بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
در یک نگاه!
جنبش قلندریه یک جنبش چند ساحتی است. با یک نگاه منشوری می توان در آن رنگ های بی شماری دید: از مزدک گرایی و آیین های ایرانی کهن گرفته تا راه و رسم جوانمردی و عیاری و فتوت، تا عناصری از آیین خرم دینان تا اندیشه هایی از گنوستیسیم و عرفان اسلامی در صورت مکتب ملامتیان نیشابور تا گرایش های قرمطیانه و شیعی و حروفی و اهل حق –تصویری متناقض از مردمی که از یک سوی با ثروت های بزرگ و تعدد زوجات و نظام برده داری و قتل نفس و تباه کردن طبیعت و آلودن محیط زیست مخالف اند و از سوی دیگر، و دورانی دیگر، جز دریوزه و گدایی کاری از ایشان دیده نمی شود.
اسلاید 2 :
در کلام قرآن و پیامبر (ص) فتیان = عیار = شاطر آمده است اما در رهگذر زمان دزدی و راهزنی هم بدان افزوده شده است.
در قرن یازدهم و دوازدهم، آنچه از راه و رسم قلندر باقی مانده بود سر و شکل عجیب و غریب این قلندران بوده، که حتی دیگر تراشیدن سر را هم به عکس آن بدل کرده بودند و آیین قلندر از صورت اصلی خود منحرف شده و تبدیل گردیده به مجموعه ای رسوم و تشریفات و قیدها.
قلندر تاریخی، در مجموع، چهره ای منفی و منفور دارد. حال آنکه قلندر اسطوره ای، یا قلندر شعر سنائی و عطار و حافظ، چهره ای ملکوتی و فراتر از حد انسان دارد.
اسلاید 3 :
نمی توان ثابت کرد که جهان بینی یک صوفی قرن چهارم عین جهان بینی یک صوفی در قرن هفتم است، به طریق اولی نیز نمی توان گفت که قلندریان قرن چهارم، که در اسرار التوحید به ایشان اشاره شده است، دقیقا همان افکار و رفتارهایی را داشته اند که قلندریان قرن هفتم و هشتم، اما از نظر مورخان و نگاه مردم همه آنها زیر عنوان کلمه قلندر قرار می گرفته اند.
بعدها در کنار کلمه «قلندر» دو عنوان جولقی و جوالقی و نیز حیدری و گاه در صورت جمع حیادره نیز بر این عنوان افزوده شده است.
اسلاید 4 :
نظریات من!
قلندریه یک جنبش اجتماعی اعتراضی؟!
قلندریه و آنارشیسم؟!
قلندریه و هیپی گری؟!
قلندریه و انصار حزب الله؟!
اسلاید 5 :
امثال قلندری
شب دراز است و قلندر بیدار
از قلندر هویی، از خرس مویی
مثل عروس قلندرها (بی لباس کافی برای پوشانیدن همه بدن)
قلندری به درازای موی سر نیست
یک مویز و چهل قلندر
برگ سبزی است تحفه درویش
کنگر خورده و لنگر انداخته
همچنین روستاهای زیادی در ایران به نام قلندرآباد و مشابه وجود دارد. و نیز شعرای زیادی در اشعارشان اشاره کرده اند که لغت نامه دهخدا به تعدادی شواهد اشاره می کند.
اسلاید 6 :
قلمرو جغرافیایی
نخستین اسناد و اشارات درمورد قلندریه از تصوف خراسان آغاز شده و به آسیای صغیر و عراق و سپس شام و آنگاه مصر و شمال آفریقا، شاخه های قلندریان در بخش عظیمی از جهان اسلام پراکنده می گردند. و از طرف دیگر به سمت شرق و هند و ماوراءالنهر و ترکستان هم گسترش می یابد.
اسلاید 7 :
قلندریه و ارباب شریعت
ابن تیمیه:
اما این قلندریه که ریش خود را می تراشند، اهل ضلالت و جهالت اند و بیشترین ایشان کافر به خدای و رسول اند، نماز و روزه را واجب نمی شمارند و آنچه را خدای و رسول او حرام کرده اند، حرام نمی دانند و به دین حق ایمان ندارند بلکه بیشتر ایشان کافرتر از یهود و نصارایند اهل این ملت (اسلام) به حساب نمی آیند و حتی از اهل ذمه هم نیستند. ممکن است در میان ایشان کسی باشد که مسلمان باشد، اما اهل بدعت است و گمراه یا فاسق است و فاجر...
... باید که اینان را، همگان، عقوبت کرد. و از این شعار نفرین شده بازداشت، آنگونه که در حق هرکس که آشکارا مرتکب بدعت و فجور می شود، رفتار باید کرد.
اسلاید 8 :
مولف فسطاط العداله
آیین ایشان، همان آیین مزدکی و قرمطی و خرمی و باطنی گری است.
روش ایشان روش اباحه است.
فرزندان مسلمان را از راه می برند.
مردم رند و اوباش را پیرو خود ساخته اند.
از هیچ کس هیچ ترس و بیمی ندارند.
نماز نمی گزارند و روزه رمضان را نیز –اگر نه در آشکار- در نهان می خورند.
خمر و سبزک (حشیش) به کار می برند.
ترک کار و پیشه کرده اند و خود را عیال خلق گردانیده اند.
بیشتر در مسجد مقام می کنند و سگ را با خود به مسجد می برند.
در اسلام و ایمان طعنه می زنند و دین را مسخره می کنند.
اگر از ایشان کسی نماز کند، آن را بر او عیب می گیرند و می گویند: تو آن نیستی که در «طویله» رفته بودی؟
اسلاید 9 :
ستایشگران ملامتی ها
هجویری:
«و مخصوص اند این طایفه از ثقلین به اختیار کردن ملامت تن، از برای سلامت دل، و هیچ کس را از خلایق –از مقربان و کروبیان و روحانیان را- این درجه نبوده است.»
عبید زاکانی:
یک نگاه دوگانه! مثبت و منفی!
اسلاید 10 :
عبید و قلندران
جوق قلندرانیم بر ما ریا نباشد تزویر و زرق و سالوس آیین ما نباشد
در هیچ ملک با ما کس دوستی نورزد در هیچ شهر ما را کس آشنا نباشد
گر نام ما ندانند بگذار تا ندانند ور هیچمان نباشد بگذار تا نباشد
شوریدگان ما را در بند زر نبینی دیوانگان ما را باغ و سرا نباشد
در لنگری که ماییم اندوه، کس نبیند در تکیه ای که ماییم غیر از صفا نباشد
از محتسب نترسیم وز شحنه غم نداریم تسلیم گشتگان را بیم از بلا نباشد
با خار خوش برآییم گر گل به دست ناید بر خاک ره نشینیم گر بوریا نباشد
هرکس به هرگروهی دارد امید چیزی ما را امیدگاهی غیر از خدا نباشد
همچون عبید ما را دریوزه عار ناید در مذهب قلندر عارف گدا نباشد