بخشی از مقاله
مسئله انتظار
پيغمبر اكرم (ص) مي فرمايد : افضل اعمال امتي انتظار الفرج
بهترين كارهاي امت من انتظار فرج است.
انتظار از يك سم به معناي چشم به راه كسي يا چيزي بودن است و انتظار فرج يعني چشم به راه امام زمان (عج) داشتن و آمادگي براي ظهور امام مي باشد.
در سايه انتظار است كه آينده اي روشن و جامعه اي كه در آن نهايت عدالت رعايت مي شود ، نويد بخش شخص منتظر است. شخص منتظر هم همواره در طول غيبت در راه زمينه سازي و تحقق جامعه مهدوي مي كوشد او با تاريكي ها و ظلمتها و افراد سفيان صفت و دجالي مي جنگد و محيط را براي ايجاد حكومت مهدوي كه عاري از هر گونه انحراف مي باشد آماده مي كند. شخص منتظر آنچنان غرق در مولاي خود در زمان غيبت مي شود كه تعجب همه را بر مي انگيزد كه اين چه فردي است كه نه پيغمبر (ص) را ديده و نه ائمه را ولي با يك نوشته به خدا و غيبت ايمان آورده و اينگونه مشتاق لقاي دوست مي باشد.
منتظر واقعي دو عمليات زمينه سازي مهم جهت منظور آقا را بر دوش خود دارد.
1 ـ خودسازي : مهيا نمودن روح و جسم براي ايثار در زمان ظهور حضرت او مي كوشد تا دل و روح خود را آنچنان كه شايسته خدمت به اسلام و آقا مي باشد آماده ظهور نمايد وي هرگونه ناپاكي و كدورت را از لوح دل خود مي زدايد تا جايي براي مهر و محبت امام عمرش باز نمايد. زنگار از وجود خود مي شويد و دل خود را صيقل مي دهد تا به ظرفيت ياري حضرت مهدي (عج) برسد.
2 ـ جامعه سازي : منتظر آنگونه خود را ساخته و پرداخته نموده است براي ظهور مهدي همانگونه جامعه را ني ز مي سازد. او اين امر را كه بايد جامعه پذيرا و آماده استقبال از مهدي باشد احساس كرده و آن را به عنوان وظيفه خود مي داند تا جامعه را از لوث هرگونه كوته نظري و پوچ نگري نجات دهد تا جامعه أي باشد كه در راه امام مهدي همه چيزش را فدا كند نه مثل جامعه كوفه زمان علي و امام حسن و حسين (ع) تا يك موضعي موافق با امام باشد ولي از آن موضع به امام از پشت خنجر بزنند و او را تنها بگذارند . اين شخص براي اين كار ابتدا از اطرافيان خود و خانواده اش شروع مي كند سپس دامنه زمينه سازي را گسترش مي دهد تا اين كه جامعه را آماده حضرت مهدي نمايد. او تر آينه ظهور را نزديك مي بيند و براي همين خود را هميشه در پيشگاه امام زمان (عج) مي بيند و اين امر باعث مي شود تا كاري كه مورد رضاي خدا نيست انجام ندهد .
پس با انتظارات انسان به تكامل خود مي رسد و از يك جايگاه بندگي حضرت حق در شخص منتظر نمايان مي شود تا فرشتگان الهي نيز به اين درجه غبطه بخورند.
تعريف گل واژه انتظار
انتظار يعني پرچم مقاومت و ايستادگي
انتظار يعني شعار عدالت خواهي و آزادگي
انتظار يعني تبلور آية فطرت و ره آورد حديث كنز
انتظار يعني قصة شوريدگي عاشقان حضرت دوست
انتظار يعني پاسداشت شرافت و كمال انساني
انتظار يعني حماسه تبر ابراهيم و ذوالفقار علي
انتظار يعني تفسير خون نامة نينوا
انتظار يعني ضمانت نامه پيروزي هابيليان
انتظار يعني دريچه اي رو به پايين سكوت
انتظار يعني بهانه اي براي تپيدن قلب تاريخ
انتظار يعني زورقي عرض پيما در گرداب شهوات و موج خيز هواهاي نفساني
انتظار يعني واحة سبز معني در برهوت
و بالاخره انتظار يعني چكامة شورانگيز يكتا پرستي .
اعمال دورة انتظار
1 ـ تقويت ابعاد اسلام در وجود منتظر
شخص منتظر بايد همة ابعاد دين مبين اسلام را در وجود خود پرورش دهد و سپس به عنوان يك فرد مسلمان دين اسلام را آنچنان كه از طرف خداوند آمده به سايرين بشناساند.
2 ـ پيشه كردن تقواي الهي
همانگونه كه قبلاً ذكر گرديد انسان آخرالزمان براي از دين و اعتقادش مثل كسي است كه آتشي را در دست نگه دارد پس در اين دوران حساس و پر تلاطم انسان منتظر مولا بايد تقواي الهي پيشه كند تا از طريق تقواي خود زمينه ساز ظهور حضرت حجت باشد. او بايد آنچنان در راه تقوا به خود زحمت بدهد تا به راحتي از دين خود بر نگردد و هر چيزي را به هم عنوان دين قبول نكند . امام زمان (عج) خواهان ياراني است كه ابتدا به ترتيب نفوس خود پرداخته اند و سپس آنچنان كه اسلام واقعي را شناخته اند دينداران متقي ديگري تربيت نموده اند كه آنها هم در راه امام زمان (عج) مجاهدت و ايثار مي نمايند. پس تقوا يكي از وظايف منتظران مهدي مي باشد كه بايد به نحو احسن آن را دارا بود.
3 ـ اجراي عدالت
اصولاً عدل در مقابل ظلم است و هر گاه و در هر جا سخن از عدالت به ميان مي آيد در آن عدالت فرض مي شود : الف ـ عدالت فردي ب ـ عدالت اجتماعي
الف ـ عدالت فردي : زير بنا و اساس عدالت اجتماعي عدالت فردي است و عبارت است از اين كه شخص حتي در مورد خود نيز عدالت را رعايت نموده و آن را به اجرا در آورده . حال بايد ديد كه اين كار چگونه انجام مي گيرد .
همانگونه كه گفته شد عدالت در مقابل ظلم است ، يكي از كارهايي كه انسان انجام مي دهد و در مورد خودش عدالت را پايمال مي نمايد ارتكاب گناه مي باشد . در واقع ارتكاب گناه يك نوع ظلم به نفس است. چرا انسان كاري كند كه ضرر دنيوي و اخروي آن متوجه باشد . فرد منتظر كسي است كه حتي در مورد خود نيز عدالت را به حد اعلاي خود انجام مي دهد و هيچ وقت عدالت را با انجام عملي كه ضرر و زيان آن متوجه خودش و حتي ديگران است پايمال نمي كند . بر اين اساس فرد گنه كار با ارتكاب جرم براي هرگونه ظلم اجتماعي نيز آماده مي شود . او كه حتي به خود رحم ندارد و به خود ظلم مي كند پس به طريق آسان به مردم و جامعه ظلم خواهد كرد كه بايد هر فرد منتظر نه تنها ظلم نكند بلكه از آن
جلوگيري نمايد .
ب ـ عدالت اجتماعي : انسان منتظر با پاس داشتن حقوق خود و رعايت عدالت در مورد وجود خويش ، حقوق ديگران را نيز ارزشمند تلقي مي كند و به آن احترام مي گذارد . يكي از مراتب عدالت اجتماعي همانگونه كه گفته شد عدالت فردي است و تحقق عدالت فردي در شخص منتظر بر ايجاد عدالت اجتماعي مقدم مي باشد ؛ يعني حضور عدالت شخصي پيش نياز وصول به عدالت اجتماعي و گروهي است.
جامعه مهدوي كه بعضي از آن به عنوان آرمان شهر ياد مي كنند ، جامعه اي است كه در آن عدالت حرف اول را مي زند . پس بر اساس اين شخص منتظر درصدد ايجاد عدالت در جامعه براي به ثمر رسيدن جامعه عدل مهدوي است. وي هر حقي را به ذي حقي مي دهد و حتي در نظر به افراد هم عدالت دارد تا چه رسد به اينكه با عمل خود در بين آنها عدالت را اجرا نمايد . كسي كه در راه عدالت قدم مي گذارد ممكن است مردم او را به هر نحوي دشمن خود احساس كنند و خواهان از بين بردن و به حاشيه كشاندن او مي شوند . نمونه بارز اين عمل را در دوران حكومت عدل علوي مشاهده مي كنيم كه مرد عدل و عدالت را خانه نشين مي كنند و او را به روشي كه تا به آن روز معمول نبوده به شهادت مي رسانند . منتظر بايد اين اعمال و موانع را از سر راه خود بر دارد و مسير عدالت را براي خود هموار نمايد تا حرف و عملي او را از راه عدالت منحرف نكند.
4 ـ صبر و بردباري و استقامت
در دوران غيبت ، فشارهاي فراواني بر منتظران مخلص و صديق مهدي موعود وارد مي شود كه بايد در برابر اين مشكلات و فشارها صبر و پايداري نمايد . منتظر بايد شخصي باشد كه با هر بادي مثل بيد نلرزد و چون كوه استوار و پايدار و مقاوم باشد . مومن منتظر از يك توان روحي بالايي برخوردار است كه هر فشاري را بر خود يا ديگران تحمل مي كند و از مسير پر تلاطم انتظار و غيبت پر صلابت بيرون مي آيد . منتظران واقعي بايد صبر پيشه كنند . صبر است كه رأس الايمان مي باشد . آن فردي كه ايمان به غيب و خداوند دارد و همچنين ايمان بلكه يقين به امام غايب دارد مهمترين ويژگي ايمان و يقين او صبر است . او با صبر است كه به مرحله أي از ايمان رسيده كه همه چيز خود را فداي كسي مي كند نه او را ديده و نه صدايش را شنيده است ، بلكه از روي عقل و براساس نوشته هايي به او ايمان آورده است.
5ـ اصلاح طلبي و زمينه سازي براي ظهور
امام مهدي كه مصلح جهاني است منتظر او هم بايد به نحوي دست به اصلاح جامعه بزند و جامعه بزند و جامعه و اسلام را از هرگونه انحرافات وارده مبرا سازد و اين كار نتيجه بخش نخواهد بود مگر اين كه شخص منتظر صالح و مصلح باشد . صالح و مصلح بودن نيز منوط به اجراي عدالت فردي و اجتماعي است . براي توضيح بيشتر بايد به يك مسئله فقهي
اشاره نمود :
در شريعت مقدس اسلام ، تأكيد هاي فراواني مبني بر لزوم مبارزه با هر گونه فساد اخلاقي ـ اجتماعي ـ سياسي وارد شده است . وظيفه هر فرد مسلماني است كه هر كس را در پست و مقام و در حال عمل منكري ديد او را امر به معروف و نهي از منكر نمايد . شارع مقدس اين حساسيت حكيمانه را در قالب اصل امر به معروف و نهي از منكر در نظر گرفته است امر به معروف و نهي از منكر از ديدگاه فقه اسلامي وظيفه شرعي و همگاني مسلمانان است. و بر اساسي است كه از آن به عنوان يكي از فروع دين نام برده شده است. نتيجه مستقيم انجام فرضيه امر به معروف و نهي از منكر اصلاح جامعه و مجري آن مصلح ناميده مي شود براي درك اهميت مسئله امر به معروف و نهي از منكر در اسلام به ذكر آيه از قرآن كريم و حديثي از پيغمبر (ص) بسنده مي نماييم.
خداوند مي فرمايند : خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله .
شما بهترين امتي هستيد كه براي انسانها پديدار شده است زيرا امر به معروف و نهي از منكر مي كنيد و به خدا ايمان مي آوريد .
رسول اكرم در اين زمينه مي فرمايند :
يا ايهاالناس ان الله يقول لكم : امروا بالمعروف و انهوا عن المنكر قبل ان تدعوا فلا اجيب لكم و تسالوني فلا اعطيكم و تستضروني فلا انصركم .
اي مردم ! خداوند مي فرمايند : امر به معروف و نهي از منكر كنيد پيش از آن كه مرا بخوانيد و به شما پاسخ ندهم و از من درخواست كنيد شما را محروم سازم و از من ياري طلبيد شما را ياري نكنم .
امر به معروف و نهي از منكر در عصر غيبت دو ويژگي دارد :
الف ـ سطح فردي : در هر انقلابي ، پس از پيروزي و تثبيت ، نياز اساسي و نخستين ضرورت وجود نيروي انساني مجرب و قابل اعتماد است.
هر گروه يا حزبي كه به قدرت مي رسد از نوك رهبري تا پايين ترين افراد رهبري جامعه را از افراد قابل اعتماد بر مي گزيند . انقلاب عظيم مصلح جهاني نيز از اين قاعده مستثني نيست رأس رهبري را امام زمان (عج) به عهده مي گيرد. با تشكيل حكومت فراگير مهدوي منتظران بايد عمليات بنيادين زمينه سازي و خود سازي را از طريق امر به معروف و نهي از منكر در جهت قرار گرفتن در جرگة ياران امام را شروع كند.
ب ـ سطح حكومتي : منتظران مصلح جهاني موظف اند با منكرات كلان حكومتي برخورد فعال و جدي داشته باشند منكراتي كه از سوي دستگاههاي رسمي اشاعه مي گردد و به مراتب تاثيري مخرب تر در بر دارد منتظران راستين نه تنها بايد در سطح شخصي و فردي قضيه امر به معروف و نهي ار منكر را اجرا نمايند بلكه در سطح حكومتي هم موظفند كه گرچه نمي توانند به كلي آن را تغيير دهند ولي در حد گوشزد و اعلام به مردم در جهت امر به معروف و نهي از منكر بكوشند.
از سوي ديگر اساسي ترين رسالتهاي عالم بشريت بر چيدن بساط ظلم و ستم است كه توسط حاكميت ها و حكومتهاي غير الهي و صاحبان زر و زور و مال اداره مي شوند.
رسول اكرم درباره امر به معروف و نهي از منكر در سطح حكومتي مي فرمايد :
افضل الجهاد كلمهْْ عدل عند امام جائر .
برترين جهاد سخن عادلانه أي است كه در برابر حاكم ستمگري به زبان جاري مي شود.
حتي پيامبر (ص) كه خاتم پيامبران مي باشد امر به معروف و نهي از منكر عادلانه حاكم مي باشد كه توسط هر شخصي مي تواند صورت گيرد.
6 ـ ذخيره محبت آ حضرت
شخص منتظر بايد بكوشد تا محبت و ولاي آن حضرت را در دل خود زنده نگه دارد و بر آن محبت نيز بيفزايد او همچنين موظف است كه محبت را به ديگران نيز انتقال دهد و ديگران را نيز از امر حضرت ولي امر با خبر سازد و با اين كار جامعه كوفي را تبديل به جامعه مهدوي نمايد . منتظر با انجام اين كار يأس و نوميدي اشخاص را به اميد تبديل مي كند و آنها را به اين امر اميدوار مي كند كه مهدي خواهد آمد و هر مشكلي كه داشته باشيد حل خواهد نمود اصولاً شيعه و منتظر واقعي يعني محب حضرت مهدي ، زيرا او ولاي علي و اولاد او را با شير مادر مي گيرد و هميشه در وجود خود دارد و بر همين ولاي ائمه است كه در هيچ جا به بن بست نرسيده است.
7 ـ توسل و توجه به آن حضرت
شخص منتظر در همه جا و همه حال امام زمان (عج) را در كنار خود احساس مي كند و توسل به ا. پيدا مي كند . او با توسل و توجه به حضرتش همه مشكلات را از سر راه بر مي دارد اين ويژگي كسي است كه ايمان به غيبت دارد و مي داند كه كارهاي عالم از غيبت هم اداره مي شود.
8 ـ خدمت به آستان حضرت مهدي (عج)
شيعه و منتظر واقعي در هر مقام كه باشد بايد منتظران آن حضرت را خدمت به او مي داند و از اين طريق خود را يك قدم جلوتر مي بيند.
9 ـ تربيت منتظران واقعي
شيعه و منتظر واقعي در هر مقام كه باشد بايد منتظران ديگر را تربيت نمايد اگر او معلم و دبير است مي تواند دانش آموزان را دعوت به انتظار و پشت گرمي مي كند و با اظهار اين مطلب كه همة اين امور به خاطر امام عصر (عج) است علاوه بر اين اگر به عنوان پدر و مادر است مي تواند فرزندان مهدوي تحويل دورة غيبت امام عصر (عج) نمايد تا جامعه اي منتظر واقعي براي ظهور حضرتش زمينه سازي نمايد و اين جامعه مقدمه جامعة مهدوي باشد.
10 ـ دعا براي ظهور امام عصر (عج)
چه سعادتي بالاتر از اين كه امام (عج) خودش بيايند و تشنه كامان ظهورش را سيراب نمايند. منتظران واقعي عادي هر صبح و شام و دعاي هر لحظة خود را ظهور امام زمان (عج) قرار داده اند زيرا اميدوارند كه با آمدن حضرتش هر مشكلي حل خواهد شد و جهان در امن و آرامش به سير خود ادامه خواهد داد تا زماني كه به اذن خدا قيامت بر پا شود و به حساب اعمال رسيدگي شود و چه ساده خواهد بود حسابرسي اعمال منتظران واقعي حضرت مهدي .
انتظار مقتدر
اگر كسي بخواهد زمينه ساز ظهور امام زمان (عج) شود با مفهوم انتظار آشنا شود و آگاهي كامل از حضرت مهدي (عج) و دوران غيبت داشته باشد و به آن حد از مهدي باوري كه رسيد حال بايد جامعه را آماده پذيرش و ظهور حضرت بقيه الله كند.
در باب زمينه سازي در بالا به دو ويژگي اشاره كرديم : 1 ـ آگاهي 2 ـ آمادگي
با اين دو ويژگي انسان از يك انتظار مقتدرانه اي برخوردار مي شود كه هيچ مانعي با هر درجه از قدرتي نمي تواند بايستد زيرا هيچ ياراي ايستادگي در برابر ايمان و قدرت ايمان ندارد و همه در مقابل اين ايمان و انتظار مقتدر سر فرود مي آورند.
1 ـ آگاهي
فرد منتظر به آن حد از آگاهي بايد برسد كه نبايد هيچ سئوال و شك و شبه هاي در باب امامت بخصوص امامت حضرت قائم (عج) به دل خود راه بدهد وي بايد به مسير انتظار آنقدر آگاهي داشته باشد كه انتظار براي او مانند آفتاب هويدا باشد.
2 ـ آمادگي
حال كه فرد منتظر به آن حد از آگاهي براي انتظار رسيد بايد در خود و ساير انسانها يك آمادگي روحي براي پذيرش حضرتش ايجاد كند كه براي راحتي بتواند از همه چيز در زندگي خود در راه خدا براي ظهور امام مهدي بگذرد و مسير ظهور را هموار كند. آمادگي كه گفته شد هم فردي است و هم اجتماعي با به كار بستن اين دو ويژگي و اعمال مذكور قبل مي توانيم زمينه را براي پذيرش حضرت مهدي (عج) فراهم ساخت .
فضيلت انتظار
در باب فضيلت انتظار و انتظار فرج همين بس كه روايات فراواني از پيغمبر (ص) و از ائمه به ما رسيده است و انتظار فرج را در جايي بهترين اعمال بندگان خدا و امت رسول خدا معرفي مي كند در اين محل فقط به ذكر چند حديث و روايت در باب فضيلت انتظار بسنده كنيم :
پيغمبر اكرم فرموده است افضل اعمال امت من انتظار فرج پروردگار است كه لطف نموده است و امام زمان (عج) را براي نجات مردم از چنگ ظلم و بدبختي آشكار رها مي كند. علامه مجلسي در كتاب گرانقدر خود بحار الانوار جلد 17 قسمت مواعظ امير المومنين آورده است كه مردي از حضرت علي پرسيد كدام عمل نزد خدا محبوب تر است ؟ حضرت در جواب مي فرمايند : انتظار فرج .
احمد بن علي بن ابيطالب طبرسي در كتاب احتجاج از ابو حمزه ثمالي و او از ابو خالد كابلي روايت مي كند امام زين العابدين (ع) فرمود : غيبت به وسيله دوازدهمي از جانشينان رسول خدا و امامان بعد از او ممتد مي شود اي ابو خالد مردم زمان او كه معتقد به امامت وي مي باشند و منتظر او هستند از مردم تمام زمانها برترند زيرا خداوند عقل و فهمي به آنها داده كه غيبت در نزد آنها حكم مشاهده را دارد خداوند آنها را در آن زمان مثل كساني مي داند كه با شمشير در پيش روي پيغمبر (ص) عليه دشمنان دين پيكار كرده اند آنها مخلصان
حقيقي و شيعيان دين پيكار كرده اند آنها مخلصان حقيقي و شيعيان راستگوي ما هستند كه مردم را به طور آشكار و نهان به دين خدا مي خوانند و نيز فرمود انتظار فرج خود بزرگترين فرج است در جاي ديگر صدوق در كتاب خصال از اصول اربعماه روايت مي كند : امير المؤمنين فرمود : منتظر فرج باشيد و از رحمت خداوند نوميد نشويد زيرا كه بهترين اعمال نزد خداوند انتظار فرج است و نيز فرمود طاقت كندن كوهها آسان تر از انتظار دولتي است كه ظهورش به تاخير افتاده است از خداوند مدد بخواهيد و صبر پيشه سازيد كه خداوند زمين خود را به بنده شايسته خود مي سپارد و عاقبت نيك از آن پرهيزكاران است پيش از رسيدن دولت حق شتاب مكنيد كه پشيمان مي شويد و مدت آن دراز مشماريد كه باعث قساوت دلهايتان
مي گردد و نيز مي فرمايد كسيكه عشق به ظهور دولت ما را به دل دارد در خطيره القدس (مكان بهشت مقدس) با ما خواهد بود و كسي كه منتظر امر ماست همچون شهيدي است كه در راه خدا در خون خود غلطيده است با توجه به اين احاديث فضيلت انتظار فرج روشن مي شود حتي آن قدر فضيلت دارد كه بهترين اعمال مومن منتظر شمرده شده است يا تشبيه به شهيدي شده كه در زمان رسول اكرم شمشير زده است .
چه نيكوست براي كساني كه امامشان غايب مي شود ولي آنها عقيدة راسخي به آن امام دارند و بر عقيدة و اعتقادات خود ثابت مي مانند. كمترين ثوابي كه خداوند به آنها مي دهد اين است كه آنها را با اين جملات صدا مي زنند . بندگان من ! أي آنهايي كه ايمان به غيب آورديد و غيب مرا تصديق كرد، شما را به ثواب نيكوي خود مژده مي دهم . شما بندگان و كنيزان حقيقي من هستيد . عبادات شما را مي پذيرم و از تقصيرات شما مي گذرم و شما را مي آمرزم و بخاطر شما بندگانم را از باران سيراب مي كنم و بلا را از مردم بر طرف مي سازم ، اگر براي خاطر شما نبود عذاب خود را بر آنان كه در بي ديني و غفلت و معصيت به سر مي برند فرو مي فرستادم . اين موارد را جابر جعضي از امام ششم (ع) نقل مي كند كه شيخ صدوق آنرا در كتاب كمال الدين خود آورده است .
حال منتظران بايد از خود بپرسند كه آيا خداوند خلف وعده مي كند و نتيجه انتظار ما را كه ايمان راسخ به غيب داريم ، نه اماممان را ديده ايم و نه از او مستقيماً چيزي شنيده ايم ، نمي دهد و ما را با افراد غير مومني كه نه ايمان به غيب دارند و نه امام زمان (عج) يكسان مي داند ، او كه خود معني عدل است و عدالت از او ناشي مي شود ؟ مسلماً خير .
انتظار در اديان غير اسلامي
مسئله انتظار و مهدويت انديشه و عقيده أي است كه فقط مربوط به شيعيان و مسلمانان نمي شود بلكه مسئله آمدن يك منتقم در همة اديان به گونه هاي مختلفي ذكر شده است . مسئله انتظار حتي در ميان غربيها وجود دارد براي روشن شدن مطلب به چند نمونه از اين اعتقادات در زير اشاره مي كنيم كه چگونه در طول تاريخ از همان ابتدا مردم منتظر يك منتقم بوده اند .
1 ـ برهمنان از همان ابتدا بر اين عقيده اند كه در آخر الزمان فردي به نام ويشنون ظهور مي كند و او بر اسب سفيدي سوار است و شمشير آتشين در دست گرفته و مخالفين را مي كشد و تمام دنيا را برهمن مي گرداند و با اين وسيله سعادت بر دنيا حكمفرما خواهد شد.
2 ـ ايرانيان باستان معتقد بودند كه منتظر آنان گرزاسپه پهلوان تاريخي آنان زنده است و در كابل خوابيده او را صد هزار فرشته پاسباني مي كنند تا روزي كه بيدار شود و قيام نمايد.
3 ـ ايرانيان ديگر بر اين باور بودند كه كيخسرو پس از تنظيم ادارة كشور تثبيت فرمانروايي ، كسوت شاهنشاهي را به فرزند خو داد و به كوهستان رفت در آنجا آرميده تا روزي ظاهر شود و شياطين را از جهان پاك گرداند.
4 ـ يهوديان و پيروان حضرت موسي بر اين قائلند كه در آخر الزمان فردي به نام ماشيع ظهور مي كند و جهان را به سوي سعادت مي برد. آنها معتقدند كه او مهدي بزرگ پادشاه پادشاهان است و او را از اولاد اسحاق مي دانند نه از فرزندان اسماعيل (ولي اشتباه مي كنند و به خطا رفته اند زيرا حضرت مهدي (عج) از اولاد حضرت محمد و او نيز از اولاد اسماعيل مي باشد).
5 ـ نصاري چند نظر دارند :
الف : معتقد به اين هستند كه مهدي ظهور مي كند و عالم را مي گيرد.
ب : روشن ترين و بهترين عقيده آنان اين است كه قرآن نيز به آن اشاره نموده و قائل به رجعت حضرت عيسي مي باشند و حقيقت نيز همين عقيده است.
6 ـ اهالي جزاير انگلستان از چند قرن قبل منتظر ظهور آرتور در جزيره آوالون مي باشند كه روزي خواهد آمد و نژاد ساكسون را در دنيا غالب مي كند و سيادت و رهبري جهان را به آنها مي سپرد.
7 ـ صربها نيز معتقدند كه ماركو كرااليويچ ظهور مي كند و او بر اريكه رهبري جهان تكيه مي زند . هر چه در اين عقايد دقيق مي شويم در مي يابيم كه جهان در انتظار يك منتقم است اما هر ديني و هر فرقه اي به يك شكل است كه كاملترين آن در كاملترين دين
خدايي مي باشد.