بخشی از مقاله
مقدمه:
در اين نوشتار سعي بر آن است كه برخي از مفاهيم مشاوره و اصطلاحات رايج روزمرة مشاوره و همچنين برخي از رويكردهاي اصلي مشاوره با زبان شعر و از ديدگاه جلالالدين محمد بلخي ملقب به مولانا بيان ميشود. بسياري از آنچه كه امروز مشاوران و روانشناسان بيان ميكنند هر كدام به نوعي در آثار مولانا تجلي پيدا كردهاند.
مثنوي مولوي دريايي است ژرف و بسياري از نظريهها و تكنيكها و مهارتهاي مشاوره با زبان زيباي شعر در آن آورده شده است و ريشة بسياري از نظريههاي مشاوره و روان درماني را مخصوصاً رويكردهاي شناختي را ميتوان در مثنوي مولانا يافت. در اين تحقيق پس از تعريف و ارائة مفاهيم و اصطلاحات رايج در مشاوره سعي شده است كه مصداقهاي اين مفاهيم در مثنوي معنوي يافته و با اين اصطلاحات تطبيق داده شوند. در ارتباط با اهميت مشاوره و فوائد آن در آثار مولانا و همچنين خصوصيات يك مشاور اشعار و ابيات بسياري آمده است كه در اين تحقيق سعي شده به طور
نسبتاً كاملي به تمامي آنها اشاره شود. باشد كه مورد قبول دوستداران رشتة مشاوره قرار گيرد.
نياز احساس شده در مورد مسئله:
با توجه به اينكه بسياري از علوم و معارف جد
يد چه در مشرق زمين و چه در مغرب زمين به نحوي در آثار مولانا تجلي پيدا كردهاند و در اين زمينه تحقيقات و پژوهشهاي نسبتاً وسيعي صورت گرفته است و كتابهاي زيادي نيز به رشته تحرير درآمدهاند ولي متأسفانه در مورد مسائل و مفاهيم مرتبط با روانشناسي و يا مشاوره در آثار مولانا تحقيقات و پژوهشهاي كمتري صورت گرفته است و با توجه به اين نكته كه در مثنوي مولوي نكات قابل توجه و قابل تأملي در مورد اهميت و فوائد مشاوره، ضرورت مشاوره، خصوصيات مشاوره
و همچنين برخي ديگر از مفاهيم رايج در مشاوره آورده شده است در اين تحقيق سعي شده است تا اين مطالب استخراج شده و به صورت نسبتاً منسجمي جمعآوري گردند. به اميد اينكه در اين زمينه تحقيقات گستردهتر و پردامنهتري صورت گيرد.
هدفي كلي:
هدف اصلي و نهايي اين تحقيق استخراج مفاهيم و اصطلاحات مرتبط با مشاوره از كتاب مثنوي معنوي مولانا ميباشد.
اهداف جزيي:
1- پي بردن به نقش و اهميت مشاوره در اشعار مولوي
2- مقايسهاي بين مهارتهاي مختلف مشاوره با اشعار مولانا در مثنوي معنوي
3- پي بردن به ويژگيهاي مشاور و مقايسة آن با آنچه كه در مثنوي مولانا آمده است
روش انجام تحقيق:
اين تحقيق صرفاً يك تحقيق كتابخانهاي و توصيفي است و براي انجام اين تحقيق كتاب مثنوي معنوي مولوي و همچنين تفاسير اين كتاب و كتابهاي ديگري كه در حواشي و در مورد مثنوي مولانا نوشته شده بود مطالعه گرديد و به طور نسبتاً كاملي مورد بررسي قرار داده شده است و هر كجا كه به مشاوره و اهميت آن و يا هر يك از مفاهيم مرتبط با مشاوره اشاره شده بود مورد تفكيك قرار داده شده است.
با توجه به خصوصيات تحقيقات توصيفي محقق سعي كرده است تا آنچه را كه هست بدون هيچگونه تصرفي گزارش دهد و نتايج عيني از موقعيت بگيرد. هدف
محقق از انجام اين نوع پژوهش توصيف عيني، واقعي و منظم خصوصيات يك موقعيت يا يك
موضوع است.
تعريف واژهها:
مشاوره: مشاوره از نظر لغوي به معني همكاري كردن و رأي ديگران را در انجام كاري خواستن است و به طور كلي مشاوره تعاملي بين مراجع و مشاورات كه به آن وسيله به مراجع كمك ميشود تا پس از شناخت خويش تصميمات معقول و مقبولي اتخاذ كند. مشاوره يكي از فنون راهنمايي است كه از آن به عنوان قلب برنامة راهنمايي تعبير ميشود.
همدلي: همدل بودن به معني همراه بودن با مراجع است و در نتيجة اين همدلي محيط اطمينان برانگيزي به وجود ميآيد كه در آن مراجع احساس مهم بودن و در امان بودن ميكند. در چنين محيطي است كه مراجع ميتواند در مورد خصوصيترين اسرارش، درونيترين احساساتش و چيزهايي كه براي او بسيار دردآور است و آن قدر خصوصي است كه جرأت بازگو كردن آن را نزد ديگران ندارد صحبت كند.
ناخودآگاهي: روان ناخودآگاه تمام غرايز بشر اوليه را دربرميگيرد كه برخي از اين عوامل ارثي و برخي ديگر بر اثر تكامل و تحول دوران كودكي به وجود آمدهاند. تصورات و اميال سركوفته و واپس زده هيچگاه از بين نميروند و در ضمير ناخودآگاه به
بقاي خود ادامه ميدهند تا در هنگام مناسب به خودآگاهي راه يابند.
ارتباط غيركلامي: از طريق اين نوع ارتباط ميتوان اطلاعات زيادي را از بيمار به دست آورند. توجه به نحوة ورود و خروج او، نشست و برخواستهايش، نحوة لباس پوشيدن، نوع لباس، آرايش مو، طرز صحبت كردن، طرز نگاه كردن و … همگي حكايت از شرايط روحي - رواني فرد مراجع دارد.
مصاحبة مشاورهاي: رابطة رويارويي بين دو نفر است كه بدانوسيله مشاور ميكوشد مراجع را در حل مشكلات و يافتن اهداف زندگي ياري دهد. رابطة بين مشاور و مراجع به قدري در مشاورة موفقيتآميز اهميت دارد كه ميتوان آن را هستة اصلي و مركزي مشاوره قلمداد كرد.
رازداري: عامل مهم ديگري كه در موفقيت مشاوره اهميت دارد رازداري يا پنهان نگهداشتن مطالب مطرح شده در جلسات مشاوره از ديگران است. مراجع انتظار دارد كه مشاور، راز و مشكل او را نزد ديگران فاش نسازد و تا زماني كه نسبت به مشاور چنين
اعتمادي پيدا نكند از طرح و بحث عميق دربارة مشكلش خودداري خواهد كرد.
مراجع: مراجع معمولاً فردي است كه با مشكلي مواجه شده است و خود قادر به حل آنها نيست نوع مشكل مراجع ممكن است در زمينههاي شخصي، خانوادگي و محيطي و يا شغلي و حرفهاي باشد.
مشاور: مشاور فردي است كه در زمينة مشكلات رواني يا شغلي و حرفهاي و يا تحصيلي داراي مهارت و تخصصي است و در اين موارد به مراجع براي حل مشكلش كمك مي
كند.
فصل دوم
1- پيشينة نظري تحقيق
2- پيشينة عملي تحقيق
پيشينة نظري تحقيق:
در اين فصل هر يك از مفاهيم و اصطلاحات مورد بحث را به طور نسبتاً گستردهاي تشريح نموده تا معني هر يك از اين مفاهيم به طور روشني معلوم گردند.
مشاوره: مشاوره تعاملي بين مراجع و مشاور است كه بدانوسيله به مراجع كمك ميشود تا پس از شناخت خويش تصميمات معقول و مقبولي اتخاذ كند. به بيان ديگر مشاوره جريان بحث و بررسي مشكلات و مسائلي است كه مراجع با آنها مواجه است و علاقمند به طرح آنها ميباشد. م
راجع از طريق بحث و گفتگو دربارة مشكلش با مشاور در يك جريان رابطة مشاورهاي توأم با درك و تفاهم به خودشناسي و كشف راه حلي موفق مي گردد و سرانجام تصميم معقول و مناسبي اتخاذ كند.
مشاوره به دو صورت فردي و گروهي انجام ميگيرد. شركت فعال مراجع و مشاور و تعامل بين آنها از اهميت ويژهاي برخوردار است. مراجع معمولاً فردي است كه با مشكلي مواجه است و مشاور نيز فردي است كه در حل مشكلات رواني تخصصي دارد. اهداف مشاوره متنوع و متعدد هستند و نوع آنها به موضوع مشاوره و وضعيت مراجع و مشاور بستگي دارد.
مشاوره يك فرايند يادگيري شخصي است كه در آن مشاور به مراجع در شناخت خود و مبناي رفتار و اولويتها و بررسي نگرشهايش نسبت به محيط و نيز جريان اصولي تصميمگيريهايش كمك ميكند.
در اين فرايند مشاور، مراجع را در تعديل و تغيير ادراكاتش نسبت به اهداف و يا نسبت به خودياري ميدهد و در مواردي هم او را از پيآمدهاي تصميماتي كه نيل به اهداف را دشوار و يا غيرممكن ميسازد آگاه ميسازد. نوع مشكل مراجع ممكن است در زمينههاي شخصي، خانوادگي و محيطي و شغلي يا حرفهاي بوده باشد. مشاوره يك رابطة حسنة ياري دهنده است كه در آن رابطة حسنه هستة اساسي كار است و ياري رساندن هدف نهايي فرايند مشاوره است.
كار و عمل مشاوره متضمن به كار بستن اصولي است كه منتج از تكنيكها و يا نظريههايي است كه با روش علمي تكوين شدهاند. مراجع با كمك مشاور، انتظارات و تواناييها و محدوديتهاي خود را ميشناسد و روابط خود را با ديگران بهبود ميبخشد. از اطلاعاتي كه دربارة مراجع گردآوري ميشود براي شناخت بهتر او و ارائة راهحلهاي عملي استفاده به عمل ميآيد. براي انجام مشاوره، مشاور و مراجع بايد در زمينههاي گوناگون آمادگي كافي داشته باشند. وجود آمادگي آغاز و ادامه مشاوره را تسهيل ميكند.
مصاحبة مشاورهاي: مصاحبة مشاورهاي رابطه رويارويي بين دو نفر است كه بدانوسيله مشاور ميكوشد مراجع را در حل مشكلات و يافتن اهداف زندگي ياري دهد. لازمة مصاحبة مشاورهاي وجود رابطهاي روياروي بين مراجع و مشاور است اين رابطه جنبة عاطفي و نيز عقلي دارد.
براي انجام مصاحبة مشاورهاي تسلط طرفين به گويايي ضرورت دارد. مصاحبة مشاورهاي نوعي هنر است و بايد آموخته شود. مصاحبة مشاورهاي فعاليتي هدفدار است كه از عادات خاص تواناييها، مهارتها و روشها تشكيل ميشود. برخي از اين عادات از طريق كوشش و خطا آموخته ميشوند و برخي از آنها را بايد از طريق تجربه و عمل فراگرفت. مصاحبة مشاورهاي ميتواند اهداف زير را داشته باشد: 1- كسب اطلاعات دربارة مراجع به منظور شاسايي نوع مشكل 2- ارائه اطلاعات به مراجع و تشويق او به تفكر دربارة مشكل براي يافتن راهحلهاي احتمالي و كمك به مراجع براي خود- فهمي و خود-رهبري.
مشاوره از طريق مصاحبة مشاورهاي صورت ميگيرد از اينرو مشاور براي كمك به مراجع بايد نحوة انجام مصاحبة مشاورهاي را به خوبي فراگيرد. براي انجام و ادامة مصاحبةمشاورهاي بايد شرايطي رعايت گردد كه عبارتند از ايجاد رابطة حسنه، رازداري، پذيرش غيرشرطي مراجع، درك مراجع و مشكل او و تهية شرايط محيطي مطلوب. تمام اين موارد هر يك به نوبة خود در انجام و ادامة مصاحبة مشاورهاي موفقيتآميز دخالت مؤثري دارند.
رازداري: عامل مهمي كه در موفقيت مشاوره اهميت دارد رازداري يا پنهان نگهداشتن مطالب مطرح شده در جلسات مشاوره از ديگران است. مراجع كه انتظار دارد مشاور راز و مشكل او را نزد ديگران فاش نسازد و تا زماني كه نسبت به مشاور چنين اعتمادي پيدا نكند از طرح و بحث عميق دربارة مشكلش خودداري خواهد كرد. بدين لحاظ يكي از مهمترين عواملي كه در موفقيت مشاوره تأثير بسزايي دارد رازداري و پنهان نگهداشتن احساسات و مشكلات مراجعان از ديگران است. از نظر
ايجاد اعتماد به مشاور، مراجعان با يكديگر تفاوت دارند برخي از مراجعان به زودي و به آساني به مشاور اعتماد ميكنند و مسائل و مشكلات خود را با او در ميان ميگذارند. تعدادي از مراجعان نيز ممكن است در زمينة ايجاد اعتماد به مشاور دچار شك و ترديد شوند. در اين حالت شايد مقصر اصلي خود مشاور باشد زيرا نتوانسته است اعتماد مراجع را جلب كند و يا اينكه در گذشته در مورد مراجعان ديگر رازدار نبوده و مسائل و مشكلات آنان را با ديگران در ميان گذارده است. اگر مشاور دربارة احساسات مراجع با ديگران به گفتگو بپردازد يا نام و مشخصات مراجع را براي ديگران بازگو كند و يا مشكل او را بدون اجازهاش با والدين در ميان گذارد موجب سلب اعتماد مراجع نسبت به مشاور ميگردد.
مشاور و مراجع توأماً تعيين ميكنند كه كدام قسمت از مطالب بحث كاملاً سري و محرمانه هستند و يا كدام بخش از گفتار را ميتوان احتمالاً با افراد خاصي در صورت ضرورت در ميان گذاشت يعني با اجازه و موافقت قبلي مراجع مشاور ميتواند اطلاعاتي را در دسترس افراد خاصي قرار دهد و از آنان براي حل مشكل مراجع استمداد كند.
به عقيدة رن (1952 و 1970) هر موضوعي كه در جلسة مشاورهيي مراجع و مشاور مورد بحث قرار ميگيرد در زمرة مطالب محرمانه و سري تلقي ميشود و هيچ قسمتي از آنها نبايد بدون اجازه و موافقت قبلي مراجع با فرد يا افراد ديگري مطرح گردد. موضوعاتي را كه مراجع نميخواهد ديگران از آن مطلع شوند مشاور به هيچ عنوان نبايد با ديگران در ميان گذارد. به منظور اينكه مشاوره حداكثر تأثيرگذاري را داشته باشد مراجع بايد نسبت به اين موضوع اطمينان خاطر پيدا كند كه هر آنچه به مشاور ميگويد در نهايت رازداري با آن برخورد خواهد شد. كمال مطلوب اين است كه مراجع با رازداري كامل روبرو گردد و در اين صورت آزاد است تا به راحتي همراه با مشاور به كشف تاريكترين زواياي ذهن خود و بحث در مورد جزئيات محرمانهترين افكارش بپردازد.
همدلي: مشاور بايد نخست با ايجاد رابطة حسنه و ايجاد محيطي گرم و صميمي اضطراب اولية مراجع را كاهش دهد به طوري كه مراجع بتواند دربارة خود و مشكلش در نهايت آرامش و امنيت صحبت را آغاز نمايد. براي ايجاد رابطة حسنه مشاورهاي شرايطي از جمله داشتن روابط گرم و پذيرا و همچنين همدلي بامراجع بايد رعايت گردند. همدل بودن به معني همراه بودن با مراجع است و در نتيجة اين همدلي محيط اطمينان برانگيزي به وجود ميآيد كه در آن مراجع احساس مهم بودن و در امان بودن ميكند. در چنين محيطي است كه مراجع ميتواند در مورد خصوصيترين اسرارش، درونيترين احساساتش و چيزهايي كه براي او بيشتر دردآور است و آنقدر خصوصي است كه جرأت بازگو كردن آن را نزد ديگران ندارد صحبت كند. براي اينكه مشاور بتواند رابطة گرمي با مراجع داشته باشد بايد با او دوستانه برخورد كند و به او توجه كند، به او اهميت دهد و با او واقعي و روراست باشد. از اين طريق اطمينان ميان مشاور و مراجع افزايش مييابد و مشاور نيز جهان را به همان صورتي تجربه ميكند كه مراجع احساس ميكند.
مشاور بايد به هر چيزي كه مراجع ميگويد به دقت گوش دهد و با هر حركت مراجع خود را با او تطبيق دهد. اين همان چيزي است كه آن را همدلي ميگويند.
ارتباط غيركلامي: در ارتباط مشاورهاي علاوه بر استفاده از زبان براي انتقال پيامها يك سري از پيامها به صورت غيركلامي رد و بدل ميشوند كه يك مشاور با تجربه ميتواند با مشاهدة دقيق حركات، طرز حرف زدن، نحوة لباس پوشيدن، نحوة آرايش كردن و … اطلاعات بسيار ارزندهاي را از مراجع به دست آورد. در بعضي مواقع ممكن است اين ارتباطات غيركلامي اطلاعات بيشتري را نسبت به ارتباط كلامي عايد مشاور كنند در انتقال يك پيام همراهي رفتار غيركلامي مانند حركت چشم، حالتهاي صورت و وضعيت بدن اطلاعات مفيدي را به همراه دارند.
ناخودآگاهي: مهمترين قسمت ذهن كه نقش بسيار حساسي در نظرية روانكاوي دارد ناخودآگاهي است. تا زمان فرويد روانشناسان و فلاسفه پديدههاي فكري را ارادي و نتيجة ضمير خودآگاه انسان ميپنداشتند. اما فرويد اولين كسي بود كه به صراحت از روان ناخودآگاه و چگونگي تشكيل و تجليات آن سخن راند. به نظر فرويد قسمت اعظم رفتارها به وسيلة نيروهايي هدايت ميشوند كه اصلاً از آنها آگاه نيستيم. اين نيروهاي ناخودآگاه عبارتند از غرايز، آرزوها، خواستها و غيره افكار ناخودآگاه برخلاف افكار نيمه خودآگاه فقط به شكلهاي نمادين و مبدل وارد خودآگاهي ميشوند. ناخودآگاهي از احساسات، تمايلات و حالاتي به وجود آمده است كه در كنترل اراده نيست و به قو
انين منطقي، زمان و مكان محدود نميشود. محتويات ناخودآگاهي برحسب زمان رويداد تنظيم نميشوند و با سپري شدن زمان نيز از بين نميروند. درك رابطة زماني برعهدة ضمير خودآگاه است. در ضمير ناخودآگاه چون بازرسي وجود ندارد اعمالي مثل نفي، شك كردن و تفاوت در ميزان قطعيت وجود ندارد. فعاليت ضمير خودآگاه مبتني بر اصل لذت است و از قلمرو اخلاق پافراتر ميگذارد و با واقعيتهاي خارجي ارتباطي ندارد.
به اعتقاد ارنست جونز ضمير ناخودآگاه بخش وسيعي از كل روان را تشكيل ميدهد كه هيچگاه خودآگاه نبوده است و يا اگر قبلاً ناخودآگاه بوده است حال واپس زده شده است. فعاليتهاي ضمير ناخودآگاه بسيار قويتر از فعاليتهاي ضمير خودآگاه است و قادر است كه عميقاً در افكار و عواطف و حتي شرايط جسماني فرد تأثير گذارد بدون آنكه خود شخص متوجه آن شود. به عبارت ديگر فشارهاي ناخودآگاهي مدام ميكوشند تا به صورت خودآگاه تجلي كنند.
پيشينة عملي تحقيق:
در مورد مولانا جلالالدين بلخي و ارتباط اشعار او با مضامين مشاوره يا روانشناسي متأسفانه تحقيقات بسيار اندكي صورت گرفته است. اگرچه ميتوان به طور گستردهاي نمونه هايي از مفاهيم روانشناسي و يا مشاوره را در آثار مولوي يافت ولي تجزيه و تحليل و بررسي عميق در اين مرد نياز به تحقيقات بيشتر و صرف وقت بيشتري است. محقق در يافتن پيشينة عملي در اين مورد با مشكلات زيادي روبرو بوده است و به جزء يك تحقيق كه در دانشكدة روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي بود تحقيق ديگري را يافت نكرده است كه عنوان دقيق اين تحقيق عبارت بود از «بررسي زمينههاي همسو با شناخت و شناخت درماني از مثنوي مولانا» كه پژوهشگر اين تحقيق آقاي سيدعلي كيميايي بود كه براي اخذ درجة كارشناسي ارشد اين تحقيق را انجام داده بود استاد راهنماي ايشان نيز دكتر حبيبالله قاسمزاده بودند. اين تحقيق در سال 1374 در دانشكدة روانشناسي و علوم تربيتي دانشگاه علامه طباطبايي تهران صورت گرفته بود كه چكيدهاي از آن در ادامه اين تحقيق ارائه ميشود.
چكيدهاي از اين تحقيق:
اي بــرادر تــو هـــمه انديشـهاي مابقـي تــو استخــوان و ريشهاي
گرگل است انديشهات گل گلشني ورنه خــاري و تـو هيمه گلخنــي
اخيراً گفته شده است كه روانشناسي، شناختي شده است. منظور از اصطلاح
شناختي فرايندهاي ذهني يا دروني است مانند تصور، تجسم يا بازنمايي رويدادهاي خارجي، يادسپاري و رمزگذاري كلامي تجربه و بازيابي اطلاعات. شناخت هم به كل اين فرايندها اطلاق ميشود و هم به محتواي آن مانند مفاهيم و خاطرات فرويد، آدلر ، جرج كلي ، آلبرت اليس و ديگران نيز بر اهميت شناختها در آسيب شناسي رواني تأكيد داشتهاند اين زمينه و زمينههاي روانشناختي در فرهنگ و عرفان ايراني مخصوصاً مثنوي معنوي يافت ميشود به نحوي كه ميتوان گفت كه برخي از مفاهيم عمدة مطرح شده در شناخت و شناخت درماني به نحوي در اين اثر منعكس شده است. آنچه در شناخت درماني اصل است اهميت فكر و انديشه و تأثير آن بر رفتار است كه مولانا هفت قرن پيش اين اهميت را به روشني بيان ميكند و معتقد است كه ارزش افراد به انديشه است و بيشتر از اين انسان را همه انديشه ميداند و به طبع اين انديشه، شادي و غم، سعادت و شقا وت، اندوه و ناراحتي را نيز نتيجة آن ميداند.
اي بــرادر تــو هـــمه انديشـهاي مابقـي تــو استخــوان و ريشهاي
انديشه سرآغاز هر فعل و عملي است. بينش به رفتار جهت بخشيده و هويت ميآفريند و به اعتقاد مولانا انديشة غلط عامل بروز روندهاي دروني و يا بين فردي مشكلساز است. اضطراب و افسردگي و مشكلات رواني، اندوه دروني، همه و همه برگرفته از فكر خود فرد است. اين طرز فكر در ارتباط با احساسات، احوال، رفتار و به طور كلي زندگي و حال انسان است كه مولانا در بيان صريح ميگويد.
جمــله خلقان سخــرة انديشهاند
فكر غــــم گــر راه شــادي ميزند
زان سبب خسته دل و غم پيشهاند
كـــار ســازيهاي شــادي ميكنــد
اهميت فكر نادرست و شناخت غلط يا باطل كه در اشكال مختلف و هم، گمان، پندار، خيالانديشي، ظن، تصور و قياس جلوهگري ميكند از ديدگاه مولانا به زيبايي هر چه تمامتر بيان شده است.
علم را دو پره گمان را يك پراست
مرغ يـك پــر زود افتـــد سرنگــون
ناقص آمد ظن به پرواز ابتر است
بـــاز پــرد، دوگامـــي يا فــــزون
در مثنوي مولوي انديشه و شناخت فكر و عقل و فهم
و خرد و يقين به صورت مترادف و هم معني به كار رفته است. مولانا انديشه و تدبير و علق را در خدمت انسان و غلام او ميداند. بنابراين در فرايند تفكر و انديشه آنچه به ذهن انسان ميرسد نبايد به آن بياعتنايي كرد و چه بسا كه فكر سازنده باشد و راهگشاي مسايل و مشكلات روزمره يا آنچه در آينده با آن برخورد خواهيم كرد.
فكر در سينه در آيه نوبه نو
عقل اگر غالب شود بس شد فــزون
خند، خندان پيش او تو باز رو
از مــلايك ايــن بشر در آزمــــون
چنانچه شناخت غلط باشد رفتار نادرست پيامد آن خواهد بود. اغلب افراد از افكار مزاحم و منفي در رنجاند و در برخي مواقع اين افكار مزاحم چنان رفتار و حالات رواني فرد را تحت تأثير قرار ميدهند كه براي تغيير آن بايد برنامههاي خاصي ترتيب داده شود. اهميت اين افكار مزاحم، منفي و غلط را مولانا آن قدر مهم ميداند كه ميگويد:
فكرت بدنــــاخن پــــر زهـــردان ميخراشد در تعمـــق روي جـــان
و به بيان ديگر فكر نادرست ميتواند انسان را به بزرگترين ناراحتيها و مشكلات رواني و رفتاري دچار ميسازد.
«سوي اسفل برد او را فكر او»
فصل سوم
1- مولوي و مفهوم مشاوره
2- اهميت مشاوره در مثنوي معنوي
3- ويژگيهاي مشاور از ديدگاه مولانا
4- رازداري
5- مولانا و مصاحبة مشاورهاي
عنوان
6- همدلي در مثنوي مولانا
7- مولانا و ارتباط غيركلامي
8- مولانا و ناخودآگاهي
9- پيشنهاد براي تحقيقات آينده
10- محدوديتهاي تحقيق
11- منابع
مولوي و مفهوم مشاوره:
مولانا جلالالدين در نقش طبيب روح و روان انسان علاج نامهاي به نام مثنوي جهت التيام آلام و بيماريهاي نوع بشر ارائه داده است، فضاي داستانهاي مثنوي و جايگاه شخصيتها، رنگ و بوي محيط اجتماعي و گفتگوهاي سنجيده كه از فرهنگ، سنت و طبقة اجتماعي است جلابخش نمايشنامههاي واقعي و طبيعي هستند. حكايتهاي مثنوي سرشار از ظرايف مشاورهاي و روانشناختي و تكنيكهاي روان درماني فردي و گروهي است.
شايد تا به حال بسيار اين جمله را شنيده باشيد كه مشاوره علمي است كه حدود صد سال از عمر آن بيشتر نميگذرد و اما بايد دانست كه عمل مشورت و مشاوره كردن قدمتي بس طولاني دارد بطوري كه در اديان و متون گذشته به شكلهاي گوناگون ميتوان نمود آن را مشاهده كرد. در اين فصل سعي ميكنيم كه اصطلاحات و مفاهيم رايج در مشاوره را با عقايد يكي از بزرگترين عرفاي ايراني يعني مولانا جلالالدين بلخي مورد مقايسه قرار دهيم.
اهميت مشاوره در مثنوي معنوي مولانا:
مولانا در مثنوي معنوي خود بارها به اهميت مشاوره و مشورت كردن اشاره كرده است و حتي كساني چون پيامبر را از مشورت كردن بينياز نميداند.
امــر شــاورهـــم پيامبر را رسيد گرچه رايــش را بنــد رايي مزيــد
دفتر سوم
با توجه به اينكه راي و نظر پيامبر برترين نظرهاست باز هم در امور مختلف بينياز از مشورت كردن نيست.
مولانا در مورد اهميت مشاوره در جايي ديگر اشاره ميكند:
مشورت ادراك و هوشياري ميدهد
عقلها، مرعقل را ياري دهد
(دفتر دوم)
مولانا در جايي ديگر با توجه به آية 30 سورة بقره به مشورت كردن خداوند با فرشتگان براي خلق و ايجاد بشر اشاره ميكند.
مشورت ميرفت در ايجاد خلق
جانشان در بحر قدرت تا بخلق
(دفتر دوم)
مشورت و نظرخواهي يك فرم بهرهگيري از عقلها و افكار ديگران است و هر انساني به آن نيازمند است بهرهگيري از آراء و نظرات ديگران و استفاده از تجربيات آنها باعث ميشود كه ما در تصميمگيريهايمان كمتر اشتباه كنيم و كمتر دچار پشيماني شويم.
مشورت در كارها واجب شود
تا پشيماني در آخر كم بود
(دفتر دوم)
مولانا در جايي ديگر به داستان حضرت آدم اشاره ميكند و به اينكه اگر حضرت آدم در كارش با ديگران مشورت ميكرد دچار پشيماني و ندامت نميشد.
يك قدم زد آدم اندر ذوق نفس
گر در آن آدم بكردي مشورت
زآنكه با عقلي چو عقلي جفت شد
نفس با نفس دگر چون يار شد
چون زتنهايي تو نوميد ميشوي
روبجو يار خدايي را تو زود
عقل با عقل ديگر دو تا شود
نفس با نفس دگر خندان شود
شد فراق صدر جنت طوق نفس
در پشيماني نگفتي معذرت
مانع بد فعلي و بد گفت شد
عقل جزوي عاطل و بيكار شد
زير ساية يار خورشيد ميشوي
چون چنان كردي خدا يار تو بود
نور افزون گشت ره پيدا شود
ظلمت افزون گشت ره پنهان شود
(دفتر اول)
در ادبيات فوق به صورتي زيبا چند فايده براي مشورت ذكر مينمايد: نخست آنكه اگر در هر كاري مشورت شود سبب پشيماني و عذرخواهي نميشود دوم مشورت با افراد صالح و دانا انسان را از تيرگي ميرهاند و باعث ميشود كه فرد راه درست را بشناسد.