بخشی از مقاله
ساروج در گذر زمان
ساروج یكی از مصالح قدیمی مصرف شده در ایران و بعضی كشورهای كنار خلیج فارس میباشد كه تاریخ شروع كاربرد دقیق آن را نمی توان حدث زد ولی نمونه هایی700 ساله از ساروج هماكنون در نقاط مختلف ایران یافت میشوند. از كشورهای دیگری كه ردپایی از ساروج در آن یافتیم و در دانشگاههای آن نیز، به ساروج به عنوان یك ملات نگریسته میشود، كشور عمان میباشد كه در دانشگاه «سلطان قابوس»، حتی مقالههایی نیز در این زمینه ارائه گردیده است. آخرین باری كه در ایران از ساروج استفاده شده حدود هشتاد سال قبل و در ابتدای دوره پهلوی بوده كه از این تاریخ به بعد این ملات كلا به فراموشی سپرده شده و از صحنه معماری ایران حذف گردیده است و فقط در كتب مصالح به آن اشاره شدهاست.
كاربردهای ساروج:
- ساروج با توجه به خاصیت اصلی آن یعنی نفوذپذیری بسیار اندك به عنوان روكش در سازههایی كه در تماس مستقیم با آب بودهاند مانند آبانبارها، حوضها، حمامها و … مورد استفاده قرار گرفته است.
- ساروج با توجه به نحوه اجرای آن از سطحی بسیار بسیار صاف و براق برخورداراست كه این ظاهر ساروج، باعث استفاده از آن در امر تزئینات ساختمان گردیده.
- نكته: هیچ استفاده سازهای تاكنون از ساروج نشده است.
مواد تشكیل دهنده ساروج:
بدنه اصلی ساروج از تركیب آهك با سیلیس فعال شكل میگیرد. نكته مهم در اینجا فعال بودن سیلیس میباشد كه به سیلیس آمورف یا بیشكل معروف است چرا كه ساختمان آن بلوری نمیباشد. در گذشته برای تامین سیلیس از خاكستری كه در محل با سوزاندن فضولات حیوانی حاصل میشد استفاده میكردند كه امروزه میتوان از جایگزینهایی مانند سیلكافوم (میكروسیلیس) استفاده كرد.
یكی از معایب اصلی ساروج خاصیت كاهش حجم آن میباشد كه با توجه به كاربرد ساروج در امر پوشش، این خاصیت باعث ترك خوردگی در سطح و در نتیجه ایجاد اختلال در نقش اصلی آن یعنی نفوذناپذیر كردن سطح میشود.
برای كاهش اثرات این خاصیت مخرب، در گذشته از الیاف طبیعی كه شامل الیاف گیاهی مانند لوئی كه از نوعی نی بدست میآمده و همچنین الیاف حیوانی مانند پشم بز و شتر و یا گاهی موی سر انسان، استفاده میشده است. امروزه میتوان از الیاف مصنوعی مانند الیاف پلیمری، فلزی و یا شیشهای بجای الیاف مصنوعی استفاده كرد.
در بعضی مواقع كه مواد اصلی تشكیل دهنده ساروج كمیاب بوده و یا گاهی برای بدست آوردن ساروجهایی با خاصیتهای مختلف از ماسه ریز دانه استفاده میشده است ولی این ماسه كارایی ملات را پایین میآورده كه برای جبران آن از خاك رس استفاده میشده است.
گاهی مواد افزودنی خاصی مانند تخم مرغ به ساروج اضافه میشده كه فقط باید با آزمایش اثرات دقیق آن را تعیین نمود.
ساروج چیست؟
ساروج در گذر زمان:
ساروج یکی از مصالح قدیمی مصرف شده در ایران و بعضی کشورهای کنار خلیج فارس میباشد که تاریخ شروع کاربرد دقیق آن را نمیتوان حدس زد ولی نمونههایی 700 ساله از ساروج هماکنون در نقاط مختلف ایران یافت میشوند. از کشورهای دیگری که ردپایی از ساروج در آن یافتیم و در دانشگاههای آن نیز، به ساروج به عنوان یک ملات نگریسته میشود، کشور عمان میباشد که در دانشگاه «سلطان قابوس»، حتی مقالههایی نیز در این زمینه ارائه گردیده است. آخرین باری که در ایران از ساروج استفاده شده حدود هشتاد سال قبل و در ابتدای دوره پهلوی بوده که از این تاریخ به بعد این ملات کلا به فراموشی سپرده شده و از صحنه معماری ایران حذف گردیده است و فقط در کتب مصالح به آن اشاره شدهاست.
کاربردهای ساروج :
- ساروج با توجه به خاصیت اصلی آن یعنی نفوذپذیری بسیار اندک به عنوان روکش در سازههایی که در تماس مستقیم با آب بودهاند مانند آبانبارها، حوضها، حمامها و … مورد استفاده قرار گرفته است.
- ساروج با توجه به نحوه اجرای آن از سطحی بسیار بسیار صاف و براق برخورداراست که این ظاهر ساروج، باعث استفاده از آن در امر تزئینات ساختمان گردیده.
مواد تشکیل دهنده ساروج :
بدنه اصلی ساروج از ترکیب آهک با سیلیس فعال شکل میگیرد. نکته مهم در اینجا فعال بودن سیلیس میباشد که به سیلیس آمورف یا بیشکل معروف است چرا که ساختمان آن بلوری نمیباشد. در گذشته برای تامین سیلیس از خاکستری که در محل با سوزاندن فضولات حیوانی حاصل میشد استفاده میکردند که امروزه میتوان از جایگزینهایی مانند سیلکافوم (میکروسیلیس) استفاده کرد. یکی از معایب اصلی ساروج خاصیت کاهش حجم آن میباشد که با توجه به کاربرد ساروج در امر پوشش، این خاصیت باعث ترک خوردگی در سطح و در نتیجه ایجاد اختلال در نقش اصلی آن یعنی نفوذناپذیر کردن سطح میشود.
برای کاهش اثرات این خاصیت مخرب، در گذشته از الیاف طبیعی که شامل الیاف گیاهی مانند لوئی که از نوعی نی بدست میآمده و همچنین الیاف حیوانی مانند پشم بز و شتر و یا گاهی موی سر انسان، استفاده میشده است. امروزه میتوان از الیاف مصنوعی مانند الیاف پلیمری، فلزی و یا شیشهای بجای
الیاف مصنوعی استفاده کرد. در بعضی مواقع که مواد اصلی تشکیل دهنده ساروج کمیاب بوده و یا گاهی برای بدست آوردن ساروجهایی با خاصیتهای مختلف از ماسه ریز دانه استفاده میشده است ولی این ماسه کارآیی ملات را پایین میآورده که برای جبران آن از خاک رس استفاده میشده است. گاهی مواد افزودنی خاصی مانند تخم مرغ به ساروج اضافه میشده که فقط باید با آزمایش اثرات دقیق آن را تعیین نمود
روستاهاي كشورمان به عنوان مراكز توليد فرآوردههاي متنوع زراعي و محصولات باغي در ساليان اخير مورد توجه خاص قرار گرفته است. در اين ميان ايجاد فرصتهاي توليد تجاري اقلام كشاورزي سبب شده است كه روستاييان با توليدات مرغوب فرآوردههاي باغي و زراعي قادر باشند، جهشي قابل توجه در ميزان درآمدهاي سالانه خود به وجود آورند.
اما مشاهده ميشود كه اكثر روستاييان هنوز نتوانستهاند از فرصت توليد تجاري اقلام كشاورزي به نحو احسن استفاده كنند و همچنان در شرايط خط فقر و آسيبپذيري مالي گذران روزمره زندگي قرار دارند.
با آن كه كشاورزي فعاليتي غالب در روستاها به شمار ميآيد، ولي تنگناهاي ظرفيت محدود براي گسترش كشاورزي، تعداد بالاي افراد خانوار و فقر و تنگدستي ريشهدار موجب شده است كه درآمد سالانه ناشي از فعاليتهاي كشاورزي با ميزان مخارج تطابق نداشته باشد و در نتيجه اكثر خانوارهاي روستايي در چنبرهِ معضلات گوناگون روزگار، فقر همراه با تلاش را طي كنند.
چنين شرايطي سبب شده است كه روستائيان چنان كه لازم است توجهي به ساختمانهاي محل زندگي خود نداشته باشند و مسكن روستايي به علت قدمت، ضعف ساخت و ساز، نبود دانش فني كافي و اجرايي و بهرهگيري از مصالح در دسترس، كم دوام و نامرغوب، از وضعيت نامطلوب برخوردار باشد. خانههاي خشتي و سنگي روستايي فاقد پي و داراي ابعاد نامناسب با اندك تكاني فرو ميريزد و از ديدگاه آماري بيشترين علت مرگ و مير در زلزلههاي بم، رودبار و منجيل، گلباف كرمان و بالاخره طبس مقاوم نبودن واحدهاي مسكوني روستايي بوده است.
اين واقعيت را همواره بايد درنظر گرفت كه كشور ما يكي از زلزلهخزيترين كشورهاي دنياست و همواره با خطر زمين لرزههاي شديد كه از مهمترين سوانح طبيعي در ايران محسوب ميشود روبهروست.
يك كارشناس مركز تحقيقات ساختمان و مسكن در مورد چگونگي آسيبپذيري واحدهاي مسكوني روستايي در برابر زمينلرزه ميگويد: وقوع زلزلههاي متوالي و قرار گرفتن بخشهايي از كشورمان برروي گسلهاي خطرآفرين و وحشتو اضطراب از پيامدهاي سوانح طبيعي سبب شده است كه مردم شهر و روستا درصدد مقاوم سازي و يا بهسازي محلهاي مسكوني خود برآيند.
در اين راستا، سياستگزاران و سازمانهاي كنترل كننده ساخت و ساز اقداماتي براي كنترل، طراحي و اجرا به عمل آوردهاند كه با تمامي گستردگي، كافي نيست و در نتيجه ناهمگونيهاي مشهودي در ساخت و سازها به چشم ميخورد. شدت اين وضعيت در جوامع كوچك و روستاها بيشتر است.
امروزه اغلب روستاييان در واحدهاي مسكوني قديمي ساكن هستند و به لحاظ بهرهگيري از خانههاي كهن و فاقد استقامت و استواري، سبك ساخت و ساز معماري قديمي را مردود دانسته و از اين خانهها دلزدهاند.
بيشتر روستاييان براين باورند كه استفاده از مصالح جديد و گاهي همگوني و تلفيق آن با مصالح در دسترس بومي و تقليد از نقشه و تيپ و سبك ساخت و ساز شهري ميتواند در افزايش پايداري و عمر مفيد بناهاي روستايي موثر واقع شود.
اما واقعيت اين است كه نبود دانش فنيكافي و كارگران زبده و ماهر و نهايتا غيبت سازمانهاي كنترل كننده در بخشهاي دور افتاده و روستاها، سبب شده است كه بيشتر ساختمانهاي جديد روستايي نيز همانند ساختمانهاي كهن و قديمي، بسيار آسيبپذير باشند. اين موضوع يكي از مشكلات اساسي جوامع روستايي است، كه لازم است چارههاي كاربردي براي جلوگيري از گسترش اين شيوههاي احداثي انديشيده شود، تا با اتخاذ رويههاي نوين خطرات و پيامدهاي بلاياي طبيعي در مناطق گوناگون روستايي كاستي گيرد.
ساخت و ساز متكي به دانش فني و مهندسي در روستاها، با استفاده از سيستمهاي نظارتي و كنترلي برساخت و بهسازي واحدهاي موجود مسكوني و استفاده درست از مصالح مرغوب ساختماني سبب ميشود به تدريج خانههاي روستايي استوار و مقاوم پديد آيند.
ارزيابي مشكلات مسكن روستايي نشان ميدهد كه عوامل زير بيشترين تاثير را در آسيبپذيري ساختمانهاي روستايي دارند:
الف: وجود مصالح كم دوام و نامرغوب.
ب: تلفيق مصالح ساختماني محلي و جديد به صورت غيراصولي.
ج: نبود دانش فني كافي و ديد مهندسي و در نتيجه ضعف در طراحي و اجرا.
حاصل عوامل فوق در ساخت و ساز واحدهاي مسكوني روستايي، وجود خانههاي گلي و سنگي قديمي است كه بسيار آسيبپذير ميباشند و نياز به بهسازي و نوسازي دارند. باتوجه به جمعيت بيش از چهل درصدي روستانشين از كل نفوس كشور، لازم است معايب خانههاي روستايي را به دقت شناسايي كرده و با برنامهريزيهاي كوتاه مدت و بلند مدت درصدد مقاومسازي و بهسازيآنها برآمد.
نبود يكپارچگي عناصر سازهاي
اين كارشناس مركز تحقيقات ساختمان و مسكن آنگاه به معايب ساختمانهاي روستايي و نحوه اجراي شيوههاي نوين ساخت و ساز و بهسازي واحدهاي مسكوني در بخشها و مناطق دور افتاده كشور اشاره ميكند و در اين باره توضيح ميدهد:
در بيشتر ساختمانهايي كه طي ساليان اخير در روستاها احداث شده است، «پي» بنا به علت عدم رعايت دانش فني و مهندسي داراي ابعادي نامتناسب با ديگر اجزاء بناست؛ در نتيجه انتقال بار سقف ساختمان و ديوارها به زمين به نحو مطلوبي صورت نميگيرد. انتخاب مصالحي از قبيل سنگ و ملات گل در «پي» به لحاظ عدم رفتار يكسان سازهاي موجب شكستن ملات و در نتيجه جدا شدن قطعات سنگ از يكديگر و در نهايت كاهش سطح مقطع «پي» ميشود.
به طور كلي ضعف در «پي» ساختمانهاي روستايي موجب عدم نشست يكسان در ساختمان و لغزش بنا ميشود. همچنين فقدان كلاف كردن «پي» در سطح زمين و يا اجرا شدن آن در روي زمين از جمله نقاط ضعف در بناهاي روستايي است، كه همواره در زمان وقوع زلزله موجب بيثباتي، لغزش و جابهجايي و در نهايت تخريب ساختمانهاي روستايي ميشود.
در بيشتر بناهاي روستايي، ابعاد نامتناسب ديوارها يكي از نقاط ضعف در استحكام ساختمان بوده است. ارتفاع نامتناسب ديوارها، طول محاسبه نشده و مهار نشده ديوارهاي ساختمان و نسبت بالاي ارتفاع به ضخامت ديوار همگي از مواردي هستند كه در زمان وقوع زمينلرزه، ديوار ساختمانهاي روستايي را دچار ضعف كرده و ايجاد «مود» هاي خمشي و شكست برشي ميكند. از موارد ديگري كه در زمينه ضعف ديوارها ميتوان به آن اشاره كرد.
يكي از ديگر معايب، وجود بازشوها با سطح زياد ونزديك بودن آنها به يكديگر در گوشههاي ساختمان است كه جملگي موجب ضعف عدم يكپارچگي در اين عناصر سازهاي ميشوند. فقدان نعل درگاهها، در محل بازشوها نيز از جمله موارد ضعف در ديوارهاست، كه در بسياري از موارد در زمان وقوع زمين لرزه، موجب شكست ناگهاني در محل اتصال ديوارها به بازشوها ميشود.
عدم اتصال مهندسي ديوارها در ساختمانهاي روستايي به يكديگر و در واقع عدم انتقال درست نيروهاي اعمالي به اجزاي سازهاي موجب تخريب كلي و يكباره ساختمانهاي روستايي ميشود.
از سوي ديگر به طور كلي از مشكلات عمده موجود در سقف ساختمانهاي روستايي وزن زياد، عدم اتصال و گيرداري اعضاي تشكيل دهندهي آن به يكديگر و اتصالات نامناسب سقف به ديوارهاي اطراف است، كه در زمان وقوع سوانحي مانند زلزله به دليل ضعف موجود در سقفها و ساير اعضاي سازهاي، مانند ديوارها، حداكثر تخريب در ساختمانهاي روستايي رخ داده است.
بنابراين با آگاهي از نقاط ضعف ساختمانهاي روستايي ميتوان با آموزش دستاندركاران ساخت و ساز محلي، شيوههاي مقاومسازي و بهسازي ساختمانها را در سطح فرهنگ عامه روستاها گسترش داد.
ساختن بناهاي استوار و مستحكم دولتي با استفاده از نيروهاي كاري محلي ونظارت عاليه متخصصان، شيوهاي نوين و راهي اساسي براي ترويج فرهنگ درست ساخت و ساز در روستاهاست. همچنين در كنار آموزش چگونگي صحيح ساختن، بايد شيوههايي براي بهرهگيري اساسي از مصالح در دسترس بومي و راههاي تقويت آنها نيز ارائه شود.
به طور كلي مصالح مصرفي در ساخت و ساز واحدهاي مسكوني روستايي را ميتوان به دو دسته زير تقسيم كرد:
ƒ مصالح بومي.
ƒ مصالح ساختماني كارخانهاي.
مصالح بومي از ديرباز به روشهاي ساده و عملي و بودن نياز به هيچگونه تكنولوژي خاص و اغلب با ابزارهاي ابتدايي دستي توليد ميشوند. تجربه نشان داده است كه اين مصالح اغلب داراي خواص مناسب ساختماني نيستند، اما ميتوان با شيوههاي سادهاي، خواص آنها را بهبود بخشيد و يا با انجام تمهيدات خاص در اجرا، از تاثير كيفيت نامطلوب آنها كاست.
همچنين از طرفي با رشد فرهنگ روستايي وجود ارتباطات بيشتر شهر و روستا، به منظور بهسازي خانه هاي روستايي كه براثر سوانح طبيعي مانند زمين لرزه، رانش زمين و سيل و سيلاب آسيب ديدهاند، به كارگيري مصالح جديد كارخانهاي مانند سيمان، فولاد، ميلهگرد و آجر گسترش يافته است. استفاده از مصالح تازه ساختماني در روستاها، سبك و شيوه ساخت و ساز روستايي را متحول ساخته است.
گفتني است اغلب روستاييان به خصوص درمناطق دور افتاده، بنا به وجود پارهاي مسايل اقليمي، اقتصادي و اجتماعي ناگزيرند براي احداث سرپناههاي روستايي از همان مصالحي كه در محل زندگي آنان عرضه ميشود، استفاده كنند، مگر در موارد استثنايي كه برخي از مصالح ساختماني مانند چوب براي ساخت در و پنجره و كمدها، آهك براي ساخت شفته و ملات، و سنگ براي پيكني و كرسيچيني اوليه ساختمان مورد استفاده قرار ميگيرد. براين اساس ميتوان مصالح عمده مصرفي در ساخت و ساز روستايي را به اين شرح برشمرد:
ƒ چوب موجود از مناطق كوهستاني و يا نقاطي كه درخت فراوان در دسترس است.
ƒ خشت مناطق در دور دست كويري كه خاك رس فراوان در دسترس است.
ƒ سنگ موجود در مناطق كوهستاني، كه معمولاً براي ساختوساز واحدهاي مسكوني از ديرباز مورد استفاده قرار ميگيرد.
اين نكته را نيز بايد يادآور شد كه در روستاهاي كشورمان، اغلب از ملات، گل، كاهگل، ماسه، آهك و گچ و خاك در ساختمانسازي استفاده ميشود و بهرهگيري از ملاتهاي سيماني به علت گران بودن قيمت سيمان و گاه مشكل بودن تهيه آن به خصوص در مناطق دوردست و يا صعبالعبور كوهستاني چندان رايج و متداول نيست. ولي از چوب در روستاها به فراواني در ساخت و ساز استفاده ميشود.
روستاييان اغلب چوبهاي فراهم آمده از مناطق جنگلي و يا حاشيه اراضي كشاورزي را بدون توجه به اصول چوب خشككني در فضاي آزاد قرار ميدهند، تا از ميزان رطوبت آنها كاسته شود. اما چوبهاي درختي در مقابل قارچ، باكتري و به خصوص حشرات موذي چوبخوار بسيار آسيبپذيرند و اغلب در هنگام ساخت و ساز بخشي از چوبها كه صدمه ديده و يا تخريب شده است، مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد.
چنين شيوههايي ناپسند و غيرمعمول در ساخت و ساز روستايي موجب كاهش عمر مفيد ساختمان ميشود. از سوي ديگر بايد گفت كه چوب داراي دو عيب عمده زير است كه كمتر مورد توجه روستاييان قرار ميگيرد:
ƒ چوب درختي، يكي از مصالح ساختماني ناهمگون بوده و ويژگيهاي فيزيكي و مكانيكي آن در جهات مختلف از نظر طولي و شعاعي با يكديگر تفاوت دارند.
ƒ انقباض ناشي از خشك شدن چوب بسيار زياد است و به خصوص خشك شدن تدريجي چوبهاي درختي مرطوب پس از مصرف و كارگذاري در قسمتهاي گوناگون ساختمان در سيستم سازهاي «ايجاد تنش و تكان» ميكند.
گاهي روستاييان به علت نداشتن شناخت از ويژگيهاي فيزيكي و مكانيكي چوب، از چوبهاي با مقاومت اندك به خصوص در قسمت حساس ساختمان اعضاي «باربر» ساختمان استفاده ميكنند، كه در نتيجه استواري و پايداري مناسبي در برابر فشار بارهاي نقلي و جانبي ندارد. نكته بسيار حايز اهميت در ساخت و ساز روستايي، استفاده از چوب براي ساختن شمعكوبهاي بنا ميباشد كه در صورت وجود رطوبت، به تدريج ميپوسد و استواري ومقاومت خود را از دست ميدهد.
بنابراين براي استفاده صحيح از چوب در ساخت و ساز مطلوب روستايي، موارد زير توصيه ميشود:
ƒ چوبهايي كه در ساختمانسازي مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد بايد سالم، بدون ترك، خشك و عاري از صمغ و شيرههاي رايج گياهي باشند. وجود گرههاي پوسيده، تركيدگي، قارچ زدگي، تمركز صمغ برروي سطح نمايان چوب، نشانه نامرغوب بودن آن است.
از چوبهاي بامقاومت بالا نظير ممرز، انجيلي و افرا براي ساخت اعضاي «باربر» ساختمان استفاده شود، تا مقاومت و استواري بنا افزايش پيدا كند.
ƒ براي جلوگيري از پوسيدگي، قارچزدگي و موريانه خوردگي چوب بايد به شيوههاي رايج و متداول از آن محافظت به عمل آيد. قيراندود كردن، خيس كردن در روغن و يا محلولهاي شيميايي از روشهاي مطلوب و عملي هستند كه به راحتي ميتوان در روستاها آنها را به كار گرفت.
يكي از مصالح ساختماني رايج ديگر براي ساخت و ساز روستايي خشت است. خشت، يكي از مصالح سنتي ساختماني است كه در بيشتر نواحي كشورمان، اعم از شمال، روستاهاي مناطق كويري و كوهستاني به صورت فراگير مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد.
در روستاهاي دورافتاده، خشت ساختماني را به روش دستي و در قالبهايي با ابعاد مورد نظر و با فشار دست تهيه ميكنند، به طوركلي خشت داراي دو عيب عمده آب شستگي، وارفتن در آب و ترك خوردن بعد از خشك شدن است. معمولاً مقاومت چندان زياد و به سان آجر فشاري نيست.
براي توليد خشت با كيفيت بهتر، موارد زير به دستاندركاران ساخت و ساز روستايي توصيه ميشود:
ƒ استفاده از مقدار بهينه آب در ساخت خشت.
ƒ تثبيت خاك مصرفي در ساخت خشت با استفاده از تثبيت كنندههايي مانند آهك، سيمان، كاه، قير، ماسه و رس. به طور كلي براي جلوگيري از ايجاد ترك در خشت بايد سعي شود كه رطوبت خشتها پس از خشك شدن درحد مناسب و بين دو تا چهار درصد باشد.
همچنين ابعاد قالب خشت بايد به نحوي انتخاب شود كه خشتهاي به دست آمده از آن داراي تراكم كافي بوده و حداقل خلل و فرج داشته باشند. خشتهاي توليد شده بايد ابعاد متناسب و مشابه داشته باشند تا يك كارگر به راحتي بتواند آنها را حمل كند. با اين كه هيچ محدوديتي از لحاظ اندازه خشتها وجود ندارد، ولي بهتر است كه نسبت ابعاد آن يكسان انتخاب شود.
به كار بردن مصالح ساختماني كم دوام
و نامرغوب در روستاها، تلفيق مصالح محلي و جديد به صورت غيراصولي، نبود دانش فني كافي و ديد مهندسي، ضعف در طراحي و اجرا از عوامل مهم آسيبپذيري ساختمانهاي روستايي به شمار ميآيند
خصوصيات ويژه خشت در بناهاي خشتي
مساله اقتصادي:
خشت به راحتي از خاك محل در ابعاد معمولي تهيه ميشود و پس از خشك شدن به مصرف بنا ميرسد.خشت به طرق گوناگون تهيه شده كه به شرح آن ميپردازيم:
1-خشت خوب از تنگ بستن خاك رس همگن با آب و پس از ورز دادن در ابعاد معلوم قالب زده ميشود.
2-خاك رس معدني نرم شده با شكر سنگ و آب مخلوط شده، خشت تهيه ميشود.
3-خاك رس مرغوب با كاه و خرده سنگ تهيه ميشود.وجود كاه باعث اتصال دانه هاي خاك به يكديگر شده و خرده سنگ مقاومت خشت را زياد ميكند تا خشت در زير بارهاي فشاري بنا تاب فشاري بيشتر را تحمل كند.
4-چنانچه خاكهاي آوار مرغوب از ساختمانهاي تخريب شده به دست آيد،ميتوان از انها كه داراي و ريزدانه هاي سنگي است،خشت مقاومي تهيه كرد.
5-خاك رس چرب كوبيده با مقداري خاكستر مخلوط شده و از آن خشت تهيه ميگردد.معمولا خاكستر داراي چربي ناچيزي ميباشد كه وجود آن در خشت حالت عدم مكش آب را به وجود ميآورد.رنگ اين خشت خاكستري ميباشد.
6-به مخلوط خاك رس موي بز اضافه شده و خشتي مقاوم به دست ميآيد كه ترك پذيري آن بسيار كم و در مواردي از بين ميرود.
7- خاك رس معدني نرم با پشم شتر كه به صورت تار و پود در هم ريخته شده، به نسبت معلوم مخلوط شده و خشت تهيه ميگردد.
8-در مواردي پوست برنج ((شلتوك))با خاك رس مخلوط شده و اتصال خوبي در خشت بوجود ميآيد و ترك پذيري خشت را نقصان ميدهد.
9-در مواردي به خاك رس، پهن چهارپايان اضافه ميكنند.اين تركيب نيز باعث مقاومت خشت در برابر رطوبت ميشود و از باز شدن آن جلوگيري ميكند.
10-ريشه گياهي و علفي برخي از گياهان با خاك رس مخلوط شده و خشت تهيه ميشود.
11-خاك رس با الياف درخت خرما در اندازه لازم مخلوط شده و خشتي مقاوم تهيه ميشود.به اين خشت اصطلاحا ((سازودار))گفته ميشود.
12-در مواردي از خرد كردن كلوش ((ساقه هاي برنج))و مخلوط كردن آن با خاك، خشت مقاوم و با پيوند ملات از خشت به وجود ميآيد.
خشتها در مورد انبساط و انقباض در مقابل گرما و سرما و عوامل طبيعي وبرخي مقاوم و پايدار و برخي ناپايدارمي باشد كه بنا به نوع هوا و اقليم مكان و حجم ساختمان از آنها استفاده ميگردد.
منبع: معماري ايران مصالح شناسي سنتي
خشت
در اكتشافات باستان شناسي كه توسط هيئت ايتاليايي به سرپرستي پرفسور مورتين ريوتوزي خدود يازده سال در هفت بار از سالهاي 1346 الي 1357 در شهر سوخته- كه متعلق به هزاره سوم قبل از ميلاد بود و در كناره ي هيرمند رود واقع ميباشد-انجام گرفته است.اين شهر فعال در همان دوران در اثر زلزله و هم زمان با آتش سوزي گسترده به زير خاك فرو رفته است.
آثار مكشوفه از بناهاي آن روزگار حكايت از ساختمانهائ مسكونئ كه طبقه ئ زيرين آن تا ارتفاعئ از سطح زمين از مصالح سنگ و ملات آهك و بقيه اسكلت و طاق پوشهائ خشتي بوده است.
در اكتشافاتئ كه بر روئ بقايائ آثار ديگرئ چون نوشيجان از توابع همدان -ومتعلق به حدود 2400 سال قبل از ميلاد انجام شده كه مصالح اصلئ اين بناها خشت بوده است.
در برخي از بناهائ كاخهاي هفده گانه تخت جمشيد در بين ستونهاي چوبئ، از خشت، ديوار سازي بين فضاها را به وجود آورده است كه بقايائ آن تا امروز با پوشش اندود كاهگل نگهداري شده است.در شهر تاريخئ ارگ بم كرمان كه يادگارئ از دوران ساسانئ است،و شامل بناهاي گسترده و با ابهت حكام نشين با برج و باروهاي اصولي بناها و تشكيلات نظامي با ذژهائ مقاوم و كنگره دار -بناهاي مسكوني عامه نشين و همچنين بناهائ ديگرئ چون بازارها و بازارچه ها-ودكانين نانوايي-بقالي-سبزي و ميوه فروشي -قصابئ -عطارئ-مسجد-وغيره ميباشد و در مساحتي حدود 200000متر مربع از بناي مجموعه ارگ بم با مصالحئ عموما چون خاك رس و خشت و موارد ديگري كه ساختمانهائ مسكونئ بسيار اصولي ساخته شده و تا اواسط دوره ئ قاجارئ شهر مسكوني بوده است.اين شهر بيمانند به علت تخليه شدن آن از سكنه و بر اثر نزولات آسماني بر مجموعه آن صدمات چشمگيري وترد ساخته است. اين مجموعه يكي از ميراثهاي ارزشمند معماري كهن جهان ميباشد.
در قرون اوليه بعد از اسلام وجود كاربرد خشت در بناهائ عمومئ -اجتماع و به طور كلي بناهاي مسكوني مصالح اصلي بوده است. از آثار بجا مانده ميتوان به مسجد خشتي فهرج يزد با اجراي بسيار جالب آن كه از نيمه نخست قرن اول هجري به يادگار مانده است،اشاره داشت. اين بنا مربوط به دوره ئ سلجوقي ميباشد كليه مصالح اسكلت سازي اين بنا از گل رس و خشت ميباشد و پوشش خارجي بنا از كاهگل ريگ بوده است. و همينطور به طور دقيق ميتوان گفت حدود بيشتر از 50% بناهاي كشور امروزه نيز خشتي است كه قسمت اعظم آنها را بناهائ روستايي تشكيل ميدهد.
تاريخ معماري
معماری چیزی برتر از یك ساخت مادی است و حتی پر معنی تر از یك شكل از دید زیباشناسی. معماری بیان و نمودی از یك سابقه فرهنگی است معماری چه نیك و بد ارزش هی فرهنگی اتخاذ شده هر جامعه را نشان می دهد و اصول پیشرفت یا ناكامی آن را آشكار می كند.
به تعبیری، معماری عبارت است از توده مواد موجود در فضا. ین مواد به صورت یك یا چندین حجم مجوف در آمده و فضی توخالی داخلی آنها جی فعالیت انسانی است جز موارد بسیار نادر معماری هنری نیست كه فقط به خاطر خودش، یعنی بی هیچ هدفی به وجود امده باشد، برعكس، ساختمان هر بنا، بر طبق آن ابداع شده است.
ذكر ین نكته نیز ضروری است كه هر چند به كار بردن مصالح بجا، هنر و مهارت معمار در معماری اهمیت ویژه ی دارد، اما همه ینها كافی نیست كه بنیی زیبا به وجود ید. مهم در معماری ین است كه معمار با امكانات مادی، یعنی با فضاها و احجامی كه در اختیار دارد چگونه رفتار كند، چگونه احجام و فضاها را به یكدیگر مربوط و مناسب سازد. ین تناسب و اندازه هی معتدل و مربوط، عوامل زیبیی بنا به شمار می روند و نظر را جلب می كنند و به تعبیری حكومت و تسلط با زیبیی است.
معماری كه یكی از جلوه هی هنر به شمار می رود در كرمان نیز قدمت و سابقه ی همسنگ با تاریخ و تمدن كهن ین دیار دارد و از آثار به جامانده از قرون و اعصار گذشته می توان فراز و فرودها، اوج و زوال تفكرات و عقید، ابداعات و تقلید و … هر دوره و سلسله را به وضوح مشاهده كرد.
پیشینه معماری در كرمان را می توان در تمدن هی نخستین ین دیار یعنی در تمدن هی تل یلیس، تپه یحیی و شهداد جست وجو كرد با كشفیاتی كه گروه باستان شناسی به سرپرستی پروفسور كلدول از تل ابلیس انجام داده است آشكار شده كه تعداد زیادی واحد مسكونی ساخته شده از خشت مربوط به اواخر هزاره پنجم قبل از میلاد است.
وسعت مركز مسكونی تل ابلیس در ین دوره بیش از چهارده هكتار برآورد شده. كلدول ین مركز را بزرگ ترین مركز شناخته شده دنیی هزاره پنجم قبل از میلاد در جهان می داند. خانه هی اولیه تل ابلیس و تپه یحیی اساسا از خشت خام ساخته می شدند. اطلاعات به دست آمده در مورد مواد ساختمانی و شیوه اجری ین خانه ها عموما در موارد ساختمانی و شیوه اجری ین خانه ها عموما از حفاریهی تل ابلیس به دست آمده است. از مجموع بقیی چهار ساختمان متمیز، بیش از پنجاه اتاق كشف شده مورد بررسی گروه كاوش گر قرار گرفت. آزمیش هی كربن 14 بر روی قطعاتی از آوار نشان داده است كه ین ساختمان ها كم و بیش معاصر هم بوده وتاریخ بنی آنها به حدود چهارهزار و سیصد سال قبل از میلاد می رسد.
واحد ساختمانی دیوارها خشت خام دست ساز است در ساختن ین واحدها كاه و علف نیز به میزان زیادی مورد استفاده قرار می گرفته است. قطر و عرض خشت هی به كار رفته در دیوارها عموما استاندارد است ( حدود 20 سانتی متر ضخامت و 35 سانتی متر عرض )، در صورتی كه طول آنها بین 38 تا 80 سانتی متر متغیر است. شواهد به دست آمده از دهكده ابلیس و دهكده یحیی نشان می دهد كه خشت سازان اولیه كرمان قبل از خشك كردن خشت ها، در دو ردیف و در فواصل معین سوراخ ها و یا حفره هیی در خشت یجاد می كردند. ین سوراخ ها در هنگام دیوار چینی با ملات پر می شده و به قدرت چسبندگی ملات و خشت می افزوده است. ین فن مهم ساختمانی متاسفانه پس از ین دوره به فراموشی سپرده شد و جالب توجه ین كه پس از شش هزار سال بار دیگر در قالب آجرهی مشبك ماشینی امروزی و ین بار از راه اروپا به ین سرزمین باز گشت.
از مطالعه نقشه ساختمان ها ین طور برمی ید كه معماران تل ابلیس در آغاز دیوارهی اصلی دور ساختمان را بر پا و در ساختن آنها از دو یا سه چینه استفاده می كردند. سپس بری تقسیم بندی ساختمان به اتاق هی مختلف دیوارهی كم عرض تریك چینه ی برپا می كردند. از خصوصیات مهم ین ساختمان ها وجود ستونهی پشتیبان در فواصل مشخص طول دیوارها و هم چنین در گوشه هی ساختمان است. ین ستون ها از خشت بودند و بری جلوگیری از فرسودگی خشت ها و حفاظت خانه از باران نیز پس از اتمام ساختمان دیوارها را از درون و بیرون با كاهگل اندود می كردند.
استفاده از كاه بری سقف سازی، ساختن خشت ها به صورت نیمه مشبك، هم چنین استفاده از ستون هی پشتیبان و كاهگل كردن دیوارها نشان می دهد كه معماران اولیه تل ابلیس در فاصله زمانی كوتاهی به پیشرفت هی شگرف در فن خانه سازی دست یافته و در ساختن خانه هی خود دقت و مهارت زیادی به خرج می داده اند.
از هنر معماری در دوران پیش از اسلام یعنی در سلسله هی هخامنشی، سلكوی، اشكانی و ساسانی می توان به چندین اثر ارزنده اشاره كرد.
بحثي درمورد چگونگي حفاظت ازبناهاي خشتي: 1- شيوه نگهداري ازبناهاي خشتي با همان نماي خشتي، 3- شيوه نگهداري بنا بكمك تجديد پوششهاي خاص، 3- شيوه نگهداري در زمينه مقاوم ساختن خود خشت ويا تجديد پوشش و اندود اصلي اثرو يا ايجاد پوشش حفاظتي كاهگل ـ اندود كاهگل و سيكل، ملاط قيرچارو.
خشت و نقش عامل پوشش و اندُود، در حفظ بناهاي خشتي
دكتر پرويز ورجاوند استاد دانشگاه تهران و مشاور سازمان ملي حفاظت آثار باستاني ايران
در مورد بحث مربوط به چگونگي حفاظت از بناهاي خشتي بنظر ميرسد جا داشته باشد تا اين گفتگو را در سه زمينه زير طرح و درباره آن به سخن پرداخت:
الف- مسائل مربوط به حفظ واحدهاي خشتي بصورت موجود باين نحو كه نماي خشتي اثر بدون هيچگونه پوششي همچنان كه هست باقي بماند و دستخوش ويراني و تباهي نشود.
ب- دو ديگر عبارتست از بررسي نحوه حفاظت اين آثار بكمك تجديد پوششهاي نخستين آنها و يا پوششهائي خاص، متناسب با وضع و حالت كلي بنا.
پ- سه ديگر آنكه ايجاب ميكند تا قبل از انجام اقدامات لازم در زمينه مقاوم ساختن خود خشت و يا تجديد پوشش و اندود اصلي اثر، اقدامات حفاظتي بصورت ايجاد سرپناه و يا انجام پوشش حفاظتي كاهگل (بخصوص در زمينه آثار خشتي كه در طي حفاريها بدست ميآيد) صورت پذيرد. همچنين فراهم ساختن موجبات خارج ساختن هر چه سريعتر آب و از بين بردن رطوبت داخل و پيرامون اثر.
نماي قسمتي از ديوار مكشوف در تپه پيش از تاريخي سيلك كاشان
اينك در زير به بحث درباره هر يك از موارد بالا ميپردازد.
1- بحث درباره مورد الف: براي آنكه بتوان بناهاي خشتي را بدون هيچگونه پوششي با همان نماي خشتي آنها محفوظ نگهداشت سخن متوجه اين مسئله ميگردد كه چگونه بايد بر مقاومت اين ماده (يعني خشت) افزود و آنرا پايدار ساخت و در اين زمينه موضوع متوجه اين امر ميگردد كه چه عواملي در كار تخريب خشت مؤثر هستند و راه مبارزه با آنها چيست.
در اين مرحله است كه پاي آزمايشگاه بميان ميآيد تا ببينيم كه هر خشتي از چه موادي ساخته شده و اين خشتها در برابر كداميك از عوامل طبيعي پايدار هستند و در برابر كداميك ناپايدارند.
آزمايشگاههاي فيريك و شيمي خاص تجربه مواد و اندازهگيري ميزان قدرت تخريب عوامل طبيعي از چند نظر موضوع را مورد بررسي قرار ميدهد.
موقع جغرافيائي منطقه و شرايط اقليمي محل
يعني اينكه بطور مثال: بنا در منطقه مرتفع قرار دارد يا در دشت، ميزان ريزشهاي آسماني در محل چقدر است، آيا در تمام طول سال بارش وجود دارد يا منحصر به يك دوران كوتاه است، آيا همزمان با ريزشهاي آسماني سرماي هوا نيز كاهش پيدا ميكند و يخبندان ميشود، شدت و فشار باران همراه با وزش باد ميبارد يا خير.
دورنماي جالبي از ارگ عظيم بم. در اين تصوير گوشهاي از واحدهاي ساختماني اين اثر بزرگ تاريخي كه از خشت ساخته شد ه ديده ميشود. تاريخ بناي ارگ بم به دوره اشكانيان وساسانيان مربوط ميگردد
در همين زمينه ايجاب ميكند تا ميزان رطوبت هواي منطقه در فصلهاي مختلف تعيين گردد. همچنين بايد مسئله اختلاف درجه حرارت در فصلهاي مختلف و در شبانهروز تعيين شود. ايجاب ميكند تا وضع وزش بادهاي دائمي و موسمي از نظر شدت و جهت و زمان نيز مشخص گردد.
اين اطلاعات ميبايست همه در محل مورد بررسي قرار گيرد و حتي نقش اين عوامل در قسمتهاي مختلف بنا بطور جداگانه مورد بررسي قرار گيرد. زيرا بطور مثال ميزان زيان وارد برنماي شمالي و جنوبي بنا در برابر ريزشهاي آسماني متفاوت است يا اينكه اگر باد همراه با شن باشد و بدون باران لطمهايكه به بنا ميزند بگونه فرسايش است.