بخشی از مقاله

چکیده

رشته تاریخ همچون سایر رشتههای علوم انسانی در ایران دچار چالشها و تنگناهای فراوانی است که آسیب-های آن در چند سال اخیر دامنگیر استادان و دانشجویان این رشته شده است. ورود فارغالتحصیلان فاقد مهارت لازم در زمینه آموزش و پژوهش به بازار کار و ارائه تحقیقات بی کیفیت، مهمترین ضعفهای پیش روی رشته تاریخ محسوب میشوند که ریشه در ماهیت عناوین دروس این رشته دارد. با وجود تحولات سریع و  گسترده جامعه ایران در سال های اخیر، عناوین دروس رشته تاریخ، تغییر نکرده و ابتکاراتی که در عرصه آموزش و پژوهشهای تاریخی ملاحظه میگردد؛ بیش از آن که ناشی از مفاد دروس تاریخ باشد حاصل ذوق و  سلیقه شخصی برخی استادان و پژوهشگران این حوزه است. نوشتار حاضر با تأکید بر این مشکل بنیادین، دو راهکار اساسی برای بهبود وضعیت رشته تاریخ و کاربردیتر شدن آن ارائه داده است. راهکار نخست، کسب مهارتهای مختلف نظری و عملی فرارشتهای توسط دانشجویان تاریخ است که جز با ارتباط بینارشته-ای پدید نمیآید و لازمه این ارتباط نیز گنجانیدن دروس جدید و مرتبط با تخصص دانشجویان هر گرایش از رشته تاریخ است. راهکار دوم که فقط در صورت تحقق راهکار اول قابل اجراست؛ ضرورت توجه به تحولات فکری و نهادی جامعه امروز و پاسخگویی به نیازهای نهادهای مختلف آموزشی، پژوهشی، برنامهریزی و استراتژیک است. نتیجه دو راهکار مزبور، چیزی جز ایجاد تغییر بنیادین در ماهیت رشته تاریخ و تبدیل »دپارتمان تاریخ« به »دپارتمان مطالعات شرقی« نیست. در این نوشتار برای رشته فرضی »مطالعات شرقی« شش  گرایش فرعی پیشنهاد شده است که می تواند از مقطع کارشناسی تا دکتری را پوشش دهد. وجه تسمیه »مطالعات شرقی« برای این رشته از آن روست که به دلیل غفلت و ضعف دپارتمان های تاریخ نسبت به تاریخ اروپا، چندین سال است که بررسی تاریخ اروپا و مطالعات غربی عملا به رشته »مطالعات منطقهای« در مجموعه علوم سیاسی انتقال یافته است. رشته تاریخ با عناوین درسی و سرفصل های فعلی آن می تواند زیرمجموعه رشته »مطالعات شرقی« باشد و صرفا برای تربیت معلمان آموزش و پرورش به حیات خویش ادامه دهد. 
.1  مقدمه

رشتههای تحصیلی به تناسب ماهیتشان از برخی قابلیتها برخوردار و به بعضی کاستیها دچار هستند. شاخصه مهم ایجاد علاقهمندی به یک رشته و تمایل به ادامه تحصیل در آن رشته برای دانشآموزان و جوانان، رابطه مستقیم با بازار کار آن رشته دارد. به صورت طبیعی، رشتههایی محبوبترند که آینده درخشانتری از حیث اشتغال و درآمد در انتظار دانش-آموختگان آن است. آینده درخشان اقتصادی رشتهها ریشه در میزان نیازمندی جامعه به تخصص فارغالتحصیلان آنها از یکسو و تبحر و کارآزمودگی افراد دانش آموخته برای انجام وظایف خویش از سوی دیگر دارد. رشتههای علوم انسانی به دلیل راهبردی بودن دستاوردهای پژوهشی، عملا توان رقابت با رشتههای تجربی و علوم طبیعی که نتیجه تحقیقاتشان کاربردی است را نداشته و ندارند. اقتدار دولتها در دنیای امروز به پیشرفت اقتصادی و توسعه یافتگی وابسته است و توسعه اقتصادی پایدار نیز فقط در گرو پیشرفت علمی و صنعتی است. جوامع توسعه یافته برای پیشرفت در علوم پزشکی و صنعت، نیازمند دانش و مهارت متخصصان رشتههای تجربی و مهندسی هستند. به همین علت دهههاست که جایگاه رشتههای مزبور نسبت به سایر رشتههای دانشگاهی در موقعیت برتری قرار دارد و به این برتری ادامه میدهد.

همین الگو در ایران امروز نیز قابل مشاهده است؛ اگرچه میزان بی مهری که نسبت به رشتههای علوم انسانی در ایران اعمال میشود قابل مقایسه با کشورهای غربی نیست. اساتید و پژوهشگران علوم انسانی در غرب از حیث وضعیت اقتصادی و معیشتی و پایگاه اجتماعی، وضعیت نسبتا مطلوبتر و مقبولتری نسبت به همتایان خود در ایران دارند. هرچند برای مقایسه منصفانه میان دو گروه مشابه در دو جامعه مختلف، باید ساختارهای کلان اجتماعی و سیاسی دو جامعه و وضعیت همه گروههای اجتماعی در آن ها مد نظر قرار گیرد تا وضعیت اعضای آن گروهها نیز نسبت به کلیت همان جوامع سنجیده شود. با این حال، آنچه در ایران امروز مشاهده میشود اوضاع نابه سامان رشتههای علوم انسانی و از جمله آن ها تاریخ است که هرروز نسبت به دیروز آشفتهتر میشود.

.2 چالشهای اساسی رشته تاریخ در ایران

رشته تاریخ به عنوان زیرمجموعه علوم انسانی از آسیبهایی رنج میبرد که دامنگیر کلیت علوم انسانی است. عدم تولید علم در علوم انسانی و ارجحیت نهادن بر کمیت به جای کیفیت، اساسیترین مشکلی است که رشتههای علوم انسانی در ایران با آن دست به گریبان هستند. معضل بزرگ عدم تولید علم و ناکارآمدی تحقیقات در علوم انسانی سبب مطرح شدن پیشنهاد »بومی سازی علوم انسانی« در کشور شد. ارائه طرح »بومیسازی علوم انسانی« در اواسط دهه 80 شمسی در ایران موجی را به راه انداخت که البته همچون سایر امواج برخاسته از احساسات، عمری کوتاه داشت و در اواسط دهه 90 به صورت جدی سخنی از دانشگاهیان در این باره شنیده نشد. بومیسازی از دیدگاههای گوناگون و با رهیافتهای مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت - برزگر، - 53-29 :1389 اما در سطح تئوریک متوقف ماند. زیرا اگر اجرایی میشد و یا به عبارتی پتانسیل عملی شدن داشت؛ میباید تغییری در ساختار، عناوین دروس یا حداقل سرفصلهای دروس علوم انسانی ایجاد میشد که نشد. اصل نظر بومیسازی علوم انسانی کاملا منطقی و سنجیده است و رسالت رشتههای علوم انسانی در هر جامعهای در وهله نخست حل مشکلات موجود در همان جامعه است اما مهمتر از آن، یافتن روش عملی و قابل اجرا برای برون رفت از شرایطی است که خود این رشتهها به آن دچار هستند. زیرا تا وقتی فعالان یک رشته دانشگاهی از پس حل مشکلات موجود در رشته مورد مطالعه خویش برنمیآیند؛ انتظار نا به جایی است که بتوانند گرهای از مشکلات جامعه خویش بگشایند.
مهمترین چالشهای رشته تاریخ به عنوان عضوی از خانواده بزرگ علوم انسانی، در دو محور اصلی بیکاری دانشآموختگان این رشته و ارائه تحقیقات بیکیفیت خلاصه میشود. چنان که بیان شد هر دو این معضلات را باید در چارچوب بزرگتر رشتههای علوم انسانی و حتی اوضاع اجتماعی جامعه ایران تحلیل کرد و اگر جز این باشد کاوش ما ناقص خواهد بود. گرچه بیکاری دانشآموختگان رشته تاریخ و نگارش تحقیقات بی کیفیت، دو مشکل اساسی رشته تاریخ محسوب میشود اما این امر به معنای نفی سایر مشکلات نیست. نگارنده بر آن است که اساس همه مشکلات خرد و کلان دیگری که قطعا قابل شناسایی و فهرست شدن هستند را باید برآمده از دو معضل بنیادین پیشگفته دانست. نوشتار حاضر با در نظر گرفتن دو چالش بیکاری دانشآموختگان و پژوهشهای بی کیفیت ابتدا به بررسی کوتاه این دو مشکل اساسی میپردازد و سپس به بیان راهکارهایی برای برونرفت از آن خواهد پرداخت.

1,2.    بیکاری دانش آموختگان

بیکاری گسترده دانشآموختگان دانشگاهی در ایران منحصر به رشته تاریخ و حتی علوم انسانی نیست و در سال های اخیر بسیار فراگیر شده است. آمارها نشان می دهد 34 درصد از دانشآموختگان رشتههای دانشگاهی از نظر اقتصادی غیر فعال هستند - بیکارترین رشته های دانشگاهی در ایران، . - 5 :1396 بر اساس همین آمار، رشته حفاظت از محیط زیست با 49 درصد بیکاری دانشآموختگانش در صدر بیکارترین رشته های دانشگاهی ایران قرار گرفته است. در آمار مزبور نامی از رشته تاریخ به صورت مجزا نیست زیرا میزان بیکاری بر مبنای واحدهای بزرگتر دانشگاهی در نظر گرفته شده است. اگر رشته تاریخ زیر مجموعه »علوم اجتماعی و رفتاری« محسوب شده باشد میزان بیکاری دانش آموختگان آن را باید 21 درصد دانست - همان - . آشکار نیست که در این آمار، افراد فعال در حوزه اقتصاد، آیا در زمینه تخصصی خودشان فعالیت دارند یا خیر؟ اگر آمار مزبور، پذیرفتنی باشد بسیار بعید است که 79 درصد دانش آموختگان تاریخ در حوزه تخصص خود شاغل باشند زیرا اکثریت آنان در حوزههای دیگری غیر از تاریخ به فعالیت اقتصادی مشغولند.

.2,1,1  فرصت های شغلی رشته تاریخ

برای بررسی چرایی بیکاری دانشآموختگان تاریخ ابتدا باید فرصتهای شغلی آنان را شناخت. آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، صدا و سیما، وزارت امور خارجه، مطبوعات و مؤسسات پژوهشی، موقعیتهای شغلی فارغ التحصیلان رشته تاریخ هستند - هاشمی تروجنی، . - 100-96 :1378 بیشتر مؤسسات پیشگفته، دولتی هستند و عدم استخدام رسمی در ارگانهای دولتی در سالهای اخیر علت اصلی بیکاری دانشآموختگان تاریخ است. آموزش و پرورش و وزارت علوم، همچون سایر وزارتخانهها تا حد امکان از استخدام رسمی گریزان هستند و ترجیح میدهند نیروهای قراردادی را به خدمت بگیرند. بر این اساس، کسانی که بخت بلندتری دارند؛ در مدارس و دانشگاههای غیرانتفاعی با دستمزدی حداقلی برای امرار معاش خویش به فعالیت مرتبط با تحصیلات خویش ادامه میدهند. صدا و سیما و وزارت امور خارجه نیز اگر واقعا پذیرای اهل تاریخ باشند دارای ظرفیت بسیار محدودی هستند و دانشآموختگان نمیتوانند به آن دل ببندند. مطبوعات یکی دیگر از موقعیتهای شغلی برای دانشآموختگان تاریخ هستند اما به علت ناآشنایی فارغالتحصیلان تاریخ با حرفه روزنامهنگاری عملا اقبال چندانی از سوی مطبوعات برای به کارگیری آنان وجود ندارد. بهترین گزینه پیش روی دانشآموختگان تاریخ به ویژه در سطح تحصیلات تکمیلی، فعالیت در مراکز پژوهشی است. متأسفانه به دلیل ضعف بسیاری از فارغالتحصیلان تاریخ در زمینههای پژوهشی که خروجی آن جز ارائه تحقیقات بی کیفیت نیست، حتی این مراکز هم در بسیاری از موارد،

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید