بخشی از مقاله

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,تامين اجتماعي,رفاه اجتماعي و توسعه

چكيده: براي درك اهميت موضوع سرمايه اجتماعي در حوزه رفاه اجتماعي مي توان به اهيمت نقش وجايگاه رفاه اجتماعي در برنامه هاي توسعه كشور رجوع كرد.كارشناسان و صاحب نظران اقتصادي و امور اجتماعي اين مسئله را مطرح مي كنند كه برنامه هاي توسعه كشور(مانند برنامه هاي عمراني پنج ساله)ديگر نمي توانند صرفاً به بعد مادي يا رشد كلان اقتصادي توجه داشته

باشند.زيرا اين روند،در چند دهه گذشته مشكلات اجتماعي و فرهنگي را ناديدهگرفته است و در نتيجه در ميانه مدت و دراز مدت جز زيان و در نهايت ايجاد موانع برايپيشرفت همه جانبه و توسعه پايدار در كشور را نخواهد داشت.بنابراين اهيمت موضوع كليبحث سرمايه اجتماعي در وهله اول در روش كردن ابعاد اجتماعي در شكل گيري سياستهاي رفاهي كشور است(براي مثال برنامه هاي تامين اجتماعي)و در نهايت مي توان از اين طريق،جايگاه ساختار و اشكال اجتماعي و فرهنگي در

توسعه جامعه ايران را تبيين نمود. سرمايه اجتماعي مفوهم نسبتاً جديدي در علوم اجتماعي است و بطور خلاصه به معناي هنجارها و شبكه هايي است كه امكان مشاركت مردم در اقدامات جمعي به منظور كسب سود متقابل را فراهم مي كند و با شيوه هايي همچون سنجش سطح اعتماد اجتماعي و سطوح عضويت در انجمنهاي مدني رسمي يا غير رسمي قابل اندازه گيري است.سرمايه اجتماعي مفهومي تركيبياست كه موجودي يا ميزان اين هنجارهاي و شبكه ها را در يك جامعه و در يك مقطع زمانيخاص تشريح مي كند.رابطه متقابل،رفتار غير خودخواهانه و اعتماد،نمونه هايي از اين هنجارها است.همچنين شبكه ها مي توانند رسمي يا غير رسمي

باشند.از اين منظر،سرمايه اجتماعي يكي از عناصر مهم قدرت"جامعه مدني"يا ظرفيت جامعه براي مديريت خويش از طريق فعاليتهاي گروهي غير رسمي،داوطلبانه يا غير دولتي (و غير انتفاعي)است. سه نكته بسيار مهم را براي درك پيوندها و روابط ميان سرمايه اجتماعي و نظام تاميناجتماعي مطرح است.نخست اينكه سياستها و برنامه تامين اجتماعي بايد به افزايش انگيزهمشاركت مردم در هر سه زمينه نظام تامين اجتماعي،يعني بيمه،حمايت اجتماعي و امداد اجتماعي كمك كند.دوم اينكه انجمنهاي مدني غير دولتي از قبيل كارمندان،اتحاديه ها و انجمنهاي

خيريه مي توانند نقش مهمي در مقابله با چالشهايي كه در آينده در برابر نظامتامين اجتماعي در ايران"كالاي همگاني"محسوب مي شود.اين به نزله پذيرش اين فرض استكه مشكل بالقوه"سواري مجاني" افراد ،عاملي است كه كل نظام را تضعيف مي كند. اين گزارش بررسي مقدماتي وضعيت سرمايه اجتماعي در ايران است و از طريق تحليل چند مورد تجربي و تاريخي صورت گرفته

است.نخستين مورد داده هاي موجود در باب ميزان سرمايهاجتماعي در كشور را بررسي مي كند.مورد دوم به بررسي نقش انقلاب اسلامي سال 1357 دركشور دهي به گفتار عمومي در باب مسئوليتهاي دولت در زمينه رفاه مردم كشور و تكاملاين گفتار در دو دهه بعد مي پردازد و توجه ويژه اي به تاثير گرايشات سياسي دارد.پرسشي كه در اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا از سالهاي نخست انقلاب اسلامي شاده نزولسطح سرمايه اجتماعي بوده ايم ياخير؟ سومين مورد پژوهي به نقش بنيادهاي شبه دولتي مي پردازد كه در زمينه تامين اجتماعيفعاليت دارند،و تاثير اين نهادها بر سرمايه اجتماعي را بررسي مي كند.مورد پژوهي ديگر به بررسي سه مورد اختصاص

دارد:قرض الحسنه،وقف و انجمنهاي خيريه مدرسه سازان.در اينجا وقف به عنوان يكي از تشكلهاي سنتي حمايت اجتماعي در نظر گرفته شده است.پرسشي كهدر اينجا مطرح مي شود اين است كه آيا تشكلها و نهادهاي سنتي مي توانند نيازهاي حمايتي را برآورده سازند؟ آيا اين شكلهاي

سرمايه اجتماعي با اهداف (و فرضيات)نظام رفاه و تامين اجتماعي "مدرن"همخواني دارند؟آخرين مورد پژوهي به دنبال تحليل تاريخي مقدماتي تكامل خيريه هاي "مدرن"در ايران است كه از دوران مشروطه تا انقلاب سال 1357 در بعضي زمينه هاي تاميناجتماعي در ايران فعاليت داشته اند.اين مورد به دنبال تحليل تاثير دخالت فزاينده دولت مركزي در كاركردهاي رفاهي و موسسات خيريه مدرن داوطلبانه و مستقل است.شواهد موجود حاكي از اين است كه كنترل فزاينده دولت مركزي بر رفاه و تامين اجتماعي و اقتدارگرايي روز افزون تاثير مطلوبي بر ظرفيتهاي بخش داوطلبانه گذارده است.


عنوان فارسي: سرمايه اجتماعي و اهداف رفاه اجتماعي:بررسي و نقد نظريه ها

مولف (مولفين): علي اصغر سعيدي ,

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,محروميت اجتماعي,سياستهاي رفاهي,يكپارچگي اجتماعي

چكيده: سرمايه اجتماعي ،به معناي شبكه هاي اجتماعي،حمايتهاي متقابل برخواسته از آن،و ارزشاين حمايتها براي دستيابي به اهداف متقابل ،از جمله مفاهيم موثري است كه براي فهم دنياي مدرن مورد بحث قرار گرفته و در دو دهه گذشته جاي خاصي از علوم اجتماعي باز كرده است.مفهوم سرمايه اجتماعي در رشته هاي مختلف علوم اجتماعي و از زواياي مختلف

موردبررسي قرار گرفته است:در توسعه محيط اقتصادي نهاگرا،در حوزه سياست و طيف بندي سياسي،در تعاملات اجتماعي آنگاه كه مساله اهميت روابط اجتماعي با اهداف سياستهاي رفاهيمورد توجه قرار گرفته است.هدف اين مقاله بررسي و نقد ديدگاههاي اصلي است كه مفهوم سرمايه اجتماعي را از ديدگاه رفاهي مورد بررسي قرار داده اند.بر اين اساس رابطه سرمايه اجتماعي با يكپارچگي اجتماعي به مثابه يكي از اهداف سياستهاي رفاهي مورد بررسي است،يعني توجه به شان و منزلت نيازمندان به كمكهاي رفاهي و نيز همبستگي اجتماعي

پايهتوسعه سياستهاي رفاهي در هر جامعه است.تحليل مفهوم سرمايه اجتماعي در رابطه با همبستگي اجتماعي بر پايه سياستهاي رفاهي در اين چهارچوب تحليل مي شود. اين مقاله براي رسيدن به چنين منظوري آراي ساير نظريه پردازاني را كه مفهوم سرمايهاجتماعي را آشكارا در چهارچوبهاي تحليلي شان مورد استفاده قرار داده اند نيز اجمالاً بررسي مي كند.نظريه پير

بورديو،جيمز كلمن و رابرت پات نام،كه از جمله اولين نظريه پردازاني هستند كه هر يك از ديدگاههاي مختلف به بررسي مفهوم سرمايه اجتماعي پرداخته اند.نقطه مشترك اين نظريه پردازان در اين است كه تحليل آنها از سرمايه اجتماعي از چهارچوب نظري وسيع تري برخواسته است.به طور مثال تحليل پير بورديو از سرمايه اجتماعي در چهارچوب نظريه سرمايه فرهنگي قرار دارد در حالي كه كلمن و پات نام سرمايه اجتماعي را در رابطه اقتصاد نهادگرا مورد بررسي قرار مي دهند. اما آنچه ما را به تحليل مفهوم سرمايه اجتماعي با گرايش به اهداف رفاهي نزديك مي سازد تحليل

مفهوم سرمايه اجتماعي به مثابه اعتماد(trust) وشبكه (network) همبستگي اجتماعي است.در اين قسمت آراي نظريه پردازاني مانند فوكوياما،آلن فوكس،رونالد بارت واليزابت و كاستلز مورد بررسي قرار مي گيرد. آنچه در طرح اين نظريات مطرح است بررسي اين سوال است كه آيا تحليل مفهوم سرمايه اجتماعي در اين نظريه ها به اندازه كافي به اموري مانند تضاد،رفاه و محروميت هاي اجتماعي مرتبط مي شوند.


عنوان فارسي: سنجش سرمايه اجتماعي

مولف (مولفين): غلامرضا غفاري دكترا جامعه شناسي ,

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,روش شناسي اثباتي,روش شناسي غير اثباتي,شاخص هاي سنجش سرمايه اجتماعي

چكيده: سرمايه اجتماعي يكي از مفاهيم كليدي علوم اجتماعي است كه در دوره جديد بخش قابل توجهي از ادبيات علوم اجتماعي را از حيث نظري و تجربي به خود اختصاص داده است.اين مفهوم به دليل ماهيت و محتوايي كه دارد تقريباً با تمامي موضوعات و مسائل مطرح در حوزهانساني و اجتماعي ارتباط پيدا مي كند. اين ارتباط و پيوند هر چند كه در نوع خود بيانگر اهميت كاركردي

سرمايه اجتماعي ميباشد ليكن موجب پيچيدگي ،گستردگي و تنوع موضوع نيز شده است كه برآيند آنرا مي تواندر چند وجهي بودن،اختيار نمودن سطوح و واحدهاي تحليلي متعدد،پيچيدگي مفهومي و ديگرموارد جستجو نمود. سنجش سرمايه اجتماعي و طرح شاخص هاي آن بحث محوري اين مقاله را تشكيل مي دهد.چنينكاري در درجه نخست مستلزم بررسي ابعاد مفهومي و نظري سرمايه اجتماعي به رغم تنوع قابل ملاحظه آن مي باشد تا پايه مبنايي براي طرح ابعد عملياتي آن باشد.در نتيجه بررسيسرمايه اجتماعي در سطوح تحليلي خرد،مياني و كلان كه هر كدام مباحث

ي موضوع نيز پژوهش هاي تجربي انجام شده از منظر روش شناسي اثباتي و غير اثباتي در قالب هاي كمي،كيفي و تطبيقي شاخصهاي جزيي و كلي به كار گرفته شده استخراج كه پس از مقايسه و بررسي آنها شاخصهاي مشترك تعيين شده اند.سنجش و تعيين شاخصهاي مربوط به سرمايه اجتماعي مانند ديگر مفاهيم اجتماعي متاثر از تعريف مفهومي اختيار شده براي سرمايه اجتماعي،بينش نظري محقق،سطح تحليل ،واحد مشاهده ،داده هاي موجود و يا قابل جمع آوري ،ساختار و شرايط تاريخي و حوزه مورد مطالعه مي باشد.بديهي است كه با اين تاثيرپذيري سرمايه اجتماعي صورت و محتواي واحدي نمي تواند داشته باشد.شيوه ها و شاخص هاي سنجش به كار گرفته شده و لحاظ نمودن عوامل تاثير گذار توانسته غناي لازم را براي كارهاي نظريو تجربي حوزه علوم اجتماعي و انساني فراهم نمايد.


عنوان فارسي: نقش سرمايه اجتماعي در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعات محلي

مولف (مولفين): مريم شريفيان ثاني استاديار دكتري تخصصي پژوهش علوم اجتماعي , نوين تولايي ,

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,رفاه اجتماعي,اعتماد اجتماعي,برنامه ريزي,اجتماع محلي

چكيده: در دهه اخير برنامه ريزان رفاه اجتماعي محلي ،مفهوم سرمايه اجتماعي را در فرايند برنامه ريزي خود وارد كرده اند.سرمايه اجتماعي مجموعه اي از شبكه ها،هنجارها،ارزش هاو دركي است كه همكاري درون گروه ها و بين گروه ها را در جهت كسب منافع متقابل،تسهيلمي كند.معرف هاي سرمايه اجتماعي شامل مشاركت در اجتماع محلي،كنشگرايي در يك موقعيتاجتماعي،ظرفيت پذيرش تفاوت ها ،بها دادن به زندگي ،پيوندهاي كاري است كه كميت و كيفيت هر يك از آنها مشخص كننده روابطي است كه امكان دارد رفاه مادي و اجتماعي را افزايش يا كاهش دهد.

پرسش اصلي اين مطالعه آن است كه سرمايه اجتماعي چگونه مي تواند در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعات محلي موثر باشد؟ برخي از پيش فرض هايي كه سرمايه اجتماعي را بعنوان يكي از عوامل مهم در برنامه ريزي براي بالا بردن رفاه اجتماعي تلقي مي كند،عبارت اند از: -اجتماع خود يكي از منابع تامين كننده خدمات رفاه اجتماعي است. -نيروهاي محلي منبعي جديد براي مديريت رفاه اجتماعي هستند. -رفاه هر فرد در گرو حس مسئوليت اجتماعي ساير افراد در اجتماعي محلي است. - رفتار مردم را مي توان به منظور بالا بردن رفاه اجتماعات محلي جهت داد. -مردم مي توانند با همكاري هم تصميماتي بگيرند كه شرايط مادي و اجتماعي محيط زندگيآن ها را به نحو مطلوبي تغيير دهد. اين نوع نگرش براي حضور نيروهاي اجتماعي فرصت ايجاد مي كند،حس مسئوليت و پاسخگوييآنها را بالا مي برد و مشاركت داوطلبانه را تعميم مي دهد. سرمايه اج

تماعي به دليل مزاياي زير در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعي مناسب تشخيصداده شده است: - شبكه هاي اجتماعي را با هنجارهاي مشترك اعتماد و رابطه متقابل در هم مي آميزد ومحيطي نيرومند براي ايجاد رفاه اجتماعي ايجاد مي كند. - به تدريج با تقويت اين هنجارها باعث ايجاد رابطه متقابل تعميم يافته مي شود و آنرا به صورت الگويي فرهنگي ظاهر مي كند. - مردم با علم به اين كه گسترش اين الگوي فرهنگي،ديگر اعضاي جامعه را در آينده براي ارتقاي رفاه اجتماعي به تلاش وا مي دارد،فعاليت هاي بيشتري انجام خواهند داد. - موضوع بالا بردن رفاه اجتماعي يك موضوع موقتي تلقي نمي شود،بلكه به صورت بخشي ازمسئوليت هاي ساكنان محلي ظاهر مي شود

. - از دوگانگي قدرت مسئولان و مردم در اجراي سياست هاي دولتي رفاه اجتماعي در اجتماعات محلي جلوگيري مي كند. - تا اندازه اي از وابستگي مردم به كمك اي دولتي مي كاهد و چون مردم به كمك هاي محلي متكي مي شوند،سطح انتظارات آن ها به دليل درك محدوديت ها در حد معقولي باقي مي ماند. سياست هاي رفاه به طور معمول سعي در بر آوردن نيازهاي مردم داشته اند،در نتيجه بهجاي ايجاد تعهد،توقعات آنها را بالا برده و افزايش بي بند و باري شده اند. اما آنها كه سياست هاي خود را بر سرمايه اجتماعي استوار مي كنند،به تقويت ارزش ها،اعتقادات،طرز تلقي ها،رفتارها و هنجارهاي اجتماعي به عنوان سرمايه شناختي و گسترش تشكيل و عملكرد سازمان هاي رسمي و غير رسمي محلي به عنوان سرمايه ساختاري در جهت توسعه رفاه اجتماعي روي مي آورند. لازم است در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعي،به سرمايه اجتماعي،هم به صورت يك ضرورتو هم به صورت يك هدف توجه شود.بايد اذعان داشت تا زماني كه سرمايه اجتماعي تنها

بعنوان يك ضرورت مطرح است يعني تا انجا به مردم مجال مشاركت داده شود كه مقامات رسميازعهده تامين رفاه اجتماعي ناتوان باشند،مشاركت ابعادي وسيع تر نمي يابد.اين امر درصورتي امكان دارد كه مشاركت يك اصل و هدف باشد و مقامات رسمي حقيقتاً مردم را شايسته به دست گرفتن امور بدانند و آنها را براي رسيدن به اين هدف مقتدر سازند. اهميت به سرمايه اجتماعي در برنامه ريزي براي رفاه اجتماعي،اهميت به يك سياست مردمباوري است كه خود يك تحول در جهت توسعه رفاه اجتماعات محلي به شمار مي رود و قادراست از نظر اجتماعي با ايجاد همبستگي اجتماعي،از نظر فرهنگي با ايجاد تعهد اخلاقي،از نظر اقتصادي با كاهش هزينه ها و از نظر سياسي با ترويج شكلي جديد از سياستگذاري با مشاركت مردم در جهت ارتقاي رفاه اجتماعي موثر باشد.


عنوان فارسي: رابطه سرمايه اجتماعي و توسعه اقتصادي از منظر نهادگرايي

مولف (مولفين): حامد قدوسي كارشناسي ارشد مديريت (MBA) ,

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,سرمايه مادي,سرمايه انساني,سرمايه دانشي,اقتصاد نهادگرا

چكيده: سرمايه به هر نوع دارايي كه قابليت توليد ايجاد مي كند اطلاق مي گردد.بر اساس رابطه( Y=F(K,L,A توليد (Y) تابعي از سه عامل سرمايه (K)،نيروي انساني (L) و تكنولوژي (A) است و سرمايه يكي از سه ركن اصلي تابع توليد به شمار مي أيد. در ادبيات توسعه اقتصادي،چهار ديدگاه اصلي مربوط به انباشت سرمايه وجود دارد كه براساس تقدم تاريخي شامل سرمايه مادي،سرمايه

انساني،سرمايه دانش و سرمايه اجتماعي ميشود. در اين سير تكاملي اين چهار نوع سرمايه به عنوان مكمل يكديگر مطرح شده اند و مشخصاست كه فقدان هر يك از أنها مي تواند در سرعت توسعه كشورها خلل ايجاد نمايد.تعريف سه نوع سرمايه قبلي نسبتاً روشن است.لذا براي ارائه تعريفي براي سرمايه اجتماعي بايدمشخصه هايي را در أن وارد نمود كه از ساير انواع سرمايه متمايز شود.سرمايه اجتماعيازنوع ((اجتماعي))است و در باره رابطه افراد در اجتماع به كار مي

رود.از يك ديد ديگر سرمايه اجتماعي اقتصادي نيست چرا كه بر اساس ملاحظات سود كنش گران شكل نمي گيردبه زبان اقتصادي دقيق تر فوايد سرمايه اجتماعي براي كنش گران دروني نيست و لذا أنهارا برونداد (Externality) تلقي مي كنيم. همانند ساير مفاهيم علوم انساني سرمايه اجتماعي يك مفهوم انتزاعي (Abstract) و كلان (Aggregate) است.همانگونه كه مفهوم سرمايه فيزيكي نيز يك مفهوم كلان استو في المثل با اينكه يك جاده چهار بانده و يك سد توليد برق ممكن است مقدار يكساني به ميزان سرمايه گذاري ملي اضافه كنند ولي كاربري جاده با خروجي سد توليد برق كاملاً متفاوت است.به همين منوال وقتي از سرمايه اجتماعي سخن گفته مي شود

منظور مجموعه اي از مفاهيم غير همگن است كه هر كدام كاركرد خاص خود را در نظام اجتماعي دارد و صرفاً براي بدست دادن يك سنجه كمي آنها را با هم جمع مي كنيم. بحث رابطه سرمايه اجتماعي رشد اقتصادي در دهه 90 به صورت گسترده تري مطرح شده و بهنظر مي رسد گسترش ديدگاههاي نهادگرا در اقتصاد در اين امر موثر بوده است. در اين مقاله،رويكرد نهادگرا به عنوان يك رويكرد مكمل اقتصاد نئوكلاسيك مورد توجهاست و لذا فرضيات و مدلهاي اساسي اقتصاد

نئوكلاسيك به عنوان الگوي مرجع مورد توجه قرار مي گيرد.در واقع وارد كردن نهادها به معناي بي اعتنايي به مدلهاي انتزاعي اقتصاد نيست بلكه به منظور تبيين دقيق تر تفاوتهاي بين مشاهدات عيني و پيش بيني هاي ناشياز مدلها صورت مي گيرد.البته در اقتصادهاي توسعه نيافته ممكن است فقدان نهادها تفاوتهاي جدي را بين مشاهدات و پيش بيني ها ايجاد نمايد و لذا توجه خاص

به نقش نهادهايك امر لازم است.رويكرد نهادگرا بر موارد زير بعنوان كاركرد نهادها در اقتصادي تاكيد مي كند: 1-كاهش هزينه مبادله 2-كاهش سواري مجاني 3-رفع عدم تقارن اطلاعاتي 4-دفاع از حقوق مالكيت نكته اي كه در اين مقاله بر آن تاكيد مي شود كه سرمايه اجتماعي يك علت براي بهبودكارايي نهادها در اقتصاد نيست.بلكه سرمايه اجتماعي يك شاخص كلان (Aggregate) براي نشان دادن ميزان اثربخشي نهادها در اقتصاد است.


عنوان فارسي: سرمايه اجتماعي و مقتدر سازي

مولف (مولفين): سيدجلال صدرالسادات استاديار دكترا مددكاري اجتماعي ,

کليد واژه: سازمان اجتماعي,سرمايه اجتماعي,مقتدر سازي,شهروند

چكيده: سرمايه اجتماعي نمادي از سازمان اجتماعي است كه عمل جمعي شهروندان و بنابر اين مقتدر سازي آنان را ميسر مي سازد.در جامعه شناسي سياسي اين اصل جا افتاده است كه مقتدرسازي شهروندان حاصل يك عمر مبارزه آنهاست و توانائي شان به مبارزه معمولاً به شكل گيري سرمايه اجتماعي در شكلي از سازمان اجتماعي بستگي دارد.مقتدر سازي مفهومي پيچيده،داراي يك بعد فردي و يك بعد گروهي است كه فرايند را به جاي حادثه توصيف مي

كند.باوجود اين كه مقتدر سازي يك اصطلاح رايج در برنامه هاي بهداشت روان شده است،اما هنوز فاقد تعريفي روش مي باشد و اولين قدم در جهت با معني كردن مقتدر سازي،تعريف آنست.اين مقاله با مقدمه اي شروع مي شود كه در آن بيان نمونه هايي پرداخته شده است تا نشان دهد كه سرمايه اجتماعي و جامعه رو بتوسعه تاثير موفقيت آميزي بر مقتدر سازي داشته اند.در قسمت مربوط به نقش دولت در مقتدر سازي ،اين نكته برجسته به چشم مي خورد كهدولت اثر گذار و در موضع حمايت كنندگي براي توسعه اجتماعي اقتصادي مستمر،در مقايسهبا منابع مالي يا فرصت هاي داد و ستد و ...از اهميت بيشتري برخوردار است.در توضيحمقتدر سازي در جوامع رو به

توسعه،بحث شده است.كه اين گونه جوامع براي دستيابي به مقتدر سازي از طريق ايجاد سرمايه اجتماعي و شبكه اجتماعي تلاش مي كنند عمل مشترك را آسان كنند تا قادر شوند كه توانايي نگهداري نمايندگان مسئول براي حوزه انتخابي را افزايش دهند.مشاركت مردم و مقتدر سازي بحث ديگر است كه توضيح مي دهد،مردمي كه به طورفعال در تصميم گيري شركت نداشته باشند،از همكاري در جهت تحقق خط مشي ها امتناع مي كنند و فقدان مشاركت فعال مردم،اغلب فقدان قدرت را بر مي تاباند.مقاله با اشاراتي بهمداخلات مقتدر سازي ادامه مي يابد و با طرح سئوالاتي به اتمام مي رسد.


عنوان فارسي: بررسي نقش رسانه ها در تقويت سرمايه هاي اجتماعي

مولف (مولفين): علي قنبري كارشناسي ارشد جامعه شناسي , محمدرضا جوادي يگانه دكترا جامعه شناسي , ستاره فروزان استاديار دكتري تخصصي روانپزشكي

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,رسانه هاي همگاني,اعتماد

چكيده: سرمايه اجتماعي مثل ساير مفاهيم علوم اجتماعي تعاريف متعددي دارد.از جمله آنرا ظريفيت مردم براي با هم بودن و مجموعه معيني از هنجارها و ارزشها دانسته اند كه باعث افزايش همبستگي و اعتماد اجتماعي و تسهيل عمل جمعي و ايجاد شبكه ها مي شود. اين مفهوم بعنوان ابزاري براي ارزيابي كاركردهاي سازمانهاي اجتماعي و ميزان موفقيتو تلاش و محبوبيت نهادهاي اجتماعي يا گروهها و انجمن ها مورد توجه قرار گرفته است.در تعريف سرمايه اجتماعي دو رويكرد اصلي وجود دارد.در رويكرد اول،سرمايه اجتماعي براساس كاركردهاي آن تعريف مي شود و در رويكرد ديگر سعي بر آن است سرمايه اجتماعي فينفسه(و به طور ذاتي) تعريف شود.

از نظر ((جيمز كلمن)) سرمايه اجتماعي با كاركردش تعريف مي شود.به نظر ((پونتام)) سرمايه اجتماعي ((وجوه گوناگون سازمان اجتماعي نظير اعتماد،هنجار و شبكه هاست كه مي توانند با تسهيلات اقدامات هماهنگ،كارايي جامعه را بهبود بخشند.)) در يك تقسيم بندي كلي منابع ايجاد سرمايه اجتماعي به منابع رسمي و غير رسمي يا نهادي و غير نهادي تقسيم مي شود،ضمن اينكه اين منابع دو گانه بر يكديگر تاثير و تاثر متقابل دارند.منظور از رسمي يا نهادي اين است كه هنجارها در نتيجه كش قصد مند موثر بر اجتماع از طريق نهادي مانند دولت ساخته شده باشد

. نهادهاي رسمي مانند قوانين و نظامهاي قانوني نيز در طول زمان هنجارهاي رسمي را ايجاد مي كنند آموزش و پرورش ،خانواده ،دين و رسانه و ايدئولوژي از جمله منابع تشكيل سرمايه اجتماعي هستند كه بر حسب ماهيت و محتوايي كه دارند،مي توانند ميزان و انواع متفاوتي از سرمايه اجتماعي را شكل دهند.تقريباً همه منابع موجود بر نقش دولت در ايجاد سرمايه اجتماعي تاكيد دارند((فوكوياما)) از دين،ايدئولوژي،آموزش و پرورش بعنوان منابع سرمايه اجتماعي ياد كرد،اما

((آنتوني گيدنز)) و ((تاجفل)) از رسانه هاي جمعي وهمگاني بعنوان ابزارهاي اشاعه سرمايه اجتماعي ياد مي كنند.در واقع رسانه هاي همگاني ابزار شناسايي،استمرار و ترويج و يا حفظ و انتقال سرمايه هاي اجتماعي جامعه اي هستند. ظهور رسانه هاي همگاني سبب شد گسترش عظيم اعتماد مبتني بر اوهام كاهش يابد به اعتقاد وي به نظر مي رسد كه اخيراً تغييري در رسانه ها در جهت كم شدن ميزان اعتماد بوجود آمده است.كاهش اعتماد آمريكائيان بزرگسالان از مصاديق آن است .از طرفي در سالهاياخير تكنيكهاي جديد رسانه اي سبب بازسازي و باز پس گيري اعتمادها شده است.رشد و افزايش اعتماد به اخبار تلويزيون و ثبات اعتماد به مطبوعات

نشان مي دهد كه كاهش اعتمادبه بعضي نهادها،ممكن است ناشي از قدرت فزاينده رسانه ها،بعنوان منبع و تفسير كنندهاطلاعات باشد.يكي از اين منابع سه گانه اطلاعات ،رسانه هاي جمعي هستند كه علاوه برتوليد اطلاعات،تفسير و آموزش را نيز چاشني آنها مي كند.نفوذ و گسترش سينما،تلويزيون و ساير رسانه هاي همگاني در گروههاي مختلف سني سبب بسط اعتماد اجتماعي ميان نسليدر زمينه حوزه هاي مختلف فرهنگ،سياست و اقتصاد مصرف شده است. ((پير بورديو))،جامعه شناس معاصر،معتقد است كه رسانه هاي جمعي از آن زاويه در تقويت سرمايه هاي اجتماعي موثر است كه شرايط و فضا را براي كنشگر در جهت ((انتخاب

عقلاني))فراهم مي آورد.انتخاب عقلاني و عقلانيت گزينشي در فضاي عمومي كنشگران حائز اهيمتمضاعفي است و سبب تقويت اعتماد بين شخص و افزايش مشاركت عمومي مي شود.به هر حال منابع تجربي و تئوريك و تحقيقات متعدد داخلي و خارجي نشان داده است كه رسانه هاي جمعييكي از عوامل بستر ساز رشد سرمايه هاي اجتماعي در نظامهاي اجتماعي كنوني است.كه در اين مقاله به چند پژوهش داخلي و خارجي اشاره شده است.


عنوان فارسي: سرمايه اجتماعي و جامعه مدني در جامعه ايراني

مولف (مولفين): سهراب رزاقي ,

کليد واژه: سرمايه اجتماعي,جامعه مدني,انباشت سرمايه اجتماعي

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید