بخشی از مقاله
چکیده
سبک زندگی شیوه ای نسبتاً ثابت است که فرد اهداف خود را به وسیله آن پی می گیرد. سبک زندگی اسلامی هدف را برای فرد روشن می کند و مایه تسلی در شرایط دردناک و تهدید کننده می شود. بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سلامت روانی عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران در جهت تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب. در ایران که نظام حکومتی بر مبنای اسلام پایه گذاری شده است، نیل به بهداشت روانی(که در احکام گوناگون اسلامی مورد تاکید بوده) از حساسیت های زیادی برخوردار است؛ لذا در جامعه اسلامی دستیابی به سبک زندگی مورد نظر اسلام (که ترکیبی از عشق به دنیا و همزمان پارسایی است) باید از اولویت برخوردار باشد. اطلاعات این پژوهش با روش تحلیلی- اسنادی و جستجو در پایگاه ها و منابع اطلاعات علمی اینترنتی گردآوری شده است. در این مقاله ابتدا به معرفی سبک زندگی اسلامی و بهداشت روان پرداخته می شود. در ادامه اهمیت و ضرورت پژوهش و پیشینه تاریخی پژوهش بیان می شود. سپس مفهوم سبک زندگی و مفهوم سبک زندگی اسلامی بررسی شده، و اهمیت سبک زندگی اسلامی در زندگی افراد مورد بحث قرار می گیرد؛ در نهایت به بیان سبک زندگی اسلامی - ایرانی و تاثیر آن بر بهداشت روان پرداخته می شود. از طریق سبک زندگی اسلامی است که انسان در می یابد بین او و وجود متعالی، رابطه وجود دارد و این رابطه یا از راه قلب یا از راه عقل و یا به وسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می شود. مذهب و معنویت به عنوان سپری در برابر مشکلات و ناراحتی های افراد قرار گرفته و موجب کاهش اختلال روانی و ارتقاء سطح سلامت روانی افراد می شود. سبک زندگی اسلامی هدف را برای فرد روشن می کند و مایه تسلی در شرایط دردناک و تهدید کننده می شود.
کلید واژه ها: سبک زندگی اسلامی، بهداشت روان، سازمان بهداشت جهانی، تحلیلی - اسنادی.
414
-1 مقدمه:
موضوع سبک زندگی و مباحثی در این زمینه، تقریبا از آغاز قرن بیستم میلادی به ادبیات جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی و حوزه مطالعات فرهنگی وارد شد. مدتی است در مجامع علمی ما به ادبیات ویژه این موضوع توجه شده است و طبیعی است که به اقتضای اسلامی بودن جامعه ایرانی، بر سبک زندگی اسلامی - ایرانی تاکید ویژه ای شود (فاضل قانع، 1931، ص.(93
سبک زندگی افراد با وضعیت سلامت جسمانی، روحی، روانی و معنوی آنها پیوند دارد. رفتارهای مذهبی در معنا یافتگی زندگی ارزش مثبت دارد. رفتارهایی از قبیل توکل به خدا و زیارت، می توانند از طریق ایجاد امید و تشویق به نگرش های مثبت، موجب آرامش درونی و معنوی فرد شوند (عیوضی، 1931، ص.(151
تامین و حفظ سلامتی یکی از اهداف عالی انسان است که می تواند از طریق ابعاد سه گانه بهداشت (جسمی، روانی واجتماعی)، حاصل شود. اما هر گاه از موضوع سلامتی سخن به میان آمده است، عموماً بعد جسمانی آن مدنظر قرار گرفته و به سایر ابعاد به ویژه بعد روانشناختی آن توجه کافی نشده است. سلامت روان شاخه ای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلال های روانی و حفظ شیوه های بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر و کار دارد (گنجی ،.(1931
بنا به تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO)ٌ ، سلامت روانی عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران در جهت تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب (میلانی فر، .(1931 فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، سلامت روانی را چنین تعریف می کند: استعداد برای هماهنگ، خوشایند و موثرتر کارکردن، برای موقعیت های دشوار انعطاف پذیربودن و توانایی جهت ایجاد تعادل خود (گنجی،.(1931
برای معرفی سبک زندگی اسلامی می توان به »درخت سبک زندگی « اشاره نمود. آدلر و پیروانش سبک زندگی هر فرد را از شکل گیری تا پیامدها و آثارش به یک درخت تشبیه کرده اند: .1 ریشه های این درخت همان ریشه های سبک زندگی است که شکل گیری آن را بیان میکند؛ .1 ساقه این درخت درباره اعتقادات و نگرش های کلی افراد (شامل : اعتقادات و عواطف و حتی آمادگی رفتاری و غیره) است. شاخه ها وسر شاخه های این درخت، وظایف زندگی هستند. در حقیقت سبک زندگی واقعی همان شاخه ها و سر شاخه هاست. سبک زندگی اسلامی (سرشاخه ها) در سه سطح فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح می شود. آنچه در این پژوهش مطرح است سبک زندگی اسلامی فردی است (کاویانی، زمستان .(1931
از سوی دیگر در ایران که نظام حکومتی بر مبنای اسلام پایه گذاری شده است، نیل به بهداشت روانی که در احکام گوناگون اسلامی مورد تاکید بوده، از حساسیت های زیادی برخوردار است. به وجود آوردن جامعه ایده آل اسلامی و دستیابی به زندگی مورد نظر اسلام، که ترکیبی از عشق به دنیا و همزمان پارسایی است باید از اولویت برخوردار باشد. پر واضح است که دستیابی به چنین جامعه ایده آل نیاز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه ساز آن دارد (پناهی میرشکار و مرزیه،.(1931
-2 اهمیت و ضرورت پژوهش:
یکی از محورهای ارزیابی سلامت جوامع مختلف، بهداشت روان آن جامعه است. بی شک سلامت روان نقش مهمی در تضمین پویایی و کارآمدی هر جامعه ایفا می کند (ساکی و کیخانی ،.(1931 طبق برآوردهای سازمان بهداشت جهانی میزان شیوع اختلالات روانی در کشورهای صنعتی و درحال توسعه رو به افزایش است. این در حالی است که در برنامه ریزی های توسعه اجتماعی و اقتصادی، پایین ترین اولویت به آنها داده می شود. بدون شک سلامتی جسمانی و روانی افراد جامعه اهمیت به سزایی
1 World Health Organization
416
دارد و یکی از مسائل مهم جهان امروز است و تامین سلامتی اقشار جامعه یکی از مسائل اساسی هرکشوری است که باید آن را از سه بعد جسمی و روانی واجتماعی مد نظر قرار داد (حسینی، .(1933
سازمان بهداشت جهانی مشکلات سلامت روانی جهان را 11/5 درصد درسال 1333 عنوان کرده، آمارها نشان می دهد که درسال 1111 این اختلالات به 15 درصد خواهد رسید، به این معنی که وجود انسان های مضطرب و نا امید بار سنگینی بر دوش جامعه خواهد گذاشت و نشانگر این است که اجتماع جهانی برای بهبود زندگی فردی و اجتماعی کارها و راه های ناپیموده فراوانی پیش رو دارد (کاترینٍ، .(1113
در مطالعات مختلف نشان داده شده است که معنویت به افراد کمک می کند که هیجانات منفی خود را کاهش داده و از تنش و اضطراب خود بکاهند و بهتر بتوانند مشکلات زندگی شان را مدیریت کنند و بتوانند از راهبردهای مناسبی در جهت کاهش استرس و افسردگی شان استفاده نمایند و در عین حال سلامت روانشان را حفظ نمایند زیرا وجود افسردگی و تنش و اضطراب به عنوان یک عامل خطر زا می تواند زمینه بروز بیماری های افسردگی و تنش و اضطراب به عنوان یک عامل خطرزا می تواند زمینه بروز بیماری های جسمی و مشکلات متعدد بهداشت روان را فراهم کند (حسینی قمی و همکاران،.(1933
از سوی دیگر در ایران که نظام حکومتی بر مبنای اسلام پایه گذاری شده است، نیل به بهداشت روانی که در احکام گوناگون اسلامی مورد تاکید بوده، از حساسیت های زیادی برخوردار است. به وجود آوردن جامعه ایده آل اسلامی و دستیابی به زندگی مورد نظر اسلام که ترکیبی از عشق به دنیا و همزمان پارسایی است باید از اولویت برخوردارباشد. پر واضح است که دستیابی به چنین جامعه ایده آل نیاز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه ساز آن دارد. یکی از عوامل زمینه ساز سلامت روانی جلوگیری از بیماری های روانی است که درجوامع امروزی به طور چشمگیری خودنمایی می کند. براساس متون اسلامی التزام عملی به اعتقادات مذهبی می تواند بازدارنده بسیاری از بیماری های روانی باشد (پناهی میرشکار و مرزیه، .(1931
سبک زندگی اسلامی هدف را برای فرد روشن می کند و مایه تسلی در شرایط دردناک و تهدید کننده می شود. سبک زندگی عنوانی است شناخته شده در بیشتر علوم انسانی در سطح بین الملل، لیکن از زاویه های متعدد به آن نگاه می شود. مولفه های شناخته شده آن در دنیای علمی امروز عبارت است از: فعالیت های فیزیکی، اوقات فراغت، خواب و بیداری، روابط اجتماعی، روایت خانوادگی، معنویت، ایمنی و آرامش تغذیه و غیره، که هرکدام به منزله بزرگراهی از راههای زندگی افراد شمرده می شوند. سبک زندگی شیوه ای نسبتا ثابت است که فرد اهداف خود را به وسیله آن پی می گیرد (کاویانی، تابستان .(1931
مطالعه رابطه سبک زندگی اسلامی با سلامت روان، در هنگام ضربه ها وآسیب ها و سایر رویدادهای زندگی می تواند فهم ما را از انطباق مثبت با حوادث افزایش دهد. از طریق مذهب است و سبک زندگی اسلامی است که انسان در می یابد که بین او و وجود متعالی و برتر مطلق، رابطه وجود دارد و این رابطه یا از راه قلب یا از راه عقل و یا به وسیله اجرای مراسم و اعمال مذهبی برقرار می شود در نتیجه باور مذهبی است که حس می کنیم هرگاه با قدرت مافوق خود ارتباط حاصل کنیم می توانیم خود را از نا آرامی ها و ناراحتی ها نجات دهیم. با این وجود تعداد قلیلی از تحقیقات رابطه بین سبک زندگی اسلامی با سلامت روان نشان می دهد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی بررسی سبک زندگی ایرانی - اسلامی و تاثیر آن بر بهداشت روان افراد می باشد.
-3 پیشینه و سابقه تاریخی پژوهش:
موضوع »سلامتی« از بدو بشر و در قرون و اعصار متمادی، مهم و همواره مطرح بوده است. اما هر گاه از آن سخنی به میان آمده، عموما بعد جسمانی آن مد نظر قرار گرفته وکمتر به بعد روانی آن توجه شده است. سازمان بهداشت جهانی ضمن توجه دادن
2 Catherin, Ann. Lesion
417
مسئولان کشورها، به تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه، همواره بر این نکته تاکید دارد که هیچ یک از این سه بعد بر دیگری برتری ندارد (حسینی .(1933 تاریخچه سلامت روان با توجه به وجود بیماری های روانی از زمانی که بشر وجودداشته است و مخصوصا زندگی اجتماعی را شروع کرده با او همراه بوده است. در قرن هفدهم ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط مورد بحث قرار گرفت ارسطو بیماری های روانی را در اثر بهم خوردن تعادل و هیجان و سلامت روان را به علت تعادل کامل هیجان می دانست.
از پزشکان مهم دوره اسلام زکریای رازی و ابوعلی سینا را می توان نام برد. ابوعلی سینا نیز مانند زکریای رازی برای بیماران روانی »دیوانگان آن زمان« که آن ها را مریض دماغی نیز می گفتند دستورهای دارویی تجویز می کرد وی می گفت مزاج انسان گوش به فرمان و مطیع پندارهای روانی است. ابوعلی برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین داشت و به عقیده اکثر مورخان بخیه و پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است. در سال 1911 پخش برنامه های روانشناسی و بهداشت روانی از رادیو ایران آغاز شد و در سال 1993 اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری تشکیل شد (میلانی فر ،.(1931
نقش اعتقادات مذهبی در کنترل آسیب های روانی در نظریه ها وپژوهش های روانشناسی مورد تاکید قرارگرفته است. برای مثال براون، ندوبیز وگری (1331) نشان دادند که مردان و زنان سیاه پوستی که از اعتقادات مذهبی بالایی برخوردارند کمتر دارای علائم افسردگی می باشند. موسیک (1331) در مورد اثر مذهب بر سلامت روانی در نمونه ای از بزرگسالان سالخورده سیاه و سفید نشان داد که مذهب بر سلامت روانی افراد اثر مثبت دارد و این اثر برای کسانی که از مشکلات جسمی رنج می برند بیشتر می باشند (به نقل از پناهی میرشکار و مرزیه،.(1931 ماتیس ولکسی َ (1333) نیز به این نتیجه رسیدند که سرسختی، متغیر پیش بینی کننده بهتری برای سلامت روانی است تا سلامت جسمی و همچنین همبستگی منفی معناداری بین سرسختی و تعداد مراجعات به مرکز بهداشت وجود دارد (ماتیس و لکسی، .(1333
در ایران تحقیقاتی دراین زمینه انجام شده است. محمدی (1939) مقایسه ای بین افرد مذهبی مسلمان و اقلیت های مذهبی و بیماران انجام داده است. وی به منظور بررسی نقش مذهب بر بهداشت روانی 311 نفر را به عنوان نمونه از میان افراد مسلمان و اقلیت های مذهبی انتخاب نمود. نتایج نشان داد که بین مذهب و بیماری های روانی رابطه معناداری وجود دارد. افراد مبتلا به بیماری روانی از لحاظ مذهبی ضعیف تر از افراد سالم هستند (به نقل از پناهی میرشکار و مرزیه،.(1931
کربلایی هرفته و جناآبادی (1931) در پژوهش خود نشان دادند رابطه معناداری بین سلامت روان و اعتقادات مذهبی دانشجویان وجود دارد. همچنین نشان دادند در متغیر سلامت روانی دانشجویان پسر میانگین بالاتری از نظر آماری دارند اما در متغیر اعتقادات مذهبی تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد (کربلایی هرفته و جنا آبادی،.(1931
شیربیم و همکاران (1933) در پژوهشی نشان دادند که افزایش سلامت روان دانشجویان با افزایش سرسختی روانشناختی آنان همراه است. سرسختی روانشناختی به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تاثیرات منفی استرس را کاهش می دهد و از بروز اختلالات بدنی و روانی پیشگیری می کند. افرادی که از سلامت روانی بالایی برخوردارند، از سرسختی بالاتری نیز برخوردارند ( شیربیم و همکاران، .(1933