بنا کنند حکم دو صفحه شرقی و غربی دیوار مانند همان دو صفحه شاخص نامبرده است که در این عمل خود یوارد شاخص خواهد بود. بنای دیوار مسجد پیغمبر به دستور آن حضرت بود که دیوار طرف غرب را درست محاذی دایره نصف النهار بنیان نهاد و بلندی دیوار را به اندازه قامت انسان مقرر داشت و به بیانی که گفته ایم هر دیوار که چنین باشد یعنی بر خط زوال که در سطح دایر نصف النهار است بنا نهاده شود در همه فصول سال چون ظل صفحه جانب غربی آن به طرف جانب شرقی ان بر گردد ، و ان شئت قلت در آهنگام که هیچ یک از دو جانب غربی و شرقی ان را ظل نبود علامت فرار سیدن ظهر در آن وقت است امروز هم در رصد خانه های فرنگستان مانند گرینویچ و پاریس دیواری به آن طرز می سازند و گویند بهترین وسیله تعیین ظهر حقیقی ان است پس تعیین ظهر در مسجد پیغمبر بهترین طریقه بود که امروز علمای اروپا به کار می برند.
اسلاید 6 :
- و آخر وقت ظهر را وقتی مقرر داشت که سایه برگشته برابر ارتفاع دیوار شود ؛ و در این وقت ، ارتفاع خورشید از افق چهل و پنج درجه است و در اول تابستان در شهر مدینه آفتاب در نصف النهار فوق الرأس و ارتفاع ؟آن نود درجه است . این وقت که اخرین وقت فضیلت ظهر است درست وسط حقیقی میان ظهر و غروب است حضرت پیغمبر آن را اصل قرارداد ، و اوقات دیگر را در مدینه و بلاد دیگر بر این اصل متفرع فرمود و برای همه یک حکم فرمود که چون فیی یعنی سایه به قامت شاخص شود ، آخر وقت ظهر است در همه جا و همه وقت، و آخر وقت عصر را وقتی معین فرمود که سایه دو برابر شاخص شود ، و آن وقتی است که ارتفاع خورشید را نصف کرد و نصف آن را وقت فضیلت ظهر قرارداد و نصف باقی را هم تقریباً نصف کرد و آن را وقت فضیلت عصر قرارداد . و رسم اهل حساب است که خالص و کامل هر چیز را اصل و مبدأ قرار می دهند ، مثلادر اندازه گرفتن نور ، نور ماه را واحد قراردادند در شب چهاردهم که ثابت است نه شبهای دیگر . و برای واحد وزن آب خالص مقطر اختیار کردند حضرت پیغمبر هم بلندترین روزها را در شهری که خورشید اول ظهر به غایت ارتفاع می رسید ، یعنی نود درجه مبدأ قرار داد و روزهای دیگر و شهرهای دیگر ضابطه ندارد .
- ( عمل رسول الله در بنای دیوار برای تعیین اوقات ظهرین از روی سایه آن دیوار ، ابوالوفا را به استنباط شکلی رهنمون شده سات در بیان آن گوییم : علم مثلثات متداول امروز مبتنی بر جیب و ظل است . جیب را سینوس و ظل را تانژانت گویند که اساس آن از علمای اسلام است یعنی جیب و ظل را اینان اختراع کرده اند .
اسلاید 7 :
پیش از اسلام ، یونانیان برای حل مسائل نجومی ، که احتیاج شدید به مثلثات دارد ، شکل دیگر معروف به شکل قطاع را به کار می بردند که هم در مسطحات به کار می آید و هم در کره؛
شکل ظلی یعنی نسبت میان ظل و زاویه را ابوالوفاء بوزجانی از حکم شرعی و دستور پیغمبر (ص) درباره اوقات نماز ظهر و عصر استنباط کرد ؛ و چنانکه تقدیم داشته ایم ، چون آن حضرت در مدینه بنای مسجد فرمود ، دیوار طرف غرب را درست مطابق خط نصف النهار از شمال به جنوب بنیان نهاد و بلندی دیوار را به اندازه قامت انسان مقرر داشت دیوار مسجد مدینه هنگام ظهر سایه نداشت ؛ چون زوال می شد ، سایه از طرف شرقی دیوار در پایه آن ظاهر می شد . آن حضرت پدید آمدن سایه را علامت وقت نماز قرار داد که چون مردم در مسجد سایه های دیوار ملاحظه کردند نماز ظهر به جای آوردند و هر گاه ساعتی چند از زوال بگذرد سایه بتدریج بیشتر می شود تا به اندازه بلندی دیوار گردد ، یعنی به قدر قامت انسان که به اندازه هفت پاست . از پایه دیوار تا هفت پا اندازه می کردند ، چون سایه به آن اندازه می رسید هنگام نماز عصر بود، چون پیغمبر (ص) دستور فرمود هر گاه سایه به اندازه قامت دیوار شود نماز عصر کنند.
ابوالوفا متنبه شد که پیغمبر (ص) به حساب وسط و معدل زمان ما بین ظهر و غروب آفتاب را به دو نصف بخش کرده است : يك نيمه آن از ظهر است تا وقتي كه سايه به اندازه شاخص شود ، و نيمه ديگر از آن وقت كه سايه به اندازه شاخص شود تا غروب ، و آن را به نماز عصر تخصيص داد و نيز دريافت كه هر گاه سايه شاخص به اندازه شاخص شود فاصله از ظهر تا غروب ، نصف شده است . عين دستور پيغمبر(ص) را در ارتباط ميان ظلّ و زاويه به كار برد .
اسلاید 9 :
قامت شاخص ، كه بندي ديوار مسجد رسول ( ص) است ، در حقيقت ، شعاع دايره مثلثاتي است كه خطوط مثلثاتي را به قياس به آن مي سنجد ، و امروز آن را يك واحد فرض مي كنند ، و در كتب اسلامي شعاع را شصت درجه مي گرفتند .
هرگاه سايه مساوي قامت شود يعني طول ظّل به اندازه شعاع دايره گردد دليل آن است كه زاويه و قوس مقابل آن چهل و پنج درجه (45 ) شده است ؛ و چهل و پنج درجه نصف درجه نصف قوس نود درجه ( 90 ) است كه از افق مغرب يعني جاي غروب آفتاب تا وسط آسمان تصور مي شود .
باري از مسجد پيغمبر اكرم ( ص) و سايه ديوار آن ، يعني تا نژانت كه مساوي شعاع كره گردد ، خواص ضّل استنباط كردند و جدا ولي براي ظّّل و جيب مرتب ساختند تا مقدار زاوايا را در مقابل هر جيب و ظّل بدانند .
جداولي مثلثاتي كه اسلاميان به كار مي بردند از قوس و زاويه صفر درجه تا نود درجه دقيقه به دقيقه با مقدار حقيقي جيب و ظّل ترتيب يافته بوده اند و هنوز آن جداول در زيجات سابق به كار مي آيند ، تا زماني كه لگاريتم اختراع شد اروپائيان آن جداول را با لگاريتم مرتب ساختند ، و اكنون در دست كردم متداول است .
پس معلوم شده است كه ظّل از مسجد مدينه بيرون آمد و به دست ابوالوقاء رسد و از وي به همه جهان من تشر گشت اروپائيان ابوالوفاء را به همان شكل ظّلي مي شناسند .
از تبديل ظّل به مماسّ اولاً و از تغيير دادن غريبها كلمه ظّل را به واه تانژانت لغت فرانسه ثانياً ، موجب شده است كه ظّل و مسائل آن را از غرب بدانند ؛ و حال آنكه معلوم شده است كه اصل مسائل رياضي ظّل از مسجد مدينه بيرون آمد و به دست ابوالوفاء رسيد و از وي به همه جهان منتشر گشت ؛ يعني عمل پيغمبر خاتم ( ص) در بناي مسجد مدينه الگوي رهنمون استنباط و اختراع ظّل شده است .