بخشی از مقاله

راه های پرورش خلاقیت

چكيده تحقيق:
تحقيق انجام شده در رابطه با راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمايي ناحيه3 كرج مي باشد كه با توجه به اين مطلب بيان مساله اينكه از چه راهها وشيوه هايي قوه خلاقييت و ابتكار دانش آموزان دوره راهنمايي را رشد و تقويت نماييم.
با توجه به ضرورت و اهميت موضوع مورد تحقيق يعني راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان و نقش مهم و حياتي آن در آموزش و پرورش به ويژه در مدارس لازم است كه اين موضوع مورد تحقيق و بررسي قرار گيرد.


لذا در اين راستا براي اين تحقيق سوالات زير مطرح گرديده است.
1) مديران و معلمان به چه ميزان در رشد و پرورش قوه خلاقيت دانش آموزان مي توانند تاثيرگذار باشند.
2) انجام فعاليت هاي گروهي (پژوهي _ ورزشي, .... ) تا چه حد در رشد و تقويت قوه خلاقيت دانش آموزان موثر است؟
3) چه عواملي مانع رشد و پرورش قوه خلاقيت و ابتكار در دانش آموزان مي باشند؟
4) چه تفاوتي ميان دانش آموزان خلاق در مقايسه با ساير دانش آموزان مشاهده مي شود؟


جامعه آماري و حجم نمونه:
در اين تحقيق جامعه آماري تعداد 10 مدرسه راهنمايي از مدارس راهنمايي آموزش و پرورش ناحيه 3 كرج انتخاب گرديده است.
و نمونه آماري نيز تعداد 60 نفر از همكاران مدارس مربوطه مي باشند كه بطور تصادفي انتخاب شده اند.

 

ابزار گردآوري اطلاعات:
جهت جمع آوري اطلاعات در اين تحقيق از پرسشنامه استفاده شده است كه به پرسشنامه مورد نظر شامل 20 سوال پاسخ بسته در 5 طيف ( خيلي كم, متوسط, زياد, خيلي زياد ) طراحي گرديده است.

خلاصه تحقيق:
در پايان پس از جمع آوري اطلاعات بدست آمده از پرسشنامه مشخص گرديد كه مديران و معلمان نقش بسيار مهم و تعيين كننده اي در رشد و پرورش قوه خلاقيت دانش آموزان مي توانند ايفا نمايند.


همچنين نتيجه گيري شد كه فعاليت گروهي دانش آموزان (ورزشي_ پژوهشي, .... ) تا حد خيلي زيادي مي توانند در رشد و شكوفايي قوه خلاقيت آنان تاثير گذار باشند
طبق نتايج حاصل از پرسشنامه مشخص شد كه عوامل مهمي مي توانند باعث و مانع رشد خلاقيت در دانش آموزان شوند كه از آن جمله مي توان به نداشتن هدف مشخص در زندگي, نداشتن انگيزه در امر يادگيري, دلسرد بودن دانش آموزان,كمروئي دانش آموزان, آشفته بودن افكار دانش آموزان و... اشاره نمود.


در پايان تحقيق نتيجه حاصل شد كه دانش آموزان خلاق از لحاظ شخصيتي و عملكرد با ساير دانش آموزان تفاوتهايي دارند كه از آن جمله مي توان به داشتن روحيه و حس استقلال طلبي_ اعتماد به نفس, مداومت و پشتكار در فعاليت هاي يادگيري, قدرت تجزيه و تحليل مسائل مختلف و.... اشاره نمود.


پيشنهادات:
1) بهترين مكان جهت شناسايي و استعدادها همچنين رشد و پرورش قوه خلاقيت دانش آموزان مدرسه است.
2) امكانات و تجهيزات بيشتري به مدارس اختصاصي داده شود كه در رشد و پرورش و تقويت قوه خلاقيت دانش آموزان بسيار تاثير گذار است.
3) پيشنهاد مي شود جهت اطلاع و آگاهي هر چه بيشتر مديران _ دبيران_ اوليا جلسات توجيهي توسط كارشناسان علوم مختلف از جمله روانشناسي ( پرورش خلاقيت) برگزار شود.
4) با توجه به نقش حساس و حياتي مديريت در مدارس بهتر است جهت اداره امور مدرسه از مديران كارآمد و خلاق و آشنا به مسائل جديد روز و همچنين مديراني كه رشته آنها متناسب با امر تعليم و تربيت مي باشد بهره گرفته شود.


موضوع پژوهش: راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمايي چيست؟

مقدمه1:
مطالعات نشان داده است كه بشر اصولاً بكارگيري روشهاي خلاق را در يادگيري ترجيح مي دهد, روشهايي نظير كاوش, لمس كردن, پرسش, آزمايش, دنبال مجهول رفتن و نظريه دادن, معلمين برخلاف متعلمين اغلب طرفدار ديكته كردن دانش و اطلاعات هستند.
تحقيقات نشان داده است كه بسياري از مطالب درسي, اگر نگوئيم همه آنها_ با روشهاي خلاق بسيار با صرفه تر و موثرتر از روشهاي ديكته كردن آموخته مي شوند.


علاوه بر آن بسياري از افراد واكنشي بسيار قوي نسبت به يادگيري خلاق از خود نشان ميد هند. آنها در روشهايي كه اين امكان و اجازه را مي دهد و از آنها مي خواهد كه خود دنبال مجهول و كشف پاسخ بروند, ميزان ياد گيري بسيار بالا و در روشهايي كه اطلاعات به آنها ديكته مي شود, سرعت و ميزان يادگيري بسيار پاييني داشته اند.
يادگيري از طريق بكارگيري استعدادهاي خلاق,عموماً به شكلهاي درك مسئله, يا نواقص, حدس زدن و ساختن فرضيه درباره راه حل آن, آزمايش كردن اين حدسيات, تجديد نظر و اصلاح حدسيات و استخراج نتايج آزمايش بروز مي كند. در اين فرآيند, يكي از غرايز قوي بشري نقش مهمي بر عهده مي گيرد و آن تنشي است كه بشر در مقابل يك مجهول يا غير حقيقت احساس مي كند, او سعي دارد به صورتي خود را از اين تنش آزاد سازد, اين انگيزه او را وادار به پرسيدن, حدس زدن و پي گيري مطلب مي نمايد. حتي پس از حدس زدن, ترديد درباره صحت حدس هنوز باعث نارضايتي اوست.
حال به سوي آزمايش حدس خود كشانده مي شود و به تبع رفع اشتباه خود و اصلاح فرضيه اش, پس از يافتن حقيقت مايل است حتماً آنرا به ديگران اطلاع دهد.
اين انگيزه مهمترين عاملي است كه يادگيري از طريق بكارگيري, خلاقيت را چنين طبيعي و پر ثمر مي سازد اين روش آنقدر خودانگيز و طبيعي و بدون نياز به انگيزه هاي خارجي پيش مي رود كه حتي بعضي آنرا ((يادگيري طبيعي)) ناميده اند.


در يادگيري بصورت آمرانه به ما گفته مي شود چه چيزي را ما بايد ياد بگيريم, به ما گفته مي شود كه يك حقيقت علمي را بايد بپذيريم چون معلم, پدر و مادر, كتاب درسي, روزنامه ياكتابي علمي آنرا گفته است.
عموماً آنچه گفته مي شود عقيده رايج و همگاني است .و همه انرا قبول دارند و لذا از حس دموكراتيك انسان و احترام او به عقايد عامه استفاده مي شود.
دريادگيري آمرانه از استعدادهايي نظير شناخت, حافظه و قوه استدلال ( رايج ترين استعدادي كه در تستهاي هوشي مورد ارزشيابي قرار مي گيرد) استفاده مي شود.
دريادگيري خلاق استعدادهايي, نظير قدرت ارزشيابي ( درك مجهول, يا قطعه گمشده در يك فرآيند) قدرت ارائه راه حل (روان بودن, انعطاف داشتن, ابتكار داشتن و توجه به جزئيات) و دريافتي متفاوت كردن, بكار گرفته مي شود.
مطالعات دقيق نشان مي دهند كه روشهاي يادگيري مبتني بر خلاقيت تاثير عظيمي بر موفقيت تحصيلي دارند, ولي متاسفانه همين مطالعات نيز نشان مي دهند كه اين روشها كمترين روشهاي متخذه در كلاسهاي درس هستند, زيرا معلمين عموماً روش يادگيري آمرانه, ديكته كردن اطلاعات را ترجيح مي دهند.
بيان مساله:


با توجه به اهميت خلاقيت و نوآوري در مدارس و ضرورت وجود آن در نظام اموزش و پرورش موضوع مورد پژوهش در اين تحقيق عبارتست از :
راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمايي چيست؟
پس بيان مساله اينكه از چه راهها و روشهايي براي بروز خلاقيت و پرورش آن در دانش آموزان دوره راهنمايي استفاده نمائيم.
اهداف پژوهش:
از آنجا كه خلاقيت و نوآوري براي بقاي سازمانها به ويژه نظام اموزش و پرورش امري حياتي مي باشد و تداوم حيات سازمانها وابسته به تحقيق اين امر است. منظور از تحقيق حاضر نيز بررسي راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمايي ناحيه 3 كرج است كه در نتيجه مشخص گردد چه عواملي در پرورش خلاقيت و نوآوري دانش آموزان تاثير دارد و تا چه اندازه آنان خلاق و نوآور بوده, همچنين به چه اندازه از قدرت تشخيص مسائل و تبيين مشكلات, از آن مهارت در بكار گيري امكانات و ايجاد زمينه براي شكوفايي استعداد ها و بهبود بخشيدن به وضعيت آموزشي برخوردارند.

سئوالات تحقيق:
در اين تحقيق سعي مي شود به سئوالات زير پاسخ داده شود.
1) مديران و معلمان به چه ميزان در رشد و پرورش قوه خلاقيت دانش آموزان مي توانند تاثير گذار باشند؟
2) انجام فعاليت هاي گروهي (پژوهشي_ ورزشي_...) تا چه حد در رشد و پرورش و تقويت خلاقيت دانش آموزان موثر است؟


3) چه عواملي مانع رشد و پرورش قوه خلاقيت در دانش آموزان مي شود؟
4) چه تفاوتي ميان شخصيت دانش آموزان خلاق در مقايسه با ساير دانش آموزان ملاحظه مي شود؟

اهميت و ضرورت تحقيق:
با توجه به نقش مهم و حياتي آموزش و پرورش به ويژه اهميت تحقيق و پژوهش در زمينه هاي مختلف و نياز جامعه, بيش از هرزمان به افراد خلاق و نو آور و موضوع اهميت خلاقيت و راههاي پرورش آن در دانش آموزان لازم و ضروري است كه در اين زمينه كنكاش و پژوهشي صورت پذيرد و راه كارها و شيوه هايي در اين خصوص ارائه مي گردد.

تعاريف عملياتي متغيرها:
در اين قسمت از تحقيق به تعريف عملياتي و كاربردي متغيرهاي موضوع پژوهش از جمله خلاقيت و شيوه هاي پرورشي خلاقيت و موارد وابسته به آنها مي پردازيم:
تعريف خلاقيت: يك فرآيند ذهني است كه در فرد معيني و در يك زمان مشخص ديده مي شود_ فرآيندي كه در نتيجه آن يك اثر جديد اعم از فكر, يا چيز نو و متفاوتي توليد مي شود.

شيوه هاي پرورش خلاقيت:
منظور ارائه راه كارهايي است كه از آن طريق بتوانيم خلاقيت را در دانش آموزان رشد و شكوفا و همچنين تقويت نمائيم كه در اين راستا معلم_ مدير و فعاليت هاي گروهي دانش آموزان و محيط نقش به بسزايي مي توانند ايفا نمايند.

مقدمه1
در دنياي پيچيده كنوني كه شاهد رقابت هاي بسيار فشرده جوامع گوناگون براي دست يابي به جديدترين فن آوري و منابع قدرت هستيم, افراد تيز هوش_ خلاق و صاحبان انديشه نو و تفكر واگرا به مثابه گران بهاترين سرمايه ها از جايگاه بسيار والا و ارزشمندي برخوردار هستند. د رچنين عصري, بايد براي اداره سازمان هاي گوناگون اجتماعي_ فرهنگي, اقتصادي و آموزش, به نوآوري و نوجويي و نوخواهي و بهره گيري از دست آوردهاي اخلاقي, علمي و فني بشر همت گماشت و راه را براي نوآوري و ارائه طرح هاي مناسب در اين سازمانها هموار كرد.


امروز جامعه, بيش از هر زمان ديگر به افراد هوشمند و خلاق نياز دارد, هر قدر جهاني كه درآن زندگي مي كنيم پيچيده تر مي شود, نياز به شناسايي و پرورش ذهن هاي خلاق و آفريننده نيز بيشتر و شديدتر مي گردد به همين دليل, در شرايط كنوني, مسئله خلاقيت از مهم ترين مسائل در قلمرو روانشناسي آموزشگاهي است, با توجه به اين امر بايد مديراني مبتكر و خلاق را براي رده هاي متفاوت مديريت برگزيد, مديران توانمندي كه قادر باشند با اتخاذ تدابير و شيوه هاي بايسته, به ويژه در دستگاه آموزش و پرورش, زمينه را براي تجلي و بروز استعدادها و خلاقيت هاي معلمان و دانش آموزان فراهم آورند. آگر با استناد به نظر ((ژان پياژه)) هدف اصلي آموزش و پرور ش را آفرينش و بويژه آفرينش انسانهاي توانا به انجام دادن كارهاي نو و انسان هايي خلاق و نوآفرين و كاشف بدانيم.
وظيفه و رسالت سازمان هاي آموزش وپرورش و از جمله مدارس اين است كه به كار گماري مديران مبتكران و نوآور و ارائه طرح هاي جديد و روش هاي نو, زمينه بروز اين ويژگي هاي آدمي را در معلمان و دانش آموزان فراهم آورند و فضاي مدارس را به فضاي بالنده, خلاق, مبتكر, روح افزا, صميمانه اثر بخش, پرتلاش هماهنگ و لذت بخش تبديل كنند.
البته اين امر مستلزم تدوين طرح ها و برنامه هاي گوناگوني است كه مديران مدارس بايد با اجراي تدريجي آنها, تحول, تحرك وتغييرات جديدي در واحدهاي آموزشي پديد آورند. بطوركلي, برنامه ريزي در تمام سطوح مديريت, بويژه مديريت مدرسه, مستلزم داشتن انديشه خلاق, ارائه ابتكارات جديد, ورزيدگي و مهارت در بكارگرفتن منابع و عوامل متعدد است.


بنابراين با توجه به نقش مهم مديران در هماهنگي كليه فعاليت هاي معلمان و دانش آموزان و ايجاد خلاقيت در محيط آموزشگاهها در اين تحقيق به بررسي و چگونگي راههاي پرورش خلاقيت در دانش آموزان دوره راهنمائي خواهيم پرداخت.

تعريف و توصيف خلاقيت:
واژه خلاقيت عمر طولاني ندارد_ واژه نامه انگليسي آكسفورد_ ظهور اين كلمه را به سال 1875 ميلادي در كتابي راجع به ادبيات نمايش انگليسي, نسبت مي دهد در اين كتاب از قدرت خلاق شكسپير سخن رفته است. خلاقيت واژه هاي بسيار مبهم و ارائه تعريفي از آن بسيار مشكل است_ پژوهشكران برداشت هاي متفاوتي از خلاقيت دارند و بالطبع, تعاريف متفاوتي از آن ارائه داده اند, وجود چنين اختلاف نظري ناشي از ماهيت بسيار پيچيده و مركب كنش هاي مغزي ماست. در اين قسمت به ذكر چند تعريف از خلاقيت از صاحبنظران مي پردازيم.


گيلفورد: خلاقيت يعني حل يك مشكل يا سلسله اي از مسائل كوچك و بزرگ.
راجرز: خلاقيت را اظهار وجود و استقلال طلبي و حفظ شخصيت انسان مي داند.
استيفن رابينز: (1991) خلاقيت را به معناي توانائي تركيب انديشه ها و نظرات در يك روش منحصر به فرد با ايجاد پيوستگي بين آنان بيان مي كند.
لوتانز (1992): خلاقيت را بوجود آوردن تلفيقي از انديشه ها و رهيافت هاي افراد و يا گروهها در يك روش جديد تعريف كرده است.


رضائيان( 1374): خلاقيت بكار گيري توانائيهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است. متداول ترين برداشت از خلاقيت عبارت است از اينكه فرد فكري نو ومتفاوت ارائه دهد._ خلاقيت مي توان با توليد يا خلق اثر نو و متفاوت ارزشيابي كرد. اما بايد به خاطر داشت كه هر خلاقيتي لزوماً به توليد اثر قابل مشاهده منجر نمي گردد_


براي مثال در عالم تخيل, كودك يا نوجوان چيز نو و متفاوتي خلق مي كند, اما آفرينش ذهني او براي ديگران قابل مشاهده و بالطبع ارزشيابي و قضاوت نيست. بنابراين خلاقيت يك فرآيند ذهني است كه در فرد معيني و در يك زمان مشخص ديده مي شود_ فرآيندي كه در نتيجه آن يك اثرجديد, اعم از فكر, چيز نو و متفاوتي, توليد مي شود. ممكن است توليد جديد و متفاوت, كلامي يا غير كلامي عيني يا ذهني باشد.


در ميان تعاريفي كه درباره رفتار خلاق و جنبه هاي گوناگون ان نظير نتايج, مراحل شخصيت و محيط بعمل آمده است تفاوت هايي به چشم مي خورد. برخي معتقدند كه نتيجه رفتار خلاق, بطور حتم بايد عيني و ملموس باشد در حاليكه عده اي ديگر, ابراز يك انديشه خلاق را نيز رفتاري خلاق مي دانند.


گروهي ديگر فكر مي كنند مراحلي كه در جريان يك رفتار خلاق طي مي شود در همه افراد يكسان است, در صورتي كه ديگران اعتقاد دارند اين مراحل در افراد گوناگون متفاوت است_ در مورد خصوصيات شخصيتي برخي بر اين باورند كه ويژگي هاي شخصيتي افراد خلاق جنبه ارثي دارد_ در حاليكه ديگران ضمن رد اين نظريه بر اكتسابي بودن آن تاكيد دارند و معتقدند در تكوين يك زفتار خلاق, محيط نقش اساسي دارد در صورتي كه مخالفان اين عقيده, نقش محيط را نفي مي كنند و مي گويند فردي كه رفتار خلاق دارد خصوصيات خود را هر جا كه باشد نشان مي دهد و محيط نمي تواند در آن نقشي داشته باشد

چه عواملي در پرورش خلاقيت دانش آموزان مي توانند موثر باشند؟
ذهني كه در جستجوي ثبات است راكد مي ماند مانند همان آبگير كنار رودخانه, اين ذهن به زودي پر از فساد و پوسيدگي خواهد شد تنها ذهني كه ديوار, مانع, مكان استراحتي ندارد, بطور كامل با زندگي بدون وقفه درحال جلو رفتن, كشف و انفجار است تنها چنين ذهني مي تواند شادمان باشد و تا ابد نو, زيرا چنين ذهني خود به خود خلاق است. خلاقيت كيفيتي است كه در همه انسانها وجود دارد و تفاوت تنها در ميزان آن است, مانند هوش كه مقدار آن در عده اي كم و در بعضي زياد و بسيار زياد است.


خلاقيت كم, نشانه يك فرد عادي است و خلاقيت زياد آدم هاي خلاق و مبتكر را از ديگران متمايز مي سازد در مورد ارتباط بين بهره هوشي و خلاقيت نمي توان به درستي رابطه اي را تصور كرد, زيرا بسياري از افراد خلاق, افراد باهوشي نيستند, همچنين نمي توان گفت افرادي كه هوش هاي بالا دارند, خلاق و مبتكرند جالب است بدانيم كه دانش آموزان خلاق به اندازه دانش آموزان باهوش مورد علاقه معلمان نيستند.


نتايج اين تحقيقات اگر چه قابل تصميم به كل است, هشداري است كه وضعيت كلاسهاي درسي را تا حدودي روشن مي سازد_ دانش آموزان موفق و مورد احترام معلم معمولاً آنهايي هستند كه خوب گوش مي دهند مطالب درس را عيناً حفظ مي كنند, عاري از تفكر و اگرا هستند و در هنگام پاسخ دادن به سئولات كليشه اي عمل مي كنند.


آموزگاران و معلماني كه به روش هاي سنتي علاقمند و پايبند هستند, معمولاً دانش آموزاني را دوست دارند كه سر به راه و دنباله رو و خالي از اشتباه باشند, دانش آموزاني كه با خيال پردازي ها, مسئله اي ايجاد نمي كنند و مسائل را آنگونه كه عرف و عادت سال هاي طولاني معلم است حل مي كنند.


در اين گونه كلاسها تفكرات و اگرا جايگاهي ندارد. احتمالاً ظرافت طبع يعضي دانش آموزان خلاق هم با بي توجهي آموزگار روبرو مي شود. وقت كم و حجم زياد دانش آموزان و ارزشيابي هاي آخر سال براي معلمان كه متعلق به نسل كهن هستند بهانه اي مناسب است.
خلاقيت انسان ها در همه ادوار و جوامع نيروي محركه اي بوده است كه بشر را از حالت غارنشيني به عصر فضايي امروز كشانده است. انساني كه از وضعيت خويش ناراضي بوده, به دنبال كسب رضايت و بهينه كردن محيط زيست و پاسخ دادن به كنجكاوي هايش كاوش گر و نو انديش و خلاق باشد.
يكي از انگيزه هاي خلاقيت, عدم رضايت است كه باعث مي شود نيروي ابتكار بشر شروع خلاقيت و آغاز جرياني نو و تازه را بشارت دهد.
انگيزه ديگر خلاقيت كنجكاوي است, كنجكاوي نسبت به رويدادها و پديده هاي محيط زندگاني هميشه موجد برخورد با مسئله مي شود_ گاه خلاقيت در شيوه حل مساله و گاه در طرح آن است.


عامل مهم ديگري كه با عث بروز خلاقيت مي شود, داشتن روحيه شاد و اميدوار است _ افرادي كه نسبت به رويدادها و مسائل محيطي ديدگاه منفي دارند, نمي توانند خلاق و نو انديش باشند_ مبارزه با درماندگي و آزاده بودن و آزاد زيستن شيوه زندگي انسانهاي خلاق است.
آنان با مردم محيط خود به راحتي مي جوشند و به آنها احساس نياز مي كنند تا با درك كاستي هايشان, نيروي خلاقه خويش را بكار گيرند و عامل خير و مبشر نيكي باشند.


استاد مطهري عقيده داشتند((آفرينندگي و خلاقيت يعني شكستن مرسومات متعارف. دانش آموزان در كلاسهاي درس بايستي دچار شك و ترديد شوند_ خلاقيت در شك و ترديدهاي موجود است)).

نقش مديران و معلمان در پرورش خلاقيت دانش آموزان:
1)نقش مديران درپرورش خلاقيت: سازمان خلاق نيازمند به مديرخلاقي است كه در ايجاد و حفظ فرهنگ اخلاق در درون سازمان و ترغيب, ترويج و بوجود آوردن انگيزه براي رفتار خلاق در افراد گروههاي درون سازمان كوشا باشد. در اين راستا, مديران سازمانهاي آموزشي بايد هم از تجربه مفيد در ايجاد چنين فرهنگي برخوردار بوده هم مورد تاكيد كاركنان سازمان خود باشند, زيرا چنين تائيدي علاقمندي و اشتياق افراد را افزايش مي دهد.


لازارسفلد(1963) مي گويد: مدير بايد تمهيدات و تدابيري براي رشد, نوآوري و تغييربه كار بندد_ در دنياي متحول و متغير, اشخاص و سازمانها بايد بتوانند با تغيير د دگرگوني سازگاري پيدا كنند و اين وظايف عمده مدير در سازمان مي باشد.
در واقع ترويج و ترغيب ويژگي هاي پيش گفته به عملكرد مدير بستگي دارد و مديران مي توانند تسهيل كننده بروز اين ويژگي ها باشند_ سئوال عمده اين است كه چگونه مي توان اين ويژگي ها را ترويج داد و كاركنان را به تفكر واداشت بطوري كه خود كاركنان در اين راستا به يادگيري خلاقيت و نوآوري بپردازند.
وارن بنس ( 1984) پس از بررسي هاي مستمر در مورد الگوهاي رفتاري رهبران سازمانهاي خلاق به اين عقيده رسيده است كه وجود 4 نوع مديريت و توانايي در رهبر در اين رابطه مي تواندسودمند باشد.
1) مديريت توجه (دقت): به توانايي شكل دادن بينش جمعي و شامل نمودن تمام كاركنان در اين بينش دلالت دارد.
2) مديريت معني: توانايي بين اين بينش را بطور محسوس, معنادار و با تاثير احساسي مد نظر قرار مي دهد..
3) مديريت اعتماد: توانايي بدست آوردن و نگه داشتن اعتماد كاركنان را شامل مي شود.
4) مديريت خويشتن: برآگاهي از توانائيها و خصوصيات ويژه خود و استفاده بهينه از آنان با حفظ روحيه موفقيت و دوري از شك و ترديد نسبت به خود دلالت دارد.


كاركناني كه از اين نوع رهبري برخوردار هستند براي دستيابي به اهداف سازماني تمايل بيشتري به ايفاي نقش موثر و فعال داشته تلاش بيشتري براي ارائه انديشه هاي خلاق نشان مي دهند.
خلاقيت به دلايل زير براي مديران آموزشي ارزشمند است:
 مديران خلاق به احتمال بيشتري مي توانند خود و مدرسه تحت مديريت خود را در مقابله با مشكلات و بهره گيري از فرصت ها سازگار نمايند.


 با خلاقيت بيشتر مدير و همكاري او كميت و كيفيت تصميمات و فعاليت ها افزايش مي يابد.
 مدير و معلمان از لحاظ فردي احساس چالش و رضايت بيشتري در ارتباط با كار خود مي كنند.
2) نقش معلمان در پرورش خلاقيت ماهنامه فرهنگي _ آموزشي رشد معلم (آذر77)
شايد در ابتداي ايجاد نظام تعليم و تربيت, يادگيري آمرانه بهترين روش ياد گيري محسوب مي شد ولي امروزه نياز انسان به يادگيري از طريق پي جويي حقيقت و استفاده كردن از استعدادهاي خلاق امري كاملاً اثبات شده است حال بايد ديد در ايجاد شرايط بروز خلاقيت از معلمين چه كاري ساخته است.
1) ايجاد فرصت ها براي بروز و شكوفا شدن خلاقيت:
يكي از مناسب ترين راههاي ايجاد شرايط براي ياد گيري از طريق خلاقيت, تهيه برنامه هاي درسي است به نحوي كه در آن فرصت هاي بروز خلاقيت در نظر گرفته شده باشد, اين عمل به طرق مختلف قابل انجام است. بنابراين لازم است از روشهايي كه دانش آموزان را با ماهيت تفكر خلاق آشنا كرده و مهارت تحليلي آنها را تقويت مي نمايد استفاده نمود.

2) اعطاي جايزه به موفقيت هاي خلاق:
تحقيقات آموزشي نشان داده است كه دانش آموزان تمايل زيادي به يادگيري در مسيرهايي دارند كه در آنها جوايزي دريافت كرده اند اگر بخواهيم استعداد خلاق دانش آموزان شكوفا گردد, بايد نمودهاي خلاق آنان را تشويق كنيم دانش آموزان بايد تشويق شوند كه نظراتشان ارزش دارد اين عمل با گوش دادن به نظرات آنها, توجه و آزمايش كردن آنها و بازگو كردن براي ديگران تحقق مي يابد.


مابايد فرصت هايي براي رشد خود آموزيها فراهم نمائيم_ انتقاد از جزئي ترين روشهاي ياذگيري متخذه از سوي دانش آموز, فشارهاي سخت بر كلمه به كلمه حفظ كردن مطالب كتاب درسي, نداشتن راههايي براي ارزشيابي آموخته هاي غير درسي و غير مدرسه اي وتلاش براي افزايش مطالب درسي, بدون دادن هرنوع امكان بازتاب هم از مسائلي است كه به شدت هدف فوق را به مخاطره مي افكند.
3) تامين شرايط لازم براي رشد خلاقيت ها
4) برقراري رابطه اي خلاق با دانش آموزان
5) هدفدار بودن خلاقيت ها د رنويسندگي
6) پرورش روحيه با نگرش سازنده نسبت به اطلاعات دريافتي
7) دلگرم كردن و تشويق بيشتر فعاليت هاي خلاق.
8) تامين شرايط براي انجام برخي از كارهاي بدون ثبت نتايج و ارزشيابي .
9) دانش آموزان گروه بندي شده و بهتر است گروهها بر اساس استعدادهاي همگون انتخاب شوند.

 

ديدگاههاي خلاقيت1:
در مورد خلاقيت ديدگاههاي متفاوتي وجود دارد _ عده اي معتقدند كه محصول نهايي فرآيند خلاقيت بايد عيني و ملموس باشد و عده اي معتقدند كه بيان يك انديشه خلاق نيز رفتاري خلاق است.
در ارتباط با مراحل خلاقيت عده اي معتقدند كه مراحل خلاقيت در همه افراد روندي يكسان دارد ولي عده اي عقيده دارند كه اين مراحل در افراد مختلف متفاوت است, در ارتباط با خصوصيت شخصيتي, عده اي معتقدند كه ويژگي هاي شخصيتي افراد خلاق, جنبه ارثي دارد و عده اي عقيده دارند كه ويژگي هاي شخصيتي, جنبه اكتسابي دارد و مبتني بر يادگيري است, در ارتباط با محيط عده اي معتقدند كه محيط نقش اول را در فرآيند خلاقيت افراد دارد ولي عده اي ديگر عقيده دارند كه يك شخص خلاق هر كجا باشد, محيط نمي تواند نقشي بر او داشته باشد


براي رد واثبات نظرات بالا دلايلي وجود دارد قبل از آنكه وارد اين بحث شويم, ابتدا بايستي به همه اين موارد با ديدگاه تعديلي نگريست و به آنها توجه كرد_ در زير ديدگاههاي خلاقيت توضيح داده مي شود.

1) ديدگاه محصول نهايي رفتار خلاق:
شايد اين سئوال برا ي شما مطرح باشد كه چه رفتاري خلاق و چه رفتاري غير خلاق است؟ ديدگاهي معتقد است كه اگر محصول بدست آمده براي فردي كه آن را ايجاد كرد. چيزي تازه و ابتكاري تلقي شود درآنصورت مي توان آن را كوشش خلاق دانست هرچند ممكن است كه چنين چيزي قبلاً توسط فردي ديگر بوجود آمده باشد.
مكتب مخالف با ديدگاه بالا, بر اين باور است كه بايد چيزي را خلاقه دانست كه قبلاً به وجود نيامده و معيارهاي به خصوصي دارد. معيارهايي مانند تازگي, متفاوت بودن با اشياء متعارف و يا تغيير دادن افكار و وسايلي كه منجر به اختراع جديد شود.
ديدگاه سوم, معتقد است كه محصول نهايي يك تفكر خلاق با توجه به هدفهايي كه براي آن در نظر مي گيريم, مي تواند بسيار متفاوت و متغير باشد بعنوان مثال مي توان از دو اثر كه يكي جنبه كاربردي و عملي دارد و ديگري جنبه نظري و زيبايي شناسانه. آنچه در اينجا عامل تعيين كننده است, ارزشهاي خود شخص است كه به آن معتقد است حال در مقام مقايسه بايد سه عامل زير را مورد توجه قرار داد:
1) خود شخص 2) فرم هاي اجتماعي 3) معيارهاي خلاقيت

2) ديدگاه تجزيه و تحليل رفتار خلاق:
اين ديدگاه معتقد است كه گاهي بر چگونگي يك رفتار خلاق براي ابداعات و اختراعاتي كه مي خواهيم انجام دهيم امري ضروري است, امروزه روان شناسان به اين نكته رسيده اند كه مغز بشر چگونه فعاليت مي كند و چطور مي توان توانمندي هاي بالقوه او را بالفعل در آورد.


ممكن است اين سئوال برايتان مطرح شود كه آيا با توجه به آگاهي از روند و مراحل خلاقيت مي توان رفتار خلاق را فرا گرفت؟ در جواب بايد گفت كه شما مي توانيد آن تعداد از عواملي كه منجر به رفتار خلاق مي شود را از طريق مطالعه زندگي افراد خلاق, الگو قرار دادن رفتارهاي افرادخلاق, تمرين رفتارهاي الگوي خود و بودن در كنار افراد خلاق, بياموزيد و رفتار خلاق را در خود ايجاد كنيد زيرا رفتار خلاق در تعدادي از فرآيندهايش اكتسابي است. شما مي توانيد اصول و تكنيك هاي تغيير دادن را فرا بگيريد و مدتي از خط مشي يك راهنمايي خلاق استفاده كنيد با ايجاد روش, بعد از مدتي خود به خود احساس خواهيد كرد كه روند و جريان خلاقيت قرار گرفته ايد.

3) ديدگاه ويژگي هاي شخصيتي و رفتار خلاق:
اين سئوال مطرح است كه آيا هر شخص با هر خصوصيتي مي تواند يك شخص خلاق باشد؟ به اين مثال توجه توجه كنيد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید