بخشی از مقاله
چکیده
توکّل مقام ششم از مقامات و درجات دین است که سالک الی االله در سفر معنوی خود باید آن را کسب کند. امّا در اصطلاح عرفانی منزل و مقامی است که سالک طریقِ حق، برای رسیدن به یقین و باریافتن به پیشگاه حضرت محبوب میباید آن را بپیمایدتوکّل. با دو مقام پیشین - صبر - و پسین - رضا - ارتباط تنگاتنگی دارد، مقابل جهد و تلاش قرار میگیرد و از فروع جبر و اختیار میباشد. مولانا جهد و کوشش و تلاش بشر را در امور اعمّ از جسمانی و روحانی لازم میشمارد؛ به این شرط که باتوکّل«» توأم باشد؛ و هیچ یک از دو طرف را به تنهایی کافی نمیداند.
-1مقدمه
توکّل» مقام ششم از مقامات و درجات دین است، که سالک الی االله در سفر معنوی خود باید آن را کسب کند.توکّل در لغت به معنای اظهار عجز در کاری و اعتماد کردن به دیگری است و در اصطلاح و اختصاصاً وقتیدیگری خدا باشد، اطمینان به خدا و یأس از مردم و تسلیم خدا بودن و تنها به او اعتماد کردن است« - نراقی، - 667 :1390در.» اصطلاح نیز توکّل، تفویض امور به کسی است که مورد اعتماد کامل است همراه با اقرار به مالکیت و وکالت او. به گفتهیصاحب جامع العلوم، توکّل در اصطلاح انحصار بدن در بندگی است و سپردن قلب به پروردگارخرّمشاهی،. - 817:1377 - «
»از دیدگاه صوفیان و عرفا دربارهی توکّل چنان با اهمیت است که ارزش آن در سیر و سلوک عرفانی قابل توجّه شده است. آنها اعتقاد دارند که توکّل به عنوان صفتی ضروری برای اهل سلوک است که در درون روح و روان سالک پدید آمده و در رفتار و زندگی او تجلّی مییابد« - رجایی بخارایی،:1370 توکّل» در لغت به معنایاظهار عجز در کاری و اعتماد کردن به دیگری است و در اصطلاح و اختصاصاً وقتی دیگری خدا باشد اطمینان به خدا و یأس از مردم و تسلیم خدا بودن و تنها به او اعتماد کردن است. توکّل در لغت از ریشهی»وکل« و در اصل از مادهی»وکالت« به معنای انتخاب وکیل است و عبارت است از اعتماد و اطمینان قلبی بنده در همهی کارهای خود به خدا و حواله کردن همهی کارهای خود به او و تکیه بر حول و قوّهی الهی نمودن - «نراقی،. - 667 :1390
-2-2جایگاه توکّل از منظر آیات قرآن کریم
با توجّه به آیات قرآن و با توجّه به تعاریف مفسّران از توکّل، میتوانگفت: توکّل به معنای تفویض امور به کسی است که مورد اعتماد کامل است همراه با اقرار به مالکیت و وکالت او که همان خداوند است. از منظر قرآن، وظیفه هر مسلمان بویژه مؤمن، انجام تکالیف الهی به همراه توکّل و واگذاری امور به خداوند است و انس و خو گرفتن به این صفت، به مفهوم نفی تدبیر و تلاش و کسب دانش، پیشبینی و برنامهریزی امور حیات بشری نمیباشد. شرط ایمان، توکّل بر خداست و جز بر خدا نباید توکّل نمود و وکالت خدا برای ایشان کفایت میکند.و میتوان باتوجّه به تکرار چشمگیر این مفهوم در آیات قرآن و کاربرد و اهمیت اینموضوع در اخلاق اسلامی، توکّل را یکی از مفاهیم کلیدی قرآن و فضیلتهای اساسی اسلام دانست.
-3-2جایگاه توکّل در روایات
بیتردید یکی از مفاهیم کلیدی در اخلاق اسلامی توکّل و واگذاری امور به خداوند است. این موضوع از مطالعهی روایات پیامبرص و معصومان به خوبی برمیآید. در حدیث قدسی آمده است: خدای تعالی گفت: هیچ بنده نیست که چون بلایی به وی رسد به من پناه آورد نه به خلق و من بهتر از آنچه خواهد بدو ندهم و پیش از آنکه بخواهد اجابتش نکنم. - صدرینیا،. - 580 :1388 همچنین رسول گرامی اسلامص دربارهی توکّل میفرماید:
الف- »اگر شما آنطور که شایسته است برخدا توکّل کنید روزی شما را میرساند، همانطور که به مرغان روزی میدهد که صبح گرسنه از آشیانه خارج میشوند و اوّل شب سیر برمیگردند - «نراقی،. - 669 :1390
ب- باز فرموده است:»خدای تعالی بر خویش حکم نموده است هرکسی راکه به او ایمان دارد هدایت کند و هرکسی را که به او توکّل کندکفایت نماید - «صدرینیا، - 215 :1388 ججبرئیل-» را گفتم: توکّل چیست؟ گفتا: نومیدی از خلق و توکّل به این معنا که برای خویش یاری- دهندهای جز خدای تعالی ندانی و برکارخویش گواهی جز او - «افشار،. - 215 :1374 در نهج البلاغه نیز آمده است که: هر» آن کس که بر او توکّل کند کفایتش کند و هر کس از خدا درخواست کند بدو عطا کند - «دشتی،. - 153 :1384 امام صادقحدع و تعریف توکّل را چنین بیان میکند: هر» چیزی تعریف و بیانی دارد. گفتند: تعریف توکّل چیست؟ فرمود: یقین. گفتند: یقین چیست؟ فرمود: اینکه با وجود خدا از هیچ نهراسی - «کلینی،. - 733 :1365
-4-2توکّل از دیدگاه صوفیان دربارهیتوکّل و واگذاری امور زندگانی مادّی و معنوی انسان به خداوند نظرات و دیدگاههای متعدّد و متنوّعی از سوی عارفان و صوفیان بیان شده است. پیش از بیان ارزش جایگاه و حقیقت توکّل از دیدگاه عرفان پژوهان و عارفان، نگاهی به بررسی عناصر و مفاهی مرتبط با توکّل میافکنیم.
-1-4-2 دیدگاه صوفیان دربارهی عناصر توکّل
با نگاهی به منابع عرفانی و ادبی میتوان مفاهیم زیر را به عنوان مهمترین عناصر دخیل در مفهوم توکّل یافت: تسلیم و سرسپردگی به درگاه الهی، تفویض امور زندگانی به خداوند، ترک تدبیر، ترکتعلّق به غیر، رضا به دادهی الهی، با خدا زندگی کردن، اعتصام به خدا، انقطاع عبد از مخلوق، ترک شوق به معدوم، اعتماد به ما عنداالله و یاس از آنچه دست مردم است، پاک کردن دل از شکها، از طاعت اغیار بیرون آمدن و به طاعت خدای پیوستن.
-2-4-2دیدگاه عرفا پیرامون ارزش و اهمیت توکّل در سیر و سلوک عرفانی اغلب صوفیّه و عارفان در بیانات و نوشتههای خود بر توکّل به عنوان صفتی ضروری برای اهل سلوک تأکید ورزیدهاند که در درون روح و روان سالک پدید آمده و در رفتار و زندگانی او تجلّی می-یابدتوکّل.»نزد صوفیه اعتبار تام و تمام داشته، از مقامات مقرّبان است که به درجات عالیهی آن، تنها منتهیان توانند رسید. توکّل نتیجهی ایمان به کمال لطف حق و ایمان به حقیقت توحید است و بدین جهت درک و عمل به آن مشکل است - «رجایی بخارایی،. - 137 :1370