بخشی از مقاله
ترس و اضطراب کودک و نوجوان
فهرست
مقدمه 1
ترس چیست ؟ 2
اضطراب 3
انواع ترس 4
برخورد با کودک در هنگام ترس چگونه باید باشد . 7
اضطراب در کودکان و نوجوانان: 7
بروز اضطراب: 8
انواع اضطراب: 9
کاهش اضطراب: 11
ترس و دیگر اختلالات: 13
منابع 15
مقدمه
شب شده است و مادر باران با نگاهی معنی دار به او می فهماند که باید برای خوابیدن به اتاقش برود و اماده خواب شود. هر چه سعی می کند که به روی خودش نیاورد و همراه پدر و مادرش بماند فایده ای ندارد.
در اتاق تاریک باران باز می شود . مادر چراغ را روشن می کند ولی باز هم ترسناک است ، توی کمد ، زیر تخت ، پشت پنجره .........
مامان ، مامان می شود این جا بمانی . من بیام پیش شما بخوابم . نه باران جان تو باید توی اتاق خودت و سرجایت بخوابی . بیا نگاه کن توی کمد و زیر تخت هیچی نیست .
اشک گوشه چشم باران جمع شده و لب و لوچه اش را هم ورچیده است مادر طاقت نمی آورد.............
ترس چیست ؟
ترس واکنشی است و طبیعی ، لازم ، مهم و مفید در صورتی که به طور کامل کنترل و به طور منطقی تعبیر شود و باعث می شود که شخص در مواجهه با مشکلات بیشتر احتیاط کند . واستون پایه گذار مکتب رفتار گرایی عقیده دارد که ترس یکی از صد غریزه یا انگیزه ای است که انسان با آن به دنیا امد .
ترس یکی از پدیده هایی است که نقش بسیار تعیین کننده ای در تکامل انسان ابتدایی داشته است. همچنین در شکل گیری شخصیت انسان و در روابط اجتماعی ، ترس جزء یکی از فاکتورهای اساسی محسوب می شود.
ترس باعث می شود تا شخص در مواجه شدن با مشکلات احتیاط به خرج دهد .
هنگامی که ماترس را تجربه می کنیم دستخوش تغییرات بدنی و هیجانی گوناگونی می شویم که در پاسخ ترس را تشکیل می دهند ، پاسخ ترس دارای چهار عطر است .
1. عناصر شناختی ( انتظار آسیب قریب الوقوع )
2. عناصر بدنی ( واکنش اضطراری بدن به خولر ، به علاوه تغییرات موجود در ظاهر ما )
3. عناصر هیجانی ( احساس دلهره و وحشت زدگی )
4. عناصر رفتاری ( گریه – گریز در جای خود خشک شدن )
نوع و میزان ترس کودک از پدیده های مختلف به عواملی چون : سن ، جنس . تجارب گذشته ، میزان رشد ذهنی ، ارزشهای اجتماعی و فرهنگی که کودک از والدین و همسالان خود آموخته است و میزان و درجه امنیت کودک بستگی دارد. شدت ترس در سه ماهگی و یازده سالگی به اوج خود می رسد تحقیقات نشان می دهد که در حدود سن مدرسه رفتن کودک و بیشتر ترس ها متوجه پر تخیلات ماوراء طبیعت ، مخلوقات تصوری همراه با تاریکی ، مرگ و مجروح شدن . رعد و برق . شخصیتهای فیلم های سینمائی و تلوزیونی است طور کلی ترسهای عمده کودکان در سنین مختلف ناشی از یادگیری براساس " شرطی شدن عامل " است بدین معنا که اگر کودک تجارب ترسناک و ناموفقی از شی یا مکان و یا شخصی داشته باشد در اینده نیز از آنها خواهد ترسیده مثلاً کودکی که از معلم یا امتحانات می ترسد به تجارب موفقیت آمیز در امتحانت و برخورد درست معلم با کودک نیاز دارد .
اضطراب
ما نباید ترس و اضطراب را یکی بدانیم معمولاً ترس بستگی به محرک شناخته شده ای دارد د رحالیکه اضطراب محرک های ناشناخته و غیر مشخص خواهد داشت و یا ترس عبارت است .از واکنش در مقابل یک خطر واقعی ، اضطراب عبارت است از واکنش در مقابل خولری که وجود خارجی نداره آدمی از عامل خاصی می ترسد ولی اضطراب نا شناخته دارد با توجه به این تفاوت ترس و اضطراب را معمولاً بجای یکدیگر بکار می بریم .
می توان گفت که انسان عادی به مقداری اضطراب نیاز دارد تا به تکاپو بیفتد اضطراب زمانی مسأله سازی می شود که از تحمل انسان فراتر می رود .
اضطراب مرضی : یک بیماری مخرب است . اضطراب مرضی نه تنها صاحب خود بلکه عمل او را نیز تخریب می کند.
اضطراب مرضی احساس درد آوری است که جلوه های جسمی به همراه دارد . رنگ پریدگی بحران عصبی ، ضربان سریع قلب ، عرق کردن ، احساس خفگی ، خشکی دهان ، درد در سینه و ساق پا ، اضطراب و وسواس اغلب به همراه یکدیگرند.
انواع ترس
1. ترس های طبیعی و لازمه دوران رشد.
2. ترس های نا بهنجار (اضطراب )
1. غریبی کردن : اولین ترس قابل مشاهده ای که کودک با آن روبه رو می گردد ناشی از دوره ای از رشد کودک است که کدک به لحاظ روانی هنوز فوق العاده ضعیف است و ما آن را غریب کردن م یشناسیم . این ترس بسیار معمول در نیمه دو سال اول زندگی به صورت ترس از رویارویی با غریبه ها است .
کودک هشت ماهه وقتی که به غریبه ها می رسد بغض می کند. نگاهی به مادرش و نگاهی به غریبه می اندازد و بعد گریه سر می دهد .
کودکان همیشه باترس با غریبه ها بر خورد نمی کنند. اگر غریبه ای برخورد آرامی با او داشته باشد آرام حرف بزند و کم کم با او شروع به بازی کند کمتر احتمال دارد که کودک بترسد تقریباً همه کودکان بین 7 تا 12 ماهگی از غریبه ها می ترسند.
2. ترس از جدایی : در این حالت کودک از اینکه از فرد مورد اعتماد خود جدا شود احساس ترس می کند و ما از آن با نام " ترس از جدایی " یاد می کنیم کودک در این دوره از رشد برای اولین بار جدایی را به مثابه یک درد تجربه می کند و انتظار دوباره قرار گرفتن در کنار فرد مورد اعتماد خود دارد. در این دوره از رشد بر طبق تحقیقات پیاژه کودک هنوز توانایی درک زمان و پایداری اشیاء را ندارد و اگر برای مثال مادر کودک وی را نزد شخص دیگری بگذارد تا به خرید برود وکودک ببیند که مادر نیست ، اینطور تصوری می کند که مادر دیگر باز نخواهد گشت . این حالت در کودک تولید ترس می کند . ترس از جدایی معمولاً بین 7 تا 12 ماهگی ظاهر می شود و اوج آن در 15 و 18 ماهگی است .
3.ترس از تاریکی : که بیشتر در سنین بالای 2 ماهگی بروز کند . کودکان در این سن توانائی تشخیص تاریکی – روشنائی – شب و روز بیداری – خواب را تازه کسب کرده است و این قابلیت هنوز در بعد فوق ابتدایی آن عمل می کند.
4.ترس از شبه حیوانات :
در حوای 3 سالگی از شبه حویانات می ترسد . در این سن ناگهان محیط کودک که هنوز برایش مرسوژ است توام می شود با ترس از اشیاء .............. دلیل ان هم این است که کودک در این سن قوه تخیل خود بهره می گیرد و برای اینکه بتواند با محیط خود رابطه برقرار سازد به اشیاء پیرامون خود زندگی می دهد . تصوری کند اشیاء پیرامون وی جان دارند و عمل کنند . مثلاً اگر سر کودک به گوشه در بخورد گریه کنان می گوید " در بد جنس سرم را درد آورد" با تصور جان دار بودن اشیاء کودک از خطری که ان ها برای وی دارند احساس ترس می کند.
4. ترس انطباقی:
در سن چهار تا پنج سالگی دوره انواع ترس های ناشی از انطباق بر محیط شروع می شود هر کدام از این نوع ترس ، نیاز آن را دارند که بی تاثیر شوند( بدین معنی که درست است این نوع از ترس طبیعی و وابسته به رشد است اما در جهت گذر سالم کودک از این مرحله ترس در بیشتر از مراحل دیگر کودک احتیاج به توجه و همراهی دارد ). این ترس ها (ترس از مهد کودک دبستان و........)یکی پس از دیگری می آیند و می روند و کودک را اماده می سازند تا ترس های جدید را تجربه کند. همانطور که از نام این نوع از ترس پیداست کودک بیم دارد از اینکه آیا می تواند الفت و صمیمت را در محیط جدید همانند محیط قبلی خود داشته باشد را خیر؟
5. ترس های دوران بلوغ.
برخورد با کودک در هنگام ترس چگونه باید باشد .
تربیت کاملاً آزاد کودک بدین معنی که انجام همه کار و همه چیز برای مجاز باشد. زمینه شکل گیری شخصیت بیمار گونه و توام با اختلالات متعدد را می سازد و از طرف دیگر تربیت مستبدانه که سخت گیرهای متعددی را در راه خلاقیت و فعالیت آزاد کودک اعمال می دارد می تواند موجب واپس روی (بازگشت به مراحل قبلی در کودک) در رشد شخصیت کودک گردد. پس به صراحت می تواند گفت . نقش تربیت و شیوه های فرزند پروری در رشد شخصیت کودک بسیار حائز اهمیت است .
نادیده گرفتن از صور ترس های مربوط به دوره های رشد و یا به گفته دیگر عدم آگاهی از این ترس ها در دوره های خاص تظاهر آن ها ( بخصوص از سمت والدین) و از سوی دیگر وقفه های طولانی و غیر طبیعی در گذر از یکی و رسیدن به دیگری و حتی جابجایی آن ها همگی می توانند نشان دهنده رشد غیر طبیعی فرد به لحاظ روانی باشد .
اضطراب در کودکان و نوجوانان:
تشخیص اضطراب و درمان آن در کودکان و نوجوانان بسیار مهم است. چون شخصیت آنان طی این دوره شکل می گیرد. بسیاری از کودکان که در شرایط جدیدی قرار می گیرند دچار اضطراب می شوند و واکنش های متعددی را از خود بروز می دهند.تشویق والدین در ارتباط برقرار کردن فرزندان با محیط خارج از خانه و افراد غیر قابل بسیار موثر است.
بسیاری از والدین از این احساس فرزندشان تا روزی که به مشکل برخورند بی اطلاع هستند. یکی از شایع ترین دلایل دل درد و حالت تهوع که در کودکان دبستانی دیده می شود.ترس و اضطراب از مدرسه است. نگرانی پدر و مادر باعث انتقال آن به فرزند می شود و اضطراب او را افزایش می دهد.
بروز اضطراب:
کسانی که اضطراب را به طور معمول تجربه می کنند قادر نیستند، سرچشمه و علت آن را تشخیص دهند. اما سعی و تلاش می کنند که علت و منبع این احساس اضطراب را دریابند. مردم اغلب اضطراب خود را به چیزی نسبت می دهند که ممکن است علت و سرچشمه آن اضطراب باشد یا نباشند. به عنوان نمونه: خانمی که می خواهد برای گروهی از مردم سخنرانی کند دچار اضطراب می شود ممکن است اضطراب خود را به صحبت کردن و سخنرانی کردن نسبت بدهد.
هر چند اگر از وی سوال شود که چه چیز در سخنرانی وجود دارد که شما را دچار اضطراب کرده است؟ احتمالاً جواب خواهد داد که «من نمی دانم» من فقط مضطربم. این نوع عکس العمل ها گاهی اوقات «وحشت صحنه» نامیده می شود اما در گفتگوهای عامیانه و عمومی اضطراب اصطلاح مناسبی برای آن است.
انواع اضطراب:
تقریباً مثل هر چیز دیگر در حیطه شخصیت، در اضطراب نیز تفاوتهای فردی وجود دارد برخی از افراد فقط در بعضی از مواقع مضطرب اند. در حالی که بعضی دیگر در اکثر اوقات در حال اضطراب هستند. این نوع مشاهدات روان شناسان را بر آن داشته است که بین دو نوع اضطراب تفاوت قایل شوند:
1- اضطراب موقعیتی 2- اضطراب خصیصه ای
اضطراب موقعیتی:
حالت A یک عکس العمل هیجانی موقتی یا لحظه ای است. از این رو گاهی اضطراب موقعیتی حالت A نامیده می شود. که به عنوان یک وضعیت ناپایدار و زود گذر تعریف شده است که از نظر شدت و هم از نظر نوسان در زمانهای مختلف متفاوت است. اضطراب که در مثال قبل گفته شد اضطراب از نوع موقعیتی است .
اضطراب خصیصه ای :
اضطراب خصیصه ای گاهی صفت یا ویژگی A نامیده می شود که به عنوان خصوصیات دیر پای فرد خوانده می شود. همانا سایر صفات این ویژگی هم از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
بعضی از افراد دارای اضطراب خصیصه ای در سطح پایین و بعضی دیگر دارای اضطراب خصیصه ای در سطح بالا هستند. کسانی که دارای اضطراب خصیصه ای در سطح بالا هستند. اغلب اوقات در حالت اضطراب به سر می برند. این قبیل افراد آمادگی دریافت تهدید را از طریق و موقعیتهای مختلف که اغلب بی ضرر بوده دارند و بدین وضعیتها به صورت اضطراب موقعیتی واکنش نشان می دهند.