بخشی از مقاله

چکیده

معماری را باید در چارچوب صورتهای معنادار و نمادین فهمید، با توجه به اینکه مهمترین رکن در حکومتهای اسلامی، مذهب بوده، در بررسی معماری اسلامی در مناطق مختلف باید به دنبال دلایل معنایی و نمادین گشت، از ساختار و شکل تا تزیینات، به نوعی در رابطه مستقیم و تنگاتنگ با اقلیم ، جامعه، تبادل اندیشه ها و فرهنگ و فلسفه اسلامی است. سالهای آغازین این هنر نشان دهنده تغییرات سریعی است که دلایل متعددی در به وجود آمدن آن دخالت دارند، سهم سرزمینهای فتح شده و میراث گرانبهای آنها بالاخص امپراطوری بیزانس وساسانی در وزن بخشیدن به آن بسیار زیاد است؛ این معماری بازتابی از اندیشه ها، مهاجرت ها، سلیقه ها، فرهنگها، و اصولی است که نمیتوان برای همه آنهامعانی مشابهی قایل شد،به علاوه معماری اسلامی و به طور کلی تمامی هنرهایی که با برچسب اسلامی مورد مطالعه قرار میگیرند.

 نمودی از انتزاع را با خود به همراه دارند که بیانگر تجلی قدسی و عروج به عبودیت و وحدت توحید است، معماری اسلامی تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل گرفت، این معماری بازتابی از اندیشه ها، مهاجرتها، سلیقه ها، فرهنگ ها و اصولی است که نمیتوان برای همه آنها معانی مشابهی قایل شد؛ اینکه سهم چه دولتی در شکل گیری آن بیشتر بود کمک شایانی به حل این مسایل نمیکند، بیشتر سعی بر این بود که بیانگر اصلی باشیم که بر مبنای آن ما امروز تمامی این سبک ها را به نام معماری اسلامی می نامیم.این تحقیق در زمینه معماری اسلامی خصوصا نگاه معنایی به آن است که توسط بسیاری از محققان غربی و مسلمان انجام شده است، در این خصوص سعی شده تا حدودی دلایل علمی و عقلی برای موضوع مقاله بیان شود.

جمع آوری اطلاعات از انواع تالیفات در قالب کتب و مقالات بدین معناست که روش کسب اطلاعات در این پژوهش، به روش کتابخانه ای است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که معماری اسلامی تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل گرفت، شاید نتوان برای همه آنها معنا بیان کرد، ولی بخشی از این مفاهیم در دوره های بعد به آنها اضافه شد و یا معنای نمادین پیدا کرد، این معماری بازتابی از اندیشه ها، مهاجرت ها، سلیقه ها، فرهنگ ها و اصولی است که نمیتوان برای همه آنها معانی مشابهی قائل شد، با این وجود ماحصل تمام این معانی اصل توحید است که ملزومه حفظ و فراگیر شدن اسلام است.

واژگان کلیدی: معماری اسلامی، معنا، بیزانس، ساسانی

مقدمه

فتح ایران در قرن هفتم میلادی - حدود سال - 650 که جهان بینی جدیدی مبتنی بر برابری را ارائه میدادند،هنگامی که اسلام امپراتوری روم شرقی و ایران میگشاید، شهر نشینی و شهرگرایی در مناطق تحت سلطه دو امپراتوری کاملا مشهود است. در ایران نظام شهری منبعث از دولت قاهر مرکزی و سلسله مراتب اجتماعی کاستی است، در رم شرقی فلسفه شهروند رمی هنوز حکم می راند - حبیبی،. - 38:1393 پس از سالیان سال از چیره شدن اعراب مسلمان بر سرزمین پارس، معماران ایرانی با زیرکی هر چه تمام تر سعی در زنده نگاه داشتن فرهنگ و هنر خود داشتند و به شیوه تلفیقی معماری خود را با معماری عربی درآمیختند تا آن را زنده نگاه دارند، شاید به تعبیری دیگر بتوان اینگونه بیان کرد که اعراب معماری ایرانی و بیزانس را به غنیمت گرفتند و با اندکی تحریف که میتوان آن را سرقت هنری نامید، سعی در تغییر نام این شیوه در معماری داشتند، چونان که امروزه سعی در القای نام دروغین خلیج عربی به جای خلیج فارس داشته و دارند.

آنچه در بررسی تاریخی این عامل در گذشته اهمیت دارد، پدیده غارت و دفاع است که در مقیاس جهانی به طور عام و در مقیاس کشور به گونه ای خاص نقش بازی کرده است و تاثیری سرنوشت ساز بر اوج و حضیض شهر داشته است. تاثیر این پدیده در بر سرنوشت شهر در ایران تا قرن گذشته هنوز قابل تعمق و تعیین کننده است. به گونه ای که میتوان پدیده غارت-دفاع را پدیده ای دانست که تاریخ شهر را تبیین کرده است - همان،. - 4:1393 شکل گیری شهرها به این صورت در ایران و شهرهای اروپایی و امپراطوری بیزانس را نیز میتوان به نوعی برگرفته از این الگو دانست، این مدل از شهرسازی ها پس از ظهور اسلام وارد منطقه بین النهرین و شبه جزیره حجاز شد تا شیوه زندگی از بادیه نشینی به شهر نشینی تغییر یابد.

مردم نادانسته و بی آنکه بدانند چه میکنند، بی آنکه بر اهمیت کار خود واقف باشند، بناهایی ساخته اند که شباهت میان شهرها و بناهای بیشمار در فرهنگ های از دست رفته و اعصار گذشته به مراتب بیشتر از شبهت بناهایی است که امروزه ساخته میشود - کریستوفر،. - 451:1390تا آنچه که معماری اسلامی را نسبت به سایر سبک ها متمایز میکند نحوه شکل گیری و گستردگی آن است، از نظر بسیاری از محققان برای شروع این هنر نه برنامهای وجود داشت و نه مجالی، طبیعتا روند شکل گیری آن شتاب آمیز بود و سلیقه ای، به طوری که نقش حامیان معماری کاملا در شیوه های شکل گیری ان مشخص است. اگر بخواهیم خط سیر این تحولات را دریابیم مشخص میشود بعد از اینکه کودک حکومت های اسلامی بزرگ شد هنر و معماری نیز سازمان یافته و تحت نفوذ کامل مذهب که رکن اساسی ان بود قرار گرفت.

همه چیز کم و بیش رنگ اسلام به خود گرفت، البته این به این معنا نیست که این معماری یک معماری مذهبی شد، بلکه قسمت مهمی از بناها و یادگارهای این سبک غیر مذهبی هستند، اما به غایت تحت تاثیر فلسفه اسلامی قرار گرفتند. معماری در اکثر سرزمین های فتح شده قرون اولیه ریشه ای استوار و قدیمی داشت بهطور مثال استفاده از طاق و گنبد نه کار مسلمانان بلکه درک جمعی جامعه ای بود که قرن ها در یک اقلیم با شناخت توانمندیها به این مهم دست یافت و صدها مثال دیگر که برای گفتنش در این نوشتار مجال نیست. در واقع برای شناخت این هنر میبایست مطالعات کامل نسبت به پیشینه ارزشمند این سرزمینها انجام شود و بستر اسلامی منطبق با دوره قبل از اسلام گردد.

مهاجرت عظیم مردم و جابجایی اندیشه ها و اعتقادات از افریقای شمالی و اسپانیا گرفته تا خاورمیانه، اناتولی و بالکان، ایران و اسیای مرکزی و شبه قاره هند در طول سیطره اسلام نه فقط بهعنوان یک حکومت بلکه به مثابه یک مکتب شناخت، همه این مسایل امکان پذیر نیست، در این مقاله سعی بر آن است تا نظر محققان در این زمینه بیان گردد تا بتوان به نتیجه گیری جامعی در حد درک افراد مختلف جامعه دست یافت. چه رابطه ای میان حوادث سیاسی قرن یک هجری و معماری صدر اسلام وجود دارد یکی از سوالات مهم است؟ شبه جزیره حجاز به عنوان پیشقراول هنر اسلامی چه مضامینی را به ارمغان آورد؟ سهم معماری بومی سوریه و مهمتر از آن هنر روم شرقی چه بوده است؟ سهم معماری ساسانی پس از روی کار آمدن عباسیان چه بوده است؟ معماری اسلامی بیان نمادین خود را از فرهنگهای مختلف گرفته است، با عنایت به این موضوع که جایگاه آن فرهنگها در دین اسلام چگونه تعریف شده؟ با توجه به مسائل مطروحه این فرضیه مطرح میشود که معماری اسلامی با مرکزیت خلافت در مرزهای جغرافیایی و فرهنگی نقش خود را پررنگ تر میکند بطوری که به آن وزن میدهد.

اهداف پژوهش

تحقیقات در زمینه معماری اسلامی خصوصا نگاه معنایی به آن توسط بسیاری از محققان چه غربی و چه مسلمان انجام شده است که در عین ارزشمند بودن نیاز به نقد و بررسی و تحقیق دارد، اطلاعاتی که اکثر محققان غرب در این زمینه میدهند بیشتر تحت تاثیر فضایی است که در آن پرورش یافته اند، و با عنایت به این موضوع که ورود آنها به حوزه شناخت این هنر در بسیاری از موارد سیاسی و سلیقه ای بوده است، لذا قابل بررسی است، معرفی شایسته دلایل شکل گیری مفاهیم معماری اسلامی و بیان نمادین آنها از اهم موضوعات است. در این خصوص سعی شده تا حدودی دلایل علمی و عقلی برای موضوع مقاله بیان شود.

پیشینه پژوهش

حسن علی پورمند در مقاله ای با عنوان نگاهی در لایه های پنهان معماری چنین میگوید که: سؤال اساسی شاید این باشد که آیا در آمفی تئاترها و اگوارهای یونانی این نحوه تلقی از فضا دیده نمیشود/و اعلام یک ویژگی برای معماری رومی مبالغهآمیز و گونهتی مصادره معنی به نفع خود تلقی نمیگردد/مؤلف در نهایت اعتراف میکند که رومیان شیوههای کلاسیک را برگرفتند، اما آن را به نحوی اساسا متفاوت به کار بردند. مسعود خیر خواه در نقدی به کتاب معنا در معماری غرب به گم شده زندگی ایرانیان میپردازد و به سوی پدیدارشناسی معماری و سکونت به سوی معاریای تمثیلی«طرح کرده، در قالب بررسی تاریخ معماری غرب از منظری پدیدارشناسانه و با مثالهایی عینی روشن ساخته است. نوربرگ شولتس در این کتاب کوشیده است این جریان را در قالب نمونههای واقعی و سیر تحول آنها در معماری غرب نشان دهد.

پس هدف اصلی معماری این است که به انسان کمک کند وجودش را معنادار سازد؛نه اینکه فقط نیازهای جسمانی او را برآورد. چنین رویکردی یعنی توجه به خصایص طبیعی و انسانی و روحانی آثار معماری و نگریستن به معماری با در نظر گرفتن این خصوصیات و معنایی که از تعامل این خصوصیات حاصل میشود. اصطلاح»سکونت«مکانهایی را هم که انسان آنها را برای تحقق این سه شیوه به وجود آورده است شامل میشود. سید محمد خسرو صحاف در مقاله ای با عنوان معنا در معماری ایرانی که در مجله هویت شهر در بهار 95 به چاپ رسید در مورد حضور معنویت در معماری ایرانی پرداخته شده است. برای این کار ابتدا باید مباحثی در رابطه با معنا و معنویت طرح شود. اما قبل از آن، ضروری است مراتب آگاهی و شناخت آدمی نسبت به جهان هستی طرح

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید