بخشی از مقاله

مقدمه

بافتن پارچه های ابریشمی و زری با رنگ های دل انگیز بیست و پنج سده پیش در ایران رایج بود. لباس های ایرانیان دارای نقش و نگار و انواع گل و برگ بود و شلوارهای آن ها زری دوزی شده و دارای خطوط متوازی بود. در عصر هخامنشی، ایرانیان نساجی را به خوبی می دانستند

ﻭ درفصول سرد، خز و پوست حیوانات برای لبه دوزی و آستر به کا رمیرفت و گاه پارچه ها و جامه ها را زری دوزی میکردند و بافتن فرش نیز در میان ایشان رواج داشت.
بی شک اعتقادات مذهبی هر ملتی در بسیاری از مظاهر زندگی معنوی و مادی آن ها نمود می یابد و هر جامعه ای به نحوی خاص، عقاید مذهبی خود را با اشکال و رموز مختلف بر روی آثار مختلف پیرامون خود منعکس می سازد. مذهب نیز در تزیین پارچه ها نقش بسیار مهمی داشته است.در تزیین پارچه های قدیمی ایران آثار مذهبی هم دخالت داشته اند زیرا در اغلب آن ها بته »هوم« یا گیاه مقدس زردشت و تصویر آتشکده ها دیده می شود.

این دو شعار مذهبی که همیشه در میان دو حیوان یا دو مرغ که مقابل هم ایستاده اند قرار دارند، هرچنددر طی سده ها این شیوه آرایه فراموش شده است اما روبه رو بودن دو حیوان یا دو چیز از میان نرفته ومشخصه منسوجات قدیمی ایران است. معمولا این پارچه ها با صور خیالی مانند حیوانی که بدن آن به شکل اسب است و شاخی در پیشانی دارد و یا طاووس هندی که گاهی آدمی بر آن سوار شده و همچنین به شکل انسان، عقاب، ببر، یوزپلنگ و سایر حیواناتی که در ایران و هندوستان وجود دارند و انواع گل و ریحان و درختان سیب و نارنج تزیین یافته اند).«دالمانی،١٣٢٨، ٧٥)

بنابراین پژوهشگران در مطالعه هنر و آثار هنری دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان نباید از نمـــــــادگرایی هنرمندان ایرانی غافل بمانند. جهان باستان دنیای رازها و رمزهاست و بیم و هراس ها و باورهای گوناگونی که در میان مردمان رواج داشته است و این نقش و نگاره بافته ها
ﻭ پارچه های دوران مورد اشاره تنها برای زیبایی و آرایش جامه ها نبوده است.

بلکه دارای معانی بسیاری است و همچنین بعضی از این نقش ها که نمونه های اندکی از آن ها باقی مانده تنها در پارچه شلوارهای بلند و برخی نیز در پارچه قبا و پاره ای نیز در هر دو به کار می رفته و تعداد دیگر ی از نقوش مورد استفاده در پارچهها، نقوش نمادین بوده است. برخی از نقش ها فقط مختص شاه و بزرگان بوده و بعضی برای هدیه دادن تهیه می شده است.

هدف این تحقیق بررسی منسوجات سه دوره هخامنشی، اشکانی و ساسانی است و روش تحقیق در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی است. نویسندگان از طریق اطلاعات به صورت کتابخانه ای در صدد بررسی نمونه هایی از نقوش سه دوره تاریخی مورد بحث می باشند.


تصویر١- یکی از نقش های تزیینی پارچه هخامنشی در تخت جمشید ماخذ: رحیمی، ١٣٨٥، ١٩٢

هخامنشیان

هخامنشیان سلسله پارســــی بودند که توانستند در ســــده ششم ق م امپراتوری را بنیان گذارند که مرزهای آن از خاور به هندوستان و از باختر به مصر می رسید. این سلسله با پادشاهی کورش کبیر در ٥٣٠ ق.م آغاز شد

ﻭ با قتل داریوش سوم در٣٣٠ ق.م به دست اسکندر به پایان رسید. (وسیهوفر، ١٣٧٧، ١٨) »دین متقدم هخامنشیان نوعی یکتاپرستی بوده و اهورامزدا ، خداوند بزرگ است که آفریننده کل جهان مادی و مینویی است ، او داور بزرگ و پشتیبان » اشه– « راستی و دشمن دروغ است و امشاسپندان جلوه های اویند).« بهار، ١٣٧٥، ٤٢) در جهان باستان ، عقاید مذهبی مایه اصلی و عنصر اساسی هنرها به شمار می رفت

ﻭ در آن دوران ، هنر در خدمت مذهب بود و همواره برای بیان مسایل مربوط به مذهب به کار می رفت و برای بیان مفاهیم مجرد و توضیح امور معنوی و مذهبی از هنرهای گوناگون و از رموز، اشارات و نمادهای مختلف استعانت می جستند و از این طرز بیان نمادین به شدت و وسعت و قدرت فراوان استفاده می کردند.( ذکاﺀ، شماره ١٢٤، ١٦)

شواهد موجود نشان از اهمیت هنر پارچه بافی در دوران هخامنشیان دارد. گویا در آن دوران در هر خانه ای یک دستگاه بافندگی بود که نیاز خانواده را برطرف می کرد. چنان که همسرشاه، لباس های وی را میبافته است. بر اساس نوشته های تاریخ نویسان، بیش تر پارچه ها از پشم و پنبه و کتان بافته می شد. اسناد به دست آمده اخیر حاکی از این است که از دوران باستان و شاید پیش از هخامنشیان در آسیای

میانه به ویژه درسغد١ به کار بردن پارچه های ابریشمی در ایران هخامنشی رایج بوده و کلافه های ابریشم چین در کارگاه های همدان و شوش و بسیاری از شهرهای دیگر ایران به پارچه تبدیل میگردیده است.(الوند، ١٣٦٣، ٦٨)(تصویر١)


تصویر٢- تخت جمشید، طرح شیر برحاشیه دامن داریوش و خشایارشاه ماخذ: همان، ١٨٩

درباره مهم ترین پارچههایی که میتوان به این دوره نسبت داد، توصیفی از نقش یک پرده است که نقوش آن به پوشش زنان یونانی اهل سوباریس١ نزدیک است. پارچه پانزده ذراع٢ وزمینه آن به رنگ ارغوانی می باشد و بر روی آن شش خدای اصلی یونان است در حالی که دو طرف آن ها نقش الکیستنس٣ دیده میشود. حواشی این پرده با نقشمایه های ایرانی تزیین گردیده است، چنان که در قسمت بالا وپایین تصویر جانوران مقدس دیده می شود. چنین تلفیقی ازهنر یونان باستان و عناصر تزیینی شرق از ویژگی های این دوره است. (پوﭖ واکرمن١٣٨٧، ٨٥٠) نیلوفر آبی (لوتوس) یک گل مقدس در آیین مهر پرستی و آیین های دوره های بعد بوده است. لوتوس با برآمدن آفتاب بسته و با پایین رفتن آن باز میشده و مظهر خورشید و پیدایش نمادین به شمار میرود. در پارچه قبای داریوش، در درگاه غربی ضلع شمالی تالار کاخ داریوش و قبای خشایارشاه در بدنه شرقی درگاه جنوبی کاخ حرمسرا درتخت جمشید، معمولا گل های نیلوفرآبی »لوتوس« که جزو نقوش رایج آن

فصلنامه علمی- پژوهشی

دوره بوده، دیده می شود. یکی دیگر از نقوش بافته های این دوره نقش قرص خورشید است که هشت پرتو به شکل محصور در دایره می باشد.

این نقش نیز نماد فروغ خورشید و مظهر مهر است. از نقش های دیگر میتوان برج های کنگره دار راکه شاید نماد آتشکده و پرستشگاه ها بوده، نام برد. همچنین خطوط پهن موازی با دندانه و نقطه، نقش شطرنجی، نقش راه راه، نقش خطوط پهن چپراس یا هفتیهشتی، نقش لوزی ها و چهارگوش ها و نقش هایی شبیه بته جقه، از نقش های دیگر رایج در بافته ها و پارچه های این دوره است. نقش معتبر این دوره نقش شیری با دهانی گشوده و دمی برافراشته است. (تصویر٢)

نقش دیگر متشکل از سه دایره با سه اندازه مختلف، شکل های هفت هشتی مانند است که در حقیقت از همان نقوش مثلثی شکل مصری می باشد اما در این زمان این نقش اغلب به صورت حاشیه مورد استفاده قرار گرفته است. (تصویر٣)

شکل های چهار ضلعی که روی ضلع تحتانی شکل نیم دایره و منحنی شکل مانند یک تپه قرار گرفته و روی آن سه مستطیل بلند به چشم می خورد(تصویر٤) و نیز دایره های آبی رنگ که در زمینه ای نارنجی قرار دارند و درون هرکدام نیز یک چند ضلعی به شکل ستاره طلایی است و در هر ستاره نیز دایرهای آبی رنگ جای دارد. نقوش لوبیایی شــکل. (ریاضـی،١٣٨١، ١٦١)

نقوش مورد استفاده در پارچه که گاه به صورت بافت گاه ملیله دوزی یا دوخت با طلا و نقره بود، شامل نقش عقاب، شیر بالدار، گل و بته معمولی، پیکر و صورت آدمیان و حیوان است. عقاب یکی از نقوش مورد علاقه مردم آسیای غربی بوده و دلیل آن هم این است که این پرنده پرقدرت


تصویر٣ تصویر٤

تصاویر٣ و٤ - نقش پارچه های هخامنشی با توجه به نقش کاشی های شوش ماخذ: همان، ١٩٦و ١٩٧


١- شهری در جنوب ایتالیا که یونانی نشین بود و مردمانش به خوشگذرانی معروف بودند. (پوﭖ، اکــــــرمن،١٣٨٧ ،٨٨٧) ٢-هرذراع برابر است با ٨ تا ٢٢ اینچ حـــــــــدود ٢٠ تا ٥٦ سانتی متر یا از آرنج تا نوک انگشت.(همان) ٣-شاه یونانی اواخر سده ٥ ﭖ

.م که تصویرش همراه با آتنه و آپولون بر روی سکه ها دیده می شود.( همان)
۹۴

شــماره۷۱ بهــــار۰۹

بررســی نقوش منسوجات در دوران هخـامنشی،اشــکانی و ساسانی


تصویر ٥ - بخشی ازقالی معروف پازیریک،٥٠٠ ق.م، ماخذ : www.wikipedia.org

و توانا نماد اهورمزدا، شمس وتمام ایزدان آسمان است. از این رو هنرمندان از این نقش بر روی تاج پادشاه و لباس ها وپرچم شان استفاده می کردند. (همان، ١٦٢) عقاب با بال گسترده اغلب در مجسمه های پارتی دیده میشود و نقش عمده طاق بستان و پرچم ملی هخامنشیان است. شهرت شیر دال به عنوان نگهبان طلاست.(هال،١٣٨٠، ١٤٥) هخامنشیان شاهین را نماد شاهنشاهی می دانستند و درفش خود را به آن میآراستند.(همان،٧٣) نقش بز دردوره هخامنشی به بالاترین شکوه خود از نظر شکل های مختلف میرسد. بز نماد نیروی زندگی و خالق قدرت، نگهبان درخت زندگی ، نشانه

حیوانی گیل گمش شاه خدای سومری و به دلیل شباهت شاخ های او به هلال ماه، موجودی مورد علاقه نگارگران بوده است.(همان، ١٦٣)

ماه و خورشید هم از نقوش آن دوره است. خورشید روشنایی بخش، پاک کننده ناپاکیها و دورکننده دیوان است واستمرار جهان خاکی است.(کریمی،١٣٨١ ،١١٥) رزت (گلچه) اصطلاحی برای گلبرگ های هلالی وآرایه های گل های پرپر موجود بر روی آثار پیش از تاریخ و دوران تاریخی ایران و هند می باشد و یکی ازآرایه های اصلی دوره هخامنشی که به صورت شش گلبرگ و بیش تر با لبه های

تصویر٦ - کاشی لعابدار سربازان جاویدان شوش ماخذ: محمد پناه، ١٣٨٦، ١١٦

هلالی تصویرشده است.(ریاضی،١٣٨١ ،١٨٩) از این دوران پارچه ای جز قطعات مکشوف از پازیرک
که آن را منسوب به هخامنشیان می دانند بر جا نمانده است. (تصویر٥)نقش این پارچه ها شامل بانوانی می باشد که در مقابل عود سوز (آتشدان) ایستاده اند و قطعه ای را که دارای نقش (ردیف شیران) است با استناد به کاربرد این نقوش بر روی مهرها و تزیینات معماری و نیزآجرهای لعابدارکاخ آپادانای شوش با نقش سربازان هخامنشی، متعلق به این دوره دانستهاند.(تصویر٦)

در موزه آرمیتاﮊ یک کلیم پشمی وجود دارد که در پازیریک پیدا شده و روی آن ملکه هایی مقابل آتشدان ایســــــتاده و مراسم مذهبی را انجام می دهند.(تصویر٧) این دوران بنا به گفته مــــــورخان به داشتن پارچه های پشمی نرم و لطیف مشهور بوده و بافندگان برای ازدیاد عمر پارچه و نیز شفاف نگه داشتن رنگ آن از عسل

ﻭ موم استفاده می کردند.(پوﭖ و اکرمن١٣٨٧، ٨٥١)

اشکانیان

اشکانیان در سال ٢٢٤ م، برپهنه وسیعی که شامل ایران

ﻭ قسمتی از ممالک مجاور آن بود حکومت کردند. سلاطین اشکانی به تقلید از هخامنشیان خود را شاه می نامیدند و عنوان هایی چون برادر آفتاب و ماه، پسر خدا، عادل و امثال آن ها را نیز بر نام خویش می افزودند.(که بر روی برخی سکه های این دوره نقش یافته است)اشکانیان شاه را مقدس می دانستند و نام او را بعد از مرگ با احترام و ستایش یاد می کردند.(رضایی، ١٣٧٢، ٢٠٧-٢٠٨) »اقوام پارتی در

تصویر٧- ملکه یا شاهزاده خانم های هخامنشی در برابر آتشدان، ماخذ: یارشاطر، ١٣٨٢

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید