بخشی از مقاله

تجزیه تحلیل اسفراین


3.امکان سنجی و تدوین اصول و قواعد و ارائه راه حل ها
3-1.استخراج اصول و قواعد طرح تفصیلی مرتبط با سازماندهی ورودی های شهر
در بررسی طرح تفصیلی مصوب شهر اسفراین موارد مرتبط با طرح ساماندهی ورودی های شهر در دو بخش ارائه می گردد.
بخش اول مبانی و مطالعات طراحی شهری و بخش دوم پروژه های پیشنهادی طرح تفصیلی می باشد.
3-1-1.مبانی و مطالعات طراحی شهری


شبکه ارتباطی شهر نقش شریان های حیاتی آن را ایفا نموده و در طرح های توسعه شهری یکی از خطوط اصلی و تعیین کننده به شمار می رود. شبکه ارتباطی شهر، از شبکه سواره سریع شریان های ظریف تشکیل شده است که به ترتیب جنبه غیر محلی و محلی دارند.


در طرح جامع شهرها فقط سطوح معابر اصلی و معابری که جنبه غیرمحلی داشته باشند مشخص می شوند که بیشتر عملکرد ارتباطی را بر عهده دارند. ولی در طرح های تفصیلی کلیه سطوح ترافیکی به ویژه آنهایی که مقصد را تعیین می کنند و سطوح دیگر را با سطوح ترافیکی ارتباط می دهند مشخص می شود. انتخاب ابعاد لازم برای معابر معمولا با مطالعات و نتیجه گیری پلان های مهندسی ترافیک انجام می گیرد. در چهارچوب طرح تفصیلی این داده ها باید با بافت معماری مورد نظر مطابقت نماید زیرا کلیه فعالیت های ساکنان یک شهر اعم از فعالیت های فرهنگی، اداری، بازرگانی، اوقات فراغت و غیره وابستگی کامل به شبکه اطراف آن دارد. بدین ترتیب باید هماهنگی ویژه ای بین طراحی معبر طراحی کاربری های شهر و نظام محله بندی شهر وجود داشته باشد تا طرحی مناسب برای یک شهر ارائه شود.


3-1-1-1.شناخت اجزا و عناصر اصلی شهر :
بی شک برای تعیین و تعریف اجزاء و عناصری که ساختار اصلی شهر را شکل می دهند لازم است معیارهایی مشخص شود، منظور معیارهای تعریف کننده اجزاء و عناصر اصلی شهر است.
در این خصوص سعی شده ضمن تجزیه و تحلیل در مطالعه موردی (شهر اسفراین) تعدادی از معیارها برگزیده شود.
پایداری : اعتبار مکان های مختلف شهر تابعی از پیشینه آن مکان ها و به عبارت دیگر مقوله تاریخی است و به همین دلیل تابعی از اعتبار کالبدی و اعتبار فعالیت ها و جمعیتی است که در طول زمان در آن سکنی گزیده اند.


از نظر کوین لینچ پایداری و دوام عبارتست از میزان مقاومت عناصر کالبدی یک شهر در مقابل فرسودگی و زوال و دارا بودن توانایی فعالیت طی دوره طولانی است.
به هر حال بر اساس این معیار، عناصر سازنده ساخت اصلی شهر اعم از توده و فضای فعال عناصری هستند که پایدار و بادوام تر بوده، اهمیت تاریخی – فرهنگی دارند، دارای ارزش های کالبدی – فضایی هستند و کمتر تغییرپذیر می باشند.


به تعبیر دیگر، عناصر پایدار به عناصر یا فضاهایی گفته می شود که از بعد کالبدی و عملکردی در طول اعصار به حیات خود ادامه داده اند. عناصر دست ساخته بشر مانند بازارها و عناصر ترکیب کننده آن، راه ها و گذرهای اصلی و اولیه که شهر را به سایر نقاط پیرامونی متصل می کنند و نیز عناصر مذهبی و موارد مشابه در این گروه قرار می گیرند.
تردد اجتماعی : مقصود از تردد اجتماعی جنبه های عملکردی عناصری است که بیشتر مورد نیاز مردم هستند و تراکم نسبی فعالیت بر اساس میزان مراجعات مردم به آنها تعیین می شود. این عناصر یا فضاهای شهری عمومی، شبکه های اصلی رفت و آمد، راسته ها و پارک های اصلی باشند در همه این موارد میزان مراجعات روزانه مردم به آنها به عنوان مکان های تأمین کننده نیازهای ضروری در حد بالایی است.


بر اساس این معیار عناصر و ابنیه و مجموعه های ساختمانی و یا محوطه های ویژه که جاذب جمعیت هستند مورد شناسایی قرار می گیرند و محورها، هسته ها و حوزه های فعالیتی جاذب جمعیت تعیین می گردند.
مقیاس عملکردی (دامنه نوسان عملکردی) : بر اساس این معیار، اجزاء و عناصر و فضاهای سازنده ساخت اصلی شهر از مقیاس عملکردی بزرگتری برخوردارند.
فعالیت هایی که از سطح عملکردی وسیع تری برخودارند در سطح شهر و نیز فراشهری عمل می کنند و کلیه مردم شهر و یا سایر شهرهای مجاور جهت رفع نیازهای خود به این گونه مکان ها مراجعه می کند.


از نظر سلسله مراتبی، عناصر و فضاهایی که دارای مقیاس عملکردی وسیعی هستند حوزه نفوذ فعالیتی و خدمات رسانی آنها بیشتر است.
معمولاً بازارها، مساجد، راسته های پررفت و آمد شهر و حوزه فعالیت های اصلی از جمله عناصر و فضاهایی محسوب می شوند که از مقیاس عملکردی وسیعی برخوردارند.
اهمیت کارکردی : منظور آن دسته از عناصر و فضاهای شهری است که دارای عملکرد مهمی هستند. به طور کلی فعالیت های مهم تر میدان یا حوزه خدمات دهی وسیع تری داشته و جمعیت بیشتری را در برمی گیرند.


محل هایی که از نظر تصمیم گیری اهمیت زیادتری دارند محل هایی هستند که تصمیمات مهم سیاسی یا اقتصادی در آنها گرفته می شوند.
برای شناخت اهمیت فعالیت ها می توان به قابلیت پاسخ گویی عملکردی مختلف شهر به نیازهای همه اقشار اجتماعی و گروه های مختلف سنی توجه نمود. این بررسی می تواند از طریق قضاوت های ساکنین شهر در نحوه عمل خود صورت پذیرد.


ارزش های فضایی کالبدی و جنبه های نمادین : در بسیاری از شهرها در غیبت عناصر طبیعی کلان، برخی ساختمان ها، خیابان ها و میدان ها یا مجموعه ای از آن ها، مانند عنصری برای هویت دادن به یک مکان یا حوزه شهری یا حتی کل شهر عمل می کنند. این عناصر به تدریج شکل گیری شهر در طول تاریخ به وجود آمده اند. این نوع اجزا و عناصر دارای قدرتی هستند که در زمره خاطره ها یا تصاویر ذهنی مردم از شهر قرار می گیرند.


این عناصر نه تنها دارای ارزش معماری هستند بلکه قادرند روابط جمعی میان شهروندان را تشکیل دهند. این عناصر به لحاظ ترکیب فضایی، نوع معماری و مفهوم کالبدی متمایز و شاخص هستند به نحوی قوی و پایدار در خاطر باقی می مانند و مکان پیرامون خود را هویت می بخشند و تعریف می کنند.
این گونه عناصر از عملکرد نمادین (Symbolic Function) برخوردارند که هم از لحاظ کارکرد و هم از لحاظ بصری به واسطه یگانه بودن (قطب بودن و بی مانند بودن) توانسته اند به عنوان نمادهای شهری، ناحیه ای در اطراف خود را در سطح شهر تعریف کنند و یا بخشی از شهر به نام آنها خوانده شود.
این عناصر از جمله عناصر اصلی (Primary Elements) شهر محسوب می شوند و طبیعت عملکردی آنها جنبه نمادین دارند.
در مجموع آن چه از عناصر و اجزا که در خاطره ها و تصاویر ذهنی مردم جای داشته باشند را می توان در این گروه قرار داد. این گونه عناصر یا مکان ها معمولاً به دلایل ارزش های اجتماعی، فرهنگی و یا تاریخی، که دارا هستند، نماد شده اند.

عرصه های عمومی : شناخت عرصه های عمومی متضمن تعریفی است که توسط نظریه پردازان و اندیشمندان از این فضا ارائه شده است.
راب کریر در کتاب فضای شهری می نویسد : « اصولاً فعالیت های شهری در فضاهای خصوصی و عمومی جریان دارند. فعالیت های عمومی به فعالیت هایی گفته می شود که فرد خارج از محدوده خانه اش در فضاهای عمومی انجام دهد. مانند رفتن به کار، خرید کردن، فروش کالا، اوقات فراغت، تفریح و ورزش ... هر عنصری که همه مردم شهر به راحتی و آزادانه بتوانند به ان مراجعه کنند و سایر معیارهای قبلی را نیز داشته باشد از عناصر و اجزای ساخت اصلی شهر محسوب می شود. »
هم چنین ژان پیرموره نیز در کتاب فضاهای شهری، طراحی، اجرا و مدیریت می نویسد :


« عناصر عمومی کاملاً آشکارا مشهود و برجسته هستند و به عنوان اماکن عمومی، قاطبه مردم از آنها استفاده می کنند از جمله این عناصر و فضاها می توان به مساجد، پارک ها، سینماها و بازارها و ... اشاره نمود.
این عناصر می تواند تحت یک کاربری واحد و یا چندین کاربری باشند. که هر یک از آنها را می توان یک عرصه عمومی دانست.
بدین ترتیب اجزاء و عناصر اصلی ساختار شهر اسفراین را می توان با توجه به شاخص های مطرح شده که در جدول مشاهده می گردد تعیین کرد که در بخش های بعدی قابل شناسایی و تجزیه و تحلیل می باشد.


3-1-1-2.ویژگی های کالبدی شهر اسفراین
یکی از مراحل اولیه تهیه طرح های تفصیلی یافتن تقسیمات صحیح کالبدی شهر (منطقه، ناحیه، محله و ...) بر اساس ویژگی های کالبدی بافت شهری مورد نظر، محورهای اتباطی و هم چنین میزان مساحت، سطح جمعیتی و ... می باشد که در ذیل به آن اشاره می کنیم.
شهر اسفراین از جمله شهرهایی است که ویژگی های خاصی را در بافت کالبدی خویش مطرح می کند که به چند مورد از عوامل تأثیرگذار در این زمینه اشاره می کنیم.
الف – هسته اولیه شهر :


تجمیع 19 روستای کوچک که هسته اولیه شهر را تشکیل داده است، موجب ایجاد یک بافت گسترده (پراکنده) شهری گشته است.
ب – رودخانه :
عبور رودخانه بیدواز از داخل شهر با حرکت های خاص مارپیچی، هویت خاصی به چهره شهر بخشیده است که با یک گذ کوتاه از شهر، حالت ماندگاری از آن در ذهن انسان نقش می بندد و این خاطره تا مدت ها می تواند به عنوان عامل شناسایی شهر برای بیننده مطرح باشد.
ج – بافت شهر :
وجود زمین های کشاورزی و باغات در داخل شهر و هم چنین عبور جوی های آب روان، هنوز حالت بافت روستایی شهر را در بعضی مناطق به خوبی القا می کند.

د – وضعیت توپوگافی :
دارا بودن شیب نسبتا زیاد در شمال شهر و هم چنین وجود تپه های بلند خاکی که در میان فضاهای مسکونی قرار گرفته اند، چشم انداز خاصی را به این مناطق بخشده است.
هـ - شکل شهر :
با نگاهی به نقشه شهر، فرم کالبدی خطی و گسترش شهر در امتداد شمالی - جنوبی کاملا مشهود است.
گستردگی (پراکندگی) بافت شهری :
شهر اسفراین در محدوده ای حدود 1100 هکتار گسترده شده است. با در نظر گرفتن جمعیت حدود 50000 نفر (تراکم ناخالص 45 نفر در هکتار) پراکندگی بافت شهری مشهود است که این گستردگی به دلایل مختلفی از جمله وجود باغ ها، مزارع و هم چنین وجود زمین های بایر و ساخته نشده در شهر می باشد.
الف – محدودیت بافت گسترده شهر


چنانچه گستردگی شهر و تلفیق محلات شهر با عناصر طبیعی بصورت برنامه ریزی و طراحی شده انجام شده بود، به جهت تلفیق محیط طبیعی و محیط مصنوع و فراهم آوردن امکان استفاده مردم از مزایای آن، تلفیق انجام شده می توانست نکته مثبتی در معرفی کالبد شهر باشد. لکن به دلایل ذیل وضعیت موجود از مطلوبیت برخوردار نمی باشد.
- یکی از نکاتی منفی وضع موجود عبارت از عدم پیوستگی و وحدت کالبدی شهر می باشد.


ساخت و سازهای پراکنده و بهره گیری از مصالح و طرح ها و تناسبات فضایی کاملاً متضاد در سطح شهر بر این تفرق و گسیختگی دامن زده است.
- افزایش هزینه های احداث تأسیسات و تجهیزات شهری و معابر مورد دیگری است که پراکندگی موجود بر شهر تحمیل می نماید. لذا می توان تخمین زد که مخارج مربوط به امور یاد شده برای شهر کنونی به مراتب بیشتر از میزانی است که برای یک شهر 50 هزار نفری قابل قبول است.


- با قرار دادن زمین های زراعی در داخل محدوده شهر، امکان تبدیل و اختصاص آنها به سایر کاربری ها و در تنیجه از بین رفتن زمین های کشاورزی افزایش می یابد. از سوی دیگ عواملی که مرتبط با زراعت هستند وجودشان در شهر مزاحم عامه مردم و در تضاد با حصول هویت شهری است.
- وضعیت موجود امکان رعایت تناسبات در سطوح ساخته شده و باز، ارتفاع بدنه به عرض معابر، فواصل مناسب و سایر نسبت ها را تقلیل می دهد.
ب – امکانات بافت گسترده شهر


هرچند برای بافت گسترده محدودیت هایی بیان شد اما این شکل خاص از بافت نیز امکاناتی برای شهر ایجاد می کند که برخی از آنها عبارتند از :
- تلطیف محیط و خشونت موجود در عناصر مصنوعی و ابنیه توسط تلفیق آنها با طبیعت و عناصر طبیعی.
- امکان تماس مردم با طبیعت و عناصر طبیعی در کوتاه ترین فاصله مکانی و زمانی از محل زندگی و کار خویش.


- تراکم شهر و بالنتیجه حفاظت شهر و مردم از غوغا و آلودگی ناشی از ازدحام و تراکم جمعیت و کاربری های صنعتی آلاینده.
- امکان تبدیل زمین های زراعی به فضاهای سبز عمومی یا باغات وجود دارد که امکان بسیار مهمی است.
محورهای ارتباطی شهر
دو محور شمالی – جنوبی و شرقی –

غربی مسیرهایی می باشند که ساختار اصلی ارتباطات درون شهری اسفراین را تشکیل می دهند و هم چنین رودخانه بیدواز به عنوان یک محور طبیعی می تواند مورد توجه قرار بگیرد که در ذیل به توضیح اجمالی هر یک می پردازیم.
الف – محور شمال شرقی – جنوب غربی :
این محور از دو خیابان اصلی به موازات یکدیگر تشکیل شده که فاصله میانی، از شمال شرقی شهر (نقطه آغازین محور) به طرف جنوب غربی، رفته رفته کمتر شده و در نهایت در میدان بسیج به یکدیگر رسیده و از این نقطه به بعد با تمایل به طرف جنوب و پس از گذشتن از میدان آزادی و میدان نماز به طرف سبزوار امتداد می یابد.
بدین ترتیب این محور از سه قسمت عمده تشکیل شده که عبارتند از :


1- قسمت شمالی محور متشکل از خیابان های طالقانی و اسفراینی، از شمال شرقی آغاز و تا مرکز شهر امتداد یافته و به میدان های امام خمینی (ره) و 22 بهمن ختم می شود. بیشتر سطح موجود بین دو خیابان را بستر رودخانه بیدواز در برمی گیرد به عبارت دیگر خیابان های طالقانی و اسفراینی با احاطه کردن رودخانه، آن را از شمال تا مرکز شهر همراهی می کنند.
2- قسمت جنوبی محور متشکل از خیابان های امام خمینی و مطهری که در مرکز شهر از میادین امام خمینی (ره) و 22 بهمن آغاز شده و در نهایت در میدان بسیج به هم می رسند. فضای میانی این قسمت اغلب از خانه های مسکونی اشغال گشته و فعالیت های عمده شهری در حاشیه های این قسمت بخصوص حاشیه شرقی شکل یافته اند.
3- قسمت انتهایی محور پس از میدان آزادی می باشد که توسط بلوار آزادگان میادین آزادی و نماز را به یکدیگر متصل کرده و در اینجا به انتهای محدوده شهری می رسد.
اگرچه مراکز مهم اداری هم چون فرمانداری در حاشیه این قسمت قرار دارد لیکن به جهت عمق نسبتاً کم بافت مسکونی و کالبد شهری نتوانسته است هویت و مرکزیتی را که قسمت جنوبی محور داراست ادامه دهد. این محور پس از میدان نماز به طرف سبزوار امتداد می یابد.
ب – محور شمال غربی – شرقی :
این محور متشکل از خیابان های پهلوان کشوری، ولی عصر (عج)، معلم و امام رضا می باشد که ورودی از شهر بجنورد (شمال غربی) را به مرکز شهر مرتبط کرده و از آنجا به طرف شرق امتداد می یابد، این محور عمود بر محور قبلی بوده و به عبارت دیگر گسترش شهر در امتداد این محور، فرم کالبدی شهر را از حالت خطی خارج می کند.
البته قسمت شرقی محور ( پس از میدان امام خمینی) به علت اینکه بافت شهری در یک طرف خیابان قرار داشته به اندازه قسمت غربی از اهمیت عملکردی بالایی برخودار نیست و نیز اینکه غالب بدنه قسمت شرقی را شهرک پارتان تشکیل می دهد که هنوز از فعالیت های عمده شهری برخوردار نیست. اما با گذشت زمان و افزایش بافت مسکونی شهرک پارتان به ارتباطات این قسمت با مرکز شهر افزوده شده و اهمیت عملکردی این محور افزایش خواهد یافت.
البته لازم به ذکر است که روستای فرطان که در حاشیه جنوبی این محور و خارج از محدوده شهری قرار گرفته از طریق این محور با مرکز شهر در ارتباط است که گسترش آن موجب افزایش بار ترافیکی این محور خواهد شد.

ج – محور رودخانه :
محور سومی که می تواند به عنوان محوری طبیعی در طرح کالبدی شهر ایفای نقش نماید محور رودخانه است که از شمال وارد شهر شده و پس از عبور از غرب میدان امام خمینی و قطع خیابان معلم به سمت غرب تغییر مسیر می دهد.
3-1-1-3.چگونگی تقسیم نواحی و محلات
در شکل 1 محورهای اصلی اتباطی شهر مشخص شده است. این محورها شهر را به چهار بخش تقسیم کرده که هر یک می تواند به عنوان یک ناحیه شهری مطرح باشد.
مسئله دیگری که در تعیین محدوده نواحی مختلف مطرح است ویژگی های خاص کالبدی و یا فعالیت ها و کاربری های خاص یک محیط است که آن را از دیگر قسمتها متمایز می سازد. به عنوان مثال در قسمت جنوب شرقی شهر حد فاصل بین خیابان های شهید بهشتی، خیابان سربداران و کمربندی شرقی، می تواند به عنوان ناحیه ویژه صنعتی محسوب شود همچنانکه در طرح تفصیلی سابق دارای کاربری های عمده صنعتی و انبار بوده و بخش وسیعی از ناحیه نیز در وضعیت موجود دارای کاربری صنعتی می باشد. بنابراین این قسمت به عنوان ناحیه صنعتی در طرح تفصیلی دارای ضوابط و مقررات ویژه ای خواهد بود.
بخش دیگری از بافت شهری که می توان متمایز از دیگر قسمت ها مطرح شود حد فاصل بین خیابان هایی هستند که محور اصلی شهر (محور شمالی – جنوبی) را تشکیل می دهند. این بخش توسط قسمتی از محور شرقی – غربی شهر (خیابان معلم) به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود :
- قسمت شمالی :
این بخش فضای میانی دو خیابان طالقانی و اسفراینی می باشد که غالب سطح آن را رودخانه بیدوار فرا گرفته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید