بخشی از مقاله

چکیده:

مثنوی معنوی یکی از مهمترین آثار منظوم زبان و ادبیات فارسی است که به طور کامل توسط شرق شناس مشهور انگلیسی، رینولد آلن نیکلسون به زبان انگلیسی ترجمه شده، و از زمان نشرش تا به امروز، همواره مورد استناد و ارجاع پژوهشگران قرار داشته است.

در این پژوهش سعی بر آن است تا با تکیه بر اصول شش گانة پیشنهادی بیکر - 2011 - در مورد استراتژی های ترجمه اصطالحات؛ شیوه ها و شگردهای نیکلسون در برگرداندن ویژه ترین بخش زبانی این پیکره عظیم، یعنی اصطالحات، تعبیرات و کنایات بررسی شود و میزان توفیق مترجم در انتقال مفاهیم موجود در اصطالحات مذکور به زبان مقصد مورد سنجش قرار گیرد.

به منظور نیل به این هدف، حدود یک هزار مورد از اصطالحات و تعبیرات خاص مثنوی معنوی جمع آوری شده و پس از تطبیق آن ها با معادل هایشان در ترجمه انگلیسی، گرایش مترجم در شیوة ترجمه اصطالحات مثنوی ارائه گردیده است.

نتایج این پژوهش نشان می دهد که در ترجمه مذکور به عنوان یکی از دقیق ترین ترجمه های موجود از مثنوی، رویکرد غالب مترجم شیوه ترجمه کلمه به کلمه یا همان تحت اللفظی بوده است که به نظر می رسد به دلیل تالش مترجم در انجام ترجمه ای بی کم و کاست وهمچنین آشنا نمودن خواننده با نوع نگاه شاعر باشد.

.1مقدمه:

متون ادب فارسی، به طور مشخص از قرن نوزده میالدی به این سو، همواره برای مترجمان انگلیسی زبان جذاب بوده اند، به طوری که در قرن نوزدهم آثار شاخص و فاخری مانند مثنوی موالنا توسط نیکلسون4، شاهنامه فردوسی توسط وارنر و وارنر5، گلستان سعدی توسط گالدوین6 و دیوان حافظ توسط هنری ویلبرفورس کالرک7 ترجمه شده اند. اما با کمال تاسف باید اظهار داشت که نه تنها از آثار بزرگ و حجیمی مانند مثنوی معنوی و شاهنامه بیش از یک ترجمه کامل وجود ندارد، بلکه هنوز بسیاری از متون فاخر ادب کهن فارسی مانند کلیات شیخ عطار، پنج گنج نظامی گنجوی، دیوان انوری، آثار سنایی و امثال آنها به طور کامل به زبان انگلیسی ترجمه نشده اند.

به نظر می رسد که برای رسیدن به ترجمه هایی مطلوب از این آثار مهم ادب فارسی به ویژه ادبیات عرفانی، نیازمند تسلط و آگاهی به اصطالحات تخصصی این متون در زبان انگلیسی هستیم، و لذا در نخستین مقطع از یک حرکت ملی برای ترجمه این آثار، الزم و شایسته است که آثار فاخر ترجمه شده موجود، از منظر زبانشناختی به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند تا در پرتو دستاوردهای این مطالعات، مسیر مطالعات بعدی و ان شاء اهلل ترجمه سایر متون فاخر ادب فارسی هموار گردد.

این پژوهش قصد دارد تا با رویکردی معناشناختی، معادل های انگلیسی اصطالحات و کنایات موجود در متن تمام شش دفتر مثنوی معنوی  موالنا را در ترجمه نیکلسون و در چارچوب نظری بیکر - 2011 - در ترجمه اصطالحات، بررسی کرده تا رویکرد مترجم را در ترجمه ویژه ترین جنبه زبانی این اثر، یعنی اصطالحات، تعبیرات و کنایات از فارسی به انگلیسی نشان دهد. تالش بر آن است تا نشان داده شود که رویکرد غالب مترجم در ترجمه چنین مواردی چه بوده، مترجم چه تمایزی هنگام ترجمه اصطالحات فرهنگ محور و عرفانی- اسالمی با سایر اصطالحات قائل شده است، و در مورد ترجمه دُژ« واژه ها» یا واژه های کم کاربرد، شیوه و راهکار مترجم چه بوده است، و در صورت عدم توفیق یا توفیق کم مترجم در ترجمه اصطالحات و کنایات، چه استداللی را بر این عدم توفیق می توان ارائه کرد.

.2پیشینه پژوهش:

در سال های اخیر، پژوهشگران بسیاری از جمله افراد عالقه مند به زبان شناسی و مطالعات ترجمه، بررسی های گوناگونی را از زوایای مختلف بر روی ترجمه های موجود از آثار موالنا به انجام رسانیده اند که در این جا به چند نمونه از آن ها اشاره می گردد:

وحید دستجردی و شکاری - 1385 - ، به تجزیه و تحلیل ویژگی های بین زبانی در گونة نظم فارسی و ترجمه انگلیسی سه مورد از اشعار مثنوی موالنا یعنی: «آواز نی»، «شاه و خدمتکار» و «موسی و شبان» پرداخته و آنها را با سه ترجمه انگلیسی مختلف مورد مقایسه قرار داده اند. به این منظور، پژوهشگران از شیوه ای بهره گرفته اند که طی آن پنج فرضیه مربوط به ویژگی های ترجمه - یعنی ساده سازی، عادی سازی، شفاف سازی، اسم سازی و ساخت تعدی - را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفته اند که تفاوت های فرا زبانی و کارکرد اندیشگانی قابل مالحظه ای بین اشعار و ترجمه انگلیسی آنها وجود دارد.

مدرس حکیمی - 1389 - ، به بررسی مقوله ترجمه ناپذیری واژگان عرفانی در مثنوی پرداخته و با بررسی ترجمه مترجمانی مانند نیکلسون، ردهاوس8 و مجاهدی، معتقد است: انعکاس موارد فرهنگی در ترجمه، اگر غیر ممکن نباشد، مشکل است و نتیجه گرفته است که ترجمه تحت اللفظی باالترین، و معادل فرهنگی پایین ترین بسامد را در این ترجمه ها داشته است. به عبارت دیگر، تالش مترجمان در انتقال اثر و فحوی، به جای تالش برای انتقال مفهوم واقعی کلمات عرفانی، در سطح انتقال طابق« النعل بالنعل » صورت کالم بوده است.

عبادی - 1390 - نیز بر روی موضوع «تصریح9 در ترجمه های انگلیسی مثنوی معنوی» تحقیق کرده است. وی از منظری سبک شناختی و در چارچوب نظری کالدی - 1998 - 10، «تصریح» را در ترجمه اشعار فارسی به انگلیسی مثنوی معنوی مطالعه کرده و سپس به بررسی تاثیر آن بر این پدیده و همچنین تاثیر گذشت زمان بر میزان و کیفیت به کارگیری این استراتژی پرداخته است. برای انجام این کار، او چهار ترجمه متفاوت را مقایسه کرده و نتیجه گرفته است که ترجمه شعر منظوم به نثر - که به آن ترجمه سپید11 هم گفته می شود - ، از ترجمه های قافیه دار صریح تر است. به عبارت دیگر هرچه زبان شعری به زبان نثر نزدیک تر باشد، به خاطر حضور بیشتر عناصر دستوری و زبانی، استفاده از استراتژی های تصریحی نیز بیشتر می شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید